samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ هر كسي از ظن خود شد يار من از درون من به جز اسرار من سر من از ناله من دور نيست ليك چشم و گوش را آن نور نيست 6 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم بودم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزید من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت گر چه در حسرت گندم پوسید من خودم بودم و هر پنجره ای که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود وخدا می داند سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود من نه عاشق بودم و نه دلداده گیسوی بلند و نه آلوده به افکار پلید من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید آرزویم این بود دور اما چه قشنگ تا روم تا در دروازه تور تا شوم چیده به شفافی صب 5 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست،این دل من با نگاهی سرد پر پر میشود... 5 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ تو کجایی سهراب؟ آب را گل کردند، چشم ها را بستند و چه با دل کردند... وای سهراب کجایی آخر؟... زخم ها بر دل عاشق کردند، خون به چشمان شقایق کردند! تو کجایی سهراب؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند، همه جا سایه ی دیوار زدن! وای سهرابدلم را کشتن!!! 4 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ غریب است دوست داشتن. و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن... وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد... و نفسها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛ به بازیش میگیریم؛ هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر. تقصیر از ما نیست؛ تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند. دکتر علی شریعتی 5 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ مادرم می گفت عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شب اما هزار شب است پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکرده ام دکتر علی شریعتی 3 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ نمی دونم چرا تلخی نمی دونم چرا گیجی یه عمره زندگی کردی ولی با مرگ ِ تدریجی همیشه ساده اما سخت تورو دلگیر می بینم دارم رو صورت آینه یه مرد ِ پیر می بینم یه تصویر ترک خورده که هیچکی فکر حالش نیست یه مرد ِپیر ِسر خورده که حتا بیست سالش نیست نمی دونم چرا اما داره با عشق لج می شه شکسته پای ِرویا رو داره ذهنش فلج می شه نه امروزی براش مونده نه فردایی که خوش باشه نمی دونم چرا می خواد فقط آینه جلوش باشه نمی ترسید از فردا اگه امروز روشن بود حکایت تلخ شد اما تمومش قصه ی من بود من اون تنهای دلگیرم که هیچکی فکر حالم نیست من اون سر خورده ی پیرم که حتا بیست سالم نیست .. 2 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ غربت همین خونه س اینجا که دلتنگم اینجا که با غصه بی وقفه می جنگم رویا ازم دوره کابوسه هر خوابم می بینی دور از تو بی تابِ بی تابم می رنجم از حس ِ دلگرم تو بودن وقتی که چشمامم یادت نمی مونن می بوسم عکست رو خندیدی امّا سرد تقدیر ِتار ِما کار خودش روکرد غربت همین خونه س ینجا که دلگیرم اینجا که هر لحظه از یاد ِتو می رم 2 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ مانند یک برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام …. مانند یک عبور…. از راه میرسی و مرا تازه میکنی. همراه تو هزار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام از راه میرسد همراه تو بهار… بردشت خشک سینه من سبز میشود. وقتی تو میرسی…. در کوچه های خلوت و تاریک قلب من … مهتاب میدمد… وقتی تو میرسی… ای آرزوی گم شده برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام های من… من نیز با تو به عشق میرسم… 2 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ دیدی که برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سرد است پاییز تر از خزان زرد است آن شب دل من شکسته تر شد دیگر همه چیز رنگ درد است دیگر همه جا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دلگیر دست و دل من اسیر زنجیر ای روح پر از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام من خاموش ترین بهانه راگیر دیگر نروم به سوی مستی حظی نبرم ز می پرستی ای آن که نداری خبر از من سرچشمه ی هر غمم تو هستی دیگر به بهار خنده ام نیست برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام صفا دهنده ام نیست ای آن که دلم اسیر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ت بر بام دلت؛ پرنده ام نیست؟ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام م همگی سرود درد است گفتم که بهار بی تو سرداست گفتم که بهار بی تودیگر پاییز تر از خزان زرد است 2 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ وقتی که تو نیستی با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟ انگار با نبودنت نام رنگ می بازد دیگر نمی خواهم کسی را صدا بزنم .. 2 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۰ من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من , من خودم هستم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد , من نه عاشق هستم نه دلداده به گیسوی بلند و نه آلوده به افکار پلید , من به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دلدادگیم می فهمد. ... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده