رفتن به مطلب

دانشمندان مدیریت


ارسال های توصیه شده

هنری فایول

 

 

henri-fayol-nb.gif

 

 

هنریفایول 1841: تولد 1918. بازنشستگی 1925. درگذشت...تا حدود یک ربع قرن پساز مرگش، در خارج از زادگاهش یعنی فرانسه ناشناس باقیمانده بود. در دهه‌1950، کتاب او به نام مدیریت عمومی و صنعتی منتشر و افکارفایولدر خصوص مدیریت برایدیگران شناخته شد. امروزه، فایول را پدر و بانی مکتب مدیریتاجراییمی‌دانند. فایول کل دوران شغلیخود را در یکشرکت گذراند یعنی شرکتمعادن و فلزات فرانسه. او کارش را به عنوان مهندس معدن آغازکرد و در سال 1872 به عنوان رییس گروه معادنمنصوب شد. در سال 1888 او به سمت مدیرعامل این شرکت منصوب شدکه این سمت را تا هنگام بازنشستگی خود در سال 1918 حفظ کرد.دشوار است تاثیر فایولبر تفکر مدیریت و متفکران مدیریت را بسنجیم. او راپدر و بنیانگزار مکتبمدیریت می‌نامند. او نخستین فردی بود که به سازمان «از بالابه پایین» نگریست،مدیریت را به عنوان یک فرآیند معرفی کرد، این فرآیند را بهبخشهای فرعی تقسیم کردو اصولی را تدوین نمود که باعث بهترین استفاده از افرادمی‌شوند.فایول بدینترتیب رشته‌ای را برای آموزش مدیریت ایجاد کرد. فایولمی‌گوید که مدیران بایدبرنامه‌ریزی کنند، سازماندهی نمایند، کارکنان را انتخابکنند، هدایت کنند، هماهنگ نمایند، گزارش دهندو تامین بودجه نمایند. اگر نگاهیدقیق‌تر به پنج اصلمدیریتی فایول داشته باشیم، می‌بینیم که تضادها و نگرانیها،مسئولیتها و وظایف، وسبکها و مشکلاتی که یک قرن پیش شناخته شده بودند، هنوز هموجوددارند. با توجه به اینکهمقابله با قوانین زاید و بروکراسی یکی ازاهداف مهم مدیریتیفایول است، اگر او امروز زنده بود و می‌دیدکه پیشرفت بسیاراندکی در این زمینهحاصل شده است، قطعاً ناامید می‌شد. از دو فعالیت‌آخرمدیریتی فایول یعنیفرماندهی و کنترل، برای تشریح ساختار سلسله مراتبی و سبکمدیریتی سازمانهای بزرگدر دهه‌ 1950 تا دهه‌ 1980 استفاده شده است. اما اگر مجدداًنگاهی دقیق‌تر بهگفته‌های فایول داشته باشیم ( بویژه در مورد فرماندهی) می‌بینیمکه فرماندهی مد نظر او تفاوت چندانی با اصلاعطای اختیارات و قدرت در مدیریت امروزیندارد. البته از دیدگاههایفایول به دلیل ضعف در تجزیه و تحلیل و ارزشیابی،تداخل در اصول، تداخلدر وظایف، سردرگمی موجود در ساختارهایش و توجه بسیار زیاد اوبه یک سلسله مراتب بالابه پایین، انتقاد شده است. البته اصول مدیریتی او تفاوتچندانی با ویژگیهایسازمانهای رسمی تعریف شده در نوشته های ماکس وبر ندارند. تاثیرفایول به عنوان نخستینکسی که مدیریت را بر مبنای برنامه‌ریزی و سازماندهی افراد،به صورت یک فرآیندسلسله مراتبی بالا به پایین تشریح کرد، مؤید جایگاه برتر او درمیان دانشجویان ومدیران امروزی است

 

 

منبع مدیر یار

لینک به دیدگاه

geert_hofstede.jpg

 

 

گیرت هندریک هافستد در دوم اکتبر 1928 در هارلِم هلند به دنیا آمد. وی نویسنده‌ای تأثیر گذار در زمینه فرهنگ ملی و فرهنگ سازمانی بود و کتابهای بسیاری به رشته تحریر درآورده که از آن بین می‌توان به دست‌آورد فرهنگ(2001)، فرهنگها و سازمانها و نرم افزار ذهن اشاره کرد.

مطالعات هافستد نشان داد که گروههای فرهنگی ملی و منطقه‌ای وجود دارد که رفتارهای اجتماع و سازمان را تحت تأثیر قرار داده و در طول زمان پایدار هستند.

 

 

 

منبع:مدیر فردا

لینک به دیدگاه

gary_hamel.jpg

 

 

 

گری همل متولد 1954 و دانش آموخته دانشگاه آندرو در سال 1975 و دانشکده مدیریت دانشگاه میشیگان در سال 1990 می‌باشد. وی بنیانگذار شرکت بین‌المللی مشاوره مدیریت استراتیجس در میشیگان و استاد مدعو مدیریت استراتژیک در دانشکده مدیریت لندن می‌باشد. همل (به همراه پاراهالد) بنیانگذار مفهوم مزیت اصلی است. وی مدیریت انستیتو وودساید که یک مؤسسه تحقیقاتی غیر انتفاعی در وودساید کالیفرنیاست را هم بر عهده دارد. وی پیش از این استاد مدعو رشته تجارت بین‌الملل در دانشگاه میشیگان و دانشکده مدیریت هاروارد بود، اما چهره آکادمیک او به دلیل انتشار نسخه چاپی «رهبری انقلاب» که در آن چهره مثبتی از شرکت انرون ارائه داده بود، خدشه‌دار شد.

کتابهای منتشر شده:

 

  • Competing for the future (with C. K. Prahalad) (Harvard Business School Press, April 1996) ISBN 978-0875847160
  • Alliance Advantage: The Art of Creating Value Through Partnering (with Yves L. Doz) (Harvard Business School Press, September 1998) ISBN 978-0875846163
  • Strategic Flexibility: Managing in a Turbulent Environment (with C. K. Prahalad, Howard Thomas and Don O'Neal) (Wiley, 5 January 1999) ISBN 978-0471984733
  • Leading the Revolution (Harvard Business School Press, 2000) ISBN 9780452283244
  • The Quest for Resilience (Harvard Business Review) (2003)
  • The Future of Management (with Bill Breen) (Harvard Business School Press, 10 September 2007) ISBN 978-1422102503

· وب سایت شخصی:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

elliot_jaques.jpg

 

 

 

الیوت جکوئیز در 18 ژانویه 1917 متولد شد و در 8 مارس 2003 در سن 86 سالگی از دنیا رفت. وی روانکاوی کانادایی و روانشناس سازمانی بود. دکتر جکوئیز از دانشکده پزشکی دانشگاه جان هاپکینز فارغ التحصیل شده و از دانشگاه هاروارد نیز مدرک دکتری روابط اجتماعی دریافت کرده است. دلیل اصلی معروف شدن وی، شناسایی مشکل و اختراع واژه بحران نیمه عمر و این کشف مهم است که توانایی انسان در انجام کارهای پیچیده، هم در طول عمر تکامل می‌یابد و هم قابل پیش بینی است.

او در خلال کارهای گسترده‌ای که با سازمانهای مختلف مثل ارتش آمریکا و شرکتهای بزرگ انجام می‌داد، توانست برای اولین بار روش علمی هدفمندی برای امتحان کردن و اندازه گیری رفتارهای انسانی از طریق اعداد و با روشی قابل اثبات ارائه کند. این رویکرد مترقی برای انتخاب ژنرالهای ارتش آمریکا، رهبران سیاسی و همچنین مدیران بزرگترین شرکتهای دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروزه این روش به عنوان یکی از مهمترین اکتشافات علمی در رشته خود شناخته شده و باعث شده است که دکتر جکوئیز بارها به بعنوان روانشناس مورد استناد قرار گیرد.

کاترین کِیسون، همسر دکتر جکوئیز می‌گوید: "مهمترین چیز این است که کارهای او در مسیر پیشرفت قرار گیرد. الیوت بیش از 25 سال تلاش کرد تا توانست بحران نیمه عمر را مورد تأیید دیگران قرار دهد. ما نمی‌خواهیم منتظر بمانیم تا دیگر کارهایش بعداً شناخته شوند. ما امیدواریم از طریق تلاشهای روانشناسان مستقل و مؤسسه بین‌المللی سازمانهای بایسته(roii) ایده الیوت شناخته شده و حتی مورد انتقاد قرار گیرد تا یکبار دیگر ترقی و درک انسان بهبود یافته و محیط کار مترقی ایجاد گردد. این همان چیزی است که الیوت همیشه برایش تلاش می‌کرد."

دکتر جکوئیز بیش از 20 کتاب به رشته تحریر درآورده که از بین آنها می‌توان به زندگی و رفتار موجودات زنده(2002)، قدرت اجتماعی و مدیر عامل(2002)، سازمانهای بایسته(1996)، توانایی‌های انسان(1994) و تئوری کلی بوروکراسی(1967) اشاره کرد. دکتر جکوئیز در سراسر دنیا به دلیل کشفیاتی که در زمینه دانش اجتماعی انجام داده و کارهای مهمی که برای درک ما از طبیعت انسان و مؤسسات اجتماعی انجام داده، معروف است. زندگی و کارهای او هدیه‌ای بزرگ برای دنیاست.

تلاشهای دکتر جکوئیز چند تخصصی بوده و شامل توسعه بنیادی درک ما از مفهوم کار و ارزیابی و پیشرفت افرادی که در کار دخیل هستند و همچنین روشی هدفمند برای اندازه گیری پیچیدگی وظایف شغلی می‌باشد. علاوه بر این، کارهای او در زمینه دانش اجتماعی شامل درک هدفمند طبیعت توانایی‌های بالقوه انسان و بلوغ آن در زندگی از زمان طفولیت تا پیری می‌باشد.

بیش از 60 تز بر مبنای کار دکر جکوئیز تهیه شده و هر روز نیز بر تعداد آنها افزوده می‌شود. کارهای او روابط خانوادگی و کاری را در میک قرن گذشته به طور چشمگیری ترقی داد.

لینک به دیدگاه

fredrick_herzberg.jpg

 

 

 

فردریک هرزبرگ متولد 1923 بوده و در سال 2000 از دنیا رفت. او روانشناسی معروف بود که به یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های مدیریت تبدیل شد. دلیل معروف شدن وی، معرفی اصطلاح غنی سازی شغل و تئوری انگیزشی-بهداشتی بود. کتاب او با عنوان یکبار دیگه بگو چطور کارمندان را با انگیزه می‌کنی؟" تا سال 1987 بیش از 2/1 میلیون نسخه فروش کرد و پر تقاضاترین مقاله مجله بررسیهای هاروارد شد. هرزبرگ به کالج شهر نیویورک وارد شد، اما تحصیلش را نیمه کاره رها کرد تا به ارتش بپیوتند. از آنجا که او مأمور گشت بود، جزو یکی از شاهدین اصلی مسئله اردوگاه اسرای داچاو بود. به نظر خودش، این تجربه و صحبتهایش با دیگر آلمانی‌هایی که در آن منطقه زندگی می‌کردند جرقه‌ای بود که باعث علاقه‌مندی او به موضوع انگیزش شد. هرزبرگ در سال 1946 از کالج شهر فارغ التحصیل شد و به دانشگاه پیتسبورگ رفت تا تحصیلات تکمیلی را در رشته دانش و بهداشت عمومی به انجام رساند. درجه دکتری را با ارائه تزی با عنوان " متغیرهای آثار آتی درمان با شوک الکترونیکی" دریافت کرد.

وی تحقیقاتش را همزمان با شروع تدریس به عنوان استاد روانشناسی در دانشگاه وسترن ریزرو کلیولند آغاز کرد و بعدها به دانشگاه یوتا رفت و در آنجا درجه استادی مدیریت را در دانشکده مدیریت بدست آورد.

لینک به دیدگاه

edward_de_bono.jpg

 

 

 

ادوارد دی بونو در 19 می 1933 در مالتا به دنیا آمد. او پزشکی انگلیسی و نویسنده، مخترع و مشاور بود. دلیل شهرت او اختراع واژه تفکر جنبی(Lateral Thinking) یا خلاقیت ساخت یافته است و از مدافعین تدرسی اجباری تفکر در مدارس می‌باشد. زندگینامه

ادوارد دی بونو در کالج سنت ادواردز مالتا به تحصیل پرداخت و بعد از آن مدرک پزشکی خود را از دانشگاه سلطنتی مالتا دریافت کرد. هنگامی که مدرک فوق لیسانس خود را در روانشناسی دریافت می‌کرد، از بورسیه رودیس آکسفورد بهره مند بود. او همچنین مدرک دکترای پزشکی و دکترای طراحی از انستیتو سلطنتی تحقیقاتی ملبورن را دریافت کرده است. وی در دانشگاههای مالتا، پرتوریا، دانشگاه شهر دوبلین و دانشگاه مرکزی انگلستان کرسی استادی دارد. دانشگاه جدید فن آوریهای پیشرفته در شهر فینیکس ایالت آریزونا آمریکا پروفسور دی بونو را به عنوان استاد تفکر در می 2005 انتخاب کرد.

وی قبلاً متأهل بوده و دو پسر دارد و در جزایر چنل زندگی می‌کند.

دی بونو در سال 1969 اتحادیه تحقیقات شناسنده را تأسیس کرد که مطالبی را بر اساس ایده او خلق کرده و رشد می‌دهد.

او 82 جلد کتاب به رشته تحریر در آورده که به 41 زبان ترجمه شده‌اند. وی 30 سال اخیر را به تدرسی تفکر اختصاص داده و در بین شاگردانش افرادی از دولت، شرکتها و سازمانهای خصوصی حضور دارند و او در جلسات خحصوصی و عمومی در مورد چیزهای مختلفی سخنرانی می‌کند. او اقدامات لازم برای راه اندازی مرکز جهانی تفکر را به انجام رسانده؛ چیزی که معادل صلیب سرخ برای مسائل فکری خواهد بود.

دی بونو در سال 1995 فیلمی مستند با نام 2040: چیزهای ممکن توسط ادوارد دی بونو تهیه کرد و سعی آن بر این بود که بیننده را برای آماده واقعیات جامعه آن سال بکند.

کارهای او روشهای تفکر عمیق را گسترش داد؛ کاربرد تمرکز فکری برای تفکر عمیق بجای روش انفعالی. روش نگارش او نیاز بسیار مورد توجه قرار گرفت چون هم ساده بود و هم کاربردی. او از واژه‌های آکادمیک اجتناب می‌کرد و با ارائه تئوریهایی در مورد تبدیل خلاقیت و ادراک به ابزارهایی کاربردی، روانشناسی کاربردی را نیز توسعه داد.

لینک به دیدگاه

frederick_taylor.jpg

 

 

 

 

فردریک وینزلو تیلور متولد 20 مارس 1856 بوده و در 21 مارس 1915 از دنیا رفت. بیشتر او را به نام تیلور می‌شناسند و مهندس مکانیکی آمریکایی بود که به دنبال بهبود کارآیی صنعتی بود. تیلور را پدر مدیریت علمی می‌دانند و جزو اولین مشاوران مدیریت است. او یکی از رهبران فکری جنبش کارآیی است و ایده‌های او در عصر پیشرو بسیار تأثیر گذار هستند. پیتر دراکر در مورد او می‌گوید:

فردریک تیلور از نظر تاریخی اولین کسی است که کار را مستحق مطالعه و بررسی سیستماتیک دانست. پیشرفت عظیم هفتاد و پنج سال اخیر که علی‌الخصوص در کشورهای در حال توسعه رخ داده، با استفاده از دانش مدیریت تیلور به دست آمده است؛ پیشرفتی که با تغییرات قبلی اصلاً قابل مقایسه نیست. با اینکه تأثیر تیلور بر دانش کار با تحولاتی که نیوتون یا حتی ارشمیدس انجام داد، قابل مقایسه است اما او تنها بنیانهای اولیه را بنا نهاد. با اینکه شصت سال از فوت او می‌گذرد اما موارد قابل ملاحظه‌ای به این رشته دانش اضافه نشده است.

تیلور در بازی تنیس هم مدالهایی به دست آورده است؛ اولین مدال تورنمنت دوبل را در مسابقات ملی آمریکا در سال 1881 به دست آورد.

لینک به دیدگاه

 

edgar_schein.jpg

 

ادگار شاین در دانشگاه شیکاگو و استنفورد تحصیل کرده و در سال 1949 موفق شد مدرک