YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۱ از من مپرس که چه اندازه دلتنگم .. دلی که تو در آن جای بگیری .. هیچ گاه تنگ نخواهد شد .. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۱ چقــدر دلــم مــي خــواهــد،نــامــه بنــويســم! تمبــر و پــاکــت هــم هســت و يــک عــالمــه حــرف! کــاش، کســي، جــايــي، منتظــرم بــود . . . ساره دستاران 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۱ با رفتن تو دلم غریبانه گریست با رفتنت این چشم چه مستانه گریست با رفتن تو دلم غریبانه گریست با رفتنت این چشم چه مستانه گریست با رفتن تو رفت همه هستی من برحال بدم نرگس مستانه گریست با رفتن تو دل از دلم رفت چنان شمعی که به روی گل وپروانه گریست چشم که دگر بهانه ای دائم داشت آن روز به خاطرت عاشقانه گریست برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 شهریور، ۱۳۹۱ میانِ آدمـــک هایِ هـــــزار رنـــــگ... دلباختۀ یک رنـــگی او شدم.... افــسوس... گذر زمان...بیرنـــگش کرد... کم رنگ...و...کم رنگ تر... و...آخـــ ـــــر.... . مــَــــــحـــــــــو........ ! 6 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۱ فراموش کردنت چه آسان است ... کافیست دراز بکشم چشم هایم را ببندم و دیگر نفس نکشم ... 5 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۱ بغـض هایـم را به آسمان سپرده ام... خدا به خیـر کند ، باران امشب را...!!! 5 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۱ گفتمش : دل می خری ؟ پرسید چند؟ گفتمش : دل مال تو، تنها بخند ! خنده کرد و دل زدستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش روی خاک افتاده بود جای پایش روی دل جا مانده بود ...... 6 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۱ آدمی می بارد اما باز من تنهای تنها كوچه ها پر شور و غوغا باز من تنهای تنها هر كه پابند غم خود غرق تشویش و تردد هر سر و هر گونه سودا باز من تنهای تنها با سرو سودای دیگر با دل و دنیای دیگر خویش را جویم همه جا باز من تنهای تنها 3 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 شهریور، ۱۳۹۱ نه دلداری نه خمخواری نه کس بودم در این دنیا در عمق سینه ی زحمت نفس بودم در این دنیا همه بازیچه ی پولو هوس بودم در این دنیا پر و پا بسته مرغی در قفس بودم در این دنیا به فرمان حقیقت رفتم اندر قبر با شادی که تا بیرون کشم از قعر ظلمت نعش ازادی 5 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۱ یادمــــان باشــــد وقتـــــی کـــســـی را به خـــودمـــان وابــســـتـــه کـــردیـــمـــــ ، در بــرابـــرش مســـــئولیــــمـــــ ... در بـــرابــر اشــکـــــ هایـــش ، شـــکــســتــن غــــرورش ، لــــحــظــه هـــای شــکــســتــنــش در تنـــــهـــایی و لـــحـــظـــه هـــای بـــی قـراریـــش ... . و اگــــر یـــادمـــان بـــــرود ، در جـــایی دیـــگـــر ســــرنـــوشـــت یـــادمــان خــواهــد آورد ، و ایــن بار مــــا خــــود فــــــــــــرامـــــــــ ــوش خـــــواهـــیـــمــــــــ ــ شــــد. 3 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۱ فکر من در این است که پر از شوق تو باشم هر دم که دلم سرشار از عشق تو باشد یکدم قلب من می خواهد که فقط از تو نشان داشته باشد در خود و دو چشمم پر از وسوسه ی لذت دیدار تو باشن در خود و بدان معبودم که تو هستی قلبم که تو هستی روحم که تو هستی فکرم و همه هستی ام 5 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 شهریور، ۱۳۹۱ بگــذاریــد بخــوانــم! در ایــن گلــوی نــاآرام، بغــض بــزغــالــهای ســت کــه مــیدانــد درســت قبــل از غــروب از گلــه جــا خــواهــد مــانــد . . . مهرداد احمدی 3 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۱ (( هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم هرگز بردل عشقی هرگز نمیبندم خدا خدا خدایا اگر به کام من جهان نگردانی جهان بسوزانم اگر خدا خدایا مرا بگریانی من آسمانت را زغم بگریانم منم که در دل ز نامرادی فسانه ها دارم منم که چون گل شکفته بر لب ترانه ها دارم هرگز هرگز هرگز بی تو نمی خندم هرگز بردل عشقی هرگز نمیبندم تو بیا فروغ آرزوها که رنج جستجو را پایان تویی توبیا که بی تو آه سردم که بی تو موج دردم درمان تویی منم که در دل ز نامرادی فسانه ها دارم منم که چون گل شکفته بر لب ترانه ها دارم 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۱ در ميان هجمه اي غريب در ميان كوچه هاي شهر طعم قصه هاي رفته است طعم ِ تلخ ِ بالهاي يك شكست و گريه راه چاره نيست گريه انتهاي دردهاي بسته نيست يا شتاب كن در رسيدنت به ابتداي قصه هاي تازه ات يا نگو كه راه رفته را كسي بر نگشته است مباد غم چشمه ي قشنگ ِ چشم هاي خسته ات شود شتاب كن ! راهي از نگاه ِ تو تا ستاره ها نمانده است ... 4 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۱ تومراداری ومن هرشب وروز آرزویم همه خوشبختی توست! ماه من!دل به غم دادن واز یاس سخن ها گفتن کار آنهایی نیست که خدارادارند... ماه من!غم واندوه اگر هم روزی مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات ازلب پنجره عشق زمین خورد وشکست بانگاهت به خداچتر شادی واکن وبگو بادل خود که خدا هست خداهست! ماه من! غصه اگر هست بگو تاباشد! معنی خوشبختی بودن اندوه است...! این همه غصه وغم این همه شادی وشور چه بخواهی وچه نه!میوه یک باغند همه راباهم وباعشق بچین ... ولی از یاد مبر پشت هر کوه بلند سبزاه زاری است پر ازیاد خدا ودر آن باز کسی می خواند که خدا هست خداهست 4 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۱ کلمات از نیامدنت می آیند پاشیده می شوند روی ویرانی ام مثل درد به زندگی ام می چسبند مثل حرف توی دلم مانده ای جدا نمی شوی از مرداد و مردنم از پیراهن زرشکی ات که تن پوش رگهایم بود کلمات از نیامدنت می آیند از عادت کردی به از دست دادنم به از راه دور می بوسمت و مردن از کنار تو آسان نبود به تو برگردم از نمک ستونی می شوم به خودم کنیزی مصری که کنار دوست داشتنت نداشتنت پاشیده می شود روی ویرانی ام می چسبد به زندگی ام جدایم کن از کلمات از پیراهنت از ته مانده های ستونی در برازجان 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۱ تـیـرِ هـیـچ ڪـدام از شـعـرهـایـم در دلِ سـنـگـے َت اثـر نـڪـرد ! ایـטּ یـڪـے ڪـلـہ ات را هـدف گـرفـتـہ . . . مـے خـواهـم مُـخ َت را بـزنـم .. پـنـــــــــــــــاه بـگـیـر . . . ! 4 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۱ باید مــــــــردونه پـــــــاش وایســــتی... دل آدما...!! شیشه نیست که روی آن "هــا" کنیم...!! ...... بعد با انگـــشت قــــلب بکشیم و وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم و کیـــــف کنیم... رو شیشه نـــازک دل آدمـــا اگـــه قلبـــــــــی کشیدی، باید مــــــــردونه پـــــــاش وایســــتی.... 4 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۱ یادم هست دوست داشتنت یادم نیست تنهایی ام را یادم هست.... یادت نیست.... 3 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۱ خوش آمدی... با آن دو چشم روشنت حالا که آمده ای، باید بگویم: نبودنت، نه بودنت چشم روشنی خانه من است. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده