Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۹۱ تو … ماه را دوست داری … و من … مـاه هاست که ، تو را … 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ لــعــنتی چه دودی مــیکند ... ســـیگاری که با یـــاد تـــو کشیـــده میشود...! 2 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ همه چیز گذشته است آری امروز گذشته با تمام خاطراتش رنگی برایت ندارد ولی روزی من به تو خواهم گفت که این رسمش نبود. لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ چترت را ببند سری به كلبه بارانی ام بزن كمی زير باران ديدگانم خيس شو و اگر مجالی برای همنوايی بود كمی با من همنوا شو...! لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ رُخ به رُخ که شديم من مات شدم... ! و تو چون پادشاهي که از اينگونه فتح ها را زياد ديده است بي اهميت ، رد شدي غرورم را خرد کردم و فریاد زدم دوستت دارم لبخندی زدی و گفتی: متشکرم! و حالا امده ای اما... کمی...تنها کمی دیر یادم افتادی.... همین پیش پایت...عاشق شدم...! لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ تـو آمدی همچون سنگ صبـور رازهـایم را فهمیدی امـا تـا آمدم به خـود بجنبم تنها خاطـراتت را در خیالم پـرواز دادم...رفته بـودی بـه همین سادگـی...... لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ [h=2][/h] حکایت رفاقت من با تو ، حکایت "قهوه " ایست ، که امروز به یاد تو ، تلخ تلخ نوشیدم ! که با هر جرعه، بسیار اندیشیدم که این طعم را دوست دارم یا نه ؟! و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن ، که انتظار تمام شدنش را نداشتم ! و تمام شد ، فهمیدم ، "باز هم قهوه میخواهم "!!! حتی ، تلخ تلخ تلخ لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ گاهی وقتا دلم میخواست خدا هم شماره تلفن داشت!!! که هر وقت دلم میگرفت یه اس ام اس بهش میدادم... میگفتم خدا جونی دلم گرفته... فقط خداست که همیشه با یاد ماست. همیشه با ماست. بی منت حتی صمیمی ترین رفیقتم هم توی شرایط سخت تنهات میزاره... فقط خداست که میماند... 1 لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ هنگامی که دل کسی را میشکنی صدای شکستنش را به خاطر بسپار تا هنگامی که دلت را شکستند رو به آسمان فریاد نزنی خدایا!!! به کدامین گناه... 3 لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ خسته ام از تظاهر به ایستادگی از پنهان کردن زخم هایم زور که نیست دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است .... اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی ....؟؟! میخواهم بکشم کنار از تو ... از خودم ..... از همه ی زندگی ... 1 لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ نداشتن تو یعنی دیگری تو را دارد نمیدانم نداشتنت سخت تر است یا تحمل اینکه دیگری تو را دارد... 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ چرا فریاد کردی اگر روزی ز عشقم یاد کردی بدان با عاشقت بیداد کردی بدان همچون خزانی یأس انگیز گل امید دل، بر باد کردی بدان آواره کوی غمت را ز غمهای جهان آباد کردی حصاری بود عشقت مرغ دل را چرا مرغ از قفس آزاد کردی؟ تو کز فرجام عشق آگاه بودی چرا دل را به عشقت شاد کردی؟ بهاری بود فصل با تو بودن خزان عشق من بنیاد کردی! وداع از عشق، خوشتر بود با اشک… چرا ای دل، چرا فریاد کردی؟ 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ کوچــــــک ترین ستاره ی آسمون ، از همه تنها تره ... ! چون همیشه بزرگ ترینا ، جلب توجه می کنن ...! کســـی نمــــی دونه کوچک ترین ستاره ، یه تنهایی داره ، به وسعت بزرگترین ستاره ... و الان، مـــــــن ، به وسعتِ تنهاییِ کوچـــــک ترین ســـتاره ، تنهام ... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ نیازی نیست اطرافمون پر از آدم باشه ... همون چند نفری که اطرافمون هستند ، آدم باشند کافیه ! __________________ 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ هیچ انتظاری از کسی ندارم...!!! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست، مسئله ی خستگی از اعتماد های شکسته است...!!! 2 لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ تنهــا بودن قـُـدرت مــے خــواهــد و ایـن قــدرت را کســے بـه مـن داد کـه روزے مـے گُفت تنهــــایـَت نمــے گُــذارم 1 لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ سرخوشانـــــه می خندم ٬ شوخـــی می کنم و تو نمیــــدانی .... ... چقدر سخت اســــت احساس خفگی کردن ٬ پشـــت این نقـــــــابِ لعنتــی 1 لینک به دیدگاه
s a m a n e 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۲ حیاط خالی است مثل دل من و نگاه تو که از محبت خالی است و من و تو مثل مرده های متحرک در این حیاط خالی گه گاه پرسه میزنیم (شیدا زمانی) 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده