hilari 2413 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ برای سمیرای عزیزم خطاب به ............. آنگاه که غرور کسی را له میکنی آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران میکنی آنگاه که شمع امید کسی را خاموش میکنی آنگاه که بنده ای را نادیده میگیری آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده میگیری می خواهم بدانم دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی!!! 18 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ اینجا هر کسی میخواد یه تاپیک شخصی بزنه از خودش میگه اما من میخوام از دوستم بگم از کسی که از لحظه ای که باهاش آشنا شدم , فهمیدم هنوز خیلی چیزا تو آدما به قشنگی قبل موضوع , یه موضوع کلیشه ایه , از اون موضوع های عشق و عاشقی اما.... منو ببخش هم اتاقی , منو ببخش که باورت نکردم منو ببخش که بهت خندیدم منو ببخش که عشقتو افسانه خوندم منو ببخش که گریه هاتو نادیده گرفتم منو ببخش ..... رتبه عالیه کنکور ارشد , چرا باید حالا تو پاس کردن درساش بمونه! واسه کی ؟واسه کسی که باورش نکرد , واسه یه موجود بی احساس باورم نمیشه ,سمیرای من روز به روز پژمرده تر میشه ! خدایا کمکش کن , فراموشش کنه ! 14 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نمیفهمم , واقعا نمیفهمم چرا بعضی ها با غرورشون با سرنوشت خودشون و دیگران بازی میکنند! چرا بعضی نمیخوان قبول کنند که اشتباه کردند! چرا بعضی ها فکر میکنند با عذرخواهی کردن کوچیک میشن چرا بعضی ها .... راستی مگه ما چند سال عمر میکنیم که اینجوری زندگی میکنیم ! کاش قدر همدیگرو بدونیم قبل از اینکه دیر بشه ! ............................ بعد از یه سال تماس گرفته و میگه.....! چه زود گذشته رو فراموش کرد !خودش بهش گفته بود دیگه نمیخواد ببینتش , اما حالا یه بار زنگ میزنه میگه ببخشید خانوم این شماره شماست که تو گوشیم میشه خودتونو معرفی کنید ! دفعه بعد زنگ میزنه و میگه سلام سمیرا این شماره جدیدمه سیوش کن! یه آدم چقدر میتونه پست باشه که اینجوری با احساسات یه نفر بازی کنه ! چرا نمیذاری فراموشت کنه ؟ چه زود یادت رفت اون حرفا و فحشایی رو که روز آخر بهش دادی فقط به این خاطر که احساسشو نسبت به خودت باور نکردی !فکر کردی همه مثل خودتن که با احساس کسی بازی کنند ! باشه , اصلا حق با تو , سمیرا دوست نداره , سمیرا بهت دروغ گفت , خوب چرا راحتش نمیزاری , خودت تمومش کردی , بعد 1 سال داری یه بازی جدیدو شروع میکنی ! یه سال عذاب واسش بس نیست ؟ اگه پشیمونی مردونه بیا جلو و بگو اشتباه کردی اگه هم نه ,برو دنبال زندگیت , چرا عذابش میدی؟ چرا نمیزاری فراموشت کنه! کاش اینارو میخوندی , یعنی میشه بخونی ؟ خدایا کمکش کن! 13 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دوست عزیز،ذاستان دوست شما منو یاد ماجرای برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام انداخت 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هرگز در زندگیت قلب کسی را نشکن زیرا اگر بشکنی صدایی ندارد اما درد زیادی دارد 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دوست عزیز،ذاستان دوست شما منو یاد ماجرای برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام انداخت سمیرا داره تلاش میکنه که فراموشش کنه , اما اون با این کاراش عذابش میده , نمیدونم هدفش چیه ؟ یه پسر کم سن و سالم نیست که بخواد بازی در بیاره , خیلی آدم مغروریه احساس میکنه منتظر سمیرا دوباره بره طرفش ( خیلی رو داره !) اما مسلما سمیرا اینکارو نمیکنه , احتمالش زیاد که اگه دوباره بره طرفش بازم برخورد سابقو بکنه ! نمیفهمم چرا اینکارا رو میکنه , تو حدود 1 سال پیش همه چی تموم شد اما از قبل عید تا حالا هر چند وقت یه زنگی میزنه و مسخره بازی در میاره , نگرانم , سمیرا داره داغون میشه ! 7 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ سمیرا داره تلاش میکنه که فراموشش کنه , اما اون با این کاراش عذابش میده , نمیدونم هدفش چیه ؟ یه پسر کم سن و سالم نیست که بخواد بازی در بیاره , خیلی آدم مغروریه احساس میکنه منتظر سمیرا دوباره بره طرفش ( خیلی رو داره !) اما مسلما سمیرا اینکارو نمیکنه , احتمالش زیاد که اگه دوباره بره طرفش بازم برخورد سابقو بکنه ! نمیفهمم چرا اینکارا رو میکنه , تو حدود 1 سال پیش همه چی تموم شد اما از قبل عید تا حالا هر چند وقت یه زنگی میزنه و مسخره بازی در میاره , نگرانم , سمیرا داره داغون میشه ! دختر این داستان هم تقریبا همین شرایط براش بوجود میاد.طرف بعد از یه مدتی دوباره میاد سراغش و خیلی لطمه میبینه ولی الان اینجور که خودش نوشته ،تونسته فراموشش کنه،انشاالله دوست شما هم در این آزمون موفق بشه:icon_gol: 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۰ زمان همه چیو درست میکنه .یه لحظه هایی تو زندگی هست که خودتو به درو دیوار میکوبی تا حالت بهتر بشه اما هیچ چیزی نمیتونه آرومت کنه مثل یه پرنده که داره تو قفس بال و پر میزنه. کنار دوستت باش و تنهاش نذار سعی کن حال و هواشو عوض کنی نذار تنها بمونه ببرش این و اون ور هرچند هیچ کس جای هیچ کسو نمیگیره ولی گاهی وجود یه نفر دیگره منظورم یه عشق دیگس میتونه خیلی موثر باشه . به هر حال فقط گذر زمانه که میتونه حالشو بهتر کنه . راستی خطشو نمیتونه عوض کنه؟ مشکل اینجاست که سمیرا هنوز دوسش داره , نمیدونم شاید بگی حماقت ! نمیدونم به خدا, واقعا لیاقت عشق پاک سمیرا رو نداشت سمیرا منتظر بود که اون برگرده اما وقتی 1 سال گذشت ناامید شد , تلاش کرد فراموشش کنه.اما بعد تماسش ,سمیرا دوباره رفت تو حال و هوای 1 سال پیش , هنوز دوسش داره , آره زمان بهترین حلال , اما ممکن تو این فاصله همه چی از دست بره , سمیرا اون ترم درساشو به زحمت پاس کرد , من تمام تلاشمو میکنم تا حال و هواشو عوض کنم , حواسم به درساش هم هست , نمیدونم خدا خودش کمک کنه. 7 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا میسوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دارم حس میکنم بی تو چقدر خالی شده دنیام یه لحظه جای من باش و ببین بی تو چقدر تنهام نگو قسمت همین بوده نگو تقصیر تقدیره چرا اون لحظه های خوب داره از یاده تو میره سکوت من یه فریاده واسه قلبی که خاموشه تو این دلخستگی یادت هنوز با من هم آغوشه تو این شبهای دلتنگی من از دنیا گریزونم تو نیستی و نمیدونی منٍ عاشق پریشونم کدوم جاده کدوم دریا نشونی از تو میدونه آخه نبض دل خسته ام فقط با تو غزل خونه نمیشه بی تو عاشق بود نمیشه دل برید از تو به تنهایی من برگرد بذار تازه بشم از نو سکوت من یه فریاده واسه قلبی که خاموشه تو این دلخستگی یادت هنوز با من هم آغوشه تو این شبهای دلتنگی من از دنیا گریزونم تو نیستی و نمیدونی من عاشق پریشونم 6 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خوشا بحال سمیرا که دوستی چون شما دارد:icon_gol: 6 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یادش میره. این پسره هم احتمالا به پیسی همدم خورده دوباره برگشته. تقصیر این پسر هم نیست. جامعه اونو اینطوری تربیت کرده. روزانه تعداد زیادی از دختران رو میبینم که گوشی تلفن تو دستشونه و یه دفه میزنن زیر گریه. بعد افسردگی، بعد انواع و اقسام بیماری های روحی. آخرش هم ترک تحصیل و در صورت عدم وجود دوستان خوبی مثل شما سرنوشتشون به نا کجا آباد کشیده میشه. بیشتر براش وقت بزارید. متقاعدش کنید با یه مشاور زبده در این زمینه صحبت کنه. 7 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یادش میره. این پسره هم احتمالا به پیسی همدم خورده دوباره برگشته. تقصیر این پسر هم نیست. جامعه اونو اینطوری تربیت کرده. روزانه تعداد زیادی از دختران رو میبینم که گوشی تلفن تو دستشونه و یه دفه میزنن زیر گریه. بعد افسردگی، بعد انواع و اقسام بیماری های روحی. آخرش هم ترک تحصیل و در صورت عدم وجود دوستان خوبی مثل شما سرنوشتشون به نا کجا آباد کشیده میشه. بیشتر براش وقت بزارید. متقاعدش کنید با یه مشاور زبده در این زمینه صحبت کنه. نمیدونم شاید همینطور باشه که شما میگید اما این آقا پسر یه جوون 20 ساله نیست ! نزدیک 30 سالش ! این ادا و اطوارام ازش بعید , خیلی آدم مغروریه , مطمئنم به سمیرا علاقه داره اما نمیفهمم چرا بازی در میاره !اول آشناییشون گفت کس دیگه ای تو زندگیش نیست اما روز آخر گفت به کس دیگه ای علاقه داره , مطمئنم که اینو گفته تا سمیرا رو از خودش دور کنه اما چرا نمیدونم! اینکه بعد 1 سال برگشته ! بازم برام سواله !چرا میخواد اذیتش کنه ! من خیلی در مورد مشاور با سمیرا صحبت کردم , حتی خودم یه بار رفتم پیش مشاور تا سمیرا ترسش بریزه , بعدشم آدرس اون مشاوره بهش دادم و انقدر بهش اصرار کردم تا بره اونم رفت مطبش , حتی یه فرمم از منشی گرفت که باید پرش میکرد اما پشیمون شد و برگشت , الانم بازم بهش میگم , همش میگه من خوبم , دارم فراموشش میکنم.نمیدونم امیدوارم واقعا اینطور باش ممنون شما لطف دارید , :icon_gol:سمیرا یه فرشته است هر کس دیگه ای هم با همچین فرشته ای دوست میشد همین کارو میکرد اما افسوس اونی که باید قدر شو میدونست , بی تفاوت از کنارش گذشت! 5 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خوشا بحال سمیرا که دوستی چون شما دارد:icon_gol: شما لطف دارید :icon_gol::icon_gol:اما خوش بحال من که دوستی مثل سمیرا دارم ,آدمایی مثل سمیرا تو این زمونه کم پیدا میشن 5 لینک به دیدگاه
zahra-d 4993 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دوسته منم يه مشكلي تو اين مايه ها داره عاشق يكي از فاميلاشون شده كه از خودش چند سال كوچيكتره پسره هم ادم دروغگوييه خوده دوستم بارها مچشو گرفته كه با دختراي فاميل رفيق شده اما پسر زير بار نميره يه مدرك هم ازش داره كه پسر با يكي از نزديكتريا اعضاي خانوادش كه به پسره حلال ميشه رابطه داشته اما هنوزم كه هنوزه به پسره زنگ ميزنه و خودشم ميگه كه دارم اشتباه ميكنم اما نميتونه فراموشش كنه دوست من يه ادم مغروري بود اما حالا به خاطر اين پسر بچه چه ها كه نميكنه واقعا جاي افسوس داره اينجور پسرا بالاخره تاوان كاراشونو ميبينن 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ بعدازاین عشق به هر عشق جهان میخندم هر که آردسخن عشق به آن میخندم روزی از عشق دلم سوخت که خاکستر شد بعدازاین سوز به هرسوز جهان میخندم 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست آه ، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست ! آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد ؟! بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست بی تو هر لحضه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق ! و سکوت تو جواب همه مسئله هاست ... 4 لینک به دیدگاه
yasi * m 5032 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ چه دوستای خوبی..... این ماجرا هم تموم میشه و دوستی قشنگ شما دوتا قشنگتر میشه....نگران نباش 4 لینک به دیدگاه
hilari 2413 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ممنون دوستای گلم راستش خودمم دیگه نمیدونستم چطوری با سمیرا برخورد کنم , گاهی کم میاوردم حرفاتون بهم امید و انرژی دوباره داد , ان شالله تو همین تاپیک به زودی خبرای خوبی از سمیرا بدم از همتون ممنونم :icon_gol: 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده