رفتن به مطلب

گلایه های بغض آلـود ...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 1.6k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

چترت را ببند

 

سری به كلبه بارانی ام بزن

 

كمی زير باران ديدگانم خيس شو

 

و اگر مجالی برای همنوايی بود

 

كمی با من همنوا شو...!

 

 

لینک به دیدگاه

رُخ
به
رُخ
که شديم

 

 

من
مات
شدم
... !

و تو چون
پادشاهي
که

 

 

از اينگونه فتح ها را زياد ديده است

بي اهميت ، رد شدي

 

غرورم را خرد کردم

و فریاد زدم
دوستت دارم

 

 

لبخندی زدی و گفتی: متشکرم
!

و حالا امده ای اما
...

 

 

کمی...تنها کمی دیر یادم افتادی
....

همین پیش پایت
...
عاشق شدم
...!

progress.gif

لینک به دیدگاه

[h=2]icon1.png[/h]

حکایت رفاقت من با تو ،

حکایت "قهوه " ایست ، که امروز به یاد تو ،

تلخ تلخ نوشیدم ! که با هر جرعه،

بسیار اندیشیدم که این طعم را دوست دارم یا نه ؟!

و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن ، که انتظار تمام شدنش را نداشتم ! و تمام شد ،

فهمیدم ،

"باز هم قهوه میخواهم "!!!

حتی ، تلخ تلخ تلخ

لینک به دیدگاه

گاهی وقتا دلم میخواست خدا هم شماره تلفن داشت!!!

 

که هر وقت دلم میگرفت یه اس ام اس بهش میدادم... میگفتم خدا جونی دلم گرفته...

 

 

 

فقط خداست که همیشه با یاد ماست. همیشه با ماست.
بی منت

 

حتی صمیمی ترین رفیقتم هم توی شرایط سخت تنهات میزاره... فقط خداست که میماند...

  • Like 1
لینک به دیدگاه

خسته ام از تظاهر به ایستادگی

 

از پنهان کردن زخم هایم

 

زور که نیست

 

دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم

 

با لبخندی مسخره وانمود کنم

 

همه چیز رو به راه است ....

 

اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم

 

میخواهم لج کنم ،

 

با خودم ،

 

با تو ،

 

با همه ی دنیا

 

چقدر بگویم فردا روز دیگریست

 

و امروز بیاید و مثل هر روز باشی ....؟؟!

 

میخواهم بکشم کنار

 

از تو ...

 

از خودم .....

 

از همه ی زندگی ...

  • Like 1
لینک به دیدگاه

چرا فریاد کردی

 

 

اگر روزی ز عشقم یاد کردی

 

بدان با عاشقت بیداد کردی

 

بدان همچون خزانی یأس انگیز

 

گل امید دل، بر باد کردی

 

بدان آواره کوی غمت را

 

ز غمهای جهان آباد کردی

 

حصاری بود عشقت مرغ دل را

 

چرا مرغ از قفس آزاد کردی؟

 

تو کز فرجام عشق آگاه بودی

 

چرا دل را به عشقت شاد کردی؟

 

بهاری بود فصل با تو بودن

 

خزان عشق من بنیاد کردی!

 

وداع از عشق، خوشتر بود با اشک…

 

چرا ای دل، چرا فریاد کردی؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه

کوچــــــک ترین ستاره ی آسمون ،

 

از همه تنها تره ... !

 

چون همیشه بزرگ ترینا ،

 

جلب توجه می کنن ...!

 

کســـی نمــــی دونه کوچک ترین ستاره ،

 

یه تنهایی داره ،

 

به وسعت بزرگترین ستاره ...

 

و الان،

 

مـــــــن ،

 

به وسعتِ تنهاییِ کوچـــــک ترین ســـتاره ،

 

تنهام ...

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

نیازی نیست اطرافمون پر از آدم باشه ...

 

همون چند نفری که اطرافمون هستند ، آدم باشند کافیه !

 

__________________

  • Like 2
لینک به دیدگاه


هیچ انتظاری از کسی ندارم...!!!

و این نشان دهنده ی قدرت من نیست،

مسئله ی خستگی از اعتماد های شکسته است...!!!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...