hamid_shahrsaz 28920 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۰ آمدن ماندن و رفتن...! چه زيبا آمدنی بود و چه کوتاه ماندنی و چه دلگير رفتنی ... واقعا زیبا بود 11 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ من ایشون رو نمی شناختم اما از رفتنشون بسیار متاثر شدم ! امیدوارم خدا به خانواده و دوستانشون صبر بده ... روحشون شاد .... 9 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ اسم کاربری ایشون برام آشناست فک کنم قبلا چند پست ایشون رو خونده بودم. روحشون شاد 9 لینک به دیدگاه
goddess_s 16415 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مرداد، ۱۳۹۰ خوش به حالش بعد این همه مدت هنوز یادش میکنن! .............................................. خوش به حالش! خوش به حالشششششششششششششششششششش 12 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مرداد، ۱۳۹۰ خط تو مانده است هنوز امّا تو نماندی ! 16 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ خیلی وقته متوجه شدم که archtict از جمعه نواندیشان رفته ... داشتم توی تاپیک یه یادگاری از خودت بزار نیگاه میکردم که به نوشته ش برخوردم رفتم پروفایلش همینجوری اشکام داره میاد... خیلی دلم گرفت... . نوشته ی یکی از بچه هاواقعا سوزناک بود... با اجازش از نوشته ش نقل قول میگیرم سلام.چی بگم.چرا بغض گلومو گرفته؟ چرا هوای چشمام بارونیه؟ چرا ........... من که تو رو نمیشناختم....... یه نفس عمیق میکشم...بغض گلو و اشک چشمامو چرا رها نمیکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خیلی متاثر شدم خیلی زیاد، هنوز هم گونه هام خیس اشک هستن..... خدا بهترین ها رو برات تو اون دنیا رقم بزنه...... وقتی ایننوشته رو خوندم دیگه..... 15 لینک به دیدگاه
hamidbala 2844 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ روحش شاد.................. قدر همو بدونیم 7 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ سلام میکنم به تو، سلام سر به زیر من سلام وسعت بلند، سلام دلپذیر من چه بی جواب مانده اند، سلام های ساده ام بگو جواب می دهی، به حس ناگزیر من؟ چقدر مانده منتظر ! کنار کوچه های گم نگاه سر به زیر تو، نگاه سر به زیر من؟ شما همیشه خوبها شما همیشه ابرها چقدر دور مانده اید، چقدر از کویر من! پر از شعور عاشقی، چرا نمیشودکسی فقط کمی نظیر تو، فقط کمی نظیر من تو خواستی غزل، بیا، که این غزل برای توست چرا سکوت میکنی، چرابهانه گیر من 10 لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ دو دستم ساقه ی سبز دعایت گل اشــــکم نثــــــار خاک پایت دلم در شــاخه ی یاد تو پیچـــید چو نیلوفر شکفتـــم در هوایـــت به یادت داغ بر دل می نشــــانم زدیده خون به دامن می فشانم چو نی گر نالم از سوز جــدایی نیستان را به آتش می کشـانم به یادت ای چراغ روشـــــن مــن زداغ دل بســـــوزد دامـــــن مـــن زبس در دل گل یادت شکوفاست گرفته بوی گـــل پیـــــراهـن مــن همه شب خواب بینم خواب دیدار دلی دارم دلــی بــی تاب دیـــــدار تو خورشیدی و من شبنم چه سازم نه تــاب دوری و نـه تــاب دیـــــدار سری داریم و ســودای غــــم تو پــری داریم و پــــروای غــــم تو غمــــت از هر چه شادی دلگشــاتر دلــی داریم و دریـای غـــــــم تو 12 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ روحش شاد باشه... کاش ما هم اگه رفتنی شدیم کسی باشه ازمون یاد کنه.... کاش... 12 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۰ همه مثل تو خوش شانس نیستن همه قلب ها هم مثه قلب تو با معرفت نیستن باور کن کامیار 9 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۰ خوش به حالت! بدجوری دلم گرفته روحت شاد 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده