رفتن به مطلب

peyman sadeghian

ارسال های توصیه شده

خواهش میکنم فقط اسپم نکنید.چون ممکنه پست شماحذف بشه.فقط به بیان خاطرات بپردازید وبحث روبه حاشیه نکشید.ممنونم ازهمکاری شما.:rose::‎ ‎

  • Like 15
لینک به دیدگاه
آقا ما رفتیم خواستگاری طبق عادت معمول بعد از توافقات بزرگترها گفتن عروس و داماد لختی رو به صحبت بگذرونن و در مورد همدیگه شناخت پیدا کنن. :ws28:

 

حیاط خونه پدری خانمم هم خیلی بزرگه. هوا خوب بود رفتیم تو حیاط قدم بزنیم فکر میکنید راجع به چی صحبت میکردیم؟

 

یه مقدار حساب کتاب مالی داشتیم انجام دادیم. :ws3:

 

آخه دیگه صحبتی نمونده بود که. ما قبلا راجع به همه چیز توافق کرده بودیم. به همین خاطر بسی به ریش بزرگترها که منتظر توافق ما بودند خندیدیم. :ws3:

 

حالا این اولی بود یا دومی؟ یا شایدم..؟!!!:ws2:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

بنده هنوز افتخار خواستگاری رفتم رو نداشتم... ولی براساس چیزی که از خانواده ی خودم و خانواده ی خانوم محترم خبر دارم بسی خاطره انگیز و شور انگیز خواهد بود...

 

بعدا که رفتم خواستگاری میام تعریف میکنم...

  • Like 30
لینک به دیدگاه

سلام

 

خوب معلومه چیه دیگه!:w16:

 

 

همیشه توجلسات خواستگاری اتفاقاتی میافته که تا آخرعمریادآوری خاطراتش شیرین و دلچسبی خاصی داره!

 

 

ممکنه سوتی داده باشی!هول

کرده باشی!:ws3:

 

 

 

خوب!هرکی خاطره ای ازجلسه خواستگاری داره مشتاق شنیدن هستیم.:a030:

%28243%29.gif

 

 

 

من تا به حال خواستگاری نرفتم.بنابراین خاطره ای هم ندارم

 

اما یه چیز رو مطمئنم و اون اینکه قطعاً از خواستگاری رفتن سنتی که حالا بریم ببینیم، شاید پسندیدیم شاید نه خیلی بدم میاد...

 

دوست دارم با طرفم چند سال دوست بوده باشم...:icon_gol:و جلسه خواستگاری بیشتر واسه هماهنگی فیمابین برای خانواده ها باشه...

 

ممنونم ازت پیمان جان:icon_gol:

  • Like 29
لینک به دیدگاه

بایددوباره متذکربشم اینجافقط به بیان خاطرات بپردازید حرفهای محاوره ای خودرابه پروفایل خودتون منتقل کنید.پستهایی که محاوره ای باشند حذف میشوند.لطفادقت کنید.بعداازحذف پست

خودتون دلخورنشید :rose:

  • Like 21
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...