vahik 514 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ از مطالعاتمون بگیم و بگیم که خیلی میفهمیماز فلان نویسنده که چنان گفت و فلان کتاب که... کلا بعضی از ما خیلی تو این کتابها غرق شدیم تا حدی که شاید قدرت تفکر از ما گرفته شده و فقط همه چیز ما شده کتاب و حرفهایی که نویسندگان اون میزنن رنگ فونتمون رو تغییر میدیم چون دوست داریم متفاوت باشیم! امضای متفاوت داریم... pianist عزيز ممنون كه اين بحثو مطرح كردي به نظر من تو محيط مجازي خصوصا در فضاي فوروم ها ، تنها راه ارتباط دوستان به هم ، همين پست ها و صحبت ها و نظراتيست كه ساير دوستان اظهار ميكنند. مسلما همه افراد از ابتدا درصد آگاهي بالايي ، به نسبت ، از اطراف و مسائل ندارند. طبيعيه كه بايد با مطالعه و معاشرت ، به حد مطلوب رسيد. به نظر من ، فكر نميكنم اين مسأله چندان مغايرتي با نظر مؤلفان كتب و نقل قولهاي آنها براي سايرين داشته باشه 6 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ بله متاسفانه یکی از مشکلات ما همین هست که از گفتن " نمیدونم" میترسیممثلا خود من تو دانشگاه شده استاد یه مطلبی رو گفته ولی من ترسیدم که بگم این درس و یا این مطلب رو نفهمیدم. :icon_pf (34): یا بارها پیش اومده که از کسی پرسیدم نظرت در مورد فلان مسئله چیه؟؟ اون طرف چون خجالت میکشید که بگه نمیدونم الکی میگفت نظری ندارم و یا خوبه و یا بده!! حالا بگذریم در مورد تالار جدید من از 5 ، 6 تا از بچه های قدیمی و خوشفکر اینجا که یکیشم خود شما بودید دعوت کردم که بیایم و یه تیمی رو تشکیل بدیم و اون تالار رو با هم بسازیم البت در ابتدا فقط با محسن 88 صحبت کردم و همینجا از همه بچه های انجمن دعوت میکنم که تا تو اون تالار فعالیت کنن در واقع اون تالار برای همه هست نه برای من و یا گروهی خاص در واقع یک مشکل این هست که میتونیم مسائل و ضعف های رفتار و فرهنگمون رو بررسی و احیانا ریشه یابی کنیم و تو ارائه دادن راه کار عاجز هستیم. به شخصه خوشحال میشم از تجارب و اطلاعات شما در این زمینه بهره ببرم. خوب بنده بسیار مفتخر شدم... ولی شما به من بگید چطوری باید این مسائل گفته بشه که سنگین و سخت نباشه... چون من سبک نوشتنم اینطوریه... یعنی بنده اگر مطلبی مال 4 سال پیش رو هم از وبلاگم بیارم اینجا دقیقا به همین شکل مینوشتم... خوب چه مسائلی و به چه شکلی باید گفته بشه ؟ اینها اگر مشخص بشه خیلی خوبه و میشه روش کار کرد... البته میتونیم بعدا در موردش اگر خواستید در جای دیگه ای صحبت کنیم... 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ سلام و درود . به نظر من دوست عزیز، مقداری در مورد نقدتون تندروی کردین. من به شخصه چنر نفر رو بیشتر با ویژگی هایی که فرمودین توی این انجمن نمیشناسم و بعضا بسیار از تاپیک هاشون استفاده کردم. حتی باعث شد که چندباری به دنبال برخی مفاهیمی که مطرح کرده بودند بروم. اما بعید میدونم ایشان به دنبال مطرح کردن خودشون باشند. اتفاقا توی گفتگوی آزاد نقل قول گرفتن از کتب مختلف و استفاده از لغات اصلی معانی مختلف (گاها لغات انگلیسی معادل فارسی ندارند!) و بحث های سنگین نقاط قوت این تالار هستند. ضمن اینکه کسی الزامی ندارد که در تاپیکی که برای وی سنگین است شرکت کند. به نظر من به اندازه ی کافی تاپیک های مختلف در سطوح مختلف توی این تالار زده میشه. و فقدان تاپیک هایی که بعضا بحث هایی در سطوح بالاتر شکل بگیره احساس میشه. اما مورد دیگری هست که گاها متوجه میشوم که ممکن است در پاسخ تاپیکی ، موارد خاص و سنگینی مطرح شده که ممکن است اعضا در مورد اون اطلاعات کافی نداشته باشند. که امید است این قضیه نه تنها با رعایت کسانی که پست های خاص میگذارند، بلکه با ارتقاء دانش دوستان و خود بنده و مطالعه در مورد مباحث مطروحه حل شود. در مورد نحوه ی نگارش هم ، به هر حال سلیقه ی هر فردی است برای بیان حرفش. اتفاقا از حسن سلیقه ی کسانی که از رنگ در پست هایشان استفاده میکنم و مطلب رو برای خواننده خواناتر میکنند استقبال میکنم. ضمن اینکه بهتر است نگاهمون رو به قضیه کمی تغییر بدیم. ما هیچ کداممان را از نزدیک نمیشناسیم و در دنیای واقعی یکدیگر را ندیده ایم. اما بعضا از نحوه ی تفکراتمان خبر داریم. به نظر من اصلا شناخت مجازی شناخت کاملی نیست. من ترجیح میدهم از کسانی که اطلاعاتشون رو در اختیار من قرار میدهند تشکر کنم. با شناخت نسبی که از شما دارم، احساس می کنم که بحث شما بحث فخرفروشی است که کاری بسیار ناپسند است و صحبت شما با این مضمون صحیح است. اما مسئله ای دیگه ای که هست، امیدوارم طوری نشود که برخی از اعضای انجمن که در این تالار پست می دهند، از فعالیت شان کاسته شود. در کل به خاطر تلنگری که همه ی دوستان زدید ممنونم. 8 لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ pianist عزيزممنون كه اين بحثو مطرح كردي به نظر من تو محيط مجازي خصوصا در فضاي فوروم ها ، تنها راه ارتباط دوستان به هم ، همين پست ها و صحبت ها و نظراتيست كه ساير دوستان اظهار ميكنند. مسلما همه افراد از ابتدا درصد آگاهي بالايي ، به نسبت ، از اطراف و مسائل ندارند. طبيعيه كه بايد با مطالعه و معاشرت ، به حد مطلوب رسيد. به نظر من ، فكر نميكنم اين مسأله چندان مغايرتي با نظر مؤلفان كتب و نقل قولهاي آنها براي سايرين داشته باشه دوست عزیز ممنون به نکات خوبی اشاره کردید... خوب بنده بسیار مفتخر شدم... ولی شما به من بگید چطوری باید این مسائل گفته بشه که سنگین و سخت نباشه... چون من سبک نوشتنم اینطوریه... یعنی بنده اگر مطلبی مال 4 سال پیش رو هم از وبلاگم بیارم اینجا دقیقا به همین شکل مینوشتم... خوب چه مسائلی و به چه شکلی باید گفته بشه ؟ اینها اگر مشخص بشه خیلی خوبه و میشه روش کار کرد... البته میتونیم بعدا در موردش اگر خواستید در جای دیگه ای صحبت کنیم... اره بنظرم باید بطور جداگانه و یا شاید در غالب یه تاپیک جداگانه روی اون بحث بشه. سلام و درود .به نظر من دوست عزیز، مقداری در مورد نقدتون تندروی کردین. من به شخصه چنر نفر رو بیشتر با ویژگی هایی که فرمودین توی این انجمن نمیشناسم و بعضا بسیار از تاپیک هاشون استفاده کردم. حتی باعث شد که چندباری به دنبال برخی مفاهیمی که مطرح کرده بودند بروم. اما بعید میدونم ایشان به دنبال مطرح کردن خودشون باشند. اتفاقا توی گفتگوی آزاد نقل قول گرفتن از کتب مختلف و استفاده از لغات اصلی معانی مختلف (گاها لغات انگلیسی معادل فارسی ندارند!) و