pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 فروردین، ۱۳۹۰ تا حالا شده خیلی اتفاقی نوشته های چند سال پیشتون رو بخونید بعد بشنین با خودتون فکر کنین که عــــــــــــَه چی بودم.... چیا دلم می خواسته ... بیان اینجا با خودتون عهد ببندید برای خودتون شاید عهدای ما برای همدیگه یه هدف جدید بشه برای مبارزه برای ارزش دادن به خودمون به زندگی مون... تو بازار بی ارزشی دنیا می خوام با خودم عهد ببندم که خودمو عوض نکنم حتی اگه قرار باشه یه تنه با تموم دنیا بجنگم همونی باشم که می خوام!! روزی از روزها ، شبی از شب ها ، خواهم افتاد و خواهم مرد ، اما می خواهم هر چه بیشتر بروم . تا هرچه دورتر بیفتم ، تا هرچه دیرتر بیفتم ، هرچه دیرتر و دورتر بمیرم . نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ، پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ، افتاده باشم و جان داده باشم ، همین دلم می خواد همیشه به همه عهد هام وفا دار بمونم حتی به همین نوشته..... حتی اگه مجازاتش بارها و بارها سنگین تر از تحمل شانه هایم باشد... 17 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ تا حالا شده خیلی اتفاقی نوشته های چند سال پیشتون رو بخونیدبعد بشنین با خودتون فکر کنین که عــــــــــــَه چی بودم.... چیا دلم می خواسته ... بیان اینجا با خودتون عهد ببندید برای خودتون شاید عهدای ما برای همدیگه یه هدف جدید بشه برای مبارزه برای ارزش دادن به خودمون به زندگی مون... تو بازار بی ارزشی دنیا می خوام با خودم عهد ببندم که خودمو عوض نکنم حتی اگه قرار باشه یه تنه با تموم دنیا بجنگم همونی باشم که می خوام!! روزی از روزها ، شبی از شب ها ، خواهم افتاد و خواهم مرد ، اما می خواهم هر چه بیشتر بروم . تا هرچه دورتر بیفتم ، تا هرچه دیرتر بیفتم ، هرچه دیرتر و دورتر بمیرم . نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ، پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ، افتاده باشم و جان داده باشم ، همین دلم می خواد همیشه به همه عهد هام وفا دار بمونم حتی به همین نوشته..... حتی اگه مجازاتش بارها و بارها سنگین تر از تحمل شانه هایم باشد... اوهوم من یه نوشه 83 و یه 85 یافتم تو 83 یه متن ادبی گفته بودمو دلم میخواست همیشه عادل باشم اما میونم نیستم تو 85 از بی وفایی ادما و اینکه همه چی رو زیر پا میزارن شکوه کرده بودم خواسته بودم خودم اینطوری نشم اما الان خودم خیلی بدتر از خیلیام عهدی که میدونم بهش وفادار نمیمونمو چرا بنویسم 7 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ اوهوم من یه نوشه 83 و یه 85 یافتم تو 83 یه متن ادبی گفته بودمو دلم میخواست همیشه عادل باشم اما میونم نیستم تو 85 از بی وفایی ادما و اینکه همه چی رو زیر پا میزارن شکوه کرده بودم خواسته بودم خودم اینطوری نشم اما الان خودم خیلی بدتر از خیلیام عهدی که میدونم بهش وفادار نمیمونمو چرا بنویسم چرا وفادار نمونیم؟ به یه سوال من جواب بده از عهد بستن و ارزش قائل شدن برای خودمون(حداقل اول با خودمون) چه ضرری می بینیم که نمی بندیم؟ 4 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ چرا وفادار نمونیم؟ به یه سوال من جواب بده از عهد بستن و ارزش قائل شدن برای خودمون(حداقل اول با خودمون) چه ضرری می بینیم که نمی بندیم؟ نمیمونیم دیگهاول ترم میگیم میخونیم بعد نمیخونیم 3 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ تو بازار بی ارزشی دنیا می خوام با خودم عهد ببندم که خودمو عوض نکنمدر نظر اول ساده به نظرميرسه...اما سخته...خيلي سخته...ولي بايد انجام داد...خيلي كارهاست كه بايد انجامشون داد....مرسي پري جون 6 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ در نظر اول ساده به نظرميرسه...اما سخته...خيلي سخته...ولي بايد انجام داد...خيلي كارهاست كه بايد انجامشون داد....مرسي پري جون آره خیلی بشتر از توانایی های یه آدمه چون باید در برابر همه جبر بیرونی تکونه نخوره نشکنه پشیمون نشه و فقط بایسته و مبارزه کنه اما یه عزیزی بهم یاد داد که هیچی به اندازه خودم و خواسته هام ارزش مبارزه رو نداره بعد از اون خودسازی می تونی هر کس دیگه ای رو هم بسازی دقیقا همین کار رو تو روانکاوری می کنن بعنی اول خود شخص نزدیک به 10 سال! روانکاوی می شه! بعد تازه می شه یه روانکاو!! این از بچگی شاه آرزوهام بود:icon_redface: 2 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ نمیمونیم دیگهاول ترم میگیم میخونیم بعد نمیخونیم خب وقتی ما برای قولی که به خودمون می دیم ارزشی قائل نیستیم چه طوری می تونیم به دیگران یا قولی که بهشون می دیم ارزش قائل باشیم یا توقع داشته باشیم دیگران به ما و قول هایی که به ما می دن اذرش قائل باشن و پایبند ما از خودمون شروع نمی کنیم ولی از بقیه طلب زیاد داریم 2 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ بعد از اون خودسازی می تونی هر کس دیگه ای رو هم بسازی :icon_gol: عهد بستن راحته و راحت تر از اون شکستنش. یه لیستی دارم از کارایی که به ظاهر سادن ولی دنیایی از پیچیدگی توشون نهفتست. عهد بستن با خود یکی از اوناست. من این جا عهدی نمی نویسم ولی ازت می خوام یه چن تا تکنیک راهکار یا مهارت رو یاد بده بهمون که چه طور می شه یه عهدی پایبند موند. صرف نظر از این که باید ارادت قوی باشه و فقط باید خودت بخوای و ..... :w72: 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ خب وقتی ما برای قولی که به خودمون می دیم ارزشی قائل نیستیم چه طوری می تونیم به دیگران یا قولی که بهشون می دیم ارزش قائل باشیمیا توقع داشته باشیم دیگران به ما و قول هایی که به ما می دن اذرش قائل باشن و پایبند ما از خودمون شروع نمی کنیم ولی از بقیه طلب زیاد داریم 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ پرررررررري ....يه هفته ديگه كه اين تاپيكتو مثه بقيه تاپيكها فراموش كردي تمام عهد هاي توشم فراموش ميشه 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، ۱۳۹۰ عهد میبندم که... . . . . . . عهدی نبندم...! 1 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 فروردین، ۱۳۹۰ پرررررررري ....يه هفته ديگه كه اين تاپيكتو مثه بقيه تاپيكها فراموش كردي تمام عهد هاي توشم فراموش ميشه بستگی به خودت داره به ارزشی که برای عهدی که بستی قائلی ارزش همه اتفاقا و عهدا توی زندگی یکسان نیست نه عزیزم آدما چیزایی رو فراموش می کنن که واسشون بی ارزش باشه هر کدوم رو به نسبتی که ارزش داره نگه می دارن ولی هرگز و هرگز امکان نداره خودت رو فراموش کنی نه این نوشته رو ممکنه فراموش کنی همیشه یه مثال می زنم می گم آدما چرا عقد می کنن ؟ چون سندی واسه ازدواجشون داشته باشن همین! وگرنه عهد به اونی که روی کاغد می نویسی نیست اونو می شه پاره کرد سوزوند یا حتی گمش کرد اما عهد رو اگه با قلبت و در قلبت بنویسیو با وجودت براش ارزش قائل باشی دیگه هیچ اتفاقی نمی تونه تورو ازش جدا کنه! حتی اگه اون سند یا نوشته گم شه! مشکل این جاست که ما به عهد هامون بها نمی دیم! :icon_gol: عهد بستن راحته و راحت تر از اون شکستنش. یه لیستی دارم از کارایی که به ظاهر سادن ولی دنیایی از پیچیدگی توشون نهفتست. عهد بستن با خود یکی از اوناست. من این جا عهدی نمی نویسم ولی ازت می خوام یه چن تا تکنیک راهکار یا مهارت رو یاد بده بهمون که چه طور می شه یه عهدی پایبند موند. صرف نظر از این که باید ارادت قوی باشه و فقط باید خودت بخوای و ..... :w72: چشم گل مریمم می گردم یه کم دانشم رو در این زمینه ارتقاء علمی بدیم که حرف جدیدی داشته باشم برات! 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده