رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

فصـل اول

 

تعاريف و اصطلاحات الكتريكي

 

Definitions and Electrical Expressions

 

1ـ ضمن تعريف اجسام هادي چند نمونه از آنها را نام ببريد.

 

2ـ ضمن تعريف اجسام عايق چند نمونه از آنها را نام ببريد.

 

3ـ اختلاف پتانسيل يا ولتاژ را شرح داده و نام واحد آن چيست؟

 

4ـ منابع توليد ولتاژ را نام ببريد.

 

5ـ دستگاه اندازه‌گيري اختلاف پتانسيل چه نام دارد و نحوة اتصال آن براي سنجش چگونه است؟

 

6ـ جريان را تعريف نماييد و واحد آن چه نام دارد؟

 

7ـ دستگاه اندازه‌گيري جريان چه نام دارد و نحوة اتصال آن براي سنجش چگونه است؟

 

8ـ واحد كار الكتريكي و واحد توان ظاهري چيست؟

 

9ـ يك مگاوات چند وات و يك كيلو ولت چند ولت است؟

 

10ـ رابطة قدرت اكتيو و راكتيو چيست؟

 

11ـ برقدار كردن و جريان دادن را تعريف كنيد.

 

12ـ منظور از كه در شبكه گفته مي‌شود چيست؟

 

13ـ سلف چيست و واحد اندازه‌گيري آن كدام است؟ نمونه‌اي از آن را نام ببريد.

 

14ـ فيدرهاي اولويت‌دار را تعريف نماييد.

 

15ـ به چه علت تجهيزات فشار قوي را موقع تعميرات بايستي زمين نمود؟

 

16ـ وضعيت جريان و ولتاژ نسبت به هم در بارهاي خازني، سلفي و اهمي چگونه است؟

 

17ـ در يك سيستم سه فاز متعادل زاوية بين فازها چقدر است؟

 

18ـ سه فاز غير متعادل چيست؟

 

19ـ در يك سيتسم سه فاز متعادل ستاره، جريان سيم نول چقدر است؟

 

20ـ انواع اضافه ولتاژ در شبكه را نام ببريد.

 

21ـ علت ازدياد ولتاژ و يا افت ولتاژ در شبكه انتقال انرژي چيست و حفاظت در مقابل آن چگونه است؟

 

22ـ حالت رزونانس در يك مدار چگونه بوجود مي‌آيد؟

 

23ـ منظور از ولتاژ نامي سيستم سه فاز چيست؟

 

24ـ تغييرات فركانس در اثر چه عواملي در شبكه بوجود مي‌آيد؟

 

25ـ رنج (Range) تغييرات فركانس عادي پست را ذكر نماييد.

 

26ـ كابل‌ها و خطوط دوبله را تعريف نماييد.

 

27ـ منظور از خط گرم چيست؟

 

28ـ دستگاه فشار ضعيف را تعريف كنيد.

 

29ـ دستگاه فشار قوي را تعريف كنيد.

 

30ـ رديف ولتاژهاي انتقال و فوق توزيع و توزيع را در ايران نام ببريد.

 

31ـ كد سطح ولتاژهاي شبكه را در ايران بنويسيد.

 

32ـ وظيفه اصلي پست‌هاي فشار قوي در شبكه چيست؟

 

33ـ انواع پست‌هاي فشار قوي را نام ببريد و پست 20/63 كيلو ولت در چه جايگاهي است؟

 

34ـ پست‌هاي نيروگاهي به چه پستي اطلاق مي‌شود؟

 

35ـ در چه مواقعي از پست‌هاي G.I.S استفاده مي‌شود؟

 

36ـ بي را تعريف كنيد.

 

37ـ لي اوت (Lay Out) در پست‌ها به چه معني است و بر اساس چه عاملي تعيين مي‌شود؟

 

38ـ انتخاب باسبار لوله‌اي توخالي در پست‌هاي فشار قوي به چه دليل مي‌باشد؟

 

39ـ پست‌هاي Outdoor، Indoor و Metal Clad به چه نوع پست‌هايي اطلاق مي‌شود؟

 

40ـ فيدر را تعريف كنيد.

 

41ـ دپار را تعريف كنيد.

 

42ـ كرونا چيست و در چه موقعي شدت آن بيشتر مي‌شود؟

 

43ـ تلفات را تعريف نماييد و توضيح دهيد در يك شبكه به چه پارامترهايي بستگي دارد؟

 

44ـ باس سكشن (Bus Section) چيست و مزاياي آن را در پست نام ببريد.

 

45ـ اينترلاك را تعريف نماييد و انواع آن را بنويسيد.

 

46ـ تجهيزات پست‌هاي فشار قوي به چند طريق به سيستم زمين وصل مي‌شوند؟

 

47ـ مقاومت زمين پست را با چه وسيله‌اي اندازه‌گيري مي‌نمايند؟

 

48ـ تقسيم‌بندي انواع مقره‌ها را ذكر كنيد.

 

49ـ چرا بايد مقره را تميز نگهداشت؟

 

50ـ سطح اتصال كوتاه را تعريف نماييد.

 

51ـ در تأسيسات الكتريكي چند نوع زمين كردن وجود دارد، نام ببريد.

 

52ـ زمين كردن حفاظتي و الكتريكي را با ذكر مثال تعريف كنيد.

 

53ـ منظور از كنترل شبكه چيست؟

 

54ـ منظور از بهره‌برداري پست چيست؟

 

55ـ مانور شبكه را تعريف كنيد.

 

56ـ قطعي زير اتصالي را تعريف كنيد.

 

57ـ قدرت اتصال كوتاه چگونه محاسبه مي‌شود؟

 

58ـ منظور از ظرفيت قطع كليد چيست؟

 

59ـ منظور از ظرفيت نامي پست چيست؟

 

60ـ بي‌برق كردن را تعريف كنيد.

 

61ـ خطر را تعريف كنيد.

 

62ـ واژه “وقايع” را تعريف كنيد.

 

63ـ حادثه را تعريف كنيد.

 

64ـ بحران را تعريف كنيد.

 

65ـ منظور از عيب تجهيزات چيست؟

 

66ـ شبكة فوق توزيع را تعريف كنيد.

 

67ـ شبكة انتقال را تعريف كنيد.

 

68ـ مركز ديسپاچينگ فوق توزيع را شرح دهيد.

 

69ـ مركز ديسپاچينگ منطقه‌اي را شرح دهيد.

 

 

جوابها را به ترتيب در پست بعدي خواهيم ديد.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

پاسخ‌هاي فصل اول

 

1ـ اجسامي كه جريان الكتريسيته را با مقاومت كم يا بدون مقاومت از خود عبور مي‌دهند هادي گويند مانند طلا، نقره، مس، آلومينيوم، آهن، روي، ذغال و آب معمولي.

 

2ـ اجسامي هستند كه در مقابل عبور جريان، مقاومت زيادي نشان داده و مانع عبور آن مي‌گردند مانند كاغذ، شيشه، ميكا، چيني، لاستيك، هوا و آب مقطر.

 

3ـ اختلاف پتانسيل عبارت از كميتي است كه باعث جاري شدن جريان در يك مدار بسته مي‌شود و واحد آن ولت مي‌باشد.

 

4ـ منابع توليد آن عبارتند از پيل‌ها يا باتري‌ها و ژنراتورها.

 

5ـ اختلاف پتانسيل دو نقطه را با وسيله‌اي به نام ولتمتر اندازه مي‌گيرند. براي سنجش آن كافي است كه ولتمتر با منبع ولتاژ موازي بسته شود.

 

6ـ نسبت تغييرات بار الكتريكي به زمان را جريان مي‌گويند و واحد آن آمپر نام دارد.

 

7ـ دستگاه اندازه‌گيري جريان، آمپرمتر نام دارد و به صورت سري در مدار نصب مي‌شود.

 

8ـ واحد كار الكتريكي وات ثانيه بوده و واحد توان ظاهري ولت آمپر (VA) يا كيلو ولت آمپر يا مگاولت آمپر مي‌باشد.

 

9ـ W000/000/1=1 مگا وات (MW) و V000/1=1 كيلوولت (KV)

 

10ـ رابطه قدرت اكتيو و راكتيو:

 

(قدرت اكتيو)

 

(قدرت راكتيو)

 

(قدرت ظاهري)

 

11ـ تحت ولتاژ قرار دادن هر دستگاه را برقدار كردن مي‌نامند و بارگيري از تجهيزات برقدار را جريان دادن مي‌گويند.

 

12ـ مي‌دانيم كه در شبكه‌هاي توزيع، قدرت مصرفي توسط مصرف كنندگان داراي دو مؤلفه اكتيو يا قدرت واته و راكتيو يا قدرت دواته مي‌باشد. اين دو قدرت با هم 90 درجه اختلاف فاز دارند و از جمع برداري اين دو قدرت، مؤلفه قدرت ظاهري شبكه به دست مي‌آيد. اين مطلب در شكل زير نشان داده شده است. زاويه بين قدرت ظاهري و قدرت اكتيو را مي‌نامند و كسينوس اين زاويه را ضريب توان گويند. با توجه به نمودار، روابط زير را خواهيم داشت:

 

13ـ يك سيم پيچ سلف نام دارد كه مي‌تواند انرژي الكتريكي را در خود ذخيره نمايد و ولتاژ القاء شده در سلف، با آهنگ تغييرات جريان نسبت به زمان متناسب است . سلف را با نماد L نمايش داده و واحد اندازه‌گيري آن هانري مي‌باشد. مقدار L به تعداد دور سيم‌پيچ و جنس هسته آن (مثلاً هوا يا آهن) بستگي دارد. سلف را براي مقاصد مختلف به صورت سري يا موازي در شبكه قرار مي‌دهند. به عنوان مثال مي‌توان به بوبين قطع و وصل بريكرها و يا راكتورها در پست‌هاي فشار قوي اشاره نمود.

 

14ـ فيدرهاي اولويت‌دار آن دسته از فيدرهايي هستند كه مناطق خاص و حساسي از شبكه برق را تغذيه نموده و در صورت نياز به خاموشي در مدت زمان معيني، از اولويت عدم قطع برق، برخوردار هستند.

 

15ـ تجهيزات بي‌برق در مجاورت تجهيزات برقدار تشكيل يك خازن مي‌دند. بدين شكل كه تجهيزات بي‌برق يكي از جوشن‌هاي خازن، تجهيزات برقدار جوشن ديگر و هوا، عايق بين دو جوشن محسوب مي‌گردد كه مجموعاً تشكيل خازن مي‌دهند، لذا روي تجهيزات بي‌برق بار الكتريكي جمع گرديده و اگر انسان با آن تماس پيدا كند بارهاي الكتريكي از طريق بدن فرد به زمين منتقل مي‌گردد.

 

اين يعني عبور جريان از بدن انسان كه مي‌تواند با توجه به سطح ولتاژ و فاصله تجهيزات بسيار خطرناك باشد. لذا قبل از تماس افراد با تجهيزات بي‌برق، حتماً بايد اين تجهيزات مطابق دستورالعمل مربوطه زمين گردد.

 

16ـ در بارهاي خازني خالص جريان 90 درجه نسبت به ولتاژ جلوتر است. در بارهاي سلفي خالص جريان نسبت به ولتاژ 90 درجه عقب‌تر است. در بارهاي اهمي خالص جريان و ولتاژ هم فاز هستند. با توجه به عناصر بكار رفته در شبكه معمولاً هر سه اين بارها توأماً وجود دارند، كه امپدانس معادل وضعيت جريان نسبت به ولتاژ را تعيين مي‌نمايد.

 

17ـ زاويه بين فازها 120 درجه مي‌باشد.

 

18ـ سه فازي را غيرمتعادل گويند كه از نظر آمپر مصرفي با هم متفاوت باشند.

 

19ـ جريان برابر صفر مي‌باشد.

 

20ـ الف) اضافه ولتاژي كه بر اثر صاعقه بوجود مي‌ايد.

 

ب) اضافه ولتاژي كه بر اثر قطع و وصل ديژنكتور بوجود مي‌آيد (سوئيچينگ).

 

ج) اضافه ولتاژي كه بر اثر خازني شدن خط در حالت بي‌باري ايجاد مي‌گردد (اثر فرانتي).

 

د) اضافه ولتاژ ناشي از پديده رزونانس.

 

هـ) اضافه ولتاژ ناشي از پديده فرورزونانس.

 

و) اضافه ولتاژ ناشي از برخورد خطوط انتقال با سطح ولتاژ بالاتر.

 

ز) اضافه ولتاژ ناشي از خروج بارهاي بزرگ.

 

21ـ به علت افزايش جريان مصرفي و ثابت بودن قدرت در شبكه، افت ولتاژ مشاهده مي‌شود. در حالت خاص پديده‌اي به نام رزونانس، خروج ناگهاني بار و بالا بودن تپ ترانسفورماتور در شبكه موجب افزايش ولتاژ مي‌شود. در هر حالت اين عوامل براي تجهيزات خطرناك است و براي جلوگيري از آن بايد سيستم ايزوله شود. براي اين كار از رله‌اي موسوم به OVER/V يا رله UNDER/V استفاده مي‌كنند.

 

22ـ موقعي به وجود مي‌آيد كه مقاومت سلفي با مقاومت خازني در يك مدار برابر مي‌شود يعني:

 

23ـ ولتاژ عادي كار هر دستگاه يا سيستم را ولتاژ نامي آن گويند. در سيستم‌هاي سه فاز ولتاژ عادي خطي (فاز به فاز) به عنوان ولتاژ نامي سيستم بيان مي‌گردد.

 

24ـ تغييرات فركانس بر اثر عواملي از جمله از دست رفتن قسمتي از توليد و قطع مقدار قابل ملاحظه‌اي از بار مصرف كننده و يا اتصال كوتاه شديد و طولاني مدت ايجاد مي‌گردد.

 

25ـ تغييرات فركانس تا 3/0 (3/50 تا 7/49) هرتز از نظر بهره‌برداري قابل قبول بوده و مركز كنترل ديسپاچينگ ملي موظف است نسبت به تثبيت فركانس شبكه اقدام نمايد.

 

26ـ هر زوج كابل يا خط هواي كه مشتركاً داراي يك ديژنكتور در پست تغذيه كننده باشند، كابل‌ها و خطوط دوبله ناميده مي‌شوند.

 

27ـ خط گرم (Hot Line) خطي است كه تحت تانسيون و به عبارتي ولتاژ داشته باشد.

 

28ـ هر دستگاه، تجهيز و هادي كه در شبكه به طور نرمال و با ولتاژ كمتر يا برابر 400 ولت مورد استفاده باشد را دستگاه فشار ضعيف مي‌نامند.

 

29ـ هر دستگاه تجهيز و هادي كه در شبكه به طور نرمال و با ولتاژ بيش از 400 ولت باشد را دستگاه فشار قوي مي‌نامند.

 

30ـ در صنعت برق ايران ولتاژهاي استاندارد به صورت 20، 63، 132، 230 و 400 كيلو ولت مي‌باشند اما در برخي از نقاط كشور يا شبكه‌هاي داخلي صنايع از ولتاژهاي 3/6، 11 و 33 كيلو ولت نيز استفاده مي‌گردد.

 

31ـ

 

32ـ الف) برقراري امكان مانور در شبكه

 

ب) افزايش ولتاژ در مبادي توليد به منظور انتقال انرژي با تلفات كمتر

 

ج) كاهش ولتاژ در مبادي مصرف تا حد ولتاژ مناسب مصرف كنندگان

 

33ـ 1ـ پست‌هاي افزاينده يا پست‌هاي نيروگاهي

 

2ـ پست‌هاي كاهنده يا پست‌هاي مراكز مصرف (پست 20/63 كيلوولت در اين رده مي‌باشد)

 

3ـ پست‌هاي كوپلاژ و كليدزني

 

34ـ اين پست‌ها اصولاً در كنار نيروگاه‌ها نصب و براي افزايش ولتاژ توليدي ژنراتورها براي انتقال قدرت صورت مي‌گيرد و ضمناً مصرف داخلي نيروگاه‌ها را نيز تأمين مي‌كنند.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

35ـ در اين پست‌ها تمام تجهيزات در داخل محفظه‌هاي پر از گاز SF6 قرار مي‌گيرد و در مناطقي كه آلودگي هوا و محدوديت جا براي احداث پست باشد استفاده مي‌شود.

 

36ـ هر پست معمولاً از تعدادي واحدهاي مداري نسبتاً‌ مشابه به نام بي تشكيل مي‌گردد. هر كدام از بي‌ها ممكن است شامل بخشي از باسبار، سكسيونر و لوازم متعلقه نظير برقگير، راكتور و غيره باشد. بي در حقيقت يك مفهوم فيزيكي است تا الكتريكي و آن فضايي است كه تعدادي از تجهيزات با آرايش خاص براي تشكيل قسمتي از مدار شبكه تشكيل مي‌دهند.

 

37ـ Lay Out عبارت است از شكل قرار گرفتن تجهيزات كه يك پست مطابق با نوع كار و يا شكل تنظيم شده‌اي كه طبق مقررات فواصل لازم بين تجهيزات گوناگون بر آن حاكم باشد و دو نوع نقشه دارد: 1ـ پلان، 2ـ نما، كه بر اساس عواملي چون موقعيت جغرافيايي و سطح ولتاژ نامي، نحوه آرايش تجهيزات تعيين مي‌شود.

 

38ـ به خاطر اثر پوسته‌اي، توزيع بار در سطح خارجي لوله مي‌باشد.

 

39ـ الف) ايستگاه‌هاي Out Door: تجهيزات فشار قوي در فضاي باز نصب مي‌شوند.

 

ب) ايستگاه‌هاي In Door: تجهيزات فشار قوي در فضاي بسته و به شكل سرپوشيده نصب مي‌شوند.

 

ج) ايستگاه‌هاي ‌Metal clad: در اين نوع ايستگاه‌ها، هادي‌ها توسط مواد ايزوله كننده نظير روغن يا گاز SF6 در فضاي بسته تحت فشار قرار دارند و هيچگونه ارتباطي با فضاي خارج ندارند كه به ايستگاه‌هاي بدنه فلزي معروفند.

 

40ـ فيدر به معناي خروجي يا ورودي مي‌باشد. در اصل لغوي معني تغذيه كننده را مي‌دهد.

 

41ـ سازه متشكل از سكسيونرهاي كشويي و ديژنكتور 63 كيلوولت را دپار گويند.

 

42ـ كرونا در اطراف هادي‌هايي كه داراي ولتاژ (اختلاف پتانسيل) بالا مي‌باشند ايجاد مي‌گردد و باعث يونيزه شدن هواي اطراف خود مي‌شود كه صدايي مانند شكستن چوب خشك دارد كه اين در خطوط انتقال به صورت تلفات مطرح مي‌گردد و عواملي كه باعث حادتر شدن آن مي‌گردند رطوبت هوا، چگالي هوا، شرايط هادي و … مي‌باشد.

 

43ـ انرژي توليد شده منهاي انرژي مصرف شده را تلفات مي‌گويند. انواع تلفات در شبكه با توجه به اهميت آن عبارتند از:

 

الف) تلفات حرارتي: عمده‌ترين تلفات در شبكه مربوط به تلفات انتقال انرژي يعني تلفات حرارتي هادي است كه به صورت RI2 مي‌باشد. همانگونه كه ملاحظه مي‌گردد تلفات حرارتي به مقدار جريان و مقاومت هادي‌ها بستگي دارد (نظير تلفات مس در ترانسفورماتورها).

 

ب) تلفات آهن در ترانسفورماتورها: اين تلفات شامل تلفات هيسترزيس و تلفات فوكو مي‌باشد. تلفات آهن به جنس هسته، فركانس و شكل فيزيكي هسته بستگي دارد.

 

ج) تلفات كرونا: تلفات كرونا درصد بسيار كمي از تلفات را شامل مي‌شود كه به سطح ولتاژ، مقطع يا شكل هادي و شرايط جوي بستگي دارد.

 

44ـ باس سكشن ارتباط بين دو باسبار مي‌باشد، مزاياي باس سكشن عبارت است از:

 

الف) قدرت مانور را زياد مي‌كند.

 

ب) اتصال در يك قسمت شين، موجب قطع كل سيستم نمي‌گردد.

 

ج) تعميرات و توسعه يك قسمت، موجب قطع برق در قسمت ديگر نمي‌گردد.

 

45ـ قفل بين سكسيونرها و ديژنكتورها جهت بهره‌برداري صحيح و ايمن از تجهيزات پست را اينترلاك گويند و انواع آن مكانيكي و الكتريكي مي‌باشد.

 

46ـ به دو طريق: 1ـ شبكه غربالي كه در عمق 60 تا 80 سانتيمتري سطح زمين قرار مي‌گيرد و مقاومت اين شبكه جهت حفاظت دستگاه‌ها بايد كمتر از باشد. 2ـ به صورت مستقيم بوسيله ميله ارت به زمين متصل مي‌گردد.

 

47ـ با ميگر يا دستگاه مخصوص اندازه‌گيري مقاومت زمين مي‌سنجند كه به صورت ميانگين در نقاط مختلف پست اين عمل انجام مي‌شود.

 

48ـ 1ـ مقره خطوط هوايي (آويز)

 

2ـ مقره عبوري (ميان‌گذر)

 

3ـ مقره‌هاي نگهدارنده (اتكايي)

 

49ـ در صورت آلوده بودن سطح مقره‌ها جريان نشتي روي سطح آنها افزايش يافته ضمن اينكه تلفات عايقي را افزايش مي‌دهد، ممكن است در صورت ادامه پيدا كردن موجب شكست عايقي و بروز خسارات سنگين گردد.

 

50ـ ماكزيمم جرياني كه در اثر بروز اتصالي در هر نقطه از شبكه (اتصال فاز به فاز يا فاز به زمين يا سه فاز) از آن مي‌گذرد را سطح اتصال كوتاه مي‌نامند.

 

51ـ دو نوع زمین كردن وجود دارد:

 

الف) زمين كردن حفاظتي ب) زمين كردن الكتريكي

 

52ـ زمين كردن حفاظتي يعني اينكه كليه قسمت‌هاي فلزي تأسيسات و تجهيزات كه در مجاورت ولتاژهاي بالا قرار دارند و خود داراي ولتاژ نمي‌باشند را به شبكه زميني (Earth) متصل نماييم. مانند زمين كردن استراكچرها، بدنه ترانسفورماتورها و … .

 

اگر زمين حفاظتي برقرار نگردد به دليل تجمع بارهاي الكتريكي بر روي قسمت‌هاي فلزي مذكور (پديده القاي خازني) هنگام تماس افراد با اين قسمت‌ها خطر برق‌گرفتگي وجود دارد.

 

زمين كردن الكتريكي يعني زمين كردن قسمتي از مدار الكتريكي، مانند زمين كردن مركز ستاره سيم پيچ ترانسفورماتورها يا ژنراتورها. زمين كردن الكتريكي براي برقراري امكان حفاظت سيستم و همچنين جلوگيري از ازدياد ولتاژ فازهاي سالم هنگام اتصال فاز به زمين در شبكه است.

 

53ـ مجموعه اقداماتي كه به منظور حفظ پايداري، قابليت اطمينان و غيره انجام مي‌گيرد را كنترل شبكه گويند.

 

54ـ مجموعه عمليات اپراتوري پست‌ها در چهارچوب دستورالعمل‌هاي صادره را بهره‌برداري پست گويند.

 

55ـ كليه عمليات يكه براي قطع و وصل بخشي از تجهيزات، به درخواست مركز كنترل يا واحدهاي عمليات تعميراتي و يا بنا به ضرورت و به درخواست واحد بهره‌برداري با هماهنگي مركز كنترل ديسپاچينگ ذيربط صورت مي‌پذيرد را مانور شبكه مي‌گويند.

 

56ـ هنگام بروز اتصالي در شبكه، سيستم حفاظتي با ارسال فرامين قطع به بريكرهاي مربوطه قسمت آسيب ديده را از شبكه جدا مي‌نمايد. باز كردن بريكر تحت جريان اتصال كوتاه كه معمولاً چندين برابر جريان نامي بريكر است را قطعي زير اتصالي گويند.

 

57ـ با حاصلضرب ولتاژ قبل از اتصال كوتاه در جريان اتصال كوتاه، قدرت اتصال كوتاه بدست مي‌آيد.

 

58ـ مقدار ماكزيمم مگاولت آمپري است كه كليد قدرت بايد قابليت قطع آن را در زمان معين داشته باشد.

 

59ـ ظرفيت نامي ايستگاه برق بر اساس مجموع قدرت ظاهري ترانسفورماتورهاي نصب شده در آن برحسب مگا ولت آمپر و يا بر اساس ظرفيت حرارتي شينه‌هاي آن بر حسب كيلوولت آمپر مي‌باشد.

 

60ـ قطع جريان برق مدار و جدا كردن آن از كليه سيستم‌هاي برقدار و تخليه الكتريكي تا حد ولتاژ صفر را بي‌برق كردن مي‌نامند.

 

61ـ احتمال بروز هرگونه خسارت جاني يا مالي و يا خروج از وضعيت عادي را خطر گويند.

 

62ـ حوادث، اتفاقات، مانورها و بروز معايب و عمليات انجام گرفته در پست را وقايع گويند.

 

63ـ هرگونه تغييرات بدون برنامه در ساختار سيستم و يا در كميت‌هاي الكتريكي آن، كه بتواند شرايط بهره‌برداري سيستم را تغيير دهد، حادثه ناميده مي‌شود. بنابراين قطع يك ديژنكتور، اضافه بار و يا خروج خودكار يك ترانسفورماتور يا خط … تا مجزا شدن يك يا چند بخش از شبكه و نهايتاً خاموشي كامل در سطح شبكه، هر كدام يك حادثه تلقي مي‌گردند.

 

64ـ بحران در شبكه برق عبارت است از شرايطي كه موجب خاموشي يا كاهش ضريب اطمينان در بهره‌برداري گردد.

 

65ـ عيب تجهيزات عبارت است از بروز هرگونه شرايط غير متعارف در تجهيزات.

 

66ـ به مجموعه‌اي از تجهيزات پست، خطوط هوايي و كابل‌هاي زميني در حال بهره‌برداري با ولتاژ 63 كيلو ولت اطلاق مي‌گردد.

 

67ـ به مجموعه‌اي از تجهيزات پست، خطوط هواي و كابل‌هاي زميني در حال بهره‌برداري با ولتاژهاي 400، 230 و 132 كيلو ولت اطلاق مي‌گردد.

 

68ـ محلي است كه در آن شبكه فوق توزيع و فيدرهاي 20 كيلو ولت زير پوشش، هدايت و كنترل مي‌گردد.

 

69ـ محلي است كه در آن شبكه انتقال زير پوشش و فعلاً نيروگاه‌هاي كمتر از 100 مگا وات، هدايت و كنترل مي‌شوند

  • Like 3
لینک به دیدگاه

فصـل دوم

 

خطوط انتقال

 

Transmission Lines

 

خطوط هوايي Overhead Transmission Lines

 

كابل‌هاي زيرزميني Under Ground Transmission Cables

 

70ـ خطوط انتقال نيرو را تعريف نماييد.

 

71ـ خطوط انتقال نيرو از نظر سطح ولتاژ به چند دسته تقسيم مي‌شوند؟

 

72ـ خطوط انتقال نيرو از نظر نوع به چند دسته تقسيم مي‌شوند؟

 

73ـ چند نوع هادي از نظر جنس براي خطوط هوايي وجود دارد و مصرف كداميك بيشتر است و چرا؟

 

74ـ چرا براي انتقال نيرو از ولتاژهاي بالا استفاده مي‌گردد؟

 

75ـ ولتاژ نامي خط چيست؟

 

76ـ انواع خط (از نظر طول) را نام ببريد.

 

77ـ تعدادي از مشخصات الكتريكي خطوط انتقال نيرو را نام ببريد.

 

78ـ نيروهاي مكانيكي وارد بر خطوط انتقال نيرو را نام ببريد.

 

79ـ دكل يا Tower را تعريف نماييد.

 

80ـ دكل انتهايي (Dead End) چه نوع دكلي است؟

 

81ـ چرا به برج‌هاي انتهايي، برج زاويه هم مي‌گويند؟

 

82ـ برج يا دكل مياني (Tangent) چه نوع برجي است؟

 

83ـ سيم محافظ هوايي يا Guard Wire در خطوط انتقال نيرو چه نقشي دارد؟

 

84ـ فلش و اسپن خط را تعريف كنيد و چه ارتباطي با هم دارند؟

 

85ـ چرا دكل را ارت مي‌كنند؟

 

86ـ جامپر چيست و در چه محلي استفاده مي‌شود؟

 

87ـ تعدادي از يراق‌آلات خطوط انتقال نيرو را نام ببريد.

 

88ـ گالوپينگ چيست؟

 

89ـ گنتري چيست؟

 

90ـ دمپر يا ميراكنندة نوسانات در خطوط هوايي چيست؟

 

91ـ گويهاي رنگي ايمني در روي خطوط انتقال نيرو به چه منظوري نصب مي‌گردد؟

 

92ـ مهمترين وسيله ايمني براي صعود بر پايه‌هاي فشار قوي چيست؟

 

93ـ به چه خطوطي باندل مي‌گويند؟ (Bundle Transmission Lines)

 

94ـ عوامل مؤثر در انتخاب ولتاژ يك خط (ولتاژ پست‌هاي طرفين خط) چيست؟

 

95ـ باد و طوفان چه نوع حوادثي را در خطوط انتقال نيرو به وجود مي‌آورند؟

 

96ـ علت افزايش ولتاژ در انتهاي خطوط انتقال نيرو را توضيح دهيد.

 

97ـ چرا خطوط انتقال نيرو خاصيت خازني دارند؟

 

98ـ در صورت يكه در يك خط هوايي ظرفيت خازني آن نسبت به ظرفيت سلفي بيشتر باشد رابطة ولتاژ ابتدا و انتهاي خط چگونه است؟

 

99ـ چرا عمل جابجايي فاز در خطوط فشار قوي صورت مي‌گيرد؟

 

100ـ بعضي اوقات ممكن است ولتاژ يك شبكه فشار ضعيف بالا رفته و باعث خطراتي بشود، علت چنين پيشامدي چيست؟

 

101ـ هادي‌هاي خطوط انتقال نيرو توسط چه وسيله‌اي به دكل وصل مي‌شوند؟

 

102ـ چرا تعداد بشقاب‌ها مقره‌ها در خطوط با ولتاژ مختلف فرق مي‌كند؟

 

103ـ در پست‌هاي 63 كيلو ولت روي گنتري ورودي چند بشقاب مقره وجود دارد؟

 

104ـ حلقة كرونا (Corona Ring) در خطوط انتقال نيرو به چه منظوري به كار مي‌رود؟

 

105ـ OP.G.W چيست و مزاياي آن كدام است؟

 

106ـ انواع مقره‌ها (Insulators) را از نظر جنس و شكل نام ببريد.

 

107ـ اضافه ولتاژهاي موقت در شبكه چگونه بوجود مي‌آيند؟

 

108ـ ميزان تلفات توان در خطوط انتقال نيرو به چه عواملي بستگي دارد؟

 

109ـ جريان مجاز عبوري از هادي چيست؟

 

110ـ انواع پايه‌هاي خطوط انتقال نيرو كدامند؟

 

111ـ علت استفاده از مهار در تيرها و برج‌ها چيست؟

 

112ـ در سيستم‌هاي دو باندل و چند باندل از چه وسيله‌اي براي حفظ هادي‌ها در يك فاز استفاده مي‌شود؟

 

113ـ انواع اسپيسر را با توجه به تعداد هادي در هر فاز نام ببريد.

 

114ـ اثرات وزش باد بر روي خطوط را شرح دهيد.

 

115ـ براي جلوگيري از نوسانات هادي‌ها در اثر وزش باد در اسپن‌هاي بلند و وارد نشدن فازها در حوزه يكديگر از چه وسيله‌اي استفاده مي‌شود، چرا؟

 

116ـ اثر پوستي را در انتقال الكتريسيته تعريف كنيد.

 

117ـ اثر پوستي چه اثري در انتقال الكترونها دارد؟

 

118ـ براي كاهش اثر پوستي از چه روشي استفاده مي‌شود؟

 

119ـ براي كاهش پديده كرونا در خطوط انتقال چه عملي انجام مي‌شود؟

 

120ـ آيا در مقره‌هاي چيني احتمال عبور جريان از داخل مقره وجود دارد؟

 

121ـ فاصله خزشي روي مقره چيست؟

 

122ـ چگونه فاصله خزش يك مقره را زياد مي‌كنند؟

 

123ـ چه عواملي در انتخاب فاصله خزش مقره‌ها توسط خريدار مؤثر است؟

 

124ـ كابل چيست؟

 

125ـ اجزاء اصلي كابل‌ها را نام ببريد.

 

126ـ علت استفاده از روغن در كابل چيست؟

 

127ـ انواع مختلف كابل‌هاي روغني 63 كيلو ولت مورد استفاده در شبكه فوق توزيع تهران را نام ببريد.

 

128ـ مفصل چيست و انواع آن را نام ببريد.

 

129ـ مفصل قطع روغن با مفصل معمول چه تفاوتي دارد و از مفصل قطع روغن (Stop Box) در چه مكان‌هايي استفاده مي‌شود؟

 

130ـ عايق به كار رفته در كابل‌هاي خشك چه نام دارد؟

 

131ـ بعد از بستن سر كابل چند آزمايش روي كابل روغني انجام مي‌شود؟

 

132ـ خستگي كابل يعني چه و چرا از كابل‌هاي قديمي بار كمتري مي‌گيرند؟

 

133ـ سركابل چيست و چه وظيفه‌اي بر عهده دارد؟

 

134ـ در كابلهاي روغني آلارم افت فشار روغن نشانه چيست؟

 

135ـ تانك رزروار روغن در كابل‌هاي روغني به چه منظوري نصب مي‌شود؟

 

136ـ در حال حاضر چه نوع كابل‌هايي در شبكه انتقال و فوق توزيع مصرف مي‌شود؟

 

137ـ مزاياي استفاده از كابل در مناطق شهري را بيان كنيد.

 

138ـ كابل‌هاي مخابراتي را تعريف نماييد.

 

139ـ علل بروز اتصالي روي كابل را نام ببريد.

 

پاسخها را در پست بعد خواهيم ديد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

پاسخ‌هاي فصل دوم

70ـ در شبكه‌هاي برق‌رساني براي انتقال انرژي توليدي نيروگاه‌ها به مراكز مصرف، ايجاد ارتباط بين استان‌ها يا مراكز مهم مصرف با هدف افزايش قابليت اطمينان برق‌رساني يا دلايل متعدد ديگر از خطوط انتقال نيرو استفاده مي‌شود.

 

71ـ تقسيم‌بندي رنج ولتاژ داراي چند استاندارد مي‌باشد اما در ايران استاندارد عمومي‌تر بدين گونه است كه: ولتاژهاي 400، 230 و 132 كيلو ولت براي انتقال، 63 كيلو ولت براي فوق توزيع، 20 كيلو ولت و پايين‌تر براي توزيع. در برخي از نقاط كشور يا شبكه‌هاي داخلي صنايع از ولتاژهاي 33، 11 و 3/6 كيلو ولت نيز استفاده مي‌شود.

 

72ـ به دو دسته تقسيم مي‌شوند: خطوط هوايي و خطوط زميني.

 

73ـ هادي‌هاي خطوط هوايي از جنس مس و آلومينيوم مي‌باشند و اغلب در ولتاژهاي بالا به علت سبكي و مقرون به صرفه بودن و تحمل درجه حرارت بالاتر، هادي‌هاي آلومينيومي بيشتر مورد استفاده قرار مي‌گيرند و براي افزايش مقاومت مكانيكي آن چند رشته سيم فولادي نيز در داخل هادي قرار مي‌دهند.

 

74ـ به دليل وجود رابطه معكوس بين ولتاژ و جريان اگر براي انتقال نيرو از ولتاژ پايين استفاده شود مقدار جريان عبوري افزايش مي‌يابد كه براي مسافت‌هاي طولاني مشكل تلفات توان و افت و ولتاژ را در انتهاي خط بوجود مي‌آورد.

 

75ـ ولتاژ نامي ولتاژي است كه خاصيت عايقي قسمت‌هاي برقدار نسبت به هم و نسبت به زمين در حالت كار دائم، تحت آن ولتاژ حفظ شود. عموماً ولتاژ نامي تجهيزات، ولتاژ فاز به فاز (ولتاژ خطي) مي‌باشد.

 

76ـ خط كوتاه L

 

خط متوسط 80 Km

 

خط بلند 240 Km

 

77ـ الف) مقاومت الكتريكي هادي‌ها هـ) جريان نامي (In)

 

ب) راكتانس سلفي (XL) و) سوسپتانس

 

ج) راكتانس خازني (Xc) ز) امپدانس موجي (ZI)

 

د) ولتاژ نامي (U­­n) ح) قدرت طبيعي خط (SIL)

 

78ـ نيروهاي مكانيكي وارد بر يك خط انتقال نيرو عبارتند از: وزن هادي‌ها، وزن يخ و نيروي باد.

 

79ـ وظيفة نگهداري هادي‌ها در فاصله معيني از زمين بر عهدة دكل‌ها مي‌باشد كه دكل‌ها بايد قادر باشند در بدترين شرايط محيطي و جوي نيروهاي مكانيكي وارد بر خود را تحمل نمايند.

 

80ـ از دكل انتهايي (Terminal Tower) در انتهاي خط انتقال يا مناطق خاص استفاده مي‌گردد. با توجه به اينكه نيروهاي وارده بر اين نوع دكل‌ها يكطرفه مي‌باشد در نتيجه وزن آنها نيز سنگين‌تر است. نصب زنجيره مقره در اين نوع دكل‌ها بايد به صورت كششي (Tension) باشد.

 

81ـ حتي‌الامكان مي‌بايست مسير خط بين دو برج انتهايي مستقيم باشد و تغيير زاويه و امتداد بر خط، فقط در محل برج‌هاي انتهايي انجام شود. به همين علت به برج‌هاي انتهايي، برج‌هاي زاويه هم مي‌گويند.

 

82ـ برج‌هاي مياني (Tangent) در مسيرهاي مستقيم مورد استفاده قرار مي‌گيرند و مقره‌هاي آنها به صورت آويزان (Suspension) نصب مي‌گردد.

 

83ـ به منظور جلوگيري از برخورد صاعقه با هادي‌هاي خطوط انتقال از سيم محافظ يا گارد استفاده مي‌شود.

 

84ـ فلش به شكم داده‌گي خط مي‌گويند و اسپن فاصله بين دو دكل متوالي است و مقدار فلش با مجدور اسپن خط ارتباط مستقيم دارد.

 

85ـ چون مقاومت اهمي پاي دكل باعث بالا رفتن ولتاژ صاعقه مي‌شود لذا اين نقيصه به هنگام نصب دكل با كوبيدن ميله‌هاي ارت و اتصال آنها به دكل از بين رفته و سعي مي‌شود به حداقل ممكن برسد.

 

86ـ به منظور ارتباط و اتصال الكتريكي هادي‌هاي واقع در دو طرف برج انتهايي از هادي جامپر (Jumper) استفاده مي‌شود. در بعضي مواقع در خطوط 63 كيلو ولت از جامپر به عنوان دمپر استفاده مي‌شود.

 

87ـ پيچ U شكل ـ حلقه ـ مهاربند ـ چشمي ـ توپي ـ يوك پليت ـ پيچ مهاري ـ كلمپ آويز ـ دوشاخه توپي ـ دو شاخه چشمي.

 

88ـ نوعي از ارتعاشات عمودي هادي‌ها كه داراي دامنه زياد و فركانس كم مي‌باشد و به هنگام جدا شدن يخ از روي هادي صورت مي‌پذيرد را گالوپينگ (Galloping) يا رقص سيم مي‌گويند.

 

89ـ گنتري نوعي استراكچر فلزي دروازه‌اي شكل است كه براي ارتباط الكتريكي تجهيزات مختلف به ويژه ارتباط خط به پست مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

 

90ـ براي حذف نوسانات هادي‌ها در خطوط انتقال از وزنه مستهلك كننده‌اي به نام دمپر استفاده مي‌كنند.

 

91ـ به منظور مشخص نمودن مسير خط براي هواپيما و هليكوپتر.

 

92ـ كمربند ايمني سالم.

 

93ـ به خطوطي كه در هر فاز به جاي يك هادي از چند هادي استفاده شده باشد باندل مي‌گويند.

 

94ـ انتخاب ولتاژ خط به عواملي چون: بار انتقالي، وضعيت شبكه، طول خط و… بستگي دارد.

 

95ـ باد و طوفان مي‌تواند آثاري چون تخريب اجزاي برج‌ها (دكل‌ها) يا سقوط آنها، ايجاد نوسانات مكانيكي در هادي‌ها و سيم محافظ و همچنين بروز اتصال كوتاه را به همراه داشته باشد.

 

96ـ به هنگام بي‌باري، كم‌باري يا باز شدن انتهاي خط به دليل حالت خازني خطوط انتقال نيرو، ولتاژ انتهايي خط افزايش مي‌يابد كه به آن اثر فرانتي مي‌گويند. هرچه طول خط انتقال بيشتر باشد، بر ميزان اضافه ولتاژ در آخر خط نيز افزوده مي‌گردد.

 

97ـ فازهاي خطوط انتقال و نيز زمين هر كدام يك هادي و هواي بين آنها يك دي‌الكتريك محسوب شده و تشكيل يك خازن مي‌دهند.

 

98ـ ولتاژ انتهاي خط از ولتاژ ابتداي آن بيشتر است.

 

99ـ عمل جابجايي فاز براي متعادل نمودن و نيز كاهش خاصيت خازني فازها نسبت به هم صورت مي‌گيرد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

100ـ الف) ممكن است در اثر رعد و برق باشد.

 

ب) ممكن است به علت اتصال شبكه فشار قوي به فشار ضعيف باشد.

 

ج) به علت عدم خروج خازن از شبكه در مواقعي كه بار شبكه كاهش مي‌يابد.

 

101ـ توسط مقره (ايزولاتور).

 

102ـ چون هر ايزولاتر نسبت به ولتاژ معيني عايق است بدين جهت تعداد و اندازه اين بشقابها در خطوط با ولتاژهاي مختلف فرق مي‌كند.

 

103ـ معمولاً در پست‌هاي 63 كيلو ولت روي گنتري ورودي 5 بشقاب مقره وجود دارد.

 

104ـ حلقه‌اي است كه به منظور كاهش اثر كرونا در نقاطي كه تمركز الكترون در آنجا زياد است به كار مي‌رود. يك و يا گاهي دو حلقه در هر زنجير مقره قرار داده مي‌شود.

 

105ـ OP.G.W از عبارت Optical Fiber on Ground Wire گرفته شده است و آن كابلي است كه داراي رشته‌هاي فيبر نوري در داخل غلاف فلزي است كه در صنعت برق نه تنها وظيفه فيبر نوري را انجام مي‌دهد، بلكه از آن بعنوان سيم زمين (سيم گارد) در نوك تاورها استفاده مي‌شود.

 

به هنگام عبور جريان از سيم زمين حرارت زيادي در سيم ايجاد مي‌شود كه فيبرهاي نوري داخل سيم زمين بايد توانايي تحمل اين حرارت را داشته باشند از مزاياي OP.G.W مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

 

الف) پهناي باند وسيع براي كاربردهاي مخابراتي و انتقال اطلاعات

 

ب) افت بسيار كم

 

ج) كيفيت بالاي انتقال داده‌ها و صدا و… به دليل عدم تأثير ميدان‌هاي مغناطيسي و الكتريكي و عدم وجود نويز در طيف نور و عدم تداخل با ساير مبادلات مخابراتي

 

د) جلوگيري از برخورد صاعقه با هادي‌هاي خطوط انتقال نيرو

 

106ـ جنس: مقره‌هاي چيني، مقره‌هاي شيشه‌اي، مقره‌هاي تركيبي و مقره‌هاي سيليكوني.

 

شكل: بشقابي معمولي، بشقابي ضد مه، سوزني، قرقره‌اي، پايه‌اي و ميله‌اي بلند.

 

107ـ بروز اتصال كوتاه، تغييرات ناگهاني بار، باز شدن ناگهاني خط، اضافه ولتاژ بي‌باري خط و رزونانس موجب بوجود آمدن اضافه ولتاژهاي موقت در شبكه مي‌گردند.

 

108ـ تلفات توان در يك خط انتقال نيرو سه فازه، به مقاومت هادي‌هاي هر فاز، جريان عبوري از فازها، ميزان توان انتقالي، ضريب قدرت، طول و ولتاژ خط انتقال، تعداد مدارهاي خط و تعداد هادي‌هاي فرعي در هر فاز (باندل) بستگي دارد.

 

109ـ جريان مجاز هادي به بالاترين جرياني اطلاق مي‌گردد كه عبور مداوم آن از هادي‌ها، تغيري در مشخصات فني آنها به وجود نياورد.

 

110ـ تيرهاي چوبي، تيرهاي بتوني، تيرهاي فولادي، برج‌هاي فولادي و تيرهاي فايبرگلاس.

 

111ـ استفاده از مهار در برج‌هاي فولادي سبب مي‌شود تا بخشي از نيروهاي وارده بر برج‌ها از طريق سيم‌هاي مهار به زمين منتقل گردد كه اين امر باعث كاهش وزن برج‌ها يا پايه‌ها و در نتيجه قيمت آنها مي‌گردد.

 

112ـ از اسپيسر استفاده مي‌شود.

 

113ـ اسپيسرهاي دو قطبي، سه قطبي و چهار قطبي.

 

114ـ الف) فشار جانبي بر هادي‌ها، مقره‌ها و برج‌ها

 

ب) نوسانات هادي‌ها در اثر وزش باد

 

ج) دور كردن آلودگي‌ها از قبيل خاك از روي مقره‌ها

 

د) خنك كنندگي جريان هوا بر روي هادي‌ها كه باعث افزايش ظرفيت انتقالي خط مي‌گردد.

 

115ـ از اسپيسرهاي فازي يكپارچه استفاده مي‌شود. نصب اسپيسرهاي يكپارچه بين فازها باعث مي‌شود كه فازهاي مجاور به صورت هم زمان و يكسان نوسان نمايند و از وارد شدن هر يك در حوزه ديگري جلوگيري گردد.

 

116ـ در هنگام عبور الكترون‌ها از هادي، ميل حركت الكترون از پوسته هادي بيشتر است، به اين عمل اثر پوستي گفته مي‌شود.

 

117ـ به علت عبور الكترون‌ها از پوسته خارجي هادي، عملاً مركز هادي بلااستفاده مانده و همين امر موجب افزايش مقاومت مسير عبور الكترونها و افزايش تلفات جريان مي‌گردد. از طرفي اين ميل باعث افزايش تلفات كرونا نيز مي‌گردد.

 

118ـ هادي‌ها را مانند هادي‌هاي ACSR به صورت رشته‌هاي جدا از هم مي‌سازند كه به يكديگر تابيده مي‌شوند.

 

119ـ از هادي‌ها به صورت باندل در هر فاز استفاده مي‌كنند.

 

120ـ بله، هرگاه ميدان الكتريكي دو سر مقره از حد تحمل آن فراتر رود، احتمال بروز جرقه و ايجاد مسير جرياني از داخل مقره وجود دارد كه در اين صورت مي‌گويند مقره پنچر شده است.

 

121ـ فاصله سطحي بين اتصالات فلزي دوطرف مقره از يكديگر را فاصله خزشي مي‌گويند و به ميلي‌متر بيان مي‌كنند. در صورت بروز قوس بر روي مقره، قوس تمامي فاصله خزشي را طي نموده و به طرف ديگر آن مي‌رسد و هرچه مقدار اين فاصله بيشتر باشد جريان نشتي (خزشي) كمتر است.

 

 

 

122ـ در هنگام ساخت بوسيله ايجاد شيارهايي بر روي مقره، فاصله خزش زياد مي‌شود.

 

123ـ الف) نوع و مقدار آلودگي محل كاربرد مقره

 

ب) ارتفاع از سطح دريا

 

ج) ميزان رطوبت محيط

 

124ـ به يك يا چند هادي الكتريكي كنار هم كه نسبت به يكديگر و محيط اطراف خود عايق‌بندي شده باشد و سطح ولتاژ روي عايق هادي‌هاي آن صفر ولت باشد، كابل مي‌گويند.

 

125ـ الف) هادي ب) لايه نيمه هادي ج) عايق

 

د) غلاف فلزي هـ) غلاف P.V.C

 

126ـ جهت خنك كردن و بالا بردن خاصيت عايقي كابل از روغن استفاده مي‌شود.

 

127ـ الف) كابل روغني پيرلي ساخت كشور انگلستان در مقطع 150mm2*3

 

ب) كابل روغني BICC ساخت كشور انگلستان در مقطع 150mm2*3

 

ج) كابل روغني دو ليون ساخت كشور فرانسه در مقطع 140mm2*3 و 240*3

 

د) كابل روغني زيمنس ساخت كشور آلمان در مقطع 150mm2*3 (هادي بيضي شكل)

 

هـ) كابل روغني فروكاوا ساخت كشور ژاپن در مقطع 150mm2*3 و 240*3

 

و) كابل روغني شومي تومو ساخت كشور ژاپن در مقطع 150mm2*3 (هادي بيضي شكل)

 

ز) كابل روغني هيتاچي ساخت كشور ژاپن در مقطع 150mm2*3 و 240*3

 

128ـ جهت ارتباط دو كابل به يكديگر از مفصل استفاده مي‌شود و انواع آن عبارتند از:

 

الف) مفصل معمولي ب) مفصل قطع روغن (Stop Box)

 

129ـ در مفصل قطع روغن (Stop Box) ارتباط هادي‌هاي دو كابل برقرار و ارتباط روغن كابل‌ها قطع مي‌باشد، در صورتي كه در مفصل معمولي هم ارتباط هادي‌ها و هم ارتباط روغن دو كابل برقرار است و مفصل قطع روغن براي مكان‌هايي كه داراي شيب قابل توجهي مي‌باشند، در يك يا چند نقطه از سطح شيب‌دار قرار مي‌گيرد تا فشار بيش از حد روغن به انتهاي كابل كه در پايين شيب قرار دارد وارد نشود.

 

130ـ عايق XLPE (پلي اتيلن كراس لينك شده)

 

131ـ الف) آزمايش هوا (اشباع روغن) ب) آزمايش نشست ج) آزمايش فلو

 

132ـ خستگي كابل يعني اينكه عايق (كاغذ ـ روغن) و نيز خود روغن كابل به مرور زمان مقداري از قدرت عايقي خود را از دست داده و در نتيجه بايد بار كمتري از كابل كشيد.

 

133ـ سركابل يكي از تجهيزات كابل‌ها بوده كه وظيفه آن برقراري ارتباط بين هادي كابل و ديگر تجهيزات مي‌باشد. سركابل پس از برقراري ارتباط هادي كابل به قسمت‌هاي برقدار شبكه وظيفه ايزولاسيون هادي را در محل اتصال به عهده دارد.

 

134ـ آلارم افت فشار روغن نشانه اين است كه روغن از كابل نشت نموده و باعث كاهش فشار روغن گرديده است. در صورتي كه فشار روغن كابل پايين‌تر از حد نرمال باشد و از كابل بهره‌برداري گردد، منجر به تركيدگي كابل يا مفصل خواهد شد.

 

135ـ هرگاه به علت سردي يا گرمي كابل، مقدار حجم روغن داخل كابل تغيير كند، مقداري روغن از تانك به داخل كابل تزريق و يا بالعكس از كابل به تانك تزريق مي‌گردد و همواره فشار و حجم روغن داخل كابل ثابت مي‌ماند.

 

136ـ در حال حاضر از كابل‌هاي پروتولين با عايق XLPE استفاده مي‌شود و كابل‌هاي روغني منسوخ گرديده‌اند.

 

137ـ الف) كابل‌ها در زيرزمين مدفون بوده و به زيبايي آسيب نمي‌رسانند.

 

ب) به علت مدفون بودن خطر برق گرفتگي و پارگي براي آنها وجود ندارد.

 

ج) كمتر نياز به تعمير و نگهداري دارند.

 

138ـ كابل‌هاي مخابراتي فقط كار انتقال اطلاعات و اصول را به عهده دارند و جريان و ولتاژ زيادي از آنها عبور نمي‌كند و قطر كم و تعداد رشته سيم‌هاي آن بسيار زياد است. معروف‌ترين كابل‌هاي مخابراتي فيبر نوري، LAN و VAN و كابل‌هاي سيگنال ويديويي و اطلاعاتي است.

 

139ـ 1ـ عيوب مربوط به توليد و نگهداري در انبار

 

2ـ عيوب مربوط به زمان كابل‌كشي

 

3ـ عيوب مربوط به زمان بهره‌برداري

  • Like 3
لینک به دیدگاه

فصل سوم

 

تجهيزات پست

 

Substation Equipments

 

ترانسفورماتور و تپ چنجر Transformer and Tap Changer

 

بريكر (ديژنكتور) Circuit Breaker

 

سكسيونر Disconnecting Switch

 

خازن و راكتور Capacitor and Reactor

 

اندازه‌گيري و دستگاه‌هاي آن Measurment and Related Equipments

 

تغذيه داخلي AC و DC و شارژ باتري

 

AC and DC Aux. Supply and Battery Charger

 

سيستم‌هاي مخابراتي (P.L.C، بي‌سيم، تله موج و…)

 

Communication Systems (P.L.C, Wireless, Line trap, …)

 

 

235ـ نصب خازن‌هاي با قدرت زياد در پست‌هاي فوق توزيع به چه منظوري است؟

 

236ـ انواع خازن‌ها از نظر قرار گرفتن در مدار و همچنين كاربرد آنها كدامند؟

 

237ـ خازن‌هاي پست فشار قوي را معمولاً به چه شيوه‌اي مي‌بندند؟

 

238ـ بوشينگ چيست؟

 

239ـ مقره چيست و به چه منظوري به كار مي‌رود؟

 

240ـ هدف از ميگر زدن چيست؟

 

241ـ علت پيدايش ضريب براي خواندن آمپرمترها و ساير دستگاه‌هاي اندازه‌گيري چيست؟

 

242ـ ترانسفورماتورهاي اندازه‌گيري در پست را نام ببريد.

 

243ـ براي اندازه‌گيري مقاومت عايقي بوشينگ‌هاي ترانسفورماتور از چه دستگاهي استفاده مي‌كنند؟

 

244ـ چه عللي باعث مي‌شود كه يك آوومتر مقدار آمپر و ولت را نشان مي‌دهد ولي مقدار اهم را نشان نمي‌دهد؟

 

245ـ دستگاه‌هاي ثبات موجود در پست‌ها را نام برده و كار آنها را شرح دهيد.

 

246ـ اقدام لازم بعد از عملكرد اسيلوگراف چيست؟

 

247ـ دستگاه سنكرون چك بر چه اساسي كار مي‌كند؟

 

248ـ ضريب كنتور چيست؟

 

249ـ ضريب كنتور چگونه محاسبه مي‌شود؟

 

250ـ چند نوع ولتاژ DC در پست‌ها وجود دارد و هر كدام در چه مواردي كاربرد دارد؟

 

251ـ موارد استفاده از ولتاژ DC را در پست نام ببريد.

 

252ـ شارژر در پست‌ها به چه منظوري نصب شده است؟

 

253ـ محل نصب باتري‌هاي پست در كجا مي‌باشد؟

 

254ـ نحوة اتصال باتري‌ها به هم و به شارژ چگونه است؟

 

255ـ موارد كاربرد باتري‌ها را نام ببريد.

 

256ـ در انتخاب باتري چه مشخصاتي را بايد درنظر گرفت؟

 

257ـ نحوه نگهداري بهتر از باتري‌ها چيست؟

 

258ـ موارد بازديد و كنترل باتري كدامند؟

 

259ـ وقتي شارژر در وضعيت اتوماتيك است شارژ باتري‌ها با چه مكانيزمي صورت مي‌گيرد؟

 

260ـ واحد سنجش قدرت باتري را نام برده و مفهوم آن را با ذكر مثال شرح دهيد.

 

261ـ انواع الكتروليت را با ذكر تركيبات اصلي آن بيان نماييد.

 

262ـ چرا در پست‌هاي فوق توزيع و انتقال احتياج به ترانسفورماتور تغذيه داخلي است؟ ضمناً موارد استفاده از آن را نام ببريد.

 

263ـ ديزل ژنراتور به چه منظوري در پست استفاده مي‌گردد؟

 

264ـ لاين تراپ چيست و به چه منظوري به كار مي‌رود؟

 

265ـ محل قرار گرفتن لاين تراپ در پست‌هاي فوق توزيع و انتقال نيرو چگونه است؟

 

266ـ ارتباط اپراتور پست‌هاي فوق توزيع و انتقال، با مراكز كنترل به چند طريق امكان‌پذير مي‌باشد؟ نام ببريد.

 

267ـ Name Plate چيست؟

268ـ ترانسفورماتور جريان (C.T.) چگونه ترانسفورماتوري است؟

 

269ـ ترانسفورماتور ولتاژ (V.T.) چگونه ترانسفورماتوري است؟

 

270ـ چرا در ولتاژهاي بالا ترجيح داده مي‌شود به جاي استفاده از P.T. از C.V.T استفاده گردد؟

 

271ـ دستگاه‌هاي C.T.، P.T.، راكتور، خازن و برقگير در شبكه به چه صورت بسته مي‌شوند؟

 

272ـ استفاده از ترانسفورماتور ولتاژ و جريان در پست‌ها به چه منظوري مي‌باشد؟

 

273ـ اگر به هنگام در مدار بودن C.T.، ثانويه آن باز شود، چه اتفاقي مي‌افتد؟

 

274ـ C.T.هاي حفاظتي و C.T.هاي اندازه‌گيري چه تفاوت اصولي با هم دارند؟

 

275ـ ضريب حد دقت (A.L.F) به طور خلاصه چه معني دارد؟

 

276ـ جريان حد دقت به چه معنا است؟

 

277ـ نسبت يك C.T. حفاظتي 5/400 مي‌باشد. در يك اتصال كوتاه، از اوليه آن A600 مي‌گذرد. در ثانويه آن چه جرياني توليد مي‌شود؟

 

278ـ رابطه A.L.F و مصرف بسته شده روي C.T. چگونه است؟

 

279ـ چرا يك سمت C.T. را در ثانويه آن زمين مي‌كنيم؟

 

280ـ C.T.هاي نوع H، M و U براي چه منظوري به كار مي‌رود؟

 

281ـ ترانسفورماتور جريان از چه قسمت‌هايي تشكيل شده است و به چه منظوري به كار مي‌رود؟

 

282ـ منظور از قدرت اسمي و كلاس دقت ترانسفورماتور جريان چيست؟ مختصراً توضيح دهيد.

 

283ـ چه تست‌هايي بر روي C.T. انجام مي‌گيرد؟

 

284ـ منظور از ترانسفورماتورهاي جريان كور بالا (Core) و كور پايين چيست؟

 

285ـ معايب و مزاياي C.T.هاي كور بالا چيست؟

 

286ـ امپدانس داخلي يك C.T. و يك P.T. چه تفاوتي با هم دارند؟

 

287ـ كار ترانسفورماتور تركيبي جريان و ولتاژ ]كمباين [(P.C.T.) را توضيح دهيد و سمبل شماتيكي آن را رسم كنيد.

 

288ـ آيا مي‌توان ثانويه يك P.T. را اتصال كوتاه نمود؟ در اين صورت چه اتفاقي مي‌افتد؟

 

289ـ آيا مي‌توان يك رله جرياني را در ثانويه P.T. بست؟ در آن صورت چه اتفاقي خواهد افتاد؟

 

290ـ اتصال مثلث باز سه P.T. در مدار سه فاز به چه صورت است؟ آن را ترسيم كنيد.

 

291ـ چرا از قسم خازني در C.V.T. استفاده مي‌شود؟

 

292ـ مزيت C.V.T. نسبت به ترانسفورماتور ولتاژ نظير آن چيست؟

 

293ـ آيا اشكالي براي C.V.Tها مي‌شناسيد؟

 

294ـ از C.V.T نوع B و J به چه منظوري استفاده مي‌شود؟

 

295ـ بردن (Burden) را تعريف كنيد و چنانچه بردن يك C.T.، 30 ولت آمپر و جمع مصرف اعمال شده به آن 45 ولت آمپر باشد، آيا كلاس دقت آن حفظ خواهد شد؟ چرا؟

 

296ـ اگر كلاس‌هاي يك C.T. به صورت زير باشد:

 

C.T. CORE 1 : 0.5

 

C.T. CORE 2 : 5 P 20

 

CTR : 1000/5/5

 

297ـ مفهوم آن را توضيح دهيد؟

 

298ـ ترانسفورماتور جريان كمكي INTERPOSE به چه منظوري به كار برده مي‌شود؟

 

299ـ علت زمين كردن ثانويه ترانسفورماتور ولتاژ را توضيح دهيد؟

 

300ـ يك C.T. با نسبت تبديل 1/200 با كلاس دقت 20P10 در جريان اتصال كوتاه 4000 آمپر چه جرياني به رله مي‌دهد؟

 

 

 

 

 

پاسخها را در پست بعد خواهيم ديد.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

فصل چهارم

 

301ـ آيا براي كنترل جريان مي‌توان در ثانويه C.T.ها فيوز به كار برد؟

 

302ـ استفاده از ترانفورماتور نوتر در پست‌ها، چه ضرورتي دارد؟

 

303ـ آيا وقتي ولتاژهاي سه فاز، نامتعادل مي‌شوند (در حالت عادي شبكه)، از نقطه صفر ترانسفورماتور نوتر جريان نامتعادلي عبور مي‌كند؟ چرا؟

 

304ـ در اتصالهاي دو فاز (بدون اتصالي با زمين)، آيا از نوترال جرياني مي‌گذرد؟ چرا؟

 

305ـ اصولاً نسبت رزيستانس و راكتانس در سيم‌پيچ‌هاي يك ترانسفورماتور زمين چگونه است؟

 

306ـ در تانك رزيستانس، مقاومت مايع درون آن نسبت به درجه حرارت ايجاد شده در آن چگونه تغيير مي‌كند؟

 

307ـ خاصيت رابطه مقاومت مايع درون تانك رزيستانس با درجه حرارت، چه تأثيري بر جريان‌هاي نشتي دارد؟

 

308ـ چرا تانك رزيستانس بطور سري با نوترال ترانسفورماتور زمين قرار مي‌گيرد؟

 

309ـ چرا در زمستان، دماي مايع تانك رزيستانس، در محدوده معيني حفظ مي‌شود؟

 

310ـ آيا مقاومت تانك رزيستانس، در بازديدها و آزمايشات ساليانه مي‌بايد اندازه‌گيري شود؟

 

311ـ مزاياي زمين كردن شبكه از طريق مقاومت مايع چيست؟

 

312ـ سيم پيچ سوم (مثلث) به چه منظور در بعضي از ترانسفورماتورها تعبيه شده است؟

 

313ـ براي فرمان رله‌هاي حفاظتي در پست‌ها از چه ولتاژي استفاده مي‌شود؟

 

314ـ انواع كليدها را به لحاظ نحوه قرار گرفتن در مدار جريان نام برده و توضيح دهيد.

 

315ـ رله را به طور مختصر تعريف كنيد.

 

316ـ عواملي كه در تحريك رله‌هاي حفاظتي نقش دارند و همچنين اصطلاح مربوط به هر يك از اين رله‌ها را نام ببريد.

 

317ـ رله‌هاي سنجشي، زماني، جهتي، خبر دهنده و كمكي را مختصراً توضيح دهيد.

 

318ـ آلارم يعني چه؟ و به چند گروه تقسيم مي‌شود؟

 

319ـ رله‌ها بر حسب ساختمان و تكنيك كارشان، به چند نوع تقسيم مي‌شوند؟ نام ببرد.

 

320ـ تنظيم جريان يك رله زمان ثابت، نسبت به جريان نامي فيدر حدوداً چند برابر است؟

 

321ـ فاصله زماني بين عملكرد يك رله و رله هماهنگ شده بعدي را چه مي‌گويند؟

 

322ـ رله جرياني زمان معكوس چه مزيتي بر رله جرياني زمان ثابت دارد؟

 

323ـ آيا در رله‌هاي زمان معكوس هماهنگ شده، پله زماني (Margin) درنظر گرفته مي‌شود؟ چگونگي اين پله زماني را توضيح دهيد.

 

324ـ در حالتي كه براي حفاظت فيدر، از 2 رله جرياني (براي دو فاز) و يك رله نامتعادلي استفاده شده باشد و در فاز فاقد رله جرياني، اتصالي رخ دهد، چگونه متوجه اتصالي در آن فاز خواهيم شد؟

 

325ـ چنانچه فيدر دو فاز شود (دو پل بريكر وصل شود و يا در اثر خط پارگي در يك فاز و بدون ايجاد اتصالي با زمين فقط در دو فاز جريان برقرار شود)، آيا در آن صورت رله نامتعادلي عمل خواهد كرد؟

 

326ـ در برخي از پست‌ها (تيپ كوژلكس) كه فاقد تانك رزيستانس و رله Sensetive E/F هستند، براي تشخيص جريان‌هاي نشتي كم، چه تمهيداتي بكار گرفته شده است؟

 

327ـ آيا مي‌توانيم مدار رله R.E.F را يك مدار ديفرنسيالي و يا تفاضلي به حساب آوريم؟

 

328ـ زمان عملكرد رله R.E.F تأخيري است يا لحظه‌اي؟

 

329ـ زماني كه رله R.E.F عمل مي‌كند، آيا فقط طرف ثانويه ترانسفورماتور را باز مي‌كند. چرا؟

 

330ـ عملكرد رله بوخهلتس سريع است يا كند؟ توضيح دهيد.

 

331ـ چرا مدار فرمان وصل ترانسفورماتور, پس از صدور فرمان قطع از طرف رله بوخهلتس، بلوكه مي‌شود؟

 

332ـ در ترانسفورماتورهاي بزرگ كه براي سيركولاسيون روغن، از پمپ روغن استفاده مي‌شود آيا امكان دارد كه در اثر باز يا بسته شدن دريچه‌هاي ورود و خروج روغن، رله بوخهلتس عمل كرده و فرمان كاذب صادر كند؟

 

333ـ آيا براي ترانسفورماتورهاي خشك (رزيني)، مي‌توان از رله بوخهلتس استفاده كرد؟

 

334ـ ماكزيمم جريان بار در طرف ثانويه يك ترانسفورماتور سه فاز 20/63 كيلو ولت با قدرت 30MVA چقدر است؟

 

335ـ انتخاب C.T.هاي طرفين ترانسفورماتور سه فاز 20/63 با قدرت 30MVA براي طراحي رله ديفرنسيال چگونه صورت مي‌گيرد؟

 

336ـ وقتي نسبت C.T.هاي طرفين ترانسفورماتور قدرت را متناسب با نسبت‌هاي واقعي موجود در بازار گرد (ROUND) مي‌كنيم، براي از بين بردن اختلاف جريان‌هاي دو طرف چه تمهيدي مي‌انديشيم؟

 

337ـ وقتي ترانسفورماتور قدرت را فقط تحت ولتاژ (تانسيون) قرار مي‌دهيم (ثانويه باز و بدون بار بوده و فقط اوليه جريان دارد) چرا رله ديفرنسيال عمل نمي‌كند؟

 

338ـ جريان هجومي چه جرياني است و چه هارمونيك‌هايي را شامل مي‌شود؟

 

339ـ در استفاده از حفاظت ديفرنسيال ترانسفورماتور، آيا لازم است بدنه ترانسفورماتور از زمين عايق شود؟

 

340ـ چرا در استفاده از حفاظت بدنه ترانسفورماتور قدرت، بدنه آن را از زمين عايق مي‌كنيم؟

 

341ـ چرا براي حفاظت كابل به روش ديفرنسيالي، نمي‌توانيم از مقايسه جريان‌هاي طرفين به صورت معمول استفاده كنيم؟

 

342ـ اگر ولتاژ A.C يا D.C موجود در جعبه‌هاي منصوب روي بدنه ترانسفورماتور به بدنه اتصالي يابد، آيا رله بدنه ترانسفورماتور عمل مي‌كند؟

 

343ـ فرمان رله بدنه ترانسفورماتور لحظه‌اي است يا تأخيري، چرا؟

 

344ـ آيا رله بدنه ترانسفورماتور، در اتصال حلقه داخل ترانسفورماتور (بدون ارتباط با بدنه) به عمل درمي‌آيد؟

 

345ـ آيا رله بدنه در هنگام اتصال فاز پاره شده سيم پيچ داخل ترانسفورماتور با بدنه، فعال مي‌شود؟

 

346ـ در صورتي كه صاعقه با بدنه ترانسفورماتور برخورد كند، آيا رله بدنه ترانسفورماتور عمل خواهد كرد؟

 

347ـ در صورت برقراري جرقه بين فاز خارج شده از بوشينگ و بدنه ترانسفورماتور، جريان زمين از چه مسيري به شبكه برمي‌گردد؟

 

348ـ چه عوامل عمده‌اي در تخريب ترانسفورماتور قدرت به دنبال مي‌آورد؟

 

349ـ آيا كاهش فركانس، كاهش جريان را در ترانسفورماتور قدرت به دنبال مي‌آورد؟

 

350ـ آيا افزايش جريان، كاهش شار را به دنبال مي‌آورد؟

 

351ـ آيا افزايش شار در ترانسفورماتور (كه ناشي از جريان سيم‌پيچ‌ها است) به تمامي از هسته آن مي‌گذرد؟

 

352ـ آن قسمت از شار پراكنده كه از طريق بدنه ترانسفورماتور بسته مي‌شود، آيا ارتباطي به گرماي ايجاد شده در بدنه دارد؟

 

353ـ رله اضافه شار كه در حفاظت بعضي از ترانسفورماتورهاي قدرت بكار گرفته مي‌شود به چه پارامترهايي حساس است؟

 

354ـ چرا رله اضافه شار در ترانسفورماتورهاي منصوب در پست‌هاي نيروگاهي كاربرد دارد؟

 

355ـ آيا در پست‌هاي فشار قوي از رله‌هاي ولتاژ نوع A.C هم استفاده مي‌شود؟

 

356ـ فرمان رله‌هاي ولتاژي را سريع انتخاب مي‌كنند يا با تأخير نسبتاً زياد؟

 

357ـ آرايش بانكهاي خازني غالباً به چه صورتي است؟

 

358ـ اگر با بي‌برق شدن پست، خازن‌ها همچنان به صورت وصل باقي بمانند، با برقرار شدن مجدد و بلافاصلة پست، آيا احتمال بروز حادثه‌اي وجود خواهد داشت؟ چرا؟

 

359ـ گاهاً پيش مي‌ايد كه وقتي بانك خازني يك واحد ستاره در سايه و ديگري در آفتاب قرار گيرد، حفاظت تحريك شده و فرمان قطع مي‌دهد، علت آن چه مي‌تواند باشد؟

 

360ـ وجود فيوزلينك ورودي هر خازن به چه منظوري است؟

 

361ـ راكتورهاي سري و به عبارتي پيچك‌هايي كه بطور سري با هر فاز خازن‌ها قرار مي‌گيرند به چه منظوري است؟

 

362ـ آيا از برقگير براي حفاظت خازنها هم استفاده مي‌شود؟

 

363ـ آيا از روي ظاهر يك خازن، حدوداً مي‌توان درباره سالم بودن آن قضاوت كرد؟

 

364ـ آيا درست است كه در پست‌هاي فشار قوي، و يا در كارخانجات، بانك خازني را بدون واسطه كليد به شينه متصل كنيم؟ توضيح دهيد.

 

365ـ براي سنجش، فركانس كداميك از پارامترهاي جريان، ولتاژ و يا تركيبي از اين دو مورد نياز است؟

 

366ـ به جز عوامل داخلي ژنراتور، چه عامل ديگري در خروجي آن موجب تغيير فركانس مي‌شود؟

 

367ـ با افزايش فركانس ژنراتور، تلفات شبكه چه تغييري مي‌نمايد؟ توضيح دهيد.

 

368ـ حذف بار (Load Shedding) كه معطوف به رله‌هاي فركانسي است، در كداميك از پست‌هاي فوق توزيع يا انتقال انجام مي‌شود؟

 

369ـ در چه مواقعي مجبور به حذف بار می‌شویم؟

 

370ـ آیا می‌توانیم بگوییم که هرچه تنظیم رله فرکانسی مقدار پایین‌تری داشته باشد‍‍، اولویت و اهمیت فیدر کمتر است؟

 

371ـ مراحل عملکرد رله فرکانسی در شبکه در چه فرکانس‌هایی اتفاق می‌افتد؟

 

372ـ آیا خطوط 63 کیلو ولتی که در اثر افت فرکانس در شبکه در مراحل چهارگانه قطع می‌‌شوند‍، همیشه خطوط ثابت و معینی می‌باشند؟

 

373ـ در رله واتمتریک، چند پارامتر مورد سنجش قرار می‌گیرد؟

 

374ـ توان حاصله در یک واتمتریک چگونه محاسبه می‌شود؟

 

375ـ آیا رله واتمتریک، یک رله جهتی است؟

 

376ـ آیا می‌دانید که رله‌های واتمتریک را معمولاٌ در چه مواردی مورد استفاده قرار می‌دهند؟

 

377ـ در چه مواقعی، عمل سنکرون کردن مورد نیاز است؟

 

378ـ برای سنکرون کردن، چه پارامترهایی از دو طرف با هم مقایسه می‌شوند؟

 

379ـ برابر نبودن فرکانس ژنراتور و شبکه به هنگام پارالل کردن، چه اتفاقی را سبب می‌شود؟

 

380ـ رله سنکرون چک در کجا مورد استفاده قرار می‌گیرد؟

 

 

پاسخها را در پست بعد خواهيم ديد.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

235ـ نصب خازن‌هاي پر قدرت در پست‌هاي فشار قوي به منظور جبران كردن (كمپانزه نمودن) بار راكتيو شبكه مي‌باشد چون خاصيت سلفي شبكه انتقال در مواقع بارگيري از خاصيت خازني آن به مراتب زيادتر است و مصرف برق در شبكه‌هاي توزيع هميشه با پس افت جريان از ولتاژ و مصرف مگاوار اندوكتيو توأم است، لذا در تمام مواقع بارگيري، بخشي از انرژي به صورت مگاوار اندوكتيو از چرخه مصرف خارج مي‌شود و جريان خطوط انتقال به دليل فوق بالا مي‌رود كه منجر به افت ولتاژ مي‌گردد.

 

نصب خازن‌هاي با قدرت زياد قسمت اعظم اين مگاوار اندوكتيو را جبران مي‌كند كه نتيجتاً به دليل پايين آمدن جريان، افت ولتاژ به ميزان زياد جبران مي‌گردد.

 

236ـ خازن‌هاي سري و موازي

 

1ـ خازن‌هاي سري كه براي پايداري شبكه به كار مي‌روند.

 

2ـ خازن‌هاي موازي كه براي كنترل ولتاژ در شبكه به كار مي‌رود.

 

237ـ به صورت ستاره دوبل

 

238ـ براي خروج سرسيم‌هاي ترانسفورماتور از داخل تانك و اتصال آنها به تجهيزات و عايق نمودن آنها از بدنه ترانسفورماتور از بوشينگ استفاده مي‌كنند.

 

239ـ مقره‌ها وسايلي هستند كه هادي الكتريكي تحت ولتاژ را از يكديگر و نسبت به زمين عايق و جدا مي‌كنند.

 

240ـ الف) با استفاده از ميگر مشخص مي‌شود كه قسمت‌هايي كه عايق شده‌اند با زمين تماس دارند يا خير كه در صورت تماس با زمين دستگاه مقدار صفر را نشان خواهد داد.

 

ب) مشخص كردن اين كه قسمت‌هاي عايق جذب رطوبت كرده‌اند كه در اين حالت دستگاه مقدار كمتر از حد نرمال را نشان خواهد داد.

 

241ـ معمولاً بايد نسبت تبديل C.Tها يا P.Tها يا ميترينگ‌هاي مربوطه مطابقت داشته باشد (برابر باشد) در اثر افزايش جريان فيدرها مسأله تعويض C.Tها الزامي است. به علت نبودن و صرفه‌جويي در تعويض ميترينگ‌هاي مربوطه مقدار خوانده شده را در عددي به شرح زير ضرب مي‌كنند. مثال:

 

CTR = 100/5 (قبلي)

 

CTR = 200/5 (جديد)

 

ملاحظه مي‌شود كه مقدار جريان عبوري از اوليه دو برابر مقدار خوانده شده در آمپرمتر است لذا مقدار خوانده شده را در عدد 2 ضرب مي‌كنيم.

 

242ـ ترانسفورماتور جريان و ولتاژ

 

243ـ از دستگاهي به نام ميگر استفاده مي‌كنند.

 

244ـ الف) آوومتر باتري نداشته باشد.

 

ب) فيوزش سوخته باشد.

 

245ـ در پست‌هاي فشار قوي و متوسط، سه گونه ثبات استفاده مي‌شود.

 

1ـ ثبات حادثه كه به آن Event Recorder يا ثبات وقايع اتلاق مي‌شود.

 

2ـ ثبات شكل موج (جريان و ولتاژ) كه به آن Fault Recorder يا اسيلوگراف گفته مي‌شود.

 

3ـ ثبات فاصله نقطه اتصالي تا پست كه Fault Locator ناميده مي‌شود.

 

توضيح آنكه Event Recorder فقط شروع و خاتمه يك حادثه را ثبت مي‌كند (به لحاظ زماني و دستگاهي كه عمل كرده است)؛ نظير باز شدن بريكر وز مان باز شدن آن و يا نوع رله عمل كرده و زمان عمل آن. ولي Fault Recorder، شكل موج جريان (براي سه فاز يا هر يك از فازهاي مورد نظر تنظيم گذار) و يا ولتاژ را ثبت مي‌كند و در جهت بررسي مقدار و چگونگي حادثه و شدت آن مورد استفاده قرار مي‌گيرد. از شكل موج‌هاي ثبت شده توسط اسيلوگراف‌هاي جديد، حتي مي‌توان هارمونيكهاي موجود در مدار را كه در جريان اتصال كوتاه توليد شده‌اند، استخراج نمود. اين گونه اسيلوگرافها در رله‌هاي جديد بصورت همراه وجود داشته و حافظه ثبت اطلاعات در اين وسايل به گونه‌اي است كه مي‌تواند صدها حادثه را جهت مطالعات بعدي نگهداري نمايد.

 

دستگاه Fault Locator در گذشته به صورت يك دستگاه بزرگ (مشابه رله ديستانس) و جداگانه به همراه رله‌هاي ديستانس نصب و بكار برده مي‌شد. اما در حال حاضر، قسمتي از هر رله ديستانس محسوب شده و فاصله نقطة اتصالي تا پست را به دقت ثبت مي‌كند.

 

246ـ بعد از يادداشت و ريست آلارم‌هاي ظاهر شده روي تابلو فرمان، با مراجعه به كنار اسيلوگراف، پوش باتون واقع روي درب اسيلوگراف را فشار داده تا خود دستگاه از نظر مكانيكي و الكتريكي به صورت نرمال درآيد. سپس كاغذ عمل كرده به آرامي به طرف پايين كشيده شود تا قسمت سفيدي كاغذ كاملاً ظاهر شود. بعد يك دست روي كاغذ گذاشته با دست ديگر كاغذ عمل شده را جدا مي‌نماييم. اين كار را طوري انجام مي‌دهيم كه كاغذ موجود روي اسيلوگراف از جاي خود منحرف و يا كج نشود. انجام اين عمل توسط خط‌كش يا مشابه آن كيفيت برش كاغذ را بهتر خواهد نمود. در ضمن سعي شود انتهاي كاغذ موجود روي اسيلوگراف صاف بريده شده و پيچشي به طرف داخل نداشته باشد. بعد از جدا نمودن كاغذ، روي آن تاريخ و ساعت عملكرد را به طور دقيق يادداشت نموده و نيز جهت فلش و نام فيدر مربوطه فراموش نشود و سپس جهت ارسال آن براي بررسي روي اتفاقات شبكه يا مسأله مربوط به انتقال قدرت (براي مواقع ضروري) به صورت آماده نگهداري شود.

 

247ـ سنكرون چك براي مقايسه اختلاف ولتاژ و اختلاف فاز دو قسمت كه بايد پارالل گردند بكار مي‌رود تا از سنكرون بودن دو قسمت اطمينان حاصل گردد.

 

248ـ ضريب كنتور عبارتست از:

 

C.T.R: نسبت تبديل ترانسفورماتور جريان

 

C.T.Rc: نسبت تبديل ترانسفورماتور جريان كنتور = ضريب كنتور

 

C.T.R: نسبت تبديل ترانسفورماتور ولتاژ

 

C.T.Rc: نسبت تبديل ترانسفورماتور ولتاژ كنتور

 

N: ضريب ثبت شده روي كنتور

 

249ـ اگر نسبت تبديل ترانسفورماتور جريان 1200/5 و جريان كنتور 400/5 باشد و ولتاژ تغذيه كنتور 20000/110 و P.T هم 20000/110 باشد و ورودي كنتور 1000 نوشته شود پس مقدار ضريب كنتور برابر است با:

 

250ـ دو نوع ولتاژ DC موجود است:

 

1ـ 47V DC براي سيستم‌هاي مخابراتي (P.L.C، دازا و…) و سيستم‌هاي هشدار دهنده

 

2ـ 110V DC و 127V DC براي رله‌ها

 

2151ـ 1ـ براي تغذيه رله‌هاي حفاظتي:

 

الف) بويين عمل كننده ب) فرمان‌هاي آلارم و تريپ صادر شده

 

2ـ بويين قطع و وصل ديژنكتورها

 

3ـ سيستم آلارم

 

4ـ روشنايي اضطراري

 

5ـ سيستم‌هاي مخابراتي

 

252ـ به منظور شارژ باتري‌ها و در صورت قطع باتري‌ها، تأمين كننده مدار DC نيز مي‌باشد.

 

 

 

 

 

253ـ كلية باتري‌هاي مورد نياز جهت تأمين مصارف DC پست در يك اتاق مجزاي ضد اسيد به نام اتاق باتري يا باتريخانه نصب مي‌گردند.

 

254ـ باتري‌ها بر اساس سطح ولتاژ به يكديگر به صورت سري بسته مي‌شوند و ترمينال آنها پس از اتصال به جعبة فيوز به صورت موازي به شارژر كه در خارج از اتاق باتري (معمولاً‌اتاق رله) قرار دارد، متصل مي‌گردند.

 

255ـ به عنوان يك منبع تغذيه برق DC قابل حمل و نقل مي‌باشد.

 

ـ باتري‌ها قادرند مقادير زيادي برق DC در مدت زمان كوتاهي تأمين نمايند و در مدت معين و طولاني با جريان نسبتاً كمي شارژ گردند.

 

ـ باتري‌ها به عنوان برق DC اضطراري يك منبع تغذيه قابل اطمينان مي‌باشند كه مي‌توانند بعد از قطع برق شبكه بلافاصله مورد استفاده قرار گيرند.

 

ـ براي تأمين ولتاژ DC و تغذيه مدارهاي فرمان تابلوها و كليدهاي قدرت، در پست‌ها و نيروگاه‌ها استفاده مي‌گردد.

 

ـ استفاده از مبدل‌هاي DC/AC در كامپيوترها

 

256ـ آمپر ساعت و ولتاژ و منحني شارژ و دشارژ

 

257ـ الف) توجه به سيستم تهويه و گرمايشي اتاق باتري؛

 

ب) گريسكاري كنتاكت‌هاي باتري جهت جلوگيري از اكسيده شدن آنها؛

 

ج) نظارت بر سطح محلول داخلي باتري و تأمين آن با توجه به غلظت مجاز؛

 

د) كنترل آمپر شارژر؛

 

هـ) انجام تست ولتاژي سلول‌ها.

 

258ـ موارد كنترل و بازديد باتريخانه پست‌ها عبارتند از:

 

1ـ كنترل ولتاژ باتري‌ها 110 ولت و 48 ولت كه نبايستي با اين مقادير اختلاف چنداني داشته باشد البته ولتاژ باتري‌ها بستگي به نوع شارژ و باتري‌ها و تنظيمات شارژر دارد. 2ـ آب باتري هيمشه بايد در حد نرمال نگهداري شود. 3ـ آمپر شارژ باتري‌ها نبايستي از حدود نرمال تجاوز كند (حدود پنج آمپر) توضيح اين كه آمپر شارژر تقريباً ثابت است و وقتي كه باتري‌ها سالم‌اند آمپر شارژر عدد كم و ثابت مي‌باشد. 4ـ غلظت باتري براي باتري‌هاي بازي و اسيدي تقريباً 24/1 مي‌باشد كه در هنگام شارژ كامل سنجيده مي‌شود. 5ـ تميز نگهداشتن كنتاكت‌هاي باتري‌ها. زيرا به مرور زمان در اثر فعل و انفعالات شيميايي داخل باتري و تغيير جهت جريان در شارژ و دشارژ، كنتاكت‌هاي مثبت اغلب اكسيده مي‌شوند.

 

259ـ وقتي كه شارژر در حالت اتومات قرار گرفته و كليد تغذيه باتري‌ها وصل شود، ابتدا شارژ بالايي مي‌كشد ولي به تدريج، جريان شارژ كاهش يافته و به حدي مي‌رسد كه مي‌بايد شارژ باتري‌ها قطع گردد. لذا با تنظيمي كه روي آمپر متر قرار اده شده، كليد خروجي شارژر (به طرف باتري‌ها) قطع مي‌شود. مدتي بعد كه باتري‌ها دشارژ شده و ولتاژ باتري‌ها افت پيدا مي‌كند (به حد تنظيمي پايين مي‌رسد). با فرماني كه از طرف رلة ولتمتريك داده مي‌شود، كليد خروجي شارژر (به طرف باتري‌ها) مجدداً وصل مي‌گردد. بديهي است كه براي پرهيز از تكرار بيهوده اين قطع و وصل‌ها، وجود يك تايمر ضروري است تا تأخير لازم براي اين قطع و وصل‌ها فراهم شود.

 

 

 

260ـ واحد سنجش قدرت باتري آمپر ساعت (AH) نام دارد و مفهوم آن اين است كه اگر از باتري شارژ شده در زمان T ساعت شدن جريان ثابت بكشيم حداكثر مي‌توانيم به اندازه آمپر از باتري جريان بكشيم و دراين حالت باتري دشارژ شده و ولتاژ آن به حدي افت مي‌كند كه براي جلوگيري از خراب نشدن حتماً بايد مجدداً شارژ شود. مثلاً اگر آمپر ساعت باتري 75 باشد و بخواهيم به مدت 10 ساعت از آن بار بكشيم حداكثر مي‌توانيم از باتري استفاده نماييم، البته هرگز نبايد باتري را تا اين حد دشارژ نمود.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

261ـ الكتروليت باتري‌هاي موجود پست‌ها دو نوع است: 1ـ بازي 2ـ اسيدي

 

تركيب اصلي باتري‌هاي اسيدي، اسيد سولفوريك رقيق شده است كه غلظت آن در شارژ كامل 24/1 و تركيب باتري‌هاي قليايي، هيدركسيد پتاسيم با غلظت 14/1 در شارژ كامل و دماي است.

 

262ـ براي تغذيه مصارف AC پست از ترانسفورماتور تغذيه داخلي استفاده مي‌كنند و موارد استفاده آن در روشنايي، تغذيه هيترها، شارژر، موتورهاي ديژنكتور، تپ چنجر ترانسفورماتورها و رله‌هاي حفاظتي را مي‌توان نام برد.

 

263ـ در مواقع ضروري كه ولتاژ 380 ولت AC پست، به عللي قطع گردد و نظر به اهميت تغذيه داخلي پست و تأمين مصارف ضروري برخي تجهيزات پست از قبيل تغذيه شارژرها. پمپ هيدروليكي ديژنكتورها، سيستم‌هاي خنك كنده (فن و پمپ) ترانسفورماتورهاي قدرت، تغذيه موتور تپ چنجر و روشنايي اضطراري، از ديزل ژنراتور استفاده مي‌شود.

 

264ـ لاين تراپ (Line Trap) يا تله موج دستگاهي است متشكل از سلف و خازن موازي، كه به منظور جلوگيري از ورود امواج فركانس بالا كه توسط دستگاه پي‌ال‌سي روي خطوط فشار قوي تزريق مي‌شود به كار مي‌رود و از آنجايي كه اين دستگاه در مسير خط قرار مي‌گيرد مي‌بايد قدرت تحمل جريان خط در شرايط عادي و موقع اتصال كوتاه را دارا باشد. كلاً مي‌توان گفت كه لاين تراپ در اصل يك ***** است.

 

265ـ محل قرار گرفتن لاين تراپ به طور سري بعد از برقگير و C.V.T يا كوپلينگ كاپاسيتور و به طرف پست است كه بر روي يك يا دو يا سه فاز قرار مي‌گيرد.

 

266ـ 1ـ بي‌سيم

 

2ـ تلفن شهري (ثابت ـ سيار)

 

3ـ تلفن P.L.C

 

4ـ تلفن D.T.S

 

5ـ تلفن ماهواره‌اي

 

267ـ Name Plate عبارت است از پلاك مشخصه تجهيزات كه اطلاعاتي از نظر نحوة عملكرد و ساختمان داخلي آن و همچنين شماره سريال، تيپ يا كارخانه سازنده و ولتاژهايي كه با آن تست گرديده روي دستگاه نصب مي‌گردد.

 

268ـ نظر به اينكه ساخت كليه دستگاه‌هاي حفاظتي و اندازه‌گيري به صورت پرايمري به دلائل فني تقريباً غيرممكن و غيراقتصادي مي‌باشد، لذا اين ترانسفورماتور، جريان شبكه را به مقادير استاندارد 1 يا 5 آمپر كاهش مي‌دهد تا قابل استفاده در دستگاه‌هاي حفاظتي و اندازه‌گيري در مدارات ثانويه گردد.

 

269ـ ترانسفورماتور ولتاژ براي پايين آوردن ولتاژ به منظور اندازه‌گيري و استفاده در سيستم‌هاي حفاظت و همچنين سنكرونيزاسيون (براي پارالل كردن خطوط و ژنراتور با شبكه) به كار مي‌رود.

 

270ـ به دو دليل:

 

الف) به لحاظ اقتصادي (عايق‌بندي ترانسفورماتور ولتاژ ساده‌تر مي‌شود).

 

ب) امكان بهره‌گيري از آن براي دستگاه مخابراتي پي ال سي.

 

271ـ C.T. به طور سري، P.T. به طور موازي، راكتور و خازن هم به طور سري و هم به طور موازي و برقگير به طور موازي در مدار قرار داده مي‌شوند.

 

272ـ براي اندازه‌گيري كميت‌هايي چون جريان، ولتاژ، ، توان اكتيو، توان راكتيو و همچنين حفاظت، مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

 

273ـ در صورت باز شدن ثانويه C.T. حين كار، فقط جريان مدار اوليه حضور خواهد داشت و E.M.T. يا نيروي الكتروموتوري بزرگي در ثانويه توليد و در ترمينالهاي ثانويه ظاهر خواهد شد و علاوه بر ايجاد خطرات جاني، انهدام عايقي مدار ثانويه را بدنبال خواهد آورد. به عبارت ساده‌تر، در هر دو سيم پيچ اوليه و ثانويه، نيروي محركه مغناطيسي (Magneto Motive Force) M.M.F توليد مي‌شود كه برخلاف هم هستند. M.M.F ثانويه قدري كوچكتر از M.M.F اوليه است و در نتيجه برآيند اين دو اندك است و همين برآيند است كه در هسته شار ايجاد مي‌كند و اين شار در حالت كار عادي C.T كوچك بوده و ولتاژ كمي در ثانويه بوجود مي‌آورد. وقتي ثانويه C.T در حال كار باز شود، M.M.F ثانويه صفر مي‌شود در حاليكه M.M.F اوليه ثابت باقي مانده است. در نتيجه M.M.F برآيند برابر با M.M.F اوليه خواهد شد كه بسيار بزرگ است. اين M.M.F شار زيادي در هسته C.T مي‌بندد كه خود باعث به اشباع رفتن آن مي‌شود. در عين آنكه ولتاژ زيادي در ثانويه ايجاد مي‌كند، از حد تحمل عايقي آن مي‌گذرد و مي‌تواند ترانسفورماتور جريان را منهدم كند. ولتاژ زياد بوجود آمده نيز مي‌تواند خطرناك باشد. در اين وضعيت، جريان‌هاي فوكو و هيسترزيس نيز زياد شده و ايجاد تلفات حرارتي و سبب آتش گرفتن C.T مي‌شود. همه اين مسائل اگر موجبات انهدام C.T را فراهم نياورد، كلاً باعث كاهش كيفيت C.T و تغيير نسبت تبديل و افزايش خطاي زاويه مي‌شود.

 

274ـ ترانسفورماتور جريان، مدار ثانويه را از مدار اوليه (كه داراي ولتاژ و جريان بالا است) ايزوله مي‌كند، ضمن آنكه از جريان بالاي اوليه مقداري فراهم مي‌آورد كه اولاً قابل اندازه‌گيري بوده و ثانياً بطور خطي و متناسب با مقدار مدار اوليه باشد. البته نقش C.T اندازه‌گيري همانند C.T حفاظتي نيست. يك C.T اندازه‌گيري فقط در شرايط عادي خط، مقادير متناسب با اوليه را مي‌سازد و در صورت بروز اتصالي در شبكه، به اشباع مي‌رود و با ثابت نگهداشتن جريان در ثانويه، از سوختن وسائل اندازه‌گيري جلوگيري مي‌كند. در حاليكه يك C.T حفاظتي وظيفه دارد در مواقع اتصالي مقدار جريان ثانويه را متناسب با مقدار اوليه به رله منتقل كند. هرگونه قصور C.T حفاظتي باعث مي‌شود كه عملكرد سلكتيو (انتخابي) رله‌هاي متوالي، بدرستي صورت نگيرد. بنابراين بايد C.T حفاظتي را به تناسب سيستم حفاظتي انتخاب نمود بنحوي كه به دقت با رله‌ها منطبق بوده و توأماً حفاظت كاملي را بوجود آورد.

 

275ـ يك ترانسفورماتور جريان طوري طراحي مي‌شود كه نسبت تبديل آن در محدوده‌اي از جريان اوليه ثابت باقي بماند. اين محدوده، چندين برابر جريان نامي است. همچنين چندين برابر، در حقيقت ضريبي است كه حد دقت C.T را بيان مي‌كند و ضريب حد دقت ناميده مي‌شود.

 

276ـ حاصلضرب ضريب حد دقت در جريان نامي C.T، جريان حد دقت را بدست مي‌دهد و آن جرياني است كه بيشتر از آن، C.T به اشباع مي‌رود و خطاي نسبت تبديل به سرعت زياد مي‌شود. مطابق تعريف، رابطه زير را مي‌توان نوشت:

 

(A.L.C) = In. (A.L.F)

 

در اين رابطه:

 

جريان حد دقت = (A.L.C) = ACCURACY LIMIT CURRENT

 

ضريب حد دقت = (A.L.F) = ACCURACY LIMIT FACTOR

 

277ـ جريان ايجاد شده در ثانويه در حالت اتصالي

 

400/5 = 80

 

600/80 = 7.5 AMP

 

278ـ مصرف بسته شده روي يك ترانسفورماتور جريان و ضريب حد دقت آن (در آن مصرف) با يكديگر رابطه معكوس دارند: A.L.F = 1/Zload

 

بطور كلي، اگر از تأثير سيم‌هاي رابط صرفنظر كنيم، رابطه ضرايب حد دقت در دو بار (امپدانس) مصرفي متفاوت را مي‌توان به صورت زير نوشت:

 

(A.L.F)1 Z1 = (A.L.F)2 Z2

 

در اين رابطه:

 

(A.L.F)1: ضريب حد دقت در بار Z1

 

(A.L.F)2: ضريب حد دقت در بار Z2

 

بنابراين هرچه امپدانس بار بيشتر شود، ضريب حد دقت كاهش پيدا مي‌كند. لذا مي‌توان فهميد كه اتصالات شل (Loose Connections) در ثانويه، چه تأثير مخربي در به اشباع رفتن ترانسفورماتور جريان خواهد داشت، زيرا كه اين اتصالات شل، بر امپدانس مدار ثانويه خواهد افزود.

 

279ـ جهت جلوگيري از ظهور پتانسيل زياد نسبت به زمين در اثر القاء ولتاژهاي بالا (كه در پست وجود دارند)، لازم است كه مدارهاي ثانويه زمين شوند و طبيعي است که زمين شدن ثانويه ترانسفورماتور جريان فقط بايد در يك نقطه باشد، اگر چنانچه بيش از يك نقطه زمين شود، جريان‌هاي اتصالي با زمين و همينطور جريان‌هاي سرگردان پديد آمده در زمين پست (Stray Currents) بين اين نقاط، مسير تازه‌اي خواهند يافت و در مواردي باعث تحريك بي‌مورد رله خواهند شد.

 

280ـ الف) C.T نوع H براي:

 

1ـ آمپرمترها و احياناً دستگاه‌هاي اندازه‌گيري.

 

2ـ رله ديستانس.

 

3ـ حفاظت اوركارنت و يا ساير رله‌ها كه براي هر كدام از كور (CORE يا هسته) جداگانه استفاده مي‌گردد.

 

ب) C.T نوع M براي:

 

1ـ حفاظت اوركارنت و ارت فالت

 

2ـ حفاظت ديفرانسيل

 

ج) C.T نوع U براي:

 

1ـ حفاظت رله‌هاي اوركارنت و ارت فالت

 

2ـ حفاظت رله ديفرانسيل

 

3ـ براي آمپرمترها و اندازه‌گيري

 

281ـ ترانسفورماتور جريان به منظور تبديل جريان‌هاي زياد به مقادير كم و قابل اندازه‌گيري و همچنين ايزوله نمودن شبكه فشار قوي با شبكه فشار ضعيف استفاده مي‌شود و شامل قسمت‌هاي زير است:

 

الف) سيم پيچ اوليه ب) سيم پيچ ثانويه ج) هسته د) عايق

 

282ـ الف) قدرت اسمي: قدرت اسمي ترانسفورماتور عبارت است از تواني كه در وضعيت نرمال توليد مي‌كند و بر حسب ولت آمپر است.

 

ب) كلاس دقت: گوياي ميزان خطاي ترانسفورماتور در جريان حد دقت است.

 

283ـ 1ـ تست نسبت تبديل 2ـ تست پلاريته 3ـ تست نقطه زانويي 4ـ تست عايقي 5ـ تست منحني اشباع 6ـ تست مقاومت داخلي 7ـ تست فشار قوي

 

284ـ الف) ترانسفورماتور جريان كور بالا: در اين گونه ترانسفورماتورها، هسته سيم پيچ ثانويه و اوليه در قسمت بالا و در امتداد تجهيزات شبكه قرار مي‌گيرند.

 

ب) ترانسفورماتور جريان كور پايين: در اين گونه ترانسفورماتورها، هسته سيم پيچ ثانويه و اوليه در قسمت پايين قرار مي‌گيرد.

 

285ـ مزاياي يك ترانسفورماتور جريان كور بالا: ميدان الكتريكي يكنواخت، عدم امكان به اشباع رفتن موضعي هسته، طراحي و ساخت آسان و هزينه كم.

 

معايب ترانسفورماتور كور بالا: امكان شكستن تحت تأثير نيروهاي ناشي از باد يا زلزله و يا ديگر نيروهاي مكانيكي (به علت قرار گرفتن وزن ترانسفورماتور در قسمت فوقاني)

 

286ـ امپدانس داخلي يك C.T حدوداً صفر و براي P.T بسيار زياد است.

 

287ـ اين نوع ترانسفورماتورها هم كار ترانسفورماتور ولتاژ و هم كار ترانسفورماتور جريان را انجام مي‌دهد و سمبل شماتيك آن به صورت زير است:

 

سمبل شماتيك ترانسفورماتور تركيبي P.C.T

 

 

 

 

 

288ـ برعكس ترانسفورماتور جريان كه ثانويه براي حالت اتصال كوتاه طراحي مي‌شود، طراحي ثانويه ترانسفورماتور ولتاژ براي وضعيت مدار باز (امپدانس بينهايت) صورت مي‌گيرد و از آنجا كه در حكم يك منبع ولتاژ است، در صورت اتصال كوتاه شدن ثانويه، جريان بسيار بزرگي در آن برقرار شده و باعث ذوب سيم پيچ‌هاي ثانويه و مشتعل شدن ترانسفورماتور ولتاژ خواهد گشت.

 

289ـ يك رله جرياني، امپدانس بسيار كوچكي دارد و اتصال آن به ثانويه يك ترانسفورماتور ولتاژ، همانند ايجاد اتصال كوتاه در مدار ثانويه P.T خواهد بود و اشتعال P.T را بدنبال خواهد داشت.

 

290ـ امپدانس ثانويه يك P.T بسيار زياد است و همين امپدانس موجب پيدايش ولتاژ مطلوب و موردنظر در ثانويه P.T مي‌شود و آن را بصورت يك منبع ولتاژ ظاهر مي‌سازد. C.T عكس اين وضعيت را دارد. يعني امپدانس كمي در ثانويه خود داشته و همين امر موجب سهولت برقراري جريان (به مشابه منبع جريان) مي‌شود. به همين جهت مصرف كننده متصل شده در ثانويه يك P.T مي‌بايد متناسباً امپدانس بالايي داشته باشد در حالي كه امپدانس مصرف كننده متصل شده در ثانويه C.T مي‌بايد بسيار كوچك انتخاب شود.

 

291ـ اتصال مثلث باز سه ترانسفورماتور ولتاژ (كه روي سه فاز بسته شده‌اند)، عبارت است از اتصال سري ثانويه‌هاي آنها، به نحوي كه در يك نقطه باز بماند (مطابق شكل زير) و طبيعي است كه ولتاژ مجموع اين سه ولتاژ براي يك شبكه سه فازه متعادل، صفر باشد. در صورت پيدايش نامتعادلي ولتاژ در اين شبكه، اين ولتاژ مجموع يا ولتاژ مثلث باز، صفر نشده و مقداري خواهد يافت كه به ولتاژ نامتعادلي معروف است. بر سر راه اين ولتاژ مجموع، يك رله ولتمتريك قرار مي‌دهند تا اگر مقدار نامتعادلي از حد موردنظر زيادتر شود، فرمان آلارم يا قطع صادر كند.

 

 

 

292ـ در سطوح ولتاژ بالا به دليل آنكه ترانسفورماتور ولتاژ مغناطيسي، بسيار حجيم و سنگين شده و گران تمام مي‌شود از ترانسفورماتور ولتاژ خازني (Capacitance Voltage Tr. = C.V.T) استفاده مي‌شود. اساس كار C.V.T آن است كه ولتاژ مدار اوليه، به دو سر تعدادي خازن كاملاً مشابه اعمال مي‌شود و اندازه‌گيري ولتاژ در بخش يا درصدي از اين خازن‌ها (به عنوان نمونه‌اي از كل) انجام مي‌گيرد و اين ولتاژ نمونه به دو سر يك ترانسفورماتور ولتاژ منتقل مي‌گردد و بقيه موارد كار شبيه يك ترانسفورماتور ولتاژ معمولي خواهد بود.

 

 

 

 

 

نسبت ظرفيت خازني كل مجموعه به بخش مورد اندازه‌گيري:

 

 

 

نسبت ولتاژه در ترانسفورماتور مياني:

 

و نسبت كل:

 

K = K1 K2

 

K1 معمولاً طوري انتخاب مي‌شود كه شود. بنابراين در طراحي C.V.T براي سطح ولتاژهاي مختلف، فقط مدار C1 تغيير مي‌كند و براي تمامي سطوح ولتاژي مي‌توان از يك ترانسفورماتور مياني استاندارد استفاده كرد.

 

293ـ مزيت C.V.T در حجم كمتر و ارزانتر بودن آن است ضمن آنكه از آن مي‌توان به عنوان وسيله‌اي در مخابرات شبكه قدرت (Power Line Carrier = P.L.C) نيز استفاده كرد.

 

294ـ از اشكالات عمده، آن دسته از المان‌هاي مورد استفاده در شبكه فشار قوي كه به طور آشكار يا پنهان، تركيبي از راكتانس سلفي (XL) و راكتانس خازني (Xc) هستند، در مقابل بعضي فركانس‌ها و بسته به شرايط شبكه، دچار رزونانس و در مواقعي فرورزونانس مي‌شوند و در مواردي منفجر شده و يا آسيب جدي مي‌بينند. ترانسفورماتورها، ژنراتورها و موتورهاي بزرگ در اين دسته قرار مي‌گيرند.

 

295ـ الف) C.V.T نوع B براي:

 

1ـ ولتمترهاي خط

 

2ـ حفاظت رله ديستانس

 

3ـ دستگاه مخابره نوع پي ال سي با استفاده از صفحات خازني داخل آن

 

ب) C.V.T نوع J براي:

 

1ـ ولتمترهاي باس (در صورت موجود بودن)

 

2ـ حفاظت رله اور ولتاژ و آندر ولتاژ

 

296ـ بِردن به معناي توان، مصرف يا بار مي‌باشد و در مورد C.Tها به عنوان توان خروجي C.T يا ولت آمپر (V.A) آن به كار مي‌رود.

 

با توجه به اين كه هميشه مصرف از توليد بايد كمتر باشد جواب منفي است. بنابراين از دقت خود خارج خواهد شد.

 

297ـ 1ـ كلاس دقت كُر يك، 5/0 مي‌باشد.

 

2ـ به ازاي 20 برابر جريان نامي 5% خطا داريم.

 

3ـ C.T فوق داراي دو كُر در ثانويه با جريان 5 آمپر مي‌باشد.

 

298ـ به دو جهت مورد استفاده قرار مي‌گيرد:

 

1ـ ايجاد خروجي بدون جريان مؤلفه صفر

 

2ـ براي اصلاح نسبت تبديل C.Tهاي اصلي

 

299ـ به منظور جلوگيري از القاء ولتاژهاي زياد و نيز حفاظت كاركنان، سيم پيچ ثانويه ترانسفورماتور ولتاژ، زمين مي‌شود. از طرف ديگر احتمال شكسته شدن عايق‌بندي (Insulation) بين سيم‌پيچ‌هاي اوليه و ثانويه از بين مي‌رود.

 

300ـ

 

4000/I2 = 200 I2 = 20A = نسبت تبديل ISC = 4000 A

 

جريان اوليه ـ (نسبت تبديل * جريان ثانويه)

 

جريان اوليه

جريان ثانويه در صورت ايده‌آل بودن C.T

 

= درصد خطاي جريان C.T

 

جريان ثانويه C.T با درنظر گرفتن خطاي داخلي و كلاس دقت آن، 18 آمپر مي‌باشد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

301ـ خير، اگر در ثانويه C.Tها فيوز به كار رود در هنگام سوختن يا باز شن آن مدار ثانويه باز مي‌ماند كه براي C.T خطرناك است.

 

302ـ از آنجايي كه شبكه انتقال نيرو سه سيمه است، با درنظر گرفتن آنكه طرف ثانويه ترانسفورماتورهاي قدرت اتصال مثلث مي‌باشد، بنابراين در صورت بروز اتصالي فاز به زمين، مسير برگشت جريان به شبكه را نخواهد داشت و اشكال شبكه آشكار نخواهد شد و لذا لازم است كه براي چنين شبكه‌اي يك نوترال مصنوعي ايجاد كرد. اين كار را مي‌توان با اتصال سه سيم پيچ مشابه كه به صورت ستاره با هم مرتبط و نقطه صفر آنها به زمين متصل شده باشد انجام داد ولي اشكال اين طرح در آن است كه در صورت وجود نامتعادلي ولتاژ در سه فاز، نقطه صفر اتصال ستاره، حاوي ولتاژ خواهد شد. البته مي‌توان با اضافه كردن سه سيم پيچ كه به صورت مثلث بسته شده باشند، تعادل را در سيم پيچ‌هاي ستاره بوجود آورد. اين طرح در برخي موارد بكار گرفته مي‌شود اما بهتر از آن، اتصال زيگزاگ است كه به آن ترانسفورماتور نوتر يا بوبين نوتر اتلاق مي‌شود. حسن اين اتصال در آن است كه نوترالي با ولتاژ نزديك به صفر فراهم مي‌آورد ضمن آنكه مي‌توان امپدانس ساقها را به نحوي محاسبه كرد كه در موقع اتصالي فاز به زمين، جريان اتصالي از مقدار معيني بيشتر نشود. بنابراين بوبين نوتر بجز آنكه نقطه صفر مصنوعي فراهم مي‌آورد، جريان اتصال كوتاه با زمين را هم محدود مي‌كند، ضمناً با نصب رله بر سر راه نوترال، مي‌توان اتصالي‌هايي با زمين را تشخيص داده و بر آنها كنترل داشت.

 

303ـ خير، از نقطه نوترال، تنها هنگامي جريان عبور مي‌كند كه در نقطه يا نقاطي ديگر از شبكه (قبل از ترانسفورماتور بعدي) اتصال با زمين بوجود آيد و به اين ترتيب مسير بسته جریان با زمين كامل شود.

 

304ـ خير، از نوترال و يا از نقطه صفر ترانسفورماتور نوتر، زماني جريان عبور مي‌كند كه نشت يا اتصال با زمين بوجود آمده باشد. اتصالي‌هاي دو فاز، سه فاز و بطور كلي اتصاي‌هاي فازي بدون ارتباط با زمين، جرياني در زمين نمي‌ريزند كه از نقطه نوترال به شبكه باز گردد. بايد توجه داشت كه براي برقراري جريان، همواره بايد مسير بسته شود. نقطه نوترال، يك نقطه از ارتباط شبكه با زمين است. نقطه دوم، نقطه اتصالي با زمين خواهد بود و در اين صورت است كه جريان از طريق زمين و نوترال به شبكه باز خواهد گشت.

 

305ـ نسبت راكتانس سلفي (XL) به رزيستانس ® در بوبين نوتر بسيار بزرگ است (حدوداً 97% در مقابل 3%) و بنابراين در محاسبات، معمولاً بوبين نوتر را راكتانس خالص به حساب مي‌آورند.

 

306ـ مقاومت مايع درون تانك رزيستانس را آب مقطر و مقدار بسيار كمي كربنات سديم خالص (Na2Co3) تشكيل مي‌دهد. خاصيت اين محلول آن است كه با افزايش درجه حرارت، مقاومت الكتريكي آن كاهش مي‌يابد و بالعكس. منحني اين تغييرات به صورت شكل صفحه بعد خواهد بود.

 

 

 

307ـ اين خاصيت باعث مي‌شود كه با عبور جريانهاي نشت با زمين، مايع درون تانك رزيستانس گرم شده و با كاهش مقاومت، راه را براي عبور جريان نشتي بازتر و موجب افزايش جريان نشتي مي‌شود كه به اين ترتيب حرارت بيشتري توليد مي‌گردد. اين تأثير متقابل جريان و حرارت، جريان نشتي را با سرعت بيشتري افزايش داده و به حد عملكرد رله حساس به جريان‌هاي كم زمين (Sensitive Earth Fault) رسانده و باعث قطع خروجي ترانسفورماتور مي‌شود.

 

308ـ به اين علت تانك رزيستانس با نوترال ترانسفورماتور زمين سري مي‌شود كه علاوه بر آشكارسازي جريان‌هاي نشت با زمين، جريان‌هاي اتصال با زمين را هم محدود نمايد. البته مي‌توان با افزايش راكتانس ترانسفورماتور نوتر، اين جريان را محدود نمود اما افزايش راكتانس نوتر، به همراه راكتانس سلفي ترانسفورماتور قدرت، مجموعه راكتانس سلفي پست را افزايش داده، خاصيت هارمونيك‌زايي را زياد خواهد كرد و رله‌هاي فاقد ***** هارمونيك را به اشتباه خواهد انداخت.

 

چنين مشكلي در پست‌هاي فاقد تانك رزيستانس و بويژه پست‌هايي كه در آنها از رله‌هاي زمان ثابت قديمي استفادهش ده است به وفور به چشم مي‌خورد. اما با كاستن از راكتانس سلفي ترانسفورماتور نوتر (با انتخاب ترانسفورماتور با جريان بالاتر) و نصب تانك رزيستانس و كنترل رزيستانس آن به نحوي كه امپدانس مجموع اين دو، يعني جريان اتصال كوتاه با زمين را به مقدار دلخواه محدود مي‌نمايد و مي‌توان خاصيت هارمونيك‌زايي پست را كاهش داد.

 

309ـ اصولاً لازم است مقاومت مسير زمين (در اتصالي‌ها با زمين) در محدوده معيني (به لحاظ مقدار) قرار گيرد تا جريان اتصالي نيز به تبعيت از آن در محدوده معيني تغيير يابد. اين محدوده جرياني،‌ حدوداً به اندازه جريان نرمال يك فاز ترانسفورماتور است. در زمستان كه هوا بسيار سرد مي‌شود، اولاً امكان دارد كه مايع درون تانك يخ ببندد و جداره تانك را بشكند، ثانياً مقاومت آن را افزايش داده و جريان‌هاي نشتي كم، توان گرم كردن مايع را نخواهد داشت تا از مقاومت آن كاسته و باعث افزايش جرياني، به حد تحريك رله حساس به جريان‌هاي كم زمين (Sensetive Earth Fault) برسد. بنابراين لازم است كه مايع تانك با گرم‌كن يا هيتري كه درون تانك تعبيه شده است هميشه به مقار معيني گرم نگهداشته شود.

 

310ـ يكي از مواردي كه در تست‌ها و بازديدهاي فني ساليانه مي‌بايد انجام شود (علاوه بر اطمينان از سلامت هيتر و ترموكوپل مربوطه)، اندازه‌گيري مقاومت مايع و تطبيق آن با مقداري است كه در دماي زمان اندازه‌گيري، از منحني مربوطه به دست مي‌آيد.

 

311ـ الف) خطرات ايجاد قوس الكتريكي با زمين را به حداقل مي‌رساند.

 

ب) جريان اتصال كوتاه كاهش مي‌يابد بنابراين از اثرات زيان‌بخش ناشي از جريان‌هاي اتصالي زياد نظير سوختن هادي‌ها جلوگيري مي‌كند.

 

ج) جريان‌هاي نشت با زمين را بتدريج افزايش داده، آشكار مي‌كند.

 

د) امپدانس سلفي پست را كاهش مي‌دهد.

 

312ـ براي از بين بردن نامتعادلي فلوي مغناطيسي در اتصال ستاره و نيز جلوگيري از انتقال جريان مؤلفة صفر

 

313ـ از ولتاژهاي 110 و 127 ولت D.C استفاده مي‌شود.

 

314ـ قطع كننده‌ها بر دو نوعند:

 

الف) قطع كنند پريمر: در اين قطع كننده سيم پيچ جريان مستقيماً در مدار جريان قرار مي‌گيرد.

 

ب) قطع كننده زگوندر: در چنين قطع كننده‌اي سيم پيچ تحريك مستقيماً به مدار جريان دستگاهي كه حفاظت مي‌شود وصل نمي‌باشد بلكه به كمك ترانسفورماتور جريان يا ولتاژ با شبكه اصلي مرتبط است.

 

315ـ رله اصولاً به دستگاهي گفته مي‌شود كه در اثر تغيير كميت الكتريكي و يا كميت فيزيكي مشخصي تحريك مي‌شود و موجب به كار افتادن دستگاه و يا دستگاه‌اي الكتريكي مي‌گردد.

 

316ـ الف) شدت جريان الكتريكي رله آمپرمتريك

 

ب) ولتاژ الكتريكي رله ولتمتريك

 

ج) فركانس رله فركانسي

 

د) قدرت الكتريكي رله واتمتريك

 

هـ) جهت جريان رله جهتي

 

و) شدت جريان و ولتاژ رله امپدانس

 

317ـ الف) رله سنجش: با دقت و حساسيت معيني پس از آنكه توسط يك كميت الكتريكي و يا فيزيكي تحريك شد شروع به بكار مي‌كند.

 

ب) رله زماني: رله‌اي است كه پس از تحريك بر اساس زمان تنظيم شده روي آن فرمان صادر مي‌كند

 

ج) رله جهتي: وقتي جريان بوبين آن در جهت تنظيم شده تحريك مي‌شود شروع به كار مي‌كند مثلاً براي حفاظت ژنراتور و توربين‌ها از تنظيم جهتي استفاده مي‌شود تا از برگشت جريان به آن جلوگيري نمايد.

 

د) رله خبر دهنده: مشخص كننده تغييرات بوجود آمده در مدارات حفاظتي است. به طور مثال كليد قدرتي كه مي‌بايد قطع شود، قطع نشده و يا به عللي فرمان قطع به كليد نرسيده و كليد به حالت وصل باقي مانده است.

 

هـ) رله كمكي: كار اين رله، ارسال فرمان رله اصلي است و از نظر ساختمان قوي و محكم ساخته مي‌شود تا پيام دريافت شده را به اجرا درآورد.

 

318ـ آلارم‌ها به دو دسته تقسيم مي‌گردند: 1) آلارم تريپ (قطع)، 2) آلارم غيرتريپ (هشدار دهنده) هر يك از اينها نيز به دو دسته زودگذر و پايدار تقسيم مي‌شوند. آلارم‌هاي زودگذر كه با ريست شدن (Reset) برطرف مي‌شوند و ‌آلارم‌هاي پايدار مثل عملكرد رله بوخهلتس و يك سري آلارم‌هاي ديگر، باقي مي‌مانند تا رفع عيب به عمل آيد.

 

319ـ الف) رله الكترومغناطيسي، ب) رله با آهنرباي دائم (آهنربايي)، ج) رل الكترو ديناميكي، د) رله اندوكسيوني، هـ) رله حرارتي، و) رله كمكي تأخيري، ز) رله حفاظتي روغني (رله با تحريك غير الكتريكي)

 

320ـ تنظيم جريان يك رله زمان ثابت را حدوداً 2/1 برابر جريان نامي فيدر قرار مي‌دهند تا در صورت اضافه بار يا بروز اتصال كوتاه، فيدر را قطع كند. البته اين رله‌ها هر دو نوع اضافه بار يا اتصال كوتاه را با تأخير يكسان (زمان تنظيمي روي رله) قطع مي‌كند و اين مورد يكي از اشكالات رله‌هاي زمان ثابت محسوب مي‌شود.

 

321ـ پله زماني و يا Margin. اين فاصله زماني براي آن است كه هر رله فرصت داشته باشد اتصال بوجود آمده در پيش روي خود را پاك كند و در صورت عدم قطع كليد مربوط به خود، رله هماهنگ شده بعدي پس از گذشت زمان تأخيري خود، كليد مربوطه را قطع نمايد.

 

322ـ رله جرياني زمان ثابت (Definite – Time) بين اضافه بارها و جريان‌هاي اتصال كوتاه به لحاظ زمان تأخير در قطع تفاوتي قايل نمي‌شود. اما رله جرياني زمان معكوس زمان عملكرد خود را معكوس با شدت جريان تنظيم مي‌كند و لذا جريان‌هاي اتصال كوتاه شديد را در زماني بسيار كم و اضافه بارها (حداقل 135% بار نرمال فيدر) را پس از زماني نسبتاً طولاني (چندين ثانيه) قطع مي‌كند و اين تشخيص، از مزيت‌هاي رله جرياني زمان معكوس است كه اجازه نمي‌دهد جريان‌هاي شديد براي مدت طولاني از كابل، بريكر و ترانسفورماتور بگذرد و خسارت عمده وارد كند.

 

323ـ پله زماني بين منحني‌هاي رله‌هاي جرياني زمان معكوس كه در يك مدار پشت سر هم و بطور هماهنگ قرار گرفته‌اند، حتي براي يك جريان اتصالي مشخص، يكسان نيست و لذا در جريان‌هاي اتصال كوتاه متفاوت هم، اين پله‌هاي زماني تغيير مي‌كند. البته اين تفاوت‌ها زياد نيست و مشكلي هم بوجود نمي‌آورد. اين دقت تنظيم‌گذار است كه منحني‌هاي مناسب براي رله‌هاي پشت سر هم را به درستي انتخاب كند و به هر حال، اين منحني‌هاي انتخاب شده بايد بگونه‌اي كنار هم قرار گيرند كه در ضعيف‌ترين و شديدترين جريان‌هاي اتصالي، فاصله‌هاي زماني هر دو رله پشت سر هم كمتر از حداقل لازم (4/0 ثانيه) نشود. در رله‌هاي ديجيتال جديد كه دقت بيشتري دارند گاهي اين فاصله زماني را تا 3/0 ثانيه هم تقليل مي‌دهند.

 

324ـ استفاده از دو رله جرياني براي دو فاز (فازهاي كناري)، به جهت صرفه‌جويي معمول شده است و البته اين وضعيت، معمولاً در فيدرهاي 20 كيلو ولت (و سطوح پايين‌تر) مشاهده مي‌شود و چندان اشكالي را هم در تشخيص فاز مورد اتصالي بوجود نمي‌آورد. زيرا، اگر اتصالي در فاز وسط با زمين باشد، رله زمين و اگر اتصالي بين فاز وسط و يكي از فازهاي كناري باشد، رله مربوط به همان فاز كناري عمل كرده و پرچم خواهد انداخت و اپراتور از نوع عملكرد انديكاتور (پرچم) خواهد فهميد كه اتصالي در فاز وسط رخ داده است.

 

325ـ رله نامتعادلي (رله زمين) فقط زماني عمل خواهد كرد كه اتصال باز مين رخ داده باشد. در اتصالي‌هاي فاز با فاز (دو فازو يا سه فاز بدون ارتباط با زمين)، با تنظيمي كه رله زمين دارد، هيچگاه عملكرد نخواهد داشت مگر آنكه نامتعادلي جريان‌ها به گونه‌اي باشد كه از حد تنظيمي رله زمين بگذرد.

 

326ـ تانك رزيستانس باعث مي‌شود كه جريان نشتي بتدريج زياد شده و به حدي برسد كه رله نوترال را تحريك كند. در پست‌هاي فاقد تانك رزيستانس جريان نشتي اگر به مقدار كم باشد مقدار آن ثابت مانده و علاوه بر ايجاد تلفات، باعث گرم شدن ترانسفورماتور نوتر مي‌شود. در اين پست‌ها براي آشكار نمودن جريان‌هاي كم اين تمهيد بكار گرفته شده است كه يك رله جرياني با تنظيم پايين كه بر سر راه جريان نوترال قرار گرفته تحريك مي‌شود و فرمان به يك رله تأخير زماني مي‌دهد. زمان تأخيري اين رله يك دقيقه است و چنانچه ظرف اين مدت نشتي برطرف نشده باشد، فرمان آلارم مي‌دهد.

 

اين آلارم براي هوشيار كردن اپراتور است كه اگر به فيدر خاصي از لحاظ سابقه جريان نشتي مظنون است، آن را قطع كند و جريان نشتي از نوترال حذف شده و رله به وضعيت عادي خود برگردد. اگر چنين اقدامي صورت نگيرد و جريان نشتي ادامه پيدا كند، رله زماني، فرمان به يك رله زماني ديگر با تأخير 3 دقيقه مي‌دهد و در صورت ادامه داشتن جريان نشتي فرمان قطع طرف ثانويه ترانسفورماتور صادر مي‌شود. به اين مجموعه، رله دو مرحله‌اي گفته مي‌شود. پيش از بكارگيري اين طرح در اينگونه پست‌ها از يك نوع رله مجهز استفاده مي‌شد كه همه فيدرهاي خروجي را زيرنظر داشت و جريان نشتي آنها را مي‌سنجيد و اين سنجش را به صورت چرخشي انجام مي‌داد و در صورت احساس وجود جريان نشتي در هر يك از آنها فرمان قطع آن فيدر را صادر مي‌كرد. اما اين رله‌ها بدلايلي از مدار خارج شده‌اند.

 

327ـ رله R.E.F عبارت است از يك رله جرياني حساس، كه بر سر راه دو جريان قرار گرفته است: يك جريان از نوترال ترانسفورماتور مي‌آيد و جريان ديگر باقيمانده جريان‌هاي سه فاز فيدر ترانس است. اين باقيمانده در حقيقت عبارت است از جريان رزيجوال (Residual) سه فاز فيدر ترانس خواهد بود. از آنجا كه رله R.E.F اتصال به زمين كابل يا باسبار خروجي از ترانسفورماتور تا فيدر ترانس را مي‌بيند، بنابراين در حالت نرمال نه جريان رزيجوال وجود دارد و نه جريان برگشتي از نوترال و لذا رله نيز بدون عمل خواهد بود. اما در صورت بروز اتصال زمين در محوده نوترال تا فيدر ترانس مربوطه، از نوترال جرياني عبور خواهد كرد، در حالي كه جريان رزيجوال فيدر ترانس ناچيز بوده و تفاوت اين دو موجب عملكرد R.E.F خواهد شد.

 

با توجه به شكل صفحه بعد چنانچه اتصالي بعد از فيدر ترانس رخ داده باشد، R.E.F عملكرد نخواهد داشت زيرا كه جريان رزيجوال و جريان نوترال با هم برابر بوده و مازادي نخواهند داشت تا باعث تحريك R.E.F شود.

 

 

 

328ـ زمان عملكرد رله R.E.F نبايد تأخيري باشد و فلسفه قرار دادن اين رله براي محدوده باس يا كابل بعد از ترانسفورماتور آن است كه اتصالي‌هاي رخداده در محدوده نزديك ترانسفورماتور قدرت را كه مي‌تواند بسيار شديد باشد، بلافاصله و بدون فوت وقت قطع كند تا ترانسفورماتور و همينطور كابل يا باسبار متصل به ترانسفورماتور آسيب كمتري ببيند. توضيح آنكه اتصالي‌هاي واقع در محدوده عملكرد رله R.E.F به دليل كم بودن امپدانس مسير، از شدت بيشتري برخوردار خواهد بود و دليلي براي تأخير در قطع وجود نخواهد داشت.

 

329ـ خير، با عملكرد رله R.E.F هر دو طرف ترانسفورماتور قطع مي‌شود زيرا كه كابل يا باسبار متصل به ترانسفورماتور قدرت بدون واسطه بريكر به آن متصل شده است و قطع فيدر ترانس به تنهايي براي رفع اتصالي از ترانسفورماتور بي‌فايده خواهد بود.

 

330ـ ظاهراً بنظر مي‌رسد كه عكس‌العمل رله بوخهلتس در برابر مشكلات داخلي ترانسفورماتور از قبيل اتصال حلقه يا اتصال سيم پيچ به بدنه و يا توليد گاز (به هر علت كه باشد)، كد باشد اما چنين نيست و عملكرد رله بوخهلتس در اين موارد سرعتي حدود عملكرد رله ديفرنسيال را دارد و لذا در بعضي از كشورها، حفاظت اصلي ترانسفورماتور قدرت به شمار مي‌آيد.

 

331ـ عملكرد رله بوخهلتس غالباً خبر از بروز اشكال عمده در ترانسفورماتور مي‌دهد؛ به جز مواردي كه در اثر تبخير رطوبت موجود در روغن ترانسفورماتور، آلارم يا فرمان قطع از جانب بوخهلتس صادر شود، در بقيه موارد مبين مسأله‌اي حاد در ترانسفورماتور خواهد بود و بنابراين تا بررسي عيب و مشخص شدن آن، اجازه نخواهيم داشت ترانسفورماتور را برقدار كنيم. عملكرد رله بوخهلتس، در بسياري از طرح‌ها، رلة قفل شدگي (Blocking) را تحريك كرده و از اين طريق، فرمان وصل ترانسفورماتور قفل مي‌شود تا پس از بررسي و رفع قفل شدگي (Deblocking) توسط متخصص يا اپراتور، ترانسفورماتور اجازه وصل يابد.

 

332ـ بله، معمولاً چنين اتفاقي مي‌افتد. زيرا كه باز يا بسته شدن دريچه‌هاي روغن، با ضربه همراه بوده و ايجاد موج در روغن ترانسفورماتور و هواي بالاي محفظه روغن نموده، گاهاً عملكرد كاذب رله بوخهلتس را فراهم مي‌آورد. براي رفع اين مشكل در اين ترانسفورماتورها، از يك نوع كنتاكتور بسيار ظريف و حساس استفاده مي‌شود تا به هنگام عملكرد دريچه‌هاي روغن، مدار فرمان قطع رله بوخهلتس، براي مدت زماني كوتاه (كسري از ثاني) بلوكه شود تا از صدور فرمان بيمورد جلوگيري شود، پس از گذشت اين پريود، مدار فرمان بوخهلتس نرمال شده و در صورت وجود اشكال واقعي در ترانسفورماور، فرمان قطع صادر خواهد شد.

 

333ـ استفاده از رله بوخهلتس، خاص ترانسفورماتورهاي روغني است و بنابارين در ترانسفورماتورهاي خشك، دليلي براي استفاده وجود ندارد. در اينگونه ترانسفورماتورها، براي آشكار نمودن اشكالات داخلي ترانسفورماتور، از رله‌هاي جرياني طرف فشار قوي و يا رله ديفرنسيال استفاده مي‌شود.

 

334ـ جريان نامي طرف 63 كيلو ولت:

 

جريان نامي طرف 20 كيلو ولت:

 

335ـ C.Tهاي موجود در بازار كشورها، نورم‌هاي خاصي دارد. نورم نزديك به جريان 275 آمپر، براي طرف 63 كيلو ولت، 300 آمپر است كه انتخاب مي‌شود. نورم نزديك به جريان 866 آمپر، براي طرف 20 كيلو ولت، 1000 آمپر است كه انتخاب مي‌گردد. با چنين انتخابي، اختلاف جرياني بين دو طرف ترانسفورماتور (در قسمت ثانويه) بوجود مي‌آيد كه به طريقي جبران مي‌شود.

 

336ـ راه از بين بردن اختلاف جريان طرفين در اين حالت، استفاده از ترانسفورماتور تطبيق (Matching Tr.) است كه همانند ترانسفورماتورهاي قدرت، سر (Tap)هاي مختلفي دارد و آن سري استفاده مي‌شود كه اختلاف جريان دو طرف را به حداقل رساند. ترانسفورماتور تطبيق بايد همان گروه‌برداري ترانسفورماتور قدرت را داشته باشد تا اختلاف ناشي از چرخش فازها در طرفين را جبران نمايد. البته به هر مقدار هم كه توازن بين جريان‌هاي دو طرف را فراهم كنيم، باز هم در شرايطي اختلاف جريان وجود خواهد داشت، خصوصاً هنگامي كه تپ ترانسفورماتور اصلي در مقادير حداكثر يا حداقل قرار مي‌گيرد. لذا براي پايدار كردن رله ديفرنسيال، اين اختلاف را به عنوان حداقل تنظيم جريان عملكرد آن منظور مي‌كنيم تا در شرايط كار ترانسفورماتور و بروز اتصال‌هاي كوتاه خارج از محدوده رله ديفرنسيال، عملكرد بيمورد و قطع ناخواسته ترانسفورماتور اتفاق نيفتد.

 

337ـ اين وضعيت براي ترانسفورماتور قدرت به حالت بي‌باري معروف است. در اين وضعيت از اوليه فقط جريان مغناطيس كننده (Im) عبور مي‌كند كه حدود 1/0 جريان نامي است و بنابراين مقدار كمي دارد و اين مقدار در جريان پايدار كننده و تنظيم شده روي رله ديفرنسيال قبلاً لحاظ شده و مانع از عملكرد بيمورد رله به هنگام برقرار كردن ترانسفورماتور خواهد شد.

 

338ـ هر يك از المان‌هاي خط، كابل و ترانسفورماتور، به هنگام برقدار شدن، جريان زيادي مي‌كشند كه به جريان هجومي (Inrush Current) معروف است، اما به تدريج از مقدار آن كاسته شده و با تبعيت از منحنی ميرائي خاص خود، به حد ثابت و پايدار (Steady State) مي‌رسد. اين جريان شامل دو مؤلفه است، يكي D.C و ديگري A.C. مؤلفه D.C عبارت از همن منحني ميرا شونده است و منحني A.C نيز همان منحني سينوسي جريان است كه بر منحني ميرا شونده D.C سوار شده و مجموعاً يك منحني سينوسي ميرا شونده را مي‌سازند.

 

اين جريان مركب، غالباً با هارمونيك‌هاي زوج همراه است و از همين خاصيت زوج بودن هارمونيك‌هاي همراه با جريان هجومي، در جهت مصون‌سازي رله ديفرنسيال ترانسفورماتور استفاده مي‌كنند. زمان تداوم جريان هجومي در كابل يا ترانسفورماتور و يا به اصطلاح ثابت زماني آن، بستگي به مشخصه راكتانس سلفي و رزيستانس كابل يا ترانسفورماتور دارد. هرچه راكتانس سلفي (XL) بيشتر و رزيستانس ® كمتر باشد، ثابت زماني بزرگتر بوده و جريان هجومي ديرتر به حالت پايدار مي‌رسد. جريان هجومي در كابل‌ها غالباً باعث نگير شدن فيدرها مي‌شود، زيرا كه اندازه دامنه جریان در لحظه وصل فيدر، بيشتر از مقدار تنظيمي رله جرياني (از نوع زمان ثابت) بوده و باعث تحريك آن مي‌گردد.

 

در ترانسفورماتور نيز بدليل كشده شدن جريان مغناطيس كننده در طرف اوليه، بين دو طرف اختلاف ايجاد شده موجب تحريك رله ديفرنسيال مي‌گردد و از همين رو تمهيدي انديشيده شده و يك رله حساس به هارموني زوج كه در درون رله ديفرنسيال تعبيه شده، در لحظه وصل ترانسفورماتور، تحريك شده و مدار فرمان قطع رله ديفرنسيال را براي مدت زمان كوتاهي باز مي‌كند تا ترانسفورماتور بتواند جريان هجومي را پشت سر گذاشته برقدار شود.

 

339ـ حفاظت ديفرنسيالي براي حفاظت ترانسفورماتور در مقابل كليه اتصالي‌هايي كه در محدوده واقع بين ترانسفورماتورهاي جريان طرفين ترانسفورماتور قدرت اتفاق مي‌افتند بكار مي‌رود و بنابراين به هر دليل كه جريان‌هاي ورودي و خروجي ترانسفورماتور قدرت از تعادل خارج شود، رله تحريك مي‌شود؛ حتي اگر اين عدم تعادل، بواسطه اتصالي بين خروجي يكي از بوشينگ‌ها با بدنه ترانسفورماتور باشد.

 

340ـ حفاظت بدنه ترانسفورماتور قدرت را در مواردي بكار مي‌بريم كه از رله ديفرانسيال برخوردار نباشيم. در اين موارد، براي آنكه ترانسفورماتور در برابر اتصالي‌هاي واقع بر بدنه ترانسفورماتور (مثل اتصالي يكي از سيم‌هاي خروجي از بوشينگ‌ها با بدنه) حفاظت شود، مجبور هستيم جريان برقرار شده در بدنه را از يك نقطه معين به زمين هدايت كنيم تا قابل اندازه‌گيري و كنترل باشد. از همين رو چهار چرخ ترانسفورماتور را با قرار دادن ايزولاسيون كافي (مثل لايه‌هاي فيبر شيش) از زمين عايق كرده و بدنه را فقط توسط يك سيم و با واسطه يك C.T زمين مي‌كنيم تا هنگام بروز اتصالي و عبور جريان فاز از بدنه به زمين، رله جرياني متصل به خروجي C.T، فرمان قطع طرفين ترانسفورماتور را صادر كند. توجه شود كه در اين نوع حفاظت لازم است كليه جعبه‌هاي حاوي وسائل و مدارات الكتريكي متصل به بدنه ترانسفورماتور، از بدنه ترانسفورماتور ايزوله شوند زيرا كه در غير اينصورت با ايجاد اتصالی هر يك از اين مدارات با بدنه، موجبات عمل رله بدنه و قطع ترانسفورماتور فراهم مي‌آيد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

341ـ وقتي بخواهيم يك مسير طولاني مثلاً يك كابل به طول 20 كيلومتر را به روش ديفرنسيالي و با قرار دادن و C.T در طرفين حفاظت كنيم دچار مشكل مي‌شويم. يك مشكل اين است كه سيم‌هاي رفت و برگشت طرفين هزينه بر و ثانياً داراي امپدانس قابل توجه و همين طور تلفات زياد مي‌شود. مشكل دوم آن است كه به هنگام جريان دادن كابل، جريان‌هاي ابتدا و انتهاي كابل به دليل پديده جريان هجومي و نيز به دليل عبور جريان خازني در طول مسير، متفاوت خواهد شد و همچنين مشكل تنظيمات رله براي بارهاي مختلف را نيز بايد به اين مشكلات افزود. به اين دلايل، كاري مي‌كنيم كه به جاي مقايسه جريان‌ها در طرفين، جريان‌ها را در محل خود به ولتاژ بسيار كم تبديل نموده (توسط ترانس اكتور) و آنگاه مقدار اين ولتاژها را به صورت فركانس به طرف ديگر مدار مخابره و با نظير خود مقايسه كنيم. اين روش، شماي ساده‌اي است از طرح رله ديفرنسيال طولي. اصطلاح طولي در برابر حفاظت عرضي كه خاص حفاظت از وسايل با ابعاد محدود (مثل ترانسفورماتور يا ژنراتور) مي‌باشد، بكار مي‌رود.

 

342ـ از آنجا كه هر دو ولتاژ A.C و D.C داخل پست با زمين پست ارتباط دارند، اتصال هر يك از آنها به بدنه ترانسفورماتور و در نتيجه زمين پست (از طريق سيمي كه بدنه را به زمين متصل مي‌كند)، باعث عبور جريان اتصالي و در نهايت تحريك رله بدنه و فرمان قطع ترانسفورماتور مي‌شود.

 

343ـ فرمان رله بدنه ترانسفورماتور، لحظه‌اي و بدون تأخير است، زيرا كه اتصال ايجاد شده در بدنه ترانسفورماتور را مي‌بايد بدون فوت وقت و پيش از وارد آمدن خسارت به ترانسفورماتور قطع كند. در مواردي هم اتصالي واقع در بدنه ترانسفورماتور مي‌تواند ناشي از حوادث انساني باشد، نظير مواقعي كه تعميركار در بالاي ترانسفورماتور مشغول كار است و ترانسفورماتور به اشتباه برقدار مي‌شود (در سيستم‌هاي فيدر ترانسي) و طبيعاً تأخير در قطع جايز نيست.

 

344ـ رله بدنه ترانسفورماتور فقط در موارد برقدار شدن بدنه تحريك مي‌شود. بنابراين بروز اتصال حلقه در ترانسفورماتور (بدون آنكه سيم پيچ به بدنه اتصالي كند)، بدنه ترانسفورماتور را برقدار نمي‌كند تا موجب عملكرد رله بدنه گردد.

 

345ـ هر عاملي كه باعث عبور جريان از رله بدنه (بيش از حد تنظيمي آن) گردد، عملكرد رله را باعث خواهد شد از جمله جريان بسيار زياد ناشي از صاعقه‌اي كه به ترانسفورماتور برخورد مي‌كند.

 

 

 

347ـ براي برقراري جريان، طبيعي است كه بايد مدار بسته‌اي وجود داشته باشد. به عبارت ديگر، جريان از طريق فاز اتصالي شده با بدنه، به زمين مي‌ريزد و از مسير نوترال شبكه و ترانسفورماتور نوتر به شبكه و نهايتاً به نقطه اتصالي برمي‌گردد. چنانچه نوترال شبكه باز باشد، بستگي به اين خواهد داشت كه صفر ستاره پست بعدي زمين شده باشد يا نه. اگر زمين شده باشد، عملكرد رله بدنه بستگي به امپدانس‌هاي مسير خواهد داشت و در صورتيكه زمين نشده باشد، طبيعتاً مسير جريان برقرار نبوده و رله بدنه عمل نخواهد كرد. البته در هر حال، مقداري جریان خازني وجود خواهد داشت اما اين جريان خازني به تنهايي به آن مقداري نمي‌رسد كه تحريك رله بدنه را فراهم آورد. در خصوص مسأله مورد اشاره، اين مدار بسته، به صورت شكل زير خواهد بود.

 

 

 

 

 

348ـ از عوامل عمده تخريب ترانسفورماتورهاي قدرت، افزايش درجه حرارت ناشي از اضافه بارها و تنش‌هاي ديناميكي ناشي از جريان‌هاي اتصال كوتاه است. اضافه ولتاژهاي ناشي از امواج سيار (مربوط به صاعقه و كليد زني‌ها) نيز معمولاً آثار بسيار سوئي بر ترانسفورماتورها و ژنراتورها و موتورهاي بزرگ باقي مي‌گذارد. كاهش فركانس نيز كه موجب افزايش شار و در نتيجه افزايش جريان مي‌شود براي ترانسفورماتورها خسارت به بار خواهد آورد.

 

349ـ خير، كاهش فركانس قدرت در ترانسفورماتور، مطابق رابطه ، موجب كاهش راكتانس سيم پيچ‌ها شده و در ولتاژ ثابت، موجب افزايش جريان مي‌شود. به عبارت ديگر، جريان و فركانس شبكه در رابطه معكوس با هم قرار دارند.

 

350ـ خير، رابطه جريان و شار ايجاد شده، يك رابطه مستقيم است، يعني هرچه جريان بيشتر باشد، شار توليدي بيشتر خواهد شد. .

 

351ـ خير، هميشه مقداري از شار ايجاد شده از طريق بدنه ترانسفورماتور و مقداري هم از طريق هوا مدار خود را مي‌بندد كه به اين دو شار پراكنده اتلاق می‌‌شود.

 

352ـ بله، شار كه شكل مغناطيسي و معادل جريان الكتريكي است، موجب تلفات حقيقي بوده و ايجاد حرارت مي‌كند. بنابراين بالا بودن مقاومت مغناطيسي هسته (رلوكتانس) كه موجب كاهش شار عبوري از هسته و در نتيجه افزايش شار پراكندگي مي‌شود به افزايش دماي بدنه كمك خواهد كرد.

 

353ـ رله اضافه شار به دو پارامتر ولتاژ و فركانس حساس است. فرمول پايه به اكر گرفته شده در اينگونه رله‌ها معمولاً به صورت زير است:

 

354ـ زيرا كه اين ترانسفورماتورها، بيش از ترانسفورماتورهاي منصوب در پست‌هاي واسطه و معمولي در معرض وقوع تغييرات فركانس و تغييرات ولتاژ هستند. كاهش فركانس افزايش جريان و افزايش شار را بدنبال دارد و اضافه ولتاژ فركانس قدرت نيز بنوبه خود افزايش جريان و در نتيجه افزايش شار زياد را در پي خواهد داشت و اگر اين دو يعني كاهش فركانس و افزايش ولتاژ همزمان روي دهد، ميزان افزايش شار بسيار بزرگ خواهد بود و از همين رو اين رله‌ها به حاصل تقسيم ولتاژ بر فركانس به گونه‌اي حساس طراحي مي‌شوند تا با تجاوز شار از حد معيني، ادامه روال ايجاد شده ميسر نباشد. البته در اين حفاظت، نيازي به عملكرد سريع نداشته و قطع آني موردنظر نخواهد بود.

 

355ـ رله‌هاي بكار رفته در پست‌ها معمولاً‌از نوع D.C است به اين معني كه ولتاژ تغذيه فرمان آنها D.C مي‌باشد و علت هم آن است كه در مواقع قطع برق و خاموش شدن پست، از فرمان‌هاي حفاظتي برخوردار باشيم. اين ولتاژ D.C توسط سيستم باتري‌ها فراهم مي‌شود و ولتاژ مطمئن‌تري نسبت به ولتاژ A.C داخلي پست است. اما زماني كه ولتاژ D.C پست، به عللي قطع شود، وظيفه آشكار كردن اشكال بوجود آمده به عهده چه ولتاژي خواهد بود؟ در اينجا است كه تغذيه فرمان رله قطع تغذيه D.C بعده سيستم A.C داخلي پست قرار داده مي‌شود. بنابراين سيستم A.C نگهبان D.C و سيستم D.C هم، نگهبان وضعيت A.C پست هست.

 

356ـ اضافه ولتاژهاي خطرناك معمولاً از طريق صاعقه و عمليات كليدزني ايجاد مي‌شوند و در كار تخريب المان‌هاي عمده شبكه مثل ژنراتورها، ترانسفورماتورها، موتورهاي بزرگ و بانك‌هاي خازني، آن اندازه سريع هستند كه حفاظت تأسيسات در مقابل آنها از عهده رله‌ها خارج است (سريعترين رله‌ها كمتر از چند ميلي ثانيه بعمل درنمي‌آيند در حاليكه سرعت تخريب اضافه ولتاژهاي سيار در ميكروثانيه‌ها صورت مي‌گيرد.) و لذا حفاظت در برابر اين پديده‌ها را به برقگيرها محول مي‌كنند. اما اضافه ولتاژهاي ديگري نيز داريم كه از جنس خود ولتاژ شبكه هستند كه اضافه ولتاژهاي فركانس قدرت ناميده مي‌شوند. اين اضافه ولتاژها در اثر افزايش تپ ترانسفورماتورها و يا كاهش بار و امثالهم به وجود مي‌آيند كه غالباً بطئي و تدريجي هستند و در ضمن در كوتاه مدت، خسارت‌آميز نيز نخواهند بود و بنابراين لزومي به عكس‌العمل آني در برابر آنها نمي‌باشد. معمولاً تأخير حدود دقيقه را براي آنها منظور مي‌كنند.

 

در حالات كاهش ولتاژ شبكه نيز، وضع به همين منوال است و تأخير قابل توجهي تا صدور فرمان، قائل مي‌شوند و گاهي نيز فقط به صدور آلارم اكتفا مي‌كنند. اما در مواردي مثل مواقعي كه ولتاژ از حد مينيممي كمتر مي‌شود و بايد وسيله جبران كننده (تپ چنجر) از عمل بي‌فايده باز ايستد و يا مواقعي كه ولتاژ شبكه تا حد خطرناكي بالا مي‌رود (در نيمه‌هاي شب كه بار كم شده و تپ چنجر نيز در وضعيت كار اتوماتيك نمي‌باشد) قطع شبكه ضرورت خواهد داشت.

 

357ـ آرايش بانك‌هاي خازني در پست‌هاي فشار قوي، معمولاً به دو صورت است: ستاره زمين شده و ستاره دوبل. نوع اخير كاربرد فراوانتري يافته است. زيرا كه حفاظت قرار داده شده روي سيم مرتبط بين صفرهاي دو ستاره را مي‌توان بسيار حساس قرار داد تا در صورت كاهش ظرفيت هر يك از خازن‌ها نيز، حفاظت عمل كرده بانك‌ها را از مدار خارج كند. ضمناً در اين نوع آرايش مي‌توان به جاي ترانسفورماتور جريان از ترانسفورماتور ولتاژ نيز براي تحريك رله ولتمتريك استفاده كرده كوچكترين تغيير ولتاژ صفر ستاره‌ها را كه ناشي از تغيير ظرفيت خازن‌ها مي‌باشد، كنترل نمود.

 

358ـ خازن‌هاي فشار قوي عناصري هستند كه پس از بي‌برق شدن، انرژي ذخيره شده خود را به سرعت از دست نمي‌دهند و معمولاً حدود 10 دقيقه طول مي‌كشد تا به طور نسبي دشارژ شوند. براي همين هم در بانك‌هاي خازني، معمولاً رله‌اي پيش‌بيني مي‌شود تا پس از بي‌برق شدن بانك خازن، از برقدار شدن مجدد و بلافاصله آن جلوگيري كند (زمان وصل مجدد را يك تايمر تعيين مي‌كند). اين احتياط‌ها به آن دليل است كه ولتاژ باقيمانده در خازن‌ها به هنگام برقدار شدن مجدد، گاهي ولتاژ وصل را تشديد نموده موجبات انفجار خازن را فراهم مي‌آورد.

 

احتمال وقوع چنين مواردي از ناهنجاري، حتي هنگام در مدار بودن خازن‌ها و انجام برخي عمليات كليدزني نيز وجود دارد و به همين علت است كه در برخي پست‌ها دستورالعملي مبني بر قطع فيدرهاي خازن پيش از انجام مانور در فيدر ترانس‌ها رايج شده است. ناگفته نماند كه اينگونه ناهنجاري‌ها بستگي به لحظه كليدزني و وضعيت پل‌هاي بريكر نيز دارد.

 

359ـ حفاظت واقع بر نقطه صفر ستاره دوبل خازن‌ها بسيار حساسا ست و در صورت پايين بودن تنظيم، كوچكترين تغيير ظرفيت هر يك از واحد خازن‌ها را ديده، فرمان قطع صادر مي‌كند. بعضي اوقات با واقع شدن يكي از بانك‌هاي خازني در سايه، تغيير ظرفيت ايجاد مي‌شود و گاهي نيز در زمستان، كه يك واحد ستاره در سايه و سرما قرار مي‌گيرد چنين قطع ناخواسته‌اي را بوجود مي‌آورد و لازم است قدري از حساسيت حفاظت كاسته شود.

 

360ـ گاهي داخل يك واحد خازني، اتصال كوتاه بوجود مي‌آيد و جريان زيادي كشيده مي‌شود. ضمن آنكه احتمال تركيدن خازن نيز وجود دارد. در خازن‌هاي نوع قديمي كه محتوي اسيد خطرناك و آلوده‌ساز مي‌باشد، انفجار هر واحد، آلايش محيط پيرامون را دربر دارد. لذا با تعبيه فيوزلينك‌ها از عبور زياد جريان (به هنگام اتصالي) و باقي ماندن اتصالي براي مدتي طولاني و انفجار خازن جلوگيري مي‌شود، ضمن آنكه از مدار خارج شدن يك واحد خازن در نقطه صفر ستاره دوبل، ايجاد نامتعادلي نموده موجب عملكرد حفاظت مي‌گردد.

 

361ـ خازن جاذب جريان است و به هنگام وصل، جريان زيادي مي‌كشد و اين شارژ زياد، ممكن است باعث انفجار آن شود، لذا به صورت سري با آن، از يك پيچك يا چوك استفاده مي‌شود تا جريان زياد وصل را محدود كند.

 

362ـ احتمال بروز اضافه ولتاژها به هنگام كليدزني و يا بواسطه عبور امواج سياري كه در شبكه جابجا مي‌شود، در نقطه نصب خازن‌ها وجود دارد و به همين لحاظ و براي زمين كردن اين اضافه ولتاژها پيش از ورود به خازن‌ها، از شاخك‌هاي هوايي استفاده مي‌شود. اما از آنجا كه اين شاخك‌ها در جذب امواج سيار سرعت كافي ندارند، بهتر است از برقگير استفاده شود. بد نيست بدانيد كه در نقطه صفر ستاره ترانسفورماتورهاي قدرت نيز كه احتمال بروز اضافه ولتاژها وجود دارد، برقگير نصب مي‌كنند.

 

363ـ بله، خازني كه از وضعيت نرمال خود دور مي‌شود، بتدريج بدنه آن متورم مي‌شود. اين وضعيت در خازن‌هي نيم سوخته و خازن‌هايي كه قسمتي از پليت‌هاي آنها دچار مشكل شده است نيز به چشم مي‌خورد. هر چند يك قاعده به حساب نمي‌آيد، ولي علامت خوبي است براي تشخيص سريع خازن‌هايي كه از سلامت كامل برخوردار نيستند.

 

364ـ كار اصولي آن است كه خازن‌ها را بتوان در موارد لزوم در مدار آورده يا از مدار خارج كرد. استفاده از خازن در بهبودبخشي به ضريب قدرت، نقش اساسي دارد. در پست‌ها و يا كارخانجات، ضريب قدرت در همه احوال يكسان نيست و لازم است به تناسب و به مقدار لازم از خازن‌ها استفاده شود.

 

دليل ساخت رگولاتور اتوماتيك براي در مدار آوردن خازن‌ها نيز همين است. حال مشخص مي‌شود كه اگر يك بانك خازني را به صورت ثابت (Fixed) به شينه مصرف اضافه كنيم، چقدر اشتباه خواهد بود، خصوصاً هنگامي كه بار به كلي از مدار خارج مي‌شود، باقي ماندن خازن در شبكه معنايي نخواهد داشت. ممكن است گفته شود كه در بهبود ضريب قدرت شبكه كمك مي‌كند اما در مواقعي هم امكان دارد كه ضريب قدرت را منفي كند و اين خود مي‌تواند مشكل ساز باشد، بويژه در مواقعي كه مقدار خازن‌ها قابل توجه باشد. مثال زير به درك خطرات احتمالي اين كار كمك خواهد كرد:

 

يكي از فيدرهاي 20 كيلو ولت پس از حدود 7 دقيقه كه از قطع آن توسط اپراتور گذشته بود، منفجر شد. براي مديران باور كردني نبود كه فيدري در حالت قطع منفجر شود. اما پس از تعويض بريكر مربوطه و نصب ثبات ضريب قدرت روي اين فيدر و تهيه گراف دو هفته‌اي قضيه روشن گرديد.

 

اين حادثه در ايام جنگ و وفور نوبت‌هاي خاموشي اتفاق افتاده بود. در آن هنگام مصرف كنندگان به تجربه مي‌دانستند كه پس از هر خاموشي مي‌بايد مصرف‌هاي موتوري خود نظير يخچال و كولر و… را از مدار خارج كنند. در روز حادثه، قطع و وصل فيدر مزبور چندين بار تكرار شده بود و مصرف كننده‌ها براي پرهيز از سوختن وسايل خود و تا اعاده وضعيت نرمال و ثابت، كليه مصارف خود را از مدار خارج كرده بودند و اين بار كه مركز كنترل فرمان وصل فيدر را صادر كرده بود، به شهادت نوار اسيلوگراف، در شبكه فقط مصرف خازني وجود داشت و ضريب قدرت مقداري حدود 2/0 پيدا كرده بود و لذا وقتي دستور مجدد قطع براي فيدر مربوطه داده شده و اپراتور فيدر را قطع كرده بود، بريكر مربوطه ناتوان از خاموش كردن جرقه مانده و تداوم جرقه، پس از چند دقيقه موجب ايجاد حرارت در كنتاكت‌ها و انفجار فيدر شده بود.

 

بررسي‌هاي بعدي در شبكه منجر به كشف اين واقعيت گرديد كه در يكي از كارخانجات تغذيه كننده از همان فيدر، يك بانك خازني قابل توجه به صورت ثابت و بي‌واسطه كليد در شبكه قرار گرفته بود و در هنگامي كه مصرف كنندگان خانگي (كه معمولاً بار سلفي به مدار تحميل مي‌كنند) از مدار خارج بودند، يك بار زياد خازني را به فيدر تحميل كرده بود (البته بايد بار خازني كابل منشعب از فيدر را هم در اين قضيه دخيل دانست) و مي‌دانيم كه فيدرهاي معمولي، توانايي قطع بارهاي خازني با ضريب قدرت كمتر از 45/0 را ندارند و لذا جرقه پس از قطع در اين شرايط باقي مانده و حادثه را باعث شده بود.

 

 

 

365ـ براي سنجش فركانس، ولتاژ كافي است. دستگاه فركانس متر، وسيله ساده‌اي است كه نوسانات ولتاژ را تشخيص داده و آشكار مي‌كند.

 

366ـ دور ژنراتور، وابسته به جريان يا باري است كه از آن كشيده مي‌شود و هرچه جريان بيشتري از آن گرفته شود، دور آن و در نتيجه فركانس شبكه تقليل پيدا مي‌كند.

 

367ـ وقتي فركانس ژنراتور زياد مي‌شود، راكتانس سلفي شبكه كه تلفات غالب شبكه به حساب مي‌آيد، افزايش پيدا مي‌كند. در همين رابطه، راكتانس خازني كمتر مي‌شود و تفاوت اين دو كه راكتانس مجموع شبكه را بوجود مي‌آورد، باز هم بيشتر مي‌شود و در نتيجه تأثير افزايش فركانس ژنراتور در شبكه، معمولاً بصورت افزايش تلفات ظاهر مي‌شود و به همين خاطر است كه در مواقع كمبود توليد و براي پرهيز از اعمال خاموشي بيشتر، نيروگاه ناظم فركانس كه معمولاً يك نيروگاه آبي است، با كاهش فركانس (به مقدار كم)، از تلفات كاسته و ظرفيت مصرف را افزايش مي‌دهد.

 

368ـ در مواقعي كه افزايش بار منجر به افت فركانس مي‌شود و يا هر وقت كه فركانس شبكه به هر علتي افت كند، رله‌هاي حذف بار، كه هر يك تعدادي فيدر را پوشش مي‌دهد، بطور اتوماتيك اقدام به كم كردن بار مي‌كنند. گروه‌بندي فيدرهاي مورد قطع به ترتيب اولويت انجام مي‌شود. البته بهتر است كه اينگونه عمليات در پست‌هاي فوق توزيع انجام گيرد تا در هر پله فركانسي، حجم كمتري از مصرف كنندگان خاموش شوند. البته در پست‌هاي انتقال (معمولاً 230 كيلو ولت) نيز رله‌هاي فركانسي با تنظيمات پايين‌تري نصب شده‌اند تا در صورت افت شديد فركانس، بدون فوت وقت و پيش از بهم خوردن پايداري شبكه، حجم وسيع‌تري از بار را (كه معمولاً خطوط 63 كيلو ولت و تغذيه كننده پست‌هاي فوق توزيع مي‌باشد) حذف كنند.

 

369ـ هر وقت كه محدوديت توليد داشته باشيم.

 

370ـ قطع آن گروه از فيدرها كه در فركانس‌هاي پايين صورت مي‌گيرد، نشان دهنده اهميت بيشتر آنها است. بدين معني كه فقط در زمان‌هاي افت شديدتر فركانس، قطع مي‌شوند.

 

371ـ مرحله اول = 2/49 هرتز مرحله دوم = 49 هرتز

 

مرحله سوم = 8/48 هرتز مرحله چهارم = 6/48 هرتز

 

372ـ خير، با توجه به شرايط شبكه و همچنين وضعيت توليد، همه ساله توسط شركت توانير، بررسي لازم انجام و در گروه‌بندي‌ها تجديدنظر صورت مي‌پذيرد.

 

373ـ دو پارامتر ولتاژ و جريان. البته خود رله، زاويه بين ولتاژ و جريان دريافت شده را استخراج مي‌كند.

 

374ـ فرمول مورد استفاده در اين رله، همان رابطه توان است:

 

W = K.U.I.COS

 

ضريب K نيز بستگي به نوع رله دارد.

 

375ـ بله، كلاً رله‌هايي كه زاويه ولتاژ و جريان سيستم را تشخيص مي‌دهند، مي‌توانند جهتي باشند.

 

376ـ در مواقعي كه خط مورد حفاظت از نقاط كوهستاني و يا جنگلي عبور مي‌كند. در اين دو وضعيت، احتمال بروز جرقه با مقاومت بالا (High Resistance) وجود دارد. براي مثال، در يك نقطه كوهستاني و سنگلاخي، و در تابستان، چنانچه سيم فاز، پاره شده و روي صخره‌ها بيفتد، احتمال دارد كه جريان كمي با زمين برقرار شود. در تماس فاز با شاخه درختان خشك نيز چنين حالتي پيش مي‌آيد. در چنين احوالي به دليل كم بودن جريان اتصالي، رله‌هاي معمولي و احياناً رله ديستانس نيز با تنظيمي كه دارند، ناتوان از تشخيص بروز اتصالي مي‌مانند. اما رله واتمتريك، به دليل دريافت ولتاژ رزيجوال، گشتاور لازم براي تحريك را پيدا كرده و به دقت عمل مي‌كند. به همين دليل است كه از رله‌هاي ديستانس استفاده مي‌شود.

 

377ـ 1ـ در مواقعي كه بخواهيم ژنراتوري را با شبكه پارالل كنيم.

 

2ـ به هنگام پارالل كردن دو شبكه مختلف

 

3ـ به هنگام وصل دو خط با يكديگر، كه به دو قسمت مختلف شبكه متصل بوده و اين دو شبكه به لحاظ فاصله (تا نقطه مورد وصل) اختلاف فاحش دارند.

 

4ـ در مواقع بار زياد

 

378ـ سه پارامتر:

 

1ـ اختلاف فركانس‌ها

 

2ـ اختلاف دامنه ولتاژها

 

3ـ اختلاف فاز

 

379ـ ولتاژها در نقاطی با هم جمع و در نقاطی از هم کم شده و در مجموع یک فرکانس موجی پدید می‌آید که تأثیر آن در شبکه به صورت کم نور و پر نور شدن تناوبی لامپ‌ها خواهد بود.

 

380ـ در پست‌های فشار قوی، روی بریکر کوپلاژی که دو باسبار متفاوت را به هم مربوط می‌سازد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

فصل پنجم

 

 

381ـ چرا مسأله یکسان بودن توالی فازها (Phase Sequence) براي رله سنكرون چك منظور نمی‌شود؟

 

382ـ حفاظت‌های مهم خطوط انتقال را نام ببرید.

 

383ـ اگر جریان اتصالی در حدود جریان نامی خط باشد‍، آیا رله دیستانس می‌تواند آن را حس کند؟

 

384ـ رله اتورکلوزر (رله وصل مجدد) چه نوع رله‌ای است و زمان‌های تنظیم شونده آن را توضیح دهید.

 

385ـ حفاظت اصلی خط در مقابل اتصال دو فاز به عهدة چه رله‌ای است؟

 

386ـ حفاظت اتصال فاز به زمین در طول خط به عهدة چه رله‌ای است؟

 

387ـ برای حفاظت خطوط دوبل از چه رله‌ای استفاده می‌شود؟

 

388ـ انواع مشخصه‌های رلة دیستانس را نام ببرید.

 

389ـ رله High Impedance به چه منظوري استفاده می‌گردد؟

 

390ـ هنگامی که در یک شبکه سه فاز بین فازها نامتعادلی پیش می‌آید چه رله‌ای عمل می‌کند؟

 

391ـ رله دیستانس چه نوع رله‌ای است؟

 

392ـ پشتیبان (Back up) رلة ديستانس كدام رله است؟

 

393ـ جهت‌دار (Directional) بودن رلة ديستانس يعني چه و براي چه منظوري است؟

 

394ـ رله‌هاي جهتي به كدام كميت‌ها بستگي دارند و طرز كارشان مشابه كدام وسيلة اندازه‌گيري مي‌باشد؟

 

395ـ عوامل مورد سنجش در یک رلة دیستانس چیست؟

 

396ـ آیا همه رله‌های دیستانس امپدانس را اندازه می‌گیرند؟

 

397ـ رلة دیستانس را برای حفاظت چه المان‌هایی از شبکه مورد استفاده قرار می‌دهند؟

 

398ـ رلة دیستانس در حفاظت خطوط‍ رله اصلی محسوب می‌شود یا رله پشتیبان؟

 

399ـ بطور کلی، در چه مواردی رله‌های دیستانس کاربرد قطعی و ضروری پیدا می‌کند؟

 

400ـ زون‌بندی رلة دیستانس چگونه صورت می‌گیرد؟

 

401ـ زمان زون‌های مختلف رله دیستانس را معمولاٌ چه مقدار قرار می‌دهند؟

 

402ـ در حالتی که سرعت عمل رله دیستانس از اهمیت بالایی برخوردار است، پس چرا فقط 85٪ خط مورد حفاظت را در زون نخست (با فرمان قطع آنی) قرار می‌دهند و 15٪ بقیه را به زون دوم (با زمان 6/0 ثانیه) موکول می‌کنند؟

 

403ـ یک رلة دیستانس عمدتاٌ از چه اجزایی ساخته شده است؟

 

404ـ آیا واحد راه‌انداز رله دیستانس با هر تغییر جریان یا ولتاژی به عمل درمی‌آید؟

 

405ـ واحد سنجشی رله دیستانس چه می‌کند؟

 

406ـ آیا در اتصالی ‌های دورتر‍، جریان اتصال کوتاه بیشتر است؟

 

407ـ آیا لزومی دارد که رلة دیستانس جهتی هم باشد؟

 

408ـ تفاوت عمده یک رلة MHO با رله نوع امپدانسي در چيست؟

 

409 ـ رله افست مهو (Offset Mho) چگونه رله‌اي است؟

 

410 ـ مشخصه يك رلة راكتانسي چگونه است؟

 

411 ـ آيا رله‌هاي ديستانس معمولی، خط پارگی (بدون ایجاد اتصالی با سایر فازها و یا زمین) را احساس می‌کنند؟

 

412ـ چه زمانی رلة مثلث باز (Open Delta) عمل مي‌كند؟

 

413 ـ بدترين حالت اتصال كوتاه چه نوعي است؟

 

414 ـ كاربرد رلة فاصله ياب (Fault Locator) چيست؟

 

415 ـ كار رلة دريافت سيگنال تريپ از طريق سيم پيلوت يا كرير (Carrier or Pilot Wire Receive Relay) چيست؟

 

416 ـ روش هاي درجه بندي زماني رله ديستانس را بنويسيد.

 

417 ـ منحني زماني رله ديستانس معرف چيست؟ توضيح دهيد.

 

418 ـ انواع رله هاي شروع كننده را نام ببريد و توضيح دهيد به چه منظوري استفاده مي شود؟

 

419 ـ آيا لزومي دارد كه رله ديستانس جهتي باشد؟

 

420 ـ چرا واحدهاي راه انداز در رله هاي ديستانس تعبيه شده اند؟

 

421 ـ كد استاندارد ANSI رله هاي ديستانس و ديفرانسيل ترانسفورماتور كه در دستورالعمل هاي ثابت بهره برداري ذكر شده، چيست؟

 

422 ـ نقش امواج كرير در حفاظت را شرح دهيد.

 

423 ـ بدست آوردن جريان يا ولتاژ اوليه از روي ستينگهاي رله چگونه است؟

 

424 ـ منظور از Power Swing Blocking چيست و چگونه عمل مي كند؟

 

425 ـ مقاومت شبكه ارتينگ كه براي حفاظت به كار مي رود بايستي چه مقدار باشد؟

 

426 ـ دو مورد از حفاظت هاي مكانيكي ترانسفورماتور را نام ببريد.

 

427 ـ حفاظت اصلي ترانسفورماتور قدرت كدام رله بوده و حفاظت هاي پشتيبان (BACK UP) آن را نام ببريد.

 

428 ـ خطاهاي خارجي تهديد كننده ترانسفورماتور را نام ببريد.

 

429 ـ عملكرد رله ديفرانسيل در چه مواردي است؟

 

430 ـ علل اينكه در حفاظت ترانسفورماتور، رله ديفرانسيل به كار مي بريم چيست؟

 

431 ـ محدوده عملكرد رله ديفرانسيل چقدر است؟

 

432 ـ رله ديفرانسيل چه مواقعي عمل مي كند و نحوه عملكرد آن چگونه است؟

 

433 ـ كدام رله براي حفاظت و بهره برداري از ترانسفورماتور پست هاي 63 كيلو ولت نياز حتمي مي باشد؟

 

434 ـ ترانسفورماتور تطبيق مخصوص كه براي رله ديفرانسيل به كار مي رود با نسبت تبديل 1:1 به چه منظوري استفاده مي گردد؟

 

435 ـ علت مجهز بودن رله هاي زمين به ***** در شبكه هاي فشار قوي چيست؟

 

436 ـ ترانسفورماتورهاي جريان مياني (C.T. INTERPOSE) را براي چه منظوري در مسير جريان C.Tهاي رله ديفرانسيل قرار مي دهند؟

 

437 ـ حفاظت ديفرانسيل ترانسفورماتور را به طور شماتيك رسم كنيد.

 

438 ـ واحد هارمونيك گير رله ديفرانسيل چه كاري انجام مي دهد؟

 

439 ـ علت استفاده از سيم پيچ نگهدارنده در رله ديفرانسيل چيست؟

 

440 ـ حفاظت ترانسفورماتور در مقابل گازهاي ناشي از انفجار داخل ترانسفورماتور، به عهده چه رله اي مي باشد؟

 

441 ـ رلة بوخلهتس به چه منظوري در ترانسفورماتورها تعبيه گرديده است؟

 

442 ـ رلة بوخلهتس در چند مرحله عمل مي‌كند؟

 

443 ـ پس از عملكرد رلة بوخهلتس شرايط وصل مجدد به چه صورت است؟

 

444 ـ پايداري رله ديفرانسيل (Stability) را مختصراٌ توضيح دهيد.

 

445 ـ اگر ترانسفورماتور قدرت را در حالتي كه تپ آن ماكزيمم مقدار را دارد، برقدار كنيم (فقط تحت تانسيون قرار دهيم)، احتمال عملكرد چه رله‌هايي وجود دارد؟ چرا؟

 

446 ـ حفاظت ترانسفورماتور را در مقابل اتصال بدنه توضيح دهيد.

 

447 ـ رله نوترال براي حفاظت چه مواردي است؟

 

448 ـ رله اتصال بدنه (Tank Protection) در چه مواقعي عمل مي‌كند و در چه صورت مي‌توان ترانسفورماتور را مجدداٌ در مدار قرار داد؟

 

449 ـ رلة R.E.F، حفاظت چه محدوده‌اي را بر عهده دارد و چگونه عمل مي‌كند؟

 

450ـ برای حفاظت ترانسفورماتور در مقابل اضافه ولتاژهای ناشی از صاعقه و کلیدزنی از چه وسیله‌ای استفاده می‌گردد؟

 

451ـ برای حفاظت ترانسفورماتور در مقابل اضافه جریان از چه رله‌ای استفاده می‌شود؟

 

452ـ شاخک‌های میله‌ای روی بوشینگ‌های ترانسفورماتور چه کاری را انجام می‌دهند؟

 

453ـ رله جریان زیاد (Over Current) و اتصال زمين (E/F) در طرف فشار قوي ترانسفورماتور چه نقشي دارند و چه زماني عمل مي‌كنند؟

 

454 ـ اگر رله‌هاي ارت فالت (E/F) فيدر خروجي و فيدر ترانس، به هنگام اتصال با زمين در هر يك از خروجي‌ها، عمل نكنند چه تجهيزاتي در خطر هستند و كدام رله به صورت نجات‌دهنده عمل مي‌كند؟

 

455 ـ حفاظت تپ چنجر ترانسفورماتور چه نام دارد و اگر عمل كند چه اتفاقي مي‌افتد؟

 

456 ـ رلة جریان زیاد زمانی، که به منظور حفاظت ترانسفورماتور به کار می‌رود معمولاٌ در چه جریانی تنظیم می‌شود؟

 

457ـ انواع رله‌های حفاظتی جریانی را نام ببرید.

 

458ـ چه نوع حفاظت‌هایی باعث قطع توأم کلید 63 و 20 کیلو ولت ترانسفورماتور می‌شود؟

 

459ـ عملکرد رله‌های کنترل درجه حرارت سیم پیچ و روغن را توضیح دهید.

 

460ـ در ترانسفورماتور سوپاپ اطمینان یا دریچه انفجار چیست؟

 

461ـ سیستم فایرفایتینگ نوع سرجی در ترانسفورماتور چگونه عمل می‌کند؟

 

462ـ وظیفة رلة جریان زیاد لحظه‌ای را بیان کنید.

 

463ـ وظیفة رلة اتصال زمین لحظه‌ای را بیان کنید.

 

464ـ وظیفة رلة جریان زیاد تأخیری را بیان کنید.

 

465ـ وظیفة رلة اتصال زمین حساس را بیان کنید.

 

466ـ وظیفة رلة ضریب قدرت را بیان کنید.

 

467ـ رلة اضافه ولتاژ چیست؟

 

468ـ وظیفة رلة فرمان قطع (Trip Relay) را بيان كنيد.

 

469ـ وظیفة ثابت نگه داشتن ولتاژ ثانویه ترانسفورماتورها از طریق کنترل تپ به عهدة چه رله‌ای می‌باشد؟

 

470ـ رلة کنترل کننده سطح روغن در ترانسفورماتور چیست؟

 

471ـ تفاوت رله ماکزیمم جریان جهتی با رله‌های ماکزیمم جریان معمولی را شرح دهید.

 

472ـ نحوه عملکرد رله اضافه جریان را شرح دهید.

 

473ـ رله‌های (Inverse Definite Minimum Time) I.D.M.T چه نوع رله‌هایی هستند؟

 

474ـ رلة اورکارنت (O/C) به کار رفته در شبکه از چه نوع رله‌هایی است و معمولاٌ اجازه عبور جریان را تا چه حدی می‌دهد؟

 

475ـ رله راه‌انداز اورکارنتی دقیق‌تر عمل می‌کند یا رلة راه‌انداز امپدانسی؟

 

476ـ آیا می‌توان از رله اورکارنت به عنوان راه‌انداز رلة دیستانس استفاده نمود؟

 

477ـ در یک فیدر خروجی، اتصال کوتاهی رخ می‌دهد، آیا رلة R.E.F عمل مي‌كند؟

 

478ـ اشكال رله اوركارنت زمان ثابت در حفاظت فيدرها چيست؟

 

479ـ براي حفاظت فيدرهاي خروجي چه رله‌هايي به كار مي‌رود؟

 

480ـ تنظيم زمان عملكرد رله‌هاي اوركارنت فيدرهاي خروجي و باس كوپلر ورودي 20 و 63 كيلو ولت چگونه است؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه

381ـ در یک پست دایر، یکسان بودن توالی فازهای دو طرف بریکر، مسلم فرض می‌شود، زیرا که قبلاٌ هماهنگ شده و به اصطلاح همرنگی ایجاد شده است. اما چنانچه خط جدیدی دایر شود، لازم است که توالی فازهای خط جدید با توالی فازهای موجود پست همرنگ یا سازگار شود.

 

382ـ حفاظت‌های مهم خطوط انتقال نیرو:

 

1ـ رله دیستانس که اصلی‌ترین حفاظت خطوط انتقال نیرو می‌باشد و ملحقات آن مثل رله اتورکلوزر، رله ولتاژی، رله قفل کننده در مقابل نوسانات قدرت و غیره می‌باشد.

 

2ـ رله‌های اورکارنت و ارت فالت.

 

383ـ رله دیستانی یک رله سنجشی است که نسبت ولتاژ و جریان در آن سنجیده می‌شود لذا مقدار جریان فالت به تنهایی در آن مؤثر نیست. اگر در حالت فوق‌الذکر افت ولتاژ ناشی از فالت به اندازه‌ای باشد که نسبت افت ولتاژ به جریان فالت در حدود اندازه‌گیری رله باشد، رله دیستانس آن را احساس نموده و فرمان قطع را صادر می‌نماید.

 

384ـ رله اتورکلوزر همانطور که از اسمش مشخص می‌شود یک رله وصل مجدد اتوماتیک است که پس از قطع کلید در اثر عملکرد حفاظت رله‌های دیستانس، اورکارنت و ارت فالت، به طور خودکار و پس از زمان تنظیمی آن فرمان وصل مجدد می‌دهد. زمان‌های مربوط به این رله دو نوع است:

 

1ـ زمان وصل مجدد تک فاز یا سه فاز که به نام زمان مؤثر موسوم است که دقیقاٌ پس از قطع کامل کلید شروع می‌گردد و پس از سپری شدن آن فرمان وصل مجدد را می‌دهد.

 

2ـ زمان ریکلیم (زمان احیاء یا برگشت) این زمان پس از وصل مجدد و وصل کامل کلید شروع می‌شود و برای این است که اگر پس از وصل مجدد در اثنای زمان ریکلیم فالت مجدد روی دهد یا فالت هنوز پایدار باشد بلافاصله فرمان قطع صادر و وصل مجدد صورت نگیرد.

 

385ـ رله دیستانس و رله‌های جریانی

 

386ـ رله اتصال زمین و رله دیستانس

 

387ـ برای این خطوط علاوه بر حفاظت‌های معمول از رله‌های ماکزیمم جریان جهتی استفاده می‌شود.

 

388ـ الف) مشخصه امپدانسی

 

ب) مشخصه راکتانسی

 

ج) مشخصه موهو: عکس امپدانس عمل می‌کند و طوری طراحی می‌شود که کمی قبل از محل نصب خود را نیز می‌بیند.

 

389ـ این رله برای حفاظت باسبار و در مواقعی برای حفاظت در مقابل اتصال زمین‌های دارای مقاومت بالا؛ مثلاٌ در جاهایی که خط از نقاط کوهستانی عبور می‌کند، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

390ـ رله رزیجوآل (ولتاژ یا جریان) در این مواقع عمل می‌کند.

 

391ـ رله دیستانس رله‌ای است که عملکردش بر اساس اندازه امپدانس، راکتانس یا مقاومت هر فاز خط از محل نصب رله تا نقطه وقوع اتصالی است و زمان عملکرد رله (T) برحسب فاصله بین رله و محل اتصالی تغییر می‌کند و این زمان با افزایش فاصله به طور یکنواخت یا به صورت مرحله‌ای (پله‌ای) یا مرکب بیشتر می‌شود.

 

392ـ معمولاٌ یک رلة واتمتریک و یا یک رلة E/F

 

393ـ مطابق شکل زیر و با توجه به آنکه تغذیه از دو طرف و رله‌های فرمان دهنده از نوع دیستانس می‌باشند، اگر فالتی در نقطه M اتفاق بیفتد رله‌های مربوط به دیژنکتورهای B1 و A1 از یک طرف و C1 و C1 از طرف دیگر و به ترتیب زمانی بایستی تحریک شوند و در مرحله اول، محدوده فالت را جدا نمایند و احتیاجی نیست که رله‌های مربوط به دیژنکتورهای B2‍، A2، C2 و D2 تحریک گردند زیرا این عمل منجر به عملکرد بریکرهای A، D، C و B می‌گردد. برای جلوگیری از این امر رله‌های دیستانس را مجهز به المان دایرکشنال (جهت‌دار) می‌نمایند تا جهت تحریک‌پذیری رله را بتوان مشخص نمود. بطور خلاصه، در زون نخست، C1 و B1 و در زونهای بعدی D1 و A1 عمل می‌کنند و در مرحلة بعد که حفاظت غیر جهتی به عمل درمی‌آید، امکان عملکرد رله‌های B2، C2، A2 و D2 نیز وجود دارد.

 

 

 

394ـ به جریان و ولتاژ بستگی داشته و شبیه کنتورها عمل می‌کنند (وسایل اندازه‌گیری اندوکسیونی)

 

395ـ خیر، بعضی از این رله‌ها راکتانسی هستند و رزیستانس را لحاظ نمی‌کنند و همین مسأله، سبب خطای محاسبه آنها می‌شود. البته این شکل از سنجش، در مواردی کاربرد خاص خود را دارد و یک ویژگی محسوب می‌شود. (مثل خطی که از جنگل عبور می‌کند). بعضی از رله‌ها هم عکس امپدانس را دریافت می‌کنند که محسنات دیگری دارند.

 

397ـ برای حفاظت خطوط و گاهی کابل‌های با اهمیت و همچنین در برخی موارد برای حفاظت ترانسفورماتورهای قدرت و نوعی خاص از آنها را برای حفاظت باسبار مورد استفاده قرار می‌دهند.

 

398ـ در حفاظت خطوط، رله دیستانس، حفاظت اصلی به حساب می‌آید و رله‌های جریانی فاز و زمین و همین طور رله واتمتریک، از جمله حفاظت‌های پشتیبان محسوب می‌شوند. این امر به آن دلیل است که زمان عملکرد رله دیستانس برای قطع خط مورد حفاظت بسیار کم و زمان عملکرد رله‌های جریان زیاد نسبتا زیاد است. در عین حال، دقت عمل رله دیستانس نسبت به رله جریانی برتری قابل ملاحظه‌ای دارد.

 

399ـ در خطوطی که حداقل جریان اتصال کوتاه، بیشتر از حداکثر جریان بار باشد.

 

400ـ در تنظیم‌گذاری رله دیستانس به گونه‌ای عمل می‌کنند که رله، خطوط پیش روی خود را به چند ناحیه (Zone) تقسیم کند. این تقسیمات را می‌توان به اختیار، کوتاه یا بلند انتخاب نمود. البته برای این کار قاعده نسبتا معینی وجود دارد و معمولاً 85٪ خط مورد حفاظت را ناحیه یا زون اول، از پایان زون اول تا 20٪ از خط بعدی را (که در حفاظت رله دیستانس همان خط قرار دارد)، زون دوم و از آنجا تا 40٪ خط بعدی را زون سوم و الی آخر درنظر می‌گیرند. البته فرد محاسبه‌گر، با توجه به شناختی که از شبکه، طول خطوط، رله‌های دیستانس پشت سر هم و غیرو دارد، می‌تواند زون‌بندی‌ها را کم و زیاد کند، به استثناء زون نخست که تقریباً ثابت است.

 

401ـ معمولاً زمان زول اول را آنیً زمان زون دوم را 6/0 ثانیه و زمان زون سوم را 2/1 ثانیه و زمان زون چهارم را 8/1 ثانیه قرار می‌دهند.

 

402ـ در سنجش امپدانس خط توسط رله دیستانس، خطاهای مختلفی صورت می‌گیرد (از جمله خطای C.T، خطای P.T، خطای محاسبه، خطای تنظیم‌گذاری، خطای احتساب طول خط، خطای جرقه، خطای ناشی از تأثیر خطوط موازی و...) و تأثیر این خطاها می‌تواند به صورت افزایشی یا کاهشی باشد و از آنجا که احتمال دارد این خطاها در مواردی در یک جهت با هم جمع شده و خطای رله به طور قابل ملاحظه‌ای زیاد شود و احیاناً مثلاً اتصالی واقع بر اوایل خط بعدی را در زون نخست خود دیده و به عمل درآید (تداخل در کار رله بعدی)، لذا قدری از طول خط مورد حفاظت (حدود 15٪) را از محدوده زون یک کم کرده و فقط 85٪ طول خط را به زون یک می‌سپارند و آن 15٪ را که اصطلاحاً زون مرده (Dead Zone) گفته می‌شود بعلاوه 20٪ از تکه خط بعدی را به زون دوم (با زمان 6/0 ثانیه) محول می‌کنند و چاره‌ای جز این نیست. البته هرچه C.T، P.T و رله دیستانس بکار رفته و همچنین اندازه‌گیری طول خط و سنجش تأثیرات جانبی محیط از دقت بیشتری برخوردار باشد، می‌توان ناحیه مرده را کوتاه‌تر نمود. در رله‌های جدید، این ناحیه به 10٪ تقلیل یافته است.

 

403ـ عضو راه‌انداز (Starter)

 

عضو سنجشی (Measuring)

 

عضو جهتی (Directional)

 

404ـ عضو راه‌انداز، خود دارای تنظیم است و لذا با هر تغییر جریان و ولتاژی به عمل درنمی‌آید. اما جریان و ولتاژ ترانسفورماتورهای جریان ولتاژ، دائماً بر آن تأثیر گذاشته و این واحد در حال آماده‌باش قرار دارد.

 

405ـ واحد سنجشی وقتی وارد مدار می‌شود که رله راه‌انداز تحریک شده باشد. در آن صورت جریان و ولتاژ فاز اتصالی شده (و یا هر ترکیب دیگری که خاص طراحی رله می‌باشد) به واحد سنجش اعمال شده و آن را وادار به تصمیم‌گیری می‌کند. واحد سنجش، زون را تشخیص داده و واحد زمانی را برای ایجاد تأخیر مناسب آن تحریک می‌کند. در روی واحد سنجش، تنظیمات زون‌های مختلف قرار داده شده است. این تنظیمات، حداقل مقادیر لازم برای عملکرد هر زون می‌باشد. امپدانس دریافت شده با امپدانس‌های تنظیمی مربوط به هر زون مقایسه می‌شود و بسته به زون تشخیص، رله فرمان لازم را صادر می‌کند.

 

406ـ خیر، به واسطه بزرگتر بودن امپدانس مسیر، جریان اتصالی کمتر است. کلاً هرچه از منبع دورتر می‌شویم، امپدانس دریافتی توسط رله بزرگتر و در نتیجه جریان اتصال کوتاه کمتر خواهد بود.

 

407ـ رله دیستانس معمولاً برای خطوط پیش روی خود تنظیم می‌شود و عملکرد در مقابل حوادث پشت سر خود را به رله‌های ماقبل محول می‌کند و به همین دلیل ضرورت دارد که از واحد جهتی برای تشخیص اتصالی‌های پس و پیش خود برخوردار باشد. البته مواردی پیش می‌آید که اتصالی واقع در پشت سر رله (مثلاً اتصالی روی باسبار پشت سر) باقی می‌ماند و توسط رله‌های دیگر پاک (Clear) نمی‌شود. در این موارد لازم می‌آید که رله دست بکار شده و فرمان قطع دهد. در بعضی رله‌های قدیمی، کلیدی برای جهتی و غیرجهتی کردن رله تعبیه شده است، اما از آنجا که غیر جهتی نمودن رله، عملکرد سلکتیو حفاظت را به مخاطره می‌اندازد، لذا در رله‌های جدید، عملکرد رله برای اتصالی‌های پشت سر را به عهده زون چهارم رله می‌گذارند تا رله‌های دیگر شبکه فرصت عملکرد داشته باشند و چنانچه اتصالی تا زمان انقضای زون چهارم ادامه یافت، رله فرمان قطع دهد.

 

408ـ رله دیستانس MHO (که عکس امپدانس را می‌سنجد)، علاوه بر حساس بودن نسبت به جهت اتصالی، در مقایسه با یک رله دیستانس امپدانسی (با همان امپدانس‌های تنظیمی)، سطح کمتری از صفحه مختصات را پوشش می‌دهد (زیرا که مقدار امپدانس تنظیمی در رله MHO قطر دایره عملکرد را تشکیل می‌دهد در حالی که در رله امپدانس، برابر شعاع آن است)، این امتیاز باعث می‌شود که رله MHO در مقابل نوسانات قدرت (Power Swing) حساسیت کمتری داشته باشد.

 

 

 

 

 

شکل فوق عملکرد رلة امپدانس، مهو و آفست مهو را نسبت به نوسانات قدرت نشان می‌دهد

 

409ـ همان رله MHO است با اين تفاوت كه مشخصه آن كمي در جهت عكس مشخصه خط، جابجايي (Offset) پيدا كرده است و لذا مي تواند بخشي از پشت سر خود را نيز ببيند. بوجود آوردن اين توانايي به اين منظور است كه اگر رله باسبار پشت سر، براي اتصالي واقع بر باسبار عمل كند، اين رله نيز به عنوان پشتيبان آماده عمل شود. اگر فقط اين خاصيت رله، مورد نظر تنظيم گذار باشد، فقط كافيست وزن سوم رله داراي آفست باشد و برخورداري از آفست براي ساير زون ها لازم نخواهد بود.

 

401ـ مشخصه يك رله راكتانسي، يك خط مستقيم و موازي با محور Xها است و بنابراين نسبت به زاويه بين جريان و ولتاژ حساس نيست و فقط راكتانس خط را مي بيند و لذا نسبت به جرقه هاي اتصالي (كه داراي رزيستانس خالص است) بي تفاوت مي ماند. از اين خاصيت رله در مواقعي كه خط از جنگل عبور كرده باشد استفاده مي كنند زيرا كه در اين امور احتياج داريم براي تشخيص درست فاصله نقطه اتصالي، مقاومت جرقه با شاخه را كه بسته به مورد، زياد يا كم خواهد بود، در سنجش دخالت ندهيم.

 

411ـ خير، اگر به هنگام خط پارگي (Open Circuit) اتصالي رخ ندهد، (مثلاً فاز پاره شده در هوا معلق بماند) رله اين وضعيت را مشابه يك امپدانس بي نهايت (براي فاز مربوطه) مي بيند و بنابراين عملكردي نخواهد داشت، به عبارت دیگر، این حالت برای رله، به منزله یک اتصالی در بی‌نهایت است که امپدانس بسیار بزرگی دارد و از محدوده تنظیمات زون‌های رله خارج است. برای عکس‌العمل در مقابل چنین مواردی لازم است که از رله مؤلفه منفی استفاده شود. در رله‌های جدید، چنین واحدی وجود دارد و بنابراین سیستم‌های حفاظتی جدید در برابر خط پارگی‌ها نیز بدون عکس‌العمل نمی‌مانند.

 

412ـ هنگامی که عدم تعادل ولتاژ (آنبالانسی) بوجود آید. برای مثال، هنگامی که سیستم دوفاز شود. در این صورت مجموع برداری ولتاژهای سه فاز، صفر نشده و این رله عمل خواهد کرد.

 

413ـ غالباً اتصال کوتاه سه فاز که در نزدیکی پست اتفاق بیافتد.

 

414ـ این رله می‌تواند فاصله محل اتصالی بوجود آمده روی خطوط را از محل رله تعیین کند.

 

415ـ این رله در صورت دریافت سیگنال از پست مقابل از طریق کابل پیلوت یا کریر عمل خواهد کرد و اقدام مناسب (قطع بریکر و یا تعویض زمان عملکرد) را انجام می‌دهد.

 

416ـ روش اول: زمان عملکرد رله با افزایش فاصله افزایش می‌یابد.

 

روش دوم: زمان عملکرد رله با مشخصه پله‌ای (Zone 1 سریع، Zone 2 با تأخیر، Zone 3 با تأخیر بیشتر) افزایش می‌یابد.

 

417ـ منحنی زمانی رله دیستانس معرف زمان قطع رله نسبت به مقاومت اتصالی بین محل نصب و نقطه اتصالی است.

 

418ـ الف) شروع کننده جریان زیاد: در شبکه‌هایی که جریان اتصال کوتاه آن حتی در مواقع کم بار شبکه نیز از ماکزیمم جریان کار عادی و نرمال شبکه بیشتر باشد.

 

ب) شروع کنده کاهش ولتاژ: مورد استفاده در سیستم‌هایی که توسط مقاومت زمین شده‌اند.

 

ج) شروع کننده امپدانسی: در یک خط انتقال طویل یا شبکه غربالی که بار شکم کم باشد (حداقل جریان اتصال کوتاه را داشته باشیم) کاربرد دارد.

 

419ـ رله دیستانس معمولاً برای خطوط پیش روی خود تنظیم می‌شود و حوادث پشت سر را برای رله‌های ماقبل می‌گذارد و بنابراین می‌باید از واحد جهت‌یاب برای تشخیص اتصالی‌های پس و پیش خود برخوردار باشد. البته در مواردی که اتصالی پشت سر رله باقی می‌ماند و توسط رله‌های پشت سر پاک (Clear) نمی‌شود، این رله دست به کار شده و مدار را قطع می‌کند و این حالت البته در صورتی اتفاق خواهد افتاد که رله را از قبل برای چنین رفتاری تنظیم کرده باشیم. در یکی از نوع رله دیستانس، طرح به این صورت است که اگر اتصالی در شبکه پشت سر باقی مانده و تا خاتمة زمانزون چهارم ادامه یابد، رله فرمان قطع می‌دهد.

 

420ـ برای اینکه رله دیستانس در اتصالی‌ها آمادگی بیشتری داشته باشد.

 

421ـ کدام رله دیستانس 21 رله دیفرانسیل ترانسفورماتور T87 می‌باشد.

 

422ـ جهت همزمان باز کردن کلیدهای دو طرف نقطه اتصال از وسائل مختلفی استفاده می‌شود که یکی استفاده از کریر بوده که با فرستادن پالسی به پست‌های مقابل این عمل انجام می‌گیرد.

 

423ـ حاصل ضرب عدد انتخاب شده روی رله در عکس نسبت تبدیل C.T یا P.T را مقدار اولیه گویند.

 

424ـ در حالت نوسانات قدرت رله دیستانس نبایستی عمل بکند لذا دراین حالت رله دیستانس قفل شده و به خاطر تغییرات بوجود آمده در نسبت (تغییر امپدانس در زمان) رله عمل نمی‌کند.

 

 

425ـ نبایستی حداکثر 2/0 اهم باشد.

 

426ـ بوخهلتس رله تعیین کننده سطح روغن و حفاظت‌های مربوط به سیستم خنک کنندگی.

 

427ـ رله‌های دیفرانسیل و بوخهلتس حفاظت‌های اصلی ترانسفورماتور می‌باشند و رله‌های ارت فالت، جریان زیاد و R.E.F به عنوان پشتیبان عمل می‌نمایند.

 

428ـ جریان‌های اتصال کوتاه و اضافه ولتاژ در اثر امواج سیار و اتصالی در شبکه به خصوص در شینه‌های پیش روی ترانسفورماتور.

 

429ـ رله دیفرانسیل یا حفاظت اصلی ترانسفورماتور، مقایسه جریان‌های طرفین آن به عهده داشته و عملکرد آن ناشی از عوامل زیر می‌باشد:

 

الف) اتصالی در داخل ترانسفورماتور (نظیر اتصال فاز به بدنه، فاز به فاز، اتصال حلقه و یا اتصال بین سیم پیچ‌های اولیه و ثانویه).

 

ب) اتصالی‌های خارج از ترانسفورماتور بر اثر عوامل خارجی در محدوده حفاظت رله یعنی بین C.Tهای طرفین.

 

ج) حالت‌های کاذب ناشی از اشکال در C.T یا مدارات مربوطه.

 

430ـ 1ـ رله دیفرانسیل دارای ویژگی قطع سریع، دقت بالا و قدرت تشخیص و تفکیک عیوب واقع شده در محدودة بین C.Tهای دو طرف ترانسفورماتور قدرت می‌باشد.

 

2ـ رله‌های دیفرانسیل در جریانهای هجومی ترانسفورماتور، عمل نمی‌نماید.

 

3ـ برای تشخیص فالت‌های واقع شده در محدوده C.Tهای دو طرف ترانسفورماتور قدرت، بهترین حفاظت، رله دیفرانسیل می‌باشد.

 

 

 

431ـ حد فاصل C.Tهای دو طرف ترانسفورماتور قدرت.

 

432ـ رله دیفرانسیل که مهمترین حفاظت ترانسفورماتور قدرت می‌باشد زمانی عمل می‌کند که اتصالی به صورت ارت فالت یا حلقه یا دو فاز و یا به هر نحو دیگر در داخل ترانسفورماتور و یا خارج آن در محدوده C.Tهای طرف فشار قوی و فشار ضعیف صورت گیرد و اگر درست محاسبه و تنظیم شده باشد نبایستی عملکرد کاذب داشته باشد و نحوه عملکرد آن به صورت تفاضلی است، بدین معنی که پس از برابرسازی و هم فاز سازی جریان دو طرف فشار ضعیف و فشار قوی آنها که اختلاف ناچیزی دارد، از قسمت عمل کننده رله عبور می‌کند که برای موقع فالت خارج از محدوده دیفرانسیل، رله فوق به عمل درنمی‌آید.

 

433ـ رله بوخهلتس که از نظر حفاظت و بهره‌برداری حائز اهمیت است.

 

434ـ در صورتی که در حفاظت ترانسفورماتور، رله دیفرانسیل به کار رود برای تبدیل اتصال ستاره به مثلث ترانسفورماتور و جبران نسبت اولیه به ثانویه (اختلاف زاویه‌ای که ایجاد می‌شود) بایستی از ترانسفورماتور تطبیق مخصوص استفاده شود.

 

435ـ برای حذف هارمونیک‌های سوم و پنجم است.

 

436ـ C.Tهای اینترپوز برای دو منظور به کار می‌رود:

 

1ـ برابرسازی جریان دو طرف فشار قوی و فشار ضعیف؛

 

2ـ هم فاز نمودن جریان‌های دو طرف، زیرا مثلاً در اتصال YNd11 اختلاف فاز ولتاژی دو طرف برابر 330 درجه می‌باشد که بایستی این اختلاف فاز توسط C.Tهای فوق اصلاح گردد.

 

437ـ

 

 

 

 

 

 

 

438ـ به هنگام جریان دادن ترانسفورماتور، در بطن جریان هجومی که از ترانسفورماتور کشیده می‌شود، هارمونیک‌های زوج بوجود می‌آید و انرژی این هارمونیک‌ها به اندازه‌ای است که به راحتی رله دیرانسیل را تحریک و باعث عملکرد رله می‌گردند، در حالی که در این حالت باید ترانسفورماتور بتواند وارد مدار شده و از آن بار گرفته شود و لذا نیاز به تمهیدی است که رلة دیفرانسیل، هارمونیک‌های زوج را درنظر نگیرد. به همین منظور در هر رلة دیفرانسیل واحدی به نام هارمونیک‌گیر تعبیه می‌شود تا به هنگام وصل ترانسفورماتور، در اثر هارمونیک‌های زوج تحریک شده و با باز کردن کنتاکتی که بر سر راه فرمان رله دیفرانسیل دارد، مانع از ارسال فرمان قطع آن شود. البته این ممانعت از ارسال فرمان قطع، موقتی بوده و لحظاتی بعد که از قدرت هارمونیک‌ها کاسته شد و واحد هارمونیک گیر از تحریک خارج گشت، کنتاکت فرعی واقع بر مسیر تریپ بسته می‌شود و شرایط برای فرمان رلة دیفرانسیل نرمال می‌گردد.

 

439ـ برای پایدار نمودن رله و جلوگیری از عملکرد اشتباه آن درخارج از وزن حفاظتی مربوطه.

 

440ـ رله بوخهلتس.

 

441ـ بروز یکی از خطاهای زیر در ترانسفورماتور که توسط رله بوخهلتس حفاظت می‌شود سبب تشکیل گاز و عبور آن از لوله رابط بین ترانسفورماتور و منبع ذخیره روغن شده و به داخل رله بوخهلتس که در این مسیر قرار دارد نفوذ کرده و باعث پایین آمدن سطح روغن در داخل رله می‌گردد که این عمل موجب پایین آمدن شناورهای رله شده و سبب بستن یا باز کردن کنتاکت‌های فرمان می‌شود و نتیجتاً باعث ایزوله شدن ترانسفورماتور از شبکه می‌گردد.

 

خطاها عبارتند از:

 

1ـ جرقه بین سیم‌های حامل جریان

 

2ـ جرقه بین قسمت‌های حامل جریان و هسته آهنی با محفظه روغن

 

3ـ سوختن هسته

 

4ـ قطع شدن یک فاز که منجر به ایجاد جرقه می‌گردد.

 

442ـ در دو مرحله، مرحلة اول آلارم و مرحلة دوم تریپ

 

443ـ رله بوخهلتس زمانی عمل می‌کند که اتصالی در داخل تانک ترانسفورماتور و میان روغن ایجاد شده باشد و جرقه حاصله موجب تجزیه روغن و متصاعد شدن گاز و در صورت اتصال شدید افزایش دمای روغن می‌شود و حجم روغن سریعاً افزایش یافته و به سمت کنسرواتور بالا می‌رود. در این مسیر دو حباب شیشه‌ای محتوی جیوه وجود دارد و در صورتی که گاز متصاعد شده که تدریجاً در محفظه بالایی بوخهلتس جمع می‌شود آنقدر باشد که به سطح روغن محفظه فشار آورده و آن را پایین آورده و حباب شیشه‌ای جابجا شود رله آلارم می‌دهد (مرحله اول) و اگر مشکل به همین جا ختم نشود، ممکن است حباب شیشه‌ای (محتوی جیوه) مرحلة دوم نیز پایین آمده و تریپ صادر گردد. عمل حباب شیشه‌ای (مرحلة دوم) در اثر حرکت شدید روغن نیز صورت می‌گیرد. بعد از عملکرد رله بوخهلتس بایستی گازهایی که جمع شده مورد آزمایش قرار گرفته و در خصوص برقدار کردن مجدد ترانسفورماتور تصمیم‌گیری به عمل آید.

 

444ـ رله دیفرانسیل یک رله تفاضل سنج است و تفاضل جریان‌های طرف فشار قوی و ضعیف از کویل عمل کننده عبور می‌کند. رله دیفرانسیل باید برای جریان‌های ضربه‌ای اتصال کوتاه خارج از زون حفاظتی پایدار بماند و عملکرد کاذب نداشته باشد و نیز در لحظه وصل ترانسفورماتور جریان هجومی که فقط در یک طرف ترانسفورماتور جاری می‌شود، نبایستی باعث عملکرد رله شود. وجود این ثبات و جلوگیری از عملکرد کاذب رله که به ساختمان و طرح داخلی رله مربوط است، به پایداری رله دیفرانسیل موسوم می‌باشد.

 

445ـ احتمال عملکرد کاذب رله دیفرانسیل وجود دارد و دلیل آن بالا بودن جریان هجومی اولیه (Inrush Current) است که چند برابر جریان نامی ترانسفورماتور می‌باشد.

 

446ـ در ترانسفورماتورهای قدیمی که فاقد رله دیفرانسیل می‌باشند جهت کنترل جریان بدنه به زمین، چرخ‌های ترانسفورماتور قدرت از زمین عایق شده و بدنه فقط از یک نقطه توسط یک رشته سیم زمین می‌گردد و بر سر راه آن، یک ترانسفورماتور جریان قرار داده و خروجی ترانسفورماتور جریان به یک رلة آمپریک متصل می‌شود: در این صورت هرگاه که بدنة ترانسفورماتور برقدار شود، این رله تحریک شده و هر دو طرف ترانسفورماتور قدرت را باز می‌کند. در جایی که از رله دیفرانسیل استفاده شود نیازی به ایزوله کردن ترانسفورماتور از زمین و استفاده از رله بدنه نخواهد بود.

 

447ـ رله اتصال زمین در هر یک از فیدرهای خروجی، فیدر ترانس و نوترال پست وجود دارد و در صورت بروز اتصال زمین، این رله‌ها تحریک می‌شوند و تنظیمات آنها طوری است که رله اتصال زمین فیدر خروجی، سریع‌تر قطع می‌کند و رله‌های اتصال زمین فیدر ترانس و نوترال، به ترتیب در نوبت قطع می‌ایستند. اما یک سری اتصال زمین‌های کم آمپر نظیر نشتی‌ها که هیچ یک از این رله‌ها را تحریک نمی‌کند، در برگشت به شبکه از طریق نوترال، باعث گرم شدن بوبین نوتر می‌گردد. وظیفه رلة حفاظت نوترال، آن است که این نشتی‌ها را تشخیص داده و در مدت طولانی‌تری ترانسفورماتور قدرت را قطع نماید تا از سوختن ترانسفورماتور زمین جلوگیری شود.

 

 

 

 

 

448ـ رله اتصال بدنه زمانی عمل می‌کند که اتصالی در داخل و یا روی تانک و بوشینگ‌های ترانسفورماتور قدرت روی داده باشد. پس از عملکرد رله مزبور باید اطراف ترانسفورماتور و نیز سطح بالای ترانسفورماتور و بوشینگ‌ها دقیقاً بررسی گردد و در صورتی که محل اتصالی مشخص شود، پس از رفع عیب می‌توان ترانسفورماتور را در مدار قرار داد.

 

449ـ رله R.E.F (رله اتصال زمین محدود شده) هم در طرف سیم پیچ فشار قوی و هم در طرف سیم پیچ فشار ضعیف ترانسفورماتور قدرت قرار می‌گیرد و هدف از نصب این رله حفاظت بخشی از سیم پیچ‌های ترانسفورماتور و نیز کابل یا باسباری است که در محدوده C.Tهای مربوط به این رله قرار دارند می‌باشد و نوع عملکرد رله مثل رله دیفرانسیل بوده و بر مبنای تفاضل جریان‌های طرفین عمل می‌کند و برای اتصالی‌های خازن از زون رله عکس‌العمل نشان نمی‌دهد.

 

450ـ از برقگیر استفاده می‌شود.

 

451ـ از رله اورکارنت یا اضافه جریان استفاده می‌گردد.

 

452ـ شاخک‌های روی بوشینگ‌های ترانسفورماتور تا اندازه‌ای کار برقگیر را انجام می‌دهند و حفاظت بوشینگ‌ها و سیم پیچ‌های ترانسفورماتور را بر عهده دارند. در مواقعی که امواج اضافه ولتاژ به ترانسفورماتور می‌رسند، بین شاخک‌ها جرقه زده و موج سیار شکسته می‌شود. اشکال عمدة این میله‌ها در مقایسه با برقگیرها، سرعت عمل کم آنها است.

 

453ـ رله O/C و E/F در طرف فشار قوی اولاً در مقابل اضافه جریان و اورلود شدن ترانسفورماتور نقش حفاظتی دارند و ثانیاً برای اتصالی‌های فازی خارج از ترانسفورماتور که به صورت جریان زیاد و نیز برای اتصالی‌های داخل ترانسفورماتور به عنوان Back.Up عمل می‌کنند.

 

454ـ از آن جایی که جریان اتصالی با زمین از نوترال به شبکه باز می‌گردد و بوبین نوتر در مسیر این جریان قرار دارد، در صورت تداوم اتصالی، این بوبین در معرض خطر قرار می‌گیرد و چون بوبین نوتر به لحاظ حرارتی فقط تا مدت معینی می‌تواند جریان اتصالی را تحمل نماید، لذا تنظیمات رله نوترال و حتی رله حساس نوترال (Sensetive Earth Fault) به گونه‌ای است که پیش از آسیب رسیدن به بوبین نوتر، ترانسفورماتور قدرت و ملحقات آن را از مدار خارج نماید.

 

455ـ عدم عملکرد صحیح تپ چنجر باعث ایجاد قوس و در نتیجه تجزیه روغن تپ چنجر شده و موجب می‌شود که حفاظت بوخهلتس تانک تپ چنجر عمل کرده و ترانسفورماتور را از مدار خارج نماید.

 

456ـ جریان کار این رله معمولاً معادل 4/1 برابر جریان نامی ترانسفورماتور تنظیم می‌شود.

 

457ـ 1ـ رله جریان زمان معکوس

 

2ـ رله جریانی با قطع لحظه‌ای

 

3ـ رله جریانی زمان معین

 

4ـ رله‌های زمان معکوس با قطع لحظه‌ای

 

458ـ رله دیفرانسیل، رله بوخهلتس ترانسورماتور قدرت، رله بوخهلتس ترانسفورماتور داخلی، رله بوخهلتس بوبین نوتر، رله ترموستات ترانسفورماتور قدرت، رله بوخهلتس رگولاتور، رله R.E.F و E/F.

 

459ـ بر اثر عبور جریان زیاد و نیز رم شدن بیش از حد روغن و سیم پیچ، این رله‌ها عمل نموده و در مرحله اول باعث به کار افتادن پمپ و فن‌ها می‌شود و در صورتی که درجه حرارت باز هم افزایش یابد، موجب آلارم و قطع ترانسفورماتور می‌گردند.

 

460ـ سوپاپ اطمینان یا دریچه انفجار نقش مهمی در حفاظت ترانسفورماتور بازی می‌کند به طوری که اگر اتصال کوتاهی در داخل ترانسفورماتور پیش بیاید جرقه ایجاد می‌شود و به طور ناگهانی مقدار زیادی روغن تجزیه شده و گاز ناشی از آن صدمات قابل توجهی را وارد خواهد کرد. در این موقع دریچه باز شده و ضمن خروج روغن، فرمان قطع به بریکر ترانسفورماتور داده و از آسیب‌های بیشتر جلوگیری خواهد نمود.

 

461ـ در موقعی که اتصالی در داخل ترانسفورماتور پدید آید بر اثر انبساط شدید گازهای تولید شده، قسمت‌های آسیب‌پذیر از جمله بوشینگ‌ها ترکیده و روغن مشتعل شده به بالای ترانسفورماتور پاشیده می‌شود. آتش به وجود آمده باعث به کار افتادن دتکتورهایی می‌گردد که در بالای ترانسفورماتورها تعبیه شده‌اند که در نتیجه آن، فرمانی الکتریکی باعث پایین آوردن وزنه‌ای می‌شود که در جعبه آتش خاموش کن قرار دارد و پایین آمدن وزنه سبب باز کردن دریچه روغن ترانسفورماتور شده و گاز نیتروژن که در کپسول قرار دارد با فشار از قسمت پایین ترانسفورماتور وارد ترانسفورماتور شده و پس از طی مسافت داخل ترانسفورماتور از قسمت ترکیده شده روی آتش بالای ترانسفورماتور ریخته و موجب خاموش شدن آتش می‌شود. ضمناً شیر یک طرفه که در مسیر رله بوخهلتس و کنسرواتور قرار دارد و در اثر جاری شدن سریع روغن بسته شده و مانع ریختن روغن کنسرواتور به بیرون می‌شود.

 

462ـ این رله در صورت بروز اتصالی‌های شدید به صورت آنی عمل می‌نماید.

 

463ـ در صورت بروز اتصالی‌های شدید فاز با زمین، به صورت آنی عمل می‌نماید.

 

464ـ در صورت بروز اتصالی‌های فازها در شبکه با تأخیر زمانی لازم و هماهنگ شده با سایر رله‌های حفاظتی، عمل می‌نماید.

 

465ـ این رله نسبت به جریان‌های اتصال زمین کم، نظیر جریان‌های نشتی حساس می‌باشد، ولی عملکرد آن با تأخیر نسبتاً طولانی صورت می‌گیرد.

 

466ـ این رله با تغییر ضریب قدرت عمل می‌نماید.

 

467ـ در صورت افزایش ولتاژ نسبت به حد تنظیم شده عمل می‌نماید.

 

468ـ این رله در مسیر فرمان رله اصلی قرار گرفته و از طریق آن کویل قطع دیژنکتور تحریک می‌گردد.

 

469ـ سیستم (Automatic Voltage Regulator) A.V.R که شامل چند رله می‌باشد.

 

470ـ رله کنترل سطح روغن (Oil Level Relay)، سطح روغن در تانک رزروار را زیر نظر دارد و با رسیدن روغن به زیر حد تنظیمی، عمل می‌نماید.

 

471ـ تفاوت اساسی این رله‌ها در این است که رله جریانی جهتی، به جریانی که در جهت تنظیمی آن است، اجازه عبور می‌دهد. به عبارت دیگر این رله نه فقط نسبت به مقدار جریان حساس است بلکه نسبت به جهت آن نیز حساسیت دارد.

 

472ـ نوع مغناطیسی این رله از یک سیم پیچ و یک صفحه مدور و اجزاء دیگری ساخته شده است. زمانی که اتصال کوتاه بروز می‌کند، جریان زیادی ایجاد می‌شود و متناوباً شاری از صفحة متحرک آن می‌گذرد و باعث دوران آن و قطع مدار می‌شود. در این رله با افزایش جریان، زمان قطع کاهش پیدا می‌کند.

 

473ـ رله‌های جریانی زمان معکوس که به عامل لحظه‌ای نیز مجهز هستند به رله‌های I.D.M.T موسوم می‌باشند و برای حفاظت خطوط انتقال بلند و خطوط تغذیه کننده ترانسفورماتورها، و در مواقعی که جریان اتصال کوتاه زیاد است، استفاده می‌شود.

 

474ـ رله اورکارنت به کار رفته در شبکه معمولاً از نوع Inverse (معکوس) است و معمولاً اجازه عبور جریان تا 3/1 برابر جریان نامی شبکه را می‌دهد.

 

475ـ رله راه‌انداز امپدانسی؛ زیرا که این نوع رله‌ها از هر دو پارامتر جریان و ولتاژ برای سنجش استفاده می‌کنند و امپدانس به دست آمده، مشخصة مطمئن‌تری برای تصمیم‌گیری رله محسوب می‌شود.

 

476ـ بله.

 

477ـ خیر، زیرا فقط در محدودة خود عمل می‌کند.

 

478ـ اشکال این رله این است که چون زمان تنظیمی آن مقدار ثابت و معینی است این رله برای فالت‌های شدید و برای فالت‌های خفیف به یک صورت عمل می‌کند، در حالی که از رله O/C انتظار می‌رود که در هنگام فالت شدید سریع‌تر عمل نماید و نیز در عیوب گذرا و آنی، فرصت دهد که با از بین رفتن عیب، بریکر بی‌مورد قطع نگردد اشکال عمده دیگر این رله در سوئیچینگ و کلیدزنی فیدرها است. چون در این مواقع که آمپر اولیه ناشی از (Inrush Current) دفعتاً زیاد بوده و کند پایین می‌آید مکانیسم رله فرصت ریست شدن را پیدا نکرده و موجب عملکرد رله و قطع فیدر می‌گردد.

 

479ـ 1ـ رله اورکارنت برای فازها

 

2ـ رله ارت فالت

 

480ـ تنظیم زمان‌های فیدرهای خروجی و باس کوپلر و فیدر ترانس 20 کیلو ولت و فیدر 63 کیلو ولت به صورت پشت سر هم و با فاصله زمانی صورت می‌گیرد. بدین معنی که در پایین‌ترین سطح، زمان فیدرهای خروجی و سپس زمان رله باس کوپلر و پس از آن زمان رله فیدر ترانس 20 کیلو ولت و سپس رله بطرف 63 کیلو ولت تنظیم می‌گردد. به این ترتیب، برای فالت‌ها و جریان‌هایی که رله‌ها را تحریک می‌کند ابتدا رله فیدر اتصالی شده باید عکس‌العمل نشان داده و عیب را جدا نماید. اگر فیدر عمل ننمود رله باس کوپلر باید عمل کرده و فالت را از روی ترانسفورماتوری که فالت روی فیدرهای مربوط به آن قرار ندارد پاک نماید و چنانچه باس کوپلر باز نشد رله فیدر ترانس 20 کیلو ولت ترانسفورماتور (که فالت روی فیدر مربوطه آن قرار دارد) باید عمل نموده و کلید مزبور را باز نماید. اگر رله فوق نیز عمل نکند باید رله طرف 63 کیلو ولت بریکر مربوطه را باز کند.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

فصل ششم

 

 

481ـ مزیت رله‌های زمان معکوس (Inverse Time)در حفاظت فيدرها چيست؟

 

482ـ محل نصب رله جريان زياد تأخيري در كجاي خط مي‌تواند باشد؟

 

483ـ عامل ضربه كه موجب قطع بي‌دليل كليدها مي‌شود چيست؟

 

484ـ چند مورد از حفاظت‌هاي الكتريكي ترانسفورماتور را نام ببريد.

 

485ـ يك فيدر با رلة بار زياد (Over Load) محافظت شده است و اتصال كوتاه شديدي رخ مي‌دهد و جريان شديدي از فيدر مي‌گذرد، آيا اين رله قادر به قطع فيدر خواهد بود؟ چرا؟

 

486ـ در يك رله اور لود، زمان تأخير در قطع به چه چيزي بستگي دارد؟

 

487ـ آيا يك رله اوركارنت مي‌تواند به جاي يك رله اورلود نيز عمل كند؟ چرا؟

 

488ـ سيستم زمين را تعريف و روش‌هاي ايجاد آن را نام ببريد.

 

489ـ چرا براي تغذيه رله‌ها و حفاظت، از ولتاژ DC استفاده مي‌كنند؟

 

490ـ حفاظت براي باتري هاي 110 ولت DC را نام ببريد.

 

491ـ آلارم هاي 63 و 20 كيلو ولت Inter Trip چه مفهومي دارد؟

 

492ـ براي حفاظت تغذيه 220 ولت AC چه حفاظت‌هايي وجود دارد؟

 

493ـ علت قطع شدن AC و آمدن آلارم مربوطه در پست‌ها چه مي‌تواند باشد؟

 

494ـ چرا عيب فيوز (Fuse Failure) بعد از ظاهر شدن پاك نمي‌شود؟

 

495ـ روشن شدن انديكاتور Discrepancy (تفاوت ـ عدم هماهنگ بودن) مربوط به ديژنكتورها و سكسيونرهاي روي تابلو فرمان چه معني مي‌دهد؟

 

496ـ برقگير چيست؟

 

497ـ برقگير در پست‌هاي فشار قوي كجا نصب مي‌گردد؟

 

498ـ حفاظت پست در مقابل برخورد مستقيم صاعقه چگونه انجام مي‌شود؟

 

499ـ آيا برقگيرهاي غير خطي در حالت طبيعي جريان ضعيف حدود ميلي آمپر را به زمين انتقال مي‌دهند؟

 

500ـ حداقل ولتاژ برقگير در شبكه زمين شده، چه مقدار است؟

 

501ـ انواع برقگير را نام ببريد؟

 

502ـ دستگاه تطبيق امپدانس شامل چه تجهيزاتي مي‌باشد؟

 

503ـ P.L.C را به طور خلاصه شرح دهيد.

 

504ـ اجزاء اصلي سيستم P.L.C را نام ببريد.

 

505ـ روش‌هاي مختلف اتصال سيستم P.L.C به خطوط را نام ببريد.

 

506ـ موارد كاربرد P.L.C را به طور خلاصه شرح دهيد.

 

507ـ سيستم اسكادا (Scada) چيست؟

 

508ـ مزاياي سيستم اسكادا را نام ببريد.

 

509ـ منظور از نقاط آنالوگ (Analoge) چيست؟

 

510ـ منظور از نقاط Status چيست؟

 

511ـ يك سيستم اسكادا بطور كلي از چند بخش تشكيل شده است؟

 

512ـ R.T.U چيست؟

 

513ـ معمولاٌ در يك سيستم اسكادا، كنترل چه نقاطي از يك پست فوق توزيع مورد نياز است و در سيستم اطلاعات آن نمايش داده مي‌شود؟

 

514ـ در يك سيستم اسكادا چه وضعيت‌هايي معمولاٌ نمايش داده مي‌شود؟

 

515ـ در يك سيستم اسكادا معمولاٌ چه مقاديري نمايش داده مي‌شود؟

 

516ـ مودم (Modem) چيست؟

 

517ـ مفهوم Redundancy در سيستم‌هاي اسكادا به چه معني است؟

 

518ـ سلسله مراتب مراكز ديسپاچينگ در سطح شبكه برق ايران چگونه است؟

 

519ـ در سطح شركت برق منطقه اي تهران چند مركز ديسپاچينگ فوق توزيع دارد؟

 

520ـ شبكه كامپيوتري هر يك از مراكز ديسپاچينگ فوق توزيع شامل چه تجهيزاتي است؟

 

521ـ نرم‌افزارهاي مراكز ديسپاچينگ فوق توزيع از چه نوعي هستند؟

 

522ـ در سيستم‌هاي اسكادا تفاوت Event با Alarm چيست؟

 

523ـ نحوة ارتباط مركز اصلي ديسپاچينگ فوق توزيع با مراكز فرعي ديسپاچينگ فوق توزيع چگونه است؟

 

524ـ عملكرد پايانه دوردست در سيستم اسكادا (Scada) را تعريف كنيد.

 

525ـ ارتباط پايانه با مركز كنترل و يا سيستم چگونه است؟

 

526ـ از تابلو مارشالينگ راك (Marshaling Rack) به چه منظوري استفاده مي‌گردد؟

 

527ـ سخت‌افزار پايانه داراي چند قسمت اصلي است؟

 

528ـ محيط انتقال جهت تبادل اطلاعات بين پايانه و مركز چند نوع مي‌باشد نام ببريد.

 

529ـ انواع داده‌هاي قابل پردازش در پايانه دوردست را بيان كنيد.

 

530ـ فيبر نوري چيست و از چه قسمت‌هايي تشكيل شده است؟

 

531ـ هدف از به كارگيري شبكه فيبر نوري در برق تهران چيست؟

 

532ـ روش انجام تست نقطه به نقطه را شرح دهيد.

 

533ـ سيستم راديوترانك چيست؟

 

534ـ مزاياي سيستم راديوترانك چيست؟

 

535ـ عدم تداخل و امنيت ارتباطي در سيستم راديوترانك چگونه ايجاد مي‌شود؟

 

پاسخها را در پست بعد خواهيم ديد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

481ـ در رله‌های زمان معکوس عملکرد رله طوریست که برای جریان‌های کم، زمان بیشتر و برای فالت‌های شدید، زمان خیلی کم برای عمل قطع صرف می‌کند. مضافاً این که در کلیدزنی فیدرها، رله پایدار مانده و با از بین رفتن جریان هجومی (Inrush Current)، رله خود بخود ریست می‌گردد.

 

482ـ در ابتدای خط نصب می‌گردد.

 

483ـ اثر هارمونیک‌های فرد که باعث تحریک غیرلازم رله می‌شود.

 

484ـ رله دیفرانسیل، رله ترمیک (برای بدنه، روغن و سیم پیچ) و رله جریان زیاد زمانی.

 

485ـ بله، اما با تأخیری که بستگی به شدت اتصالی ندارد.

 

486ـ به زمان تنظیمی روی رله بستگی دارد.

 

487ـ بله، زیرا رلة اورکارنت یک رله اور لود نیز می‌شود.

 

488ـ سیستم زمین عبارت است از مجموعه تجهیزاتی که درون زمین نصب می‌شوند تا یک شبکه زمین مناسب و با مقاومت کم و در حد صفر برای شبکه ایجاد کنند. روش‌های ایجاد سیستم زمین عبارتند از:

 

1ـ نصب الکترود میله‌ای در زمین

 

2ـ نصب صفحه زمین (در چاه)

 

3ـ شبکه توری (mesh) زمین

 

489ـ برای این که اگر تغذیه AC در اثر بی‌برق شبکه و یا عامل دیگر قطع شود عمل قطع و وصل دیژنکتورها و عملکرد رله‌های حفاظتی با نبودن AC به مخاطره نیفتد.

 

490ـ 1ـ حفاظت ارت فالت 2ـ حفاظت آندر ولتاژ 3ـ حفاظت اضافه ولتاژ

 

491ـ آلارم 63 kv Inter Trip به معنی آن است که رله‌ها و حفاظت مربوط به طرف 63 کیلو ولت عمل نموده و در نتیجه دیژنکتور 20 کیلو ولت باز شده است و آلارم 20 kv Inter Trip به مفهوم آن است که حفاظت‌های مربوط به طرف 20 کیلو ولت ترانسفورماتور قدرت عمل کرده و باعث Trip طرف 63 ترانسفورماتور و باز شدن کلیدهای 20 و 63 کیلو ولت گشته است.

 

492ـ 1ـ حفاظت آندر ولتاژ و اور ولتاژ که معمولاً به صورت 220 V AC Failure می‌باشد.

 

2ـ حفاظت به وسیله فیوز اتوماتیک در مقابل اتصالی‌های فازی

 

3ـ حفاظت با رله با تغذیه D.C جهت اعلام قطع A.C

 

493ـ ممکن است کلیدهای AC قطع شده باشد.

 

494ـ علتش سوختن فیوزهای مربوط به ترانسفورماتور ولتاژ می‌باشد که برای پاک شدن آلارم باید فیوزها را تعویض، و در صورتیکه در مدار مربوطه، اتصالی رخ داده است، عیب را برطرف نمود.

 

495ـ روشن بودن این اندیکاتور روی تابلو فرمان نشان می‌دهد که وضعیت قرار گرفتن کلید کنترل نسبت به وضعیت دیژنکتور (یا سکسیونر) حالت درستی ندارد یعنی اگر کلید کنترل در حالت وصل باشد و دیژنکتور عملاً قطع باشد لامپ روشن می‌شود و نشان می‌دهد که حالت وصل (کلید کنترل) و قطع دیژنکتور نسبت به هم حالت متضاد دارند.

 

496ـ برقگیر یک دستگاه حفاظتی در مقابل ولتاژ زیاد می‌باشد و در سیستم انتقال نیرو برای حفاظت تجهیزات پس عموماً و برای حفاظت ترانسفورماتور قدرت خصوصاً در مقابل اضافه ولتاژهیا ناشی از تخلیه الکتریکی ابرهای باردار روی سیم‌های انتقال و پست فشار قوی و نیز اضافه ولتاژهای قطع و وصل دیژنکتورهای شبکه انتقال بکار می‌رود. برقگیرها معمولاً در ابتدای ورودی خطوط انتقال به پست و ورودی ترانسفورماتور قدرت قرار داده می‌شوند.

 

497ـ برقگیر در پست‌های فشار قوی معمولاً در ابتدای خطوط و همچنین در طرفین ترانسفورماتورهای اصلی و یا راکتورها قرار می‌گیرند.

 

498ـ الف) با نصب سیم گارد ب) میلة برقگیر ج) نصب برقگیر

 

499ـ بله و این به خاطر نبودن فاصله هوایی در این گونه برقگیرها است.

 

500ـ حداقل ولتاژ نامی برقگیر در شبکه زمین شده تقریباً برابر 80٪ ولتاژ خط انتخاب می‌شود.

 

501ـ برقگیر آرماتور، برقگیر لوله‌ای، برقگیر با فنتیل، برقگیر سیلیکون کارباید و برقگیر متال اکساید.

 

502ـ دستگاه تطبیق امپدانس شامل سیم پیچ، برقگیر و ترانسفورماتور تطبیق امپدانس می‌باشد.

 

503ـ P.L.C مخفف Power Line Carrier به معنای خط فشار قوی حامل امواج مخابراتی است و توسط آن می‌توان سیگنال‌های مخابراتی را به منظور کنترل و نظارت از راه دور و یا حفاظت شبکه به نقاط دیگر شبکه ارسال نمود و متقابلاً سیگنال‌های مشابه را دریافت کرد. علاوه بر سیستم P.L.C می‌توان به سیستم‌های مخابراتی دیگر چون ماکروویو، بی‌سیم و ... اشاره نمود.

 

504ـ یک سیستم P.L.C شامل ترمینال P.L.C (شامل تقویت کننده‌ها، *****ها و دستگاه‌های گیرنده ـ فرستنده) و سیستم کوپلاژ (شامل خازن کوپلاژ، موج‌گیر یا لاین تراپ و دستگاه تطبیق امپدانس) می‌باشد.

 

505ـ 1ـ روش فاز به زمین: این روش از سایر روش‌ها ارزانتر ولی دارای نویز زیادی است.

 

2ـ روش فاز به فاز: هزینة این روش دو برابر حالت قبلی ولی دارای نویز کمتر و ضریب اطمینان بالاتری است.

 

3ـ روش کوپلاژ به دو فاز از دو خط هم مسیر.

 

4ـ روش‌های دیگر مانند اتصال به سه فاز.

 

506ـ 1ـ ارتباطات تلفنی بین پست، نیروگاه و دیسپاچینگ؛

 

2ـ انتقال اطلاعات (Data) که به دو صورت می‌باشد:

 

الف) به صورت آنالوگ یا پیوسته مانند مقدار تولید نیروگاه‌ها به مگاوات و ولتاژ خروجی به کیلوولت.

 

ب) به صورت حالت‌های سوئیچینگ یا ناپیوسته یا دیجیتال مانند باز و بسته شدن بریکرها.

 

3ـ حفاظت خطوط و دستگاه‌ها (Tele Protection)

 

507ـ عبارت S.C.A.D.A از کلمات Supervisory Control And Data Acquisition System گرفته شده است و به معنی سیستم کنترل نظارتی و اخذ اطلاعات می‌باشد. در این سیستم اطلاعات مورد نیاز برای کنترل و نظارت بر سیستم (مانند یک شبکه قدرت) از راه دور اخذ شده و درمرکز کنترل در دسترس دیسپاچر قرار می‌گیرد.

 

508ـ 1ـ افزایش دقت در انجام مانورها و تصمیم‌گیری به هنگام وقوع حوادث و اجرای عملیات؛

 

2ـ افزایش سرعت انجام مانورها و عملیات شبکه و کاهش زمان خاموشی؛

 

3ـ نیاز کمتر به نیروی انسانی و کاهش خطای نیروی انسانی؛

 

4ـ دسترسی به اطلاعات پست‌ها و شبکه بطور همزمان و دقیق و امکان ارائه آمار و گزارش‌های مورد نیاز؛

 

5ـ کاهش هزینه‌های بهره‌برداری.

 

509ـ در سیستم‌های اسکادا به هر یک از مقادیری که اندازه‌گیری می‌شوند مانند مگاوات، مگاوار، کیلو ولت، شدت جریان یا آمپر یک خط و ... یک نقطه آنالوگ گفته می‌شود مانند شدت جریان یک فیدر KV20، این مقادیر در یک محدوده خاص، هر مقداری می‌توانند داشته باشند و به صورت پیوسته هستند.

 

510ـ به هر یک از وضعیت‌های موجود در پست، یک نقطه Status گویند مانند وضعیت یک سکسیونر که می‌تواند باز یا بسته باشد یا وضعیت یک رله که می‌تواند در حالت Normal یا Alarm باشد.

 

511ـ سیستم‌های اسکادا معمولاً دارای 3 بخش کلی هستند:

 

1ـ تجهیزات اندازه‌گیری از راه دور در داخل پست که به تله متری معروف هستند شامل R.T.U و مارشالینگ راک و نیز ترانس دیوسرها و رله‌ها.

 

2ـ تجهیزات و محیط مخابراتی برای انتقال اطلاعات و داده‌ها بین پست و مرکز دیسپاچینگ.

 

3ـ تجهیزات مرکز دیسپاچینگ شامل سخت‌افزارها و نرم‌افزارها.

 

512ـ R.T.U مخفف کلمات Remote Terminal Unit است و به پایانه‌های دور دست یا تابلوهایی گفته می‌شود که اطلاعات پست را از طریق کانال‌های مخابراتی به مرکز دیسپاچینگ انتقال داده و فرامین کنترلی را از مرکز دیسپاچینگ دریافت کرده و به تجهیزات پست از قبیل بریکرها و Tap Changer اعمال می‌کند.

 

513ـ نقاط کنترلی مورد نیاز عبارتند از: کلیدهای فشار قوی و متوسط (KV63 و KV20)، کلیدهای دو طرف ترانسفورماتور، فیدرهای KV20 خروجی پست، کلید کوپلاژ، فیدر خازن، Tap Changer، وضعیت‌های ترانسفورماتور شامل Raise/Lower، Auto/Manual، Master/Slave، Parallel/Independent و در بعضی از سیستم‌ها رله Lock out و ریست کردن این رله.

 

514ـ وضعیت‌های مورد نیاز عبارتند از: وضعیت کلیة بریکرها، سکسیونرها، فیدرهای خازن، تپ چنجر ترانسفورماتور، In/out کلیدهای کشویی، وضعیت کلید Local/remote و نیز وضعیت آلارم‌ها و رله‌ها.

 

515ـ مقادیر مورد نیاز عبارتند از: مگاوات، مگاوار خطوط KV63، ولتاژ خطوط KV63، مگاوات و مگاوار ترانسفورماتورها، ولتاژ ترانسفورماتورها، ولتاژ باسبارهای 63 و 20 کیلو ولت، جریان فیدرها، مقدار تپ ترانسفورماتورها، .

 

516ـ عبارت Modem از کلمات Modulator و Demodulator اخذ شده است. در ارسال اطلاعات پست‌ها به مرکز دیسپاچینگ از طریق خطوط مخابراتی اطلاعات به صورت دیجیتال از R.T.U به مودم داده شده و از طریق کانال مخابراتی ارسال می‌شود همچنین فرامین دریافتی از مرکز به مودم وارد شده و به R.T.U انتقال داده می‌شود.

 

517ـ در سیستم‌های اسکادا برای افزایش قابلیت اطمینان سیستم در بخش‌های مهم سیستم ازدو سیستم مشابه از نظر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری استفاده می‌شود تا در صورت بروز اشکال برای یکی از سیستم‌ها، سیستم دیگر در مدار آمده و با انجام کار وقفه‌ای در عملکرد سیستم بوجود نیاید سیستمی را که در حال کار است On Line و سیستم دیگر که به صورت آماده می‌باشد را Stand by یا Available گویند.

 

518ـ توسعه روزافزون و گسترش شبکه سراسری برق، باعث شد تا طرح ایجاد دیسپاچینگ‌های ملی و منطقه‌ای به اجرا درآید. در این طرح دیسپاچینگ ملی یا S.C.C (System Control Center) به عنوان دیسپاچینگ مادر، افزون بر امر برنامه‌ریزی و کنترل نیروگاه‌های بزرگ و بهره‌برداری اقتصادی از کل شبکه به هم پیوسته، وظیفه کنترل فرکانس و هماهنگی و نظارت بر دیسپاچینگ‌های منطقه یا (Area Operating Center) A.O.C را بر عهده دارد. دیسپاچینگ‌های شمال یا تهران (محل استقرار تهران)، شمال غرب (محل استقرار تبریز)، شمال شرق (محل استقرار مشهد)، مرکزی (محل استقرار اصفهان)، جنوب غرب (محل استقرار اهواز) و جنوب شرق (محل استقرار کرمان) به عنوان دیسپاچینگ‌های منطقه‌ای، وظیفه کنترل شبکه زیر پوشش منطقه خود را به عهده دارند.

 

در شرکت‌های برق منطقه‌ای نیز مراکز دیسپاچینگ فوق توزیع وظیفه راهبری و کنترل شبکه فوق توزیع را با هماهنگی دیسپاچینگ منطقه‌ای ذیربط بر عهده دارند.

 

519ـ در حال حاضر بر اساس طراحی انجام شده 9 مرکز دیسپاچینگ فوق توزیع درنظر گرفته شده است که همگی زیر نظر و با هماهنگی مرکز اصلی دیسپاچینگ فوق توزیع (در ساختمان مرکزی برق تهران واقع در سعادت‌آباد) فعالیت خواهند کرد. این مراکز عبارتند از: مرکز کرج جهت پوشش منطقه کرج، مرکز قم جهت پوشش منطقه قم، مرکز دوشان تپه جهت پوشش منطقه جنوب شرق تهران، مرکز آزادگان جهت پوشش منطقه جنوب غرب تهران، مرکز ری شمالی جهت پوشش منطقه ورامین، مرکز تهران پارس جهت پوشش منطقه دماوند، فیروزکوه و بخشی از شرق تهران، مرکز شوش جهت پوشش منطقه مرکزی تهران، مرکز نمایشگاه جهت پوشش منطقه شمال غرب تهران و مرکز مصلی جهت پوشش منطقه شمال شرق تهران.

 

520ـ هر کدام از مراکز جدید دیسپاچینگ فوق توزیع دارای دو دستگاه کامپیوتر Server اصلی به عنوان Scada Server و دو دستگاه Server به عنوان Communication و دو دستگاه به عنوان ایستگاه کاری یا Work Station برای کار دیسپاچرها و یک ایستگاه کاری به عنوان Engineering Work Station برای انجام فعالیت‌های مهندسی و نرم‌افزاری مرکز و یک کامپیوتر به عنوان Office می‌باشد. هر یک از Work Stationها دارای 2 دستگاه مانیتور 20 اینچ و یک کامپیوتر صنعتی است.

 

521ـ در مورد مراکز ساخت شرکت کرمان تابلو، یعنی مراکز ری شمالی، دوشان تپه و آزادگان، از سیستم عامل Windows NT استفاده شده و نرم‌افزار آن توسط کارشناسان شرکت سازنده طراحی و تهیه گردیده است. در مورد مراکز ساخت شرکت متن نیرو یعنی تهران پارس، مصلی، شوش و نمایشگاه از سیستم عامل Qunix استفاده شده و از نرم‌افزار متعلق به شرکت Repas AEG استفاده گردیده است. پروتکل ارتباطی بین مراکز دیسپاچینگ فوق توزیع و R.T.Uها نیز بر اساس استاندارد IEC 870-5-101 می‌باشد و نحوه ارتباط پست‌ها با مرکز بصورت نقطه به نقطه و سرعت انتقال اطلاعات بین R.T.U با مرز baud600 است. این سیستم‌ها در صورت تغییر وضعیت (Change of Status) یا تغییر مقادیر (Change of Measurand) وضعیت جدید یا مقدار جدید را به مرکز دیسپاچینگ ارسال می‌کنند و هر 10 تا 15 دقیقه یکبار نیز، تمام مقادیر و وضعیت‌ها اسکن شده و به مرکز ارسال می‌شود.

 

522ـ هر اتفاق یا حادثه در سیستم که باعث تغییر وضعیت یکی از نقاط در پست شود یک Event است به آن دسته از رویدادها یا Eventها که بایستی به دیسپاچر اعلام شود تا وی عکس‌العمل و اقدام مناسب در قبال آن نشان دهد، آلارم (Alarm) گفته می‌شود. آلارم‌ها علاوه بر اینکه در فایل مربوطه ثبت می‌شوند می‌توانند منجر به فعالیت‌های دیگری نظیر چاپ شدن روی پرینتر، ایجاد آلارم صوتی و چشمک زدن نقطه مربوطه بر روی صفحه نمایش شوند.

 

523ـ هر یک از مراکز فرعی، اطلاعات پست‌های تابعه و تحت پوشش خود را از طریق R.T.Uها و خطوط مخابراتی دریافت می‌کنند و سپس اطلاعات هر مرکز دیسپاچینگ فوق توزیع از طریق خطوط فیبر نوری به مرکز اصلی دیسپاچینگ فوق توزیع تهران (T.R.D.C) واقع در ساختمان مرکزی برق تهران انتقال می‌یابد و این مرکز ضمن دسترسی به تمامی اطلاعات پست‌ها، قابلیت ارسال فرمان‌های تعریف شده برای آن را دارا می‌باشد.

 

524ـ فرامینی که از مراکز دیسپاچینگ بوسیلة کامپیوتر و توسط کانال‌های مخابراتی از قبیل P.L.C و یا کابل به R.T.U ارسال می‌گردد توسط R.T.U پردازش شده و اعمال زیر را انجام می‌دهد:

 

1ـ انتقال دهندة فرمان قطع و وصل از مرکز کنترل به پست.

 

2ـ نشان دهنده مقادیر دستگاه‌های اندازه‌گیری در مرز کنترل (ولتاژ، جریان و...).

 

3ـ نمایش دهندة وضعیت کلیدها (قطع و یا وصل) و آلارمها در مرکز کنترل.

 

525ـ ارتباط پایانه با مرکز کنترل تنها یک ارتباط مخابراتی است در حالی که ارتباط پایانه با فرآیند تحت کنترل با توجه به سیگنال‌ها (دیجیتال، آنالوگ و...) متفاوت است.

 

526ـ معمولاً جمع‌آوری سیگنال‌های ورودی و خروجی مورد نیاز پایانه در تابلوی مارشالینگ راک صورت می‌پذیرد.

 

527ـ بخش اول: وظیفه حفاظت و تطبیق سیگنال‌ها

 

بخش دوم: شامل کارت‌های I/O (ورودی / خروجی) استاندارد جهت دریافت و یا ارسال سیگنال است.

 

بخش سوم: قسمت مخابراتی پایانه است که جهت ارتباه راه دور به کار رفته و علاوه بر آن ارتباط اجزاء گسترده و پیرو پایانه را با بخش مرکزی برقرار می‌سازد.

 

بخش چهارم: قسمت هوشمند پایانه است که ارتباط کل سیستم و پردازش داده را بر عهده دارد.

 

بخش پنجم: شامل تجهیزات جانبی است جهت ارتباط کاربر با سیستم (تست و عیب‌یابی)

 

528ـ 1ـ P.L.C 2ـ سیستم‌های رادیویی طیف گسترده

 

3ـ کابل مخابراتی 61 زوجی 4ـ مایکرو ویو

 

5ـ فیبر نوری 6ـ Leased Line یا کابل‌های مخابراتی اجاره‌ای

 

7ـ سیستم‌های ماهواره‌ای (در حال حاضر در برق تهران استفاده نمی‌شود).

 

529ـ نقاط (Points) مختلف فرآیند تحت کنترل توسط کابل‌هایی از محوطه (Field) به تابلوی مارشالینگ راک (M.R) می‌آید و از آنجا به ترمینال‌های ورودی/خروجی پایانه متصل می‌شود که این نقاط شامل تغییر وضعیت کلیدها، سکسیونرها، آلارم‌ها یا ورودی‌های اندازه‌گیری (Measurand) و فرمان‌های کنترل Close/Trip، Raise/Lower، On/Off و... می‌باشد.

 

530ـ فیبر نوری تکنولوژی جدیدی برای انتقال اطلاعات و ارسال دیتا است، به خصوص در مواقعی که حجم زیاد اطلاعات و مسافت‌های طولانی درنظر باشد. به طوری که از هر تار فیبر نوری می‌توان 120000 کانال مخابراتی که برابر با 10 گیگابایت در ثانیه است را ارسال نمود. انتقال اطلاعات توسط نور لیزر و با استفاده از ترمینال‌های نوری و از طریق تارهای فیبر نوری به مسافت‌های طولانی منتقل می‌شود، به طوری که برد سیگنال‌ها تا مسافت 160 کیلومتر بدون تکرار کننده نیز می‌رسد.

 

ماده اولیه فیبر نوری از دی اکسید سیلیس تشکیل شده است که همان ماده اولیه شیشه است و برای افزایش یا کاهش ضریب شکست نور از موادی مثل اکسید ژرمانیوم یا اکسید فلوئور استفاده می‌شود. فیبر نوری از سه بخش عمده تشکیل شده است:

 

1ـ Core

 

2ـ Cladding

 

3ـ Coater

 

Core انتقال دهندة نور و Cladding منعکس کنندة نور می‌باشد. Coater یک روکش لاستیکی است که از Core و Cladding محافظت می‌نماید.

 

531ـ هدف از به کارگیری شبکه فیبر نوری در برق تهران، دریافت اطلاعات از نیروگاه‌ها و پست‌های در دست بهره‌برداری، ضرورت اتوماسیون شبکه توزیع و فوق توزیع به خصوص در مناطق حساس شبکه و جلوگیری از خاموشی‌های ناخواسته، برنامه‌ریزی دقیق به منظور بهره‌برداری صحیح از پست‌ها و نیروگاه‌ها، اعمال هماهنگی و کنترل فرکانس شبکه چه در بخش تولید و چه در بخش انتقال، برقراری ارتباط بین دیسپاچینگ فوق توزیع اصلی با سایر دیسپاچینگ‌های فرعی، برقراری ارتباطات محدودة برق تهران به منظور پوشش مخابراتی و اتصال آنها به کلیه دیسپاچینگ‌های منطقه‌ای و دیسپاچینگ ملی و در نهایت افزایش بهره‌وری از طریق انتقال اطلاعات می‌باشد.

 

532ـ 1ـ تست ارسال اطلاعات از هر یک از تجهیزات یا مارشالینگ راک: در این مرحله برای هر یک از تجهیزات، قطع و وصل و خارج کردن تجهیزات از محل خود انجام می‌گیرد و ارسال اطلاعات در مارشالینگ راک تست می‌شود.

 

2ـ تست ارسال اطلاعات از مارشالینگ راک تا مرکز دیسپاچینگ: در این مراحل فرامین از مارشالینگ راک به صورت دستی ارسال می‌گردد و بایستی در مرکز دیسپاچینگ همان فرمان‌ها دریافت گردد.

 

3ـ تست ارسال اطلاعات از تأسیسات تا مرکز دیسپاچینگ (تست واقعی): در این مرحله قطع و وصل هر یک از تأسیسات در پست انجام می‌شود. علائم و اندیکاتورهای عمل کرده در پست با مرکز دیسپاچینگ تست می‌شود.

 

533ـ هدف از سیستم رادیو ترانک بهبود کیفیت ارتباطات مورد نیاز در شبکه مخابراتی و بی‌سیم با درنظر گرفتن حداقل تداخل، ایجاد قابلیت دسترسی به کانال به شکل بهینه در موارد ضروری و در کوتاه‌ترین زمان و مدیریت بر شبکه بی‌سیم است. ترانکینگ عبارت است از اختصاص خودکار و پویای تعداد محدودی کانال رادیویی به تعداد زیادی استفاده کننده و این کانال‌ها در یک سیستم ارتباطی رادیو ترانک، سیستم به صورت هوشمند، کاربران را با کانال‌های آزاد تغذیه می‌کند. در پروژه رادیو ترانک برق تهران این سیستم در باند فرکانس U.H.F به طور کامل جایگزین شبکه بی‌سیم فعلی خواهد شد.

 

534ـ 1ـ دسترسی سریع

 

2ـ کارایی طیفی که مبتنی بر دو عامل است الف: همه استفاده کنندگان به صورت مشترک از تمام کانال‌های موجود در سیستم استفاده می‌کنند. ب: تا هنگام وجود تقاضای ارتباط، هیچ کانالی آزاد باقی نمی‌ماند و سیستم کنترل به محض وصول تقاضای سرویس کانال‌های آزاد را اختصاص می‌دهد.

 

3ـ کاهش و حذف سطح داخل: استفاده انحصاری رادیو ترانک از فرکانس‌ها، تداخل هم کانال را حذف می‌کند.

 

4ـ بهبود مشخصه‌های عملکرد سیستم، از قبیل کاهش زمان انتقال متوسط برای یک کانال

 

5ـ ویژگی‌هایی از قبیل امکان برقراری سطوح اولویت دهی، اعلام خروج از برد پوشش، تلاش مجدد برای برقراری ارتباط هنگام اشغال بودن سیستم و بالا بودن قابلیت اطمینان سیستم.

 

535ـ در این سیستم کاربران چون کانال را به صورت انحصاری بکار می‌برند فقط مکالمه مربوط به خود را خواهند شنید و در بقیه زمان‌ها غیرفعال هستند و با توجه به انتخاب تصادفی کانال توسط سیستم ترانک، شنود ارتباطی صوتی گروه یا شخص خاص از کاربران برای کاربر غیرمجاز دشوار است.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...