بحث های سنگین نقاط قوت این تالار هستند. ضمن اینکه کسی الزامی ندارد که در تاپیکی که برای وی سنگین است شرکت کند. به نظر من به اندازه ی کافی تاپیک های مختلف در سطوح مختلف توی این تالار زده میشه. و فقدان تاپیک هایی که بعضا بحث هایی در سطوح بالاتر شکل بگیره احساس میشه. اما مورد دیگری هست که گاها متوجه میشوم که ممکن است در پاسخ تاپیکی ، موارد خاص و سنگینی مطرح شده که ممکن است اعضا در مورد اون اطلاعات کافی نداشته باشند. که امید است این قضیه نه تنها با رعایت کسانی که پست های خاص میگذارند، بلکه با ارتقاء دانش دوستان و خود بنده و مطالعه در مورد مباحث مطروحه حل شود. در مورد نحوه ی نگارش هم ، به هر حال سلیقه ی هر فردی است برای بیان حرفش. اتفاقا از حسن سلیقه ی کسانی که از رنگ در پست هایشان استفاده میکنم و مطلب رو برای خواننده خواناتر میکنند استقبال میکنم. ضمن اینکه بهتر است نگاهمون رو به قضیه کمی تغییر بدیم. ما هیچ کداممان را از نزدیک نمیشناسیم و در دنیای واقعی یکدیگر را ندیده ایم. اما بعضا از نحوه ی تفکراتمان خبر داریم. به نظر من اصلا شناخت مجازی شناخت کاملی نیست. من ترجیح میدهم از کسانی که اطلاعاتشون رو در اختیار من قرار میدهند تشکر کنم. با شناخت نسبی که از شما دارم، احساس می کنم که بحث شما بحث فخرفروشی است که کاری بسیار ناپسند است و صحبت شما با این مضمون صحیح است. اما مسئله ای دیگه ای که هست، امیدوارم طوری نشود که برخی از اعضای انجمن که در این تالار پست می دهند، از فعالیت شان کاسته شود. در کل به خاطر تلنگری که همه ی دوستان زدید ممنونم. بله خب با توجه به این که این کاربران خاص محبوبیتی بین اعضا دیگه دارن هدف من هم این بود که با این بحث درواقع دنبال یه راه باشیم برای کلی تر کردن بحثها و اینکه بتونیم گروه کثیری رو با دعوت به مطالعهبیشتر و تفکر وی مسائلی گاها سنگین بکنیم حرفای من در واقع در مخالفت با بحثای سنگینی که صرفا تو بعضی تاپیکا شده نیست ممنون که تو این بحث شرکت کردی... 3 لینک به دیدگاه
داريوش 2148 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۹۰ با سلام خدمت دوستان بزرگوار بنده در بحثايي كه شركت كردم مطالب خوبي ياد گرفتم بالطبع نياز به اطلاعاتي دارم كه وقتم به سرگرمي هايي پوچ با تفكر خود خوري نصبت روحيات خودم در دنياي حقيقي يا مجازي به حدر نرود . در كنار اينكه به صورت رايگان از اطلاعات دوستان در موارد حتي سرگرم كننده استفاده ميكنم جاي تقدير داره هيچكس را نمي شود متهم كرد كه چرا كمتر مي داني يا چرا بيشتر ميفهمي خود به خود بعد از مدتي مي شود حتي در دنياي مجازي فهميد تفكر و احساس با نوشتن فرق مي كند صرفا همان قضيه همرنگ جماعت .اينجا حتي اگر دوستي يك كلمه به شخص من يادبدهد دستش را هم مي بوسم چون معتقدم كه يه گرسنه را حتي براي يه وعده طعام بخشيده .خواهشن سليقه هاي همه قابل احترام ميباشد .دوستدار به ادمهاي با محبت و بي ستم 7 لینک به دیدگاه
*Star* 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ ربطش را اگر اهل دل باشی متوجه میشی،در ضمن بنده یک سوال ازتون در پروفایلتون پرسیده بودم قبلا،تا جواب ندهین دلیلی بر ادامه بحث با شما نمیبینم.موفق باشین. برو بابا خیلی خودتو مهم فرض کردی! لینک به دیدگاه
*Star* 174 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ اینقدر جرات داشته باش که با نام کاربری مهندسانت فعالیت کنی،ترسو..... من که شناختمت کی هستی،اون سبک مسخره نوشتنت هیچوقت یادم نمیره. واقعا رکب خوردم الان!!:banel_smiley_52: لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ خب من معمولا خیلی کلی و گاهی سر بسته صحبت میکنم که شاید بنظر برسه که آدم میانه رو و محتاطی باشم پيانيست جان شما خودت به اولين چيزي كه در لحظه ارسال تاپيك فكر كردي "من" ِ خودت بوده ، در واقع داري تصويري كه بقيه ازت دارن رو توي ذهنت تجسم ميكني ... اين كه تمام كاربرهاي فروم و تمام آدماي روي كره زمين اون قدر درگير خودشون باشن كه ترسيم شخيصت شون در درجه ي اول اهميت قرار داشته باشه يه چيز كاملا طبيعيه و از نظر روانشناسي ثابت شده ست پس نميشه به كسي خرده گرفت كه چرا توي حرفهاش واژه "من" رو بيشتر از هر واژه ي ديگه اي بكار ميبره يا چرا ميخواد خودشو متفاوت جلوه بده ... مثلا مني كه موقع پست دادن فونتمو نارنجي ميكنم صد در صد واسه هيچ كس جز خودم مهم نيست كه دارم چه رنگي پست ميدم حتي شايد واسه بعضيا مسخره هم باشه ! ولي اين كار ديگه جزئي از شخصيت مجازي اي كه توي انجمن براي خودم ساختم شده و اگه اين كار رو نكنم بطور نا خودآگاه احساس ميكنم يه چيزي ازم كم شده! حالا اون فردي كه شب و روز مطالعه كرده تا يه چيزي به شخصيتش اضافه بشه صد در صد ميخواد اون چيزها رو يه جوري بروز بده و به بقيه نشون بده حتي اگه خودش همچين قصدي نداشته باشه بازم بطور نا خود آگاه اين اتفاق ميفته چون ديگه جزئي از شخصيتش شده . كسي كه عمرشو گذاشته شيمي بخونه دوست داره مثلا توي يه آزمايشگاه پيشرفته شيمي فعاليت كنه و اونجا خودشو نشون بده نه اينكه بشينه با بچه مدرسه اي ها عناصر جدول مندليفو روخوني كنه ، معلومه واسه ش كسل كننده ست اين كار ! واسه همين فكر ميكنم اينجا هم اگه موضوعاتي براي عده اي سنگينه بهتره كه اون عده خودشون رو برسونن به سطح اون بحث نه اينكه بقيه از انجام بحث مورد علاقه شون خودداري كنن تا كسي احساس كمبود نكنه. اتفاقا من يكي از مزيت هاي بحث كردن توي انجمن نسبت به بيرون از فضاي مجازي رو همين وجود افراد با شعور و آگاهي بالا ميدونم كه توي جامعه متاسفانه كمتر همچين امكاني بوجود مياد. 6 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ من با استارت هم موافقم هم مخالف ؛ متفاوت بودن با جوگیری فرق داره جوگیری زننده تر از جلب توجه هست و البته در مورد مطالعات گفتن تا وقتی که برای کمک به دیگران و دادن اطلاعات باشه بد نیست ، چون قبلا اسم برده شده میگم ؛ spow مشخص هست که آدم با اظلاعاتی هست و من خیلی لذت میبرم از اینکه اطلاعاتش رو به اشتراک میزاره 1 لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ پيانيست جان شما خودت به اولين چيزي كه در لحظه ارسال تاپيك فكر كردي "من" ِ خودت بوده ، در واقع داري تصويري كه بقيه ازت دارن رو توي ذهنت تجسم ميكني ... اين كه تمام كاربرهاي فروم و تمام آدماي روي كره زمين اون قدر درگير خودشون باشن كه ترسيم شخيصت شون در درجه ي اول اهميت قرار داشته باشه يه چيز كاملا طبيعيه و از نظر روانشناسي ثابت شده ست پس نميشه به كسي خرده گرفت كه چرا توي حرفهاش واژه "من" رو بيشتر از هر واژه ي ديگه اي بكار ميبره يا چرا ميخواد خودشو متفاوت جلوه بده ... مثلا مني كه موقع پست دادن فونتمو نارنجي ميكنم صد در صد واسه هيچ كس جز خودم مهم نيست كه دارم چه رنگي پست ميدم حتي شايد واسه بعضيا مسخره هم باشه ! ولي اين كار ديگه جزئي از شخصيت مجازي اي كه توي انجمن براي خودم ساختم شده و اگه اين كار رو نكنم بطور نا خودآگاه احساس ميكنم يه چيزي ازم كم شده! حالا اون فردي كه شب و روز مطالعه كرده تا يه چيزي به شخصيتش اضافه بشه صد در صد ميخواد اون چيزها رو يه جوري بروز بده و به بقيه نشون بده حتي اگه خودش همچين قصدي نداشته باشه بازم بطور نا خود آگاه اين اتفاق ميفته چون ديگه جزئي از شخصيتش شده . كسي كه عمرشو گذاشته شيمي بخونه دوست داره مثلا توي يه آزمايشگاه پيشرفته شيمي فعاليت كنه و اونجا خودشو نشون بده نه اينكه بشينه با بچه مدرسه اي ها عناصر جدول مندليفو روخوني كنه ، معلومه واسه ش كسل كننده ست اين كار ! واسه همين فكر ميكنم اينجا هم اگه موضوعاتي براي عده اي سنگينه بهتره كه اون عده خودشون رو برسونن به سطح اون بحث نه اينكه بقيه از انجام بحث مورد علاقه شون خودداري كنن تا كسي احساس كمبود نكنه. اتفاقا من يكي از مزيت هاي بحث كردن توي انجمن نسبت به بيرون از فضاي مجازي رو همين وجود افراد با شعور و آگاهي بالا ميدونم كه توي جامعه متاسفانه كمتر همچين امكاني بوجود مياد. شادمهر جان فكر كنم كلا مقصود من رو از زدن اين تاپيك متوجه نشدي حالا بگذريم و اما در مورد اين جمله يكي از مزيت هاي بحث كردن توي انجمن نسبت به بيرون از فضاي مجازي رو همين وجود افراد با شعور و آگاهي بالا ميدونم كه توي جامعه متاسفانه كمتر همچين امكاني بوجود مياد. خيلي با اطمينان در مورد اعضاي اين انجمن قضاوت ميكني براي مثال عرض ميكنم من خودم فكر ميكردم جناب دكتر (شوان ) واسه خودش يه آدم حسابيه! ولي چه شد؟؟ احتمالا با واژه تظاهر آشنا هستي رفيق ، چيزي كه تو جامعه و حتي اين فضاي مجازي زياد شاهدش هستيم. ممنون بابت نظرت... من با استارت هم موافقم هم مخالف ؛ متفاوت بودن با جوگیری فرق دارهجوگیری زننده تر از جلب توجه هست و البته در مورد مطالعات گفتن تا وقتی که برای کمک به دیگران و دادن اطلاعات باشه بد نیست ، چون قبلا اسم برده شده میگم ؛ spow مشخص هست که آدم با اظلاعاتی هست و من خیلی لذت میبرم از اینکه اطلاعاتش رو به اشتراک میزاره مرسي... 5 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ تلنگر جالبی بود البته اگه زده بشه سربسته و کلی : عیب کار اینجاست که من '' آنچه هستم '' را با '' آنچه باید باشم '' اشتباه می کنم ، خیال می کنم : (آنچه باید باشم هستم، در حالیکه آنچه هستم نباید باشم ) برگرفته از امضای محسن 88 !!! 3 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ شادمهر جان فكر كنم كلا مقصود من رو از زدن اين تاپيك متوجه نشدي حالا بگذريم برداشت من از تاپيكت اين بود كه ميخواستي بگي كاربرها از چهره سازي براي خودشون دست بر دارن ... اگه برداشتم اشتباه بود عذر ميخوام خيلي با اطمينان در مورد اعضاي اين انجمن قضاوت ميكني براي مثال عرض ميكنم من خودم فكر ميكردم جناب دكتر (شوان ) واسه خودش يه آدم حسابيه! ولي چه شد؟؟ احتمالا با واژه تظاهر آشنا هستي رفيق ، چيزي كه تو جامعه و حتي اين فضاي مجازي زياد شاهدش هستيم. ممنون بابت نظرت... نه من نميگم اعضاي اين انجمن همه شون آخر انسانيت و فهم و كمالات هستن ، ولي اگه بخوايم منصفانه نگاه كنيم نسبت به جامعه (يا حتي نسبت به فروم همسايه!) اينجا افراد بيشتري داراي شعور بحث كردن هستن. حالا اينكه تظاهر ميكنن يا واقعا اينجوري هستن نميدونم ولي من كه بشخصه خيلي چيزا ياد گرفتم از اين محيط. 4 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۰ من خودم فكر ميكردم جناب دكتر (شوان ) واسه خودش يه آدم حسابيه! ولي چه شد؟؟ . چی شد ؟؟. فحش شنید و فحشا را جواب داد .. لابد شما در خواب ناز بودی یا خودتون رو بخواب زده بودید یا بیدار بودید و گوشهاتون فیلـتتتتر داشته نشنیدی.. لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ خدمت نوازنده ی گروه عرض کنم که والا پیانیست جان...دست گذاشتی رو دلم....لطفا دستکش دستت کن..که دلم خونه... خدمت عارضم که بعضی حرفات در مورد بلغور کردن بعضی کلمات غربی توسط از ما بهتران....و راه به راه به رخ کشیدن با مطالعه بودن..در حالی که همه ی آن مطالعه ها نشخار می شه و در نهایت می شه رو خوانی که دو روز بعد نمی دونه چی خونده....همه ش رو باهات پا هستم...البته استثنا هم داریم که واقعا اینکاره ان... ولی اونجا که فونت و اندازه و رنگ و از ان حرفا که دیگه سلیقه اس داداش....طرف با بولت کردن گاهی کل حرفش رو می زنه....یا با یک رنگ متفاوت یک چیزی رو بگه که اون که باید بگیره...بگیره... در نهایت...این موارد که فرمودی...مساوی است با شخصیت مجازی هر کسی... می تونیم نقدش کنیم...ولی نمی تونیم برچینمش....نمی تونیم همه رو هم رنگ هم کنیم....هر کی تابلو داره تفکر خودش هست...هر کس دنبال منِ خودش هست..حتی اونکه شعار ما می ده!...چون همه ی انسان ها منفعت طلبن داداش.... نقدت درسته...ولی تو آرمان شهر جواب می ده...اینجا هنوز نون رو به نرخ روز می خورن دوست خوش قلمم... 2 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ یه ذره دارین بی انصافی میکنین. تو هر انجمنی از این مشکلات هست و این یه چیز ناگزیره. اگه هم برداشتی یا مشکلی هست بهتره با هم دوستانه حل کنیم.گاهی وقتا ممکنه خود ما برداشت اشتباه کرده باشیم من همین جا از همه ی دوستان خواهش میکنم اگه انتقادی از من دارن بهم بگن. لینک به دیدگاه
pianist 31129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ تاریخ استارت تاپیک برای یک سال پیش هست... من قبول دارم که لحن پست آغازین تاپیک کمی تند بود ولی به هر حال بحث خوبی در طول اون شکل گرفت و به جایی ختم شد تا زمانی که دوستان آپ کردند... اون زمان بعضی از دوستان به خودشون گرفتن و از دست من دلگیر شدن ولی هدف تنها شروع یک بحث جدید بود که بنظرم به نتیجه رسید... در حال حاضر هم دلیلی نمیبینم به این بحث ادامه بدم، نه این بحث بلکه هیچ بحثی توی تالار آزاد ممنون 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده