رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

اعتراف میکنم که

زود قضاوت میکنم... :icon_pf (34):

گاهی بیخودی عصبانی میشم و چرند میگم... :ws44:

  • Like 13
  • پاسخ 74
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

اعتراف میکنم تو یه سنینی بر سر حق و حقوقم با مردم خیلی جنگیدم و خیلی ها رو آزرده خاطر کردم. در حالی که ارزش اینهمه چالش و کشمکش رو نداشت.

  • Like 11
ارسال شده در

اعتراف میکنم یکم فضول هستم و بیخودی خودمو میندازم وسط هر آشی. :ws37:

  • Like 12
ارسال شده در

از دوستا که اعتراف کردن و باعث شدن این ذهن منم باز بشه. ممنون.

ماشالا تقریباً باید یه کپی از همه بگیرم و واسه خودمم بذارم :ws3:

تو بی فرهنگی از رد شدن تو خیابون که تبحری دارم :ws3:

اعتماد به نفسم جاهای مهم پایین بوده و الان یه کمی بهتر شده ولی هنوز پایینه :icon_pf (34):

شوخیای نابجا زیاد کردم و میکنم.

غیبت میکنم :icon_pf (34):

دروغم که گفتم و الان البته دیگه کمتر اینکارو میکنم.

زیادی گیرم. و بعضی وقتا لجبازیم میکنم.

 

-----------

یکی از داغون ترین کارایی که کردم و الان یادم اومد. :hanghead:

یه سری نمایشگاه کتاب، نمیدونم رو چه حسابی با یکی از دوستام دوتا کتاب برداشتیم و پولشو ندادیم. اما اونقدر عذاب وجدان گرفتیم که چند روز بعدش کتابا رو به همون انتشاراتی پست کردیم یه نامه معذرت خواهی اینام توش نوشتیم. هنوزم که یادم میفته، هنگ میکنم که چی شد که اونکارو کردیم و کلی عذاب وجدان میگیرم :ws44:

  • Like 19
ارسال شده در

چشم چرونی (البته به صورت کاملا حرفه ای و تخصصی!)

  • Like 13
ارسال شده در
چشم چرونی (البته به صورت کاملا حرفه ای و تخصصی!)

:w58::w58:

  • Like 3
ارسال شده در

مردم همیشه برای اعتراف پیش کشیش ها میروند،برام خیلی جالب بود که بدانم کشیش ها پیش کسی میروند......

 

اما معمولا دوستان مذهبی و مخصوصا از نوع متعصبش از من ناراحت میشن،حق هم بهشون میدم.

 

برای همین تصمیم گرفتم دیگه پامو تو تالار ادیان و اسلام و..... نذارم.

 

اما خدا رو شکر کار بی فرهنگی مثل آشغال ریختن و رد شدن از چراغ و..... تا حالا در سطح جامعه نداشتم.

 

ولی خوب تو دوران دبیرستان وقتی مثل گوسفند مجبور میشدم سوار اتوبوس بشم پول نمیدادم و از در عقب پیاده میشدم.

  • Like 16
ارسال شده در
از دوستا که اعتراف کردن و باعث شدن این ذهن منم باز بشه. ممنون.

ماشالا تقریباً باید یه کپی از همه بگیرم و واسه خودمم بذارم :ws3:

تو بی فرهنگی از رد شدن تو خیابون که تبحری دارم :ws3:

اعتماد به نفسم جاهای مهم پایین بوده و الان یه کمی بهتر شده ولی هنوز پایینه :icon_pf (34):

شوخیای نابجا زیاد کردم و میکنم.

غیبت میکنم :icon_pf (34):

دروغم که گفتم و الان البته دیگه کمتر اینکارو میکنم.

زیادی گیرم. و بعضی وقتا لجبازیم میکنم.

 

-----------

یکی از داغون ترین کارایی که کردم و الان یادم اومد. :hanghead:

یه سری نمایشگاه کتاب، نمیدونم رو چه حسابی با یکی از دوستام دوتا کتاب برداشتیم و پولشو ندادیم. اما اونقدر عذاب وجدان گرفتیم که چند روز بعدش کتابا رو به همون انتشاراتی پست کردیم یه نامه معذرت خواهی اینام توش نوشتیم. هنوزم که یادم میفته، هنگ میکنم که چی شد که اونکارو کردیم و کلی عذاب وجدان میگیرم :ws44:

محمد :w58::w58::w58:

:w74:

  • Like 6
ارسال شده در

برنداشتن دست از روی بوق هنگام ترافیک و یا دیدن دختر خوشگل!!

(مطمئنا همتون یک بار این کارو کردین ولی اعتراف نمیکنین، از گذشته ی خودتون خجالت زده نباشید)

  • Like 9
ارسال شده در
برنداشتن دست از روی بوق هنگام ترافیک و یا دیدن دختر خوشگل!!

(مطمئنا همتون یک بار این کارو کردین ولی اعتراف نمیکنین، از گذشته ی خودتون خجالت زده نباشید)

:whistle:

  • Like 8
ارسال شده در

من هم اعتراف میکنم که سوم دبستان که بودم یه کتاب از کتابخونه مدرسه گرفتم،خوب امانتداری نکردم و پاره و خیس شد.خجالت کشیدم پسش بدم و تا سال تموم شد.ولی اسم کتاب همیشه یادمه (قصه های خوب برای بچه های خوب،مهدی آذر یزدی)و تصمیم دارم یک روز چند تا کتاب بخرم و برم مدرسه مون اعتراف کنم،ولی متاسفانه من در حال حاضر در آن شهر نیستم.

  • Like 18
ارسال شده در

تو امانت متاسفانه زياد خوب نيستم....نه در گذشته و نه در حالا....خيلي سعي ميكنم كه اين عادت زشتمو تغيير بدم...ولي باز هم دچارشم.....كتاب و سي دي زياد گرفتم و پس ندادم...

يه چيز ديگه هم اين كه با اوني كه بايد باشم و دوست دارم باشم تفاوت دارم.حالا بعد بيشتر توضيح ميدم.

  • Like 10
ارسال شده در

برای سوار شدن به اتوبوس و نشستن خیلی هول میزنم..البته مثل همه.....:persiana__hahaha:خوب خسته ام میخوام بشینم:icon_pf (34):

  • Like 12
ارسال شده در

وقتی میخام صبا مترو سوار شم .... تا اون متروی معروف از اون سمت میاد... داد میزنم ک ... جی ها اومدن .... :w74:

خب خیلی بد میان دیگه ... ادم هی کوبیده میشه به درو دیوار تا بره تو.... اخرم ادم و میزنن زمین که بشینن خودشون ...:imoksmiley:

اصلاح شن منم اصلاح میشم بوخودا ...:hanghead:

  • Like 14
ارسال شده در

من بي فرهنگيم اينه كه خيلي زود عصباني ميشم و با همين اخلاقم چند نفري رو از خودم رنجوندم.خيلي سعي كردم خودمو درست كنم اما خداييش سخته به قول معروف ترك عادت موجب مرض است!

  • Like 10
ارسال شده در

بی فرهنگی؟:ws52:

بعضی وقتا با ماشین که هستم چراغ زرد رو قبل چهار راه میبینم ولی سعی میکنم زود رد بشم و یا اینکه پشت چراغ که می ایستم حواسم نیست روی خط کشی عابر می ایستم .البته جدیدا خیلی کمتر پیش میاد ...........

بعضی وقتا تو پارک که میرم از رو چمن ها رد میشم.........:icon_pf (34):

همیشه به موقع سر قرارام میرسم ولی یه بار با بچه ها قرار داشتیم دیر رسیدم خیلی اون روز ناراحت شدم.........

  • Like 8
ارسال شده در

بچه ها من اعترافات همه رو خوندم...ولی راستش من نه آشغال میریزم تو خیابون نه موقع سوار شدن اتوبوس کسی رو هل می دم نه چیزی از جایی برمیدارم بدون اجازه نه اینکه در مورد کسی قضاوت می کنم :icon_pf (34):

 

(البته شاید در گذشته های خیلی دور گاهی این رفتارهارو داشتم اما کلا اهلش نیستم)

 

شاید بی فرهنگی من این باشه که گاهی خیلی بی حوصله می شم و بداخلاق .که ممکنه (حتما) باعث رنجش اطرافیانم بشم...

آهان راستی گاهی زبونم خیلی تند می شه :icon_pf (34):

  • Like 7
ارسال شده در

توشغل مایه اصطلاح هست که میگن عیب یابی یه دستگاه مهمترازتوانایی درتعمیراون دستگاه.ماخودمون ادعامیکنیم بافرهنگیم.تکیه کلام مامحبت شده ودوستی.امابه وقت عمل فقط کافیه خطایی ازکسی سربزنه!بعضی وقتهاجابجایی یه ویرگول

خیلی اثرداره.من خودم بزرگترین بی فرهنگی رودربی احترامی به

والدین میدونم چقدربقیه روتوصیه

میکنیم اما خودمون سروالدین فریادمیکشیم!همه روآشتی میدیم خودمون بابرادرمون قهریم؟درجامعه منادی احقاق حقوق بشریم اماهرجابشه حق

دیگران راپایمال میکنیم.توصف اتوبوس.مترو،نانوایی.پشت چراغ قرمزفراموش میکنیم حق باماشین هایی هست که چراغ برای اوناسبزه.وبرعکس.چراهمیشه بدی روواسه همسایه میخوایم؟خلاصه این قصه سردرازداره.فقط کافیه کمی منصف باشیم وخودمون روجای کسی که حقش داره زیرپای ماله میشه بذاریم .ازامام صادق نقل آنچه برای خودمیپسندی برای دیگران هم بپسند-وآنچه برای خودنمیپسندی برای دیگران هم مپسند.

  • Like 9
ارسال شده در

اعتراف ها رو ديدم خيلي هم چندش اور نبود .من قتل زياد انجام دادم چند سال پيش فكر كنم يه چندصدتا گردان از زنبور و مورچه مگس و پشه از بين بردم مثال اگه يه زنبور بهم نيش ميزد معتقد بودم كل زنبورها بايد كشته شوند ديكتاتوري محض . زود قضاوت كردن يكي از كارهام بود افراط وتفريط فوقلاده بودم به طرف اينقدر محبت ميكردم كه گندش و درمي اوردم و دوباره اينقدر ميچزوندمش تا صداش به فلك مي رسيد اين كارم نميدونم عيبه يا نه به صدا و سيما خيلي فحاشي ميكنم

  • Like 10
ارسال شده در

من اشتباه زیاد داشتم قبلا همیشه آشغالها رو شوت میکردم تو خیابون ولی 7 سال مثل انسان میریزم تو کیسه قبلا سیزده بدر خدا بده برکت:ws18: ولی باور کنید الان دیگه انسان شدم:icon_redface: پوست درختا رو هم زیاد کندم:icon_pf (34): گل از باغچه هم چیدم:icon_pf (34): رو سیمان خیس هم یادگاری نوشتم:icon_pf (34): ولی هر چیزی دوره ای داره دیگه از این کارا نمیکنم:ws37:

  • Like 14

×
×
  • اضافه کردن...