mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۱ د♥لم میخواست... د♥لم مـی خـواسـت هـمـیـشـه د♥لم مـی خـواسـت بـدانم چـه حـالـی داری وقـتـی کـه ایـن هـمـه ♥دوسـتـت دارَم♥ ؟ . . . 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۱ خداوندا! اگر روزي ز عرش خود به زير آيي لباس فقر پوشي غرورت را براي تکه ناني به زير پاي نامردان بياندازي و شب آهسته و خسته تهي دست و زبان بسته به سوي خانه باز آيي زمين و آسمان را کفر ميگويي نميگويي؟! 3 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ میان دیوارهای روشن سکوت خانه ای شیشه ای ساخته ام . خانه ای باتمام زوایای زندگی یک انسان . خانه ای به وسعت تمام عشقها ، قلبها ، سکوت ها. خانه ای با شادیهایی از جنس ستاره های طلایی و احساسی به رنگ آسمان . خانه ای که درهایش از جنس نور است و پنجره هایش رو به آفتابگردانهای خندان باز می شوند. خانه ای پر از هوای " تو" و نفسی از تبار " عشق " . در هنگامه آمدنت سکوت شیشه ها به رنگ آبی ترین بهشت زمینی زندگی را فریاد می زنند . حتی اگر با قدمهایی از جنس سکوت بیایی .. 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ بـــــــــــــرو !!!! ترس از هیچ چیز ندارم وقتی یقین دارم بیشتر از من کسی دوستت نخـــــــواهد داشت بیشتر از من کسی طاقت کم محلی هایت را ندارد بــــــــــــرو !!!! ترس برای چه؟؟ وقتی می دانم یکــ روز تُف می اندازی به روی تمام آن هایی که به خاطرشــــان من را از دست دادی 3 لینک به دیدگاه
mahboobeyeshab 1399 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ شجاعت می خواهد ! وفادار احساسی باشی که می دانی ... شکست می دهد هرروز نفس های دلت را .. !! 3 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ شیشه ای میشکند یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست؟ یک نفر میگوید: شاید این رفع بلاست دیگری میپرسد شیشه پنجره را باد شکست؟ دل من سخت شکست هیچ کس هیچ نگفت غصه ام را نشنید از خودم میپرسم" ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود. 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ زندگی را سخت نگیر ! دست زمستانی ات را به قلب تابستانی ام بسپار تا شاید که با جمع خوبیهای ما و تقسیم دردهای ما بر هم مساوی شویم با پاییز ! فصل ِ عاشقانه ها ! [TABLE=class: ncode_imageresizer_warning, width: 640] [TR] [TD=class: td1, width: 20][/TD] [TD=class: td2]براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 960x720 مي باشد[/TD] [/TR] [/TABLE] 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ قرار نیست که من همیشه خوش باشم پارسال من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم امسال دیگری خوشحال است برای با تو بودن و سال دیگر . . . از تلاش هایت دست نکش که چشم ملتی به توست __________________ 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ دلـ♥ـتــنــگــی . . . ؟ حــاضــر √ غــــم . . .؟ حــاضــر √ درد. . .؟ حــاضــر √ ... دوری. . .؟ حــاضــر √ عــشــق. . .؟بلندتر میخوانم ، عشق . . . ؟ باز هم نیامده؟؟؟ ... غیبت هایش ازحد مجاز چندیست که گذشته ، اخراجش میکنم! با اینکه نمیشود ، اما زندگی را ادامه میدهم! 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ اتـفـــاقـــــــاً از آدمـایـیــ کـهـ " انـتـظــارشـــو نــداریـــــن " انـتـظــارشـــو داشـــــــتـــه بــاشـــیـــن !!! ... 2 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ وقتی که قطره ها .. می شویند غبار .. از شاخ و برگِ درختان .. از برگ برگِ گُل وقتی هوا .. تازه می شود .. وقتی آسمان .. لبخند می زند به روی من وقتی گنجشکِ عاشقی در کنارِ چشمه سار .. خنده می کند وقتی هوا .. لبریز از عطرِ عاشقیست نفس می کشم تو را در ذره ذره یِ هوا با .. یادِ تو .. و .. دلت .. دلم را .. زنده می کنم و ( تو ).. تا همیشه در نفسهایِ دلم می مانی .. حتی اگر که ( من ) .. برایِ تو و دلت .. تا همیشه کم باشم .. 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۱ دیگــر نـمی نــویسـمت ... هــرکـس بــه چشــم هــایــم نگــــــاه کنــدتـــو را خــواهــد خــوانـد.... 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ به من حق بده که میل به خوردن نداشته باشم این بغضها که تو به خورد من میدهی سیر سیرم میکند سید حسین احمد پناه 4 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ چه تقسیم غریبی "تو" با او می خوابی "من" با قرصهای خوابم سهیل ملکی 5 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ با خود گفتم: فراموشش میکنم ! . . . . بــــــی خود گفتم ! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ نترس باز شروع نمیکنم اصلا تمام نشده که بخواهم شروع کنم همین دلم برایت تنگ شده را هم به تو نمی گویم تو راحت باش ... من خوبم ....من آرامم...... آخر من قول داده ام که آرام باشم باورت می شود؟ من خوبم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ نمیــــــدانی چطور گیـــــج می شــــوم وقـــتی هـــرچه می گـــردم معنــــی نـــگاهـــــــــــــت در هیچ فرهنــــگ لغـــــتی پیـــدا نــمـــی شود ... ! برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ کافی ست... کافی ست کسی اسمم را صدا بزند... بعد از اسمم ویرگولی بگذارد ! کمی مکث کند و بگوید : خوبی ؟! آن وقت هیچی نمی گویم و فقط از گریه منفجر می شوم ..!! 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها یک عالم گله و خدایی بی ادعا گم شده بودم میان دیروز و فردا تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم صدایت در گوشم پیچید نگاهت در چشمانم نقش بست نشان دادی به من آنچه بودم آری، با تو رسیدم من به اوج خودم نامم را خواندی.. گفتی بارانم بارانی شد دل و چشمانم آری بارانی شدم تا ببارم اما ای کاش بدانی تویی آسمانم بی تو نه معنا دارد باران نه معنا دارد خورشید و نه رنگین کمان ای که شبیه تر از خود به منی بگو تا آخر راه با من هم قدمی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۱ اینجـــا گــُـم که مى شـوى به جاى اینکه دنبـالت بگردنـــد فـراموشـت مى کنند .. 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده