parsita 749 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ زشیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیدست کار که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو 7 لینک به دیدگاه
parsita 749 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
parsita 749 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
parsita 749 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
parsita 749 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7 لینک به دیدگاه
parsita 749 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
parsita 749 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
parsita 749 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ وضعیت ایرانی ها رو االن ببین..وضعیت اینا رو هم ببین کاشکی ما هم ملخ خور بودیم 10 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ ایییییی.....اینا چی بودن؟؟شکلک سبز یااهو... 1 لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ لطف کن.یک سر به جنوب شرقی ایران بزنید.در شهر ها و جاهایی که شتر وجود داره. پر طرفدار ترین نوشیدنی همین شیر شتر هست. بابای من هم اونجا یک مدت معلم بود.خیلی هم تعریف میکنه و از خاصیت هایش میگه من قبلا هم جایی گفتم.تو فرووم های انگلیسی داشتم میگشتم. دیدم طرف یک تاپیکی زده بود و توش عکس های کله پاچه خوردن ما را نشون میداد و همان طور که جنابعالی داری مسخره میکید اون ها هم ایرانی ها را مسخره میکردند مسخره میکنند و هزارت تا لغب و جوک برایمون تو همون تاپیک ساختند. همون ما هایی که الت گوسفند را میخوریم. این ها برای دیگران چندش اور هستند. دختر عمو و پسر عموی من که از دانمارک اومده بودند و اونجا به دنیا امدند و مادر ایرانی ندارند. اومدند خونه مادربزرگم مهمونی. دختر عمویم را تو دستشویی بالا اورد.پسر عمویم که فقط داشتن خوردن کله پاچه پدرش را میدید و بهش میخندید. حتی برای من هم این کله پاچه و اونجای گوسفند چندش اور هست همانطور که خوردن ملخ چندش اور هست. پس بهتر است کلی نگاه کنیم و جلوی چشممون را نبینیم. به نظرتون چند درصد عرب ها ملخ میخورند و شیر شتر؟؟؟؟ یعنی فکر میکنی اون عرب لبنانی و سوریه ای شیر شتر و ملخ میخوره؟؟؟ 21 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۰ لطف کن.یک سر به جنوب شرقی ایران بزنید.در شهر ها و جاهایی که شتر وجود داره.پر طرفدار ترین نوشیدنی همین شیر شتر هست. بابای من هم اونجا یک مدت معلم بود.خیلی هم تعریف میکنه و از خاصیت هایش میگه من قبلا هم جایی گفتم.تو فرووم های انگلیسی داشتم میگشتم. دیدم طرف یک تاپیکی زده بود و توش عکس های کله پاچه خوردن ما را نشون میداد و همان طور که جنابعالی داری مسخره میکید اون ها هم ایرانی ها را مسخره میکردند مسخره میکنند و هزارت تا لغب و جوک برایمون تو همون تاپیک ساختند. همون ما هایی که الت گوسفند را میخوریم. این ها برای دیگران چندش اور هستند. دختر عمو و پسر عموی من که از دانمارک اومده بودند و اونجا به دنیا امدند و مادر ایرانی ندارند. اومدند خونه مادربزرگم مهمونی. دختر عمویم را تو دستشویی بالا اورد.پسر عمویم که فقط داشتن خوردن کله پاچه پدرش را میدید و بهش میخندید. حتی برای من هم این کله پاچه و اونجای گوسفند چندش اور هست همانطور که خوردن ملخ چندش اور هست. :icon_gol::icon_gol::icon_gol: 2 لینک به دیدگاه
کلافه 597 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ در هر جایی که قحط سالی بشه مردم همه چیز میخورن بعد یه مدت براشون عادت میشه . مثلا قدیما نون با پیاز میخوردن چون غذا نداشتن . الان هم که فراوونی نعمته بازم پیرزن پیر مردها میشینا به یاد قدیما نون وپیاز میخورن و کیف میکنن. ملخ که چیزی نیست توی یه برنامه میدیدم که یه عده چینی عقرب زنده میزدن توی سس مخصوص و میخوردن. 6 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ چرا ما ایرانیها اینقدر نژاد پرستیم؟!! حالا عربها هر کار میخوان بکنن به ما چه؟ توهین به هیچ نژادی درست نیست 6 لینک به دیدگاه
soleyman 603 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۰ اااا امضای من تو پست اول چه می کنه؟ این عربا سوسمار خور بودن دیگه ملخ خوردن که کاری نداره براشون :jawdrop: از شما دیگه بعید بود؟!!!! 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۰ این تایپیک و پست های توهین آمیز توش نمونه بارز بی فرهنگی هست و به آبروی خود ایرانی ها لطمه میزنه , چرا مدیریت پاکش نمیکنه نمیدونم!! 5 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۰ :jawdrop: از شما دیگه بعید بود؟!!!! چی بعید بود ؟ گیر دادن به اعراب؟ خب من به هیچ کس و هیچ قوم و ملتی کاری ندارم ولی ... من به خاطر مسائل دیگه می گم وگرنه تو خیلی از کشور های آسیایی اینجور غذاها رو می خورن فکر کنم اکثر ما به خاطر یه موضوع مشترک دوست داریم اعراب رو تخریب کنیم لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۰ شما اگر با اسلام مشکل دارین محمد و ابوبکر و عمر و عثمان و علی ها رو بکوبین نه عرب ها رو , هرچند اون افراد هم از نظر عده ای مقدس هستند ولی به هر حال تخریب شخص خیلی بهتر است از نژاد پرستی , شما با این کار در واقع داری به خودت توهین میکنی , حالا هی شما به اون بگو ملخ خور و سوسمار خور , اونم بر میگرده به تو یه چیزی میگه , احترام خودت واست مهم نیست؟ 5 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۰ شما اگر با اسلام مشکل دارین محمد و ابوبکر و عمر و عثمان و علی ها رو بکوبین نه عرب ها رو , هرچند اون افراد هم از نظر عده ای مقدس هستند ولی به هر حال تخریب شخص خیلی بهتر است از نژاد پرستی , شما با این کار در واقع داری به خودت توهین میکنی , حالا هی شما به اون بگو ملخ خور و سوسمار خور , اونم بر میگرده به تو یه چیزی میگه , احترام خودت واست مهم نیست؟ :icon_gol: جالبه اون زمانی که قحطی اومده بود و ملخ ها تمام مزارع رو خوردن خود ایرانیا هم ملخ خور شده بودن 4 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۰ یه چیز بگم بخندین بچه که بودم همیشه میخواستم ببینم این ملخ خوردن چه جوری بوده! واسه همین ملخ میگرفتم و رو آتیش کبابش میکردم ..... زنده زنده :banel_smiley_52: ولی خب نمیتونستم بخورمشون .... چندش بود .. ولی یواش یواش به این کار عادت کردم .... هی ملخ میگرفتم و رو آتیش کباب میکردم ... هر ملخی یه جور می سوخت ... همشون مثل هم نبودن بعد کارم رو وسعت دادم و با موجودات دیگه آزمایشات علمی خودم رو انجام دادم. ولی بزرگتر که شدم ترک کردم اینکارو (بعد از چند سال آزمایشات سخت و طاقت فرسا) تا اینکه چند وقت پیش یه آشناهای قدیممون رو دیدم ... شاید بعد از 15 - 16 سال . بعد از احوال پرسی و اینا گفت تو همونی که حشره ها رو آتیش میزدی !!!!!؟؟؟؟ اونجا بود که فهمیدم اونقدر رویه کارم تمرکز داشتم که نمیفهمیدم یه عده دارن بهم میخندن 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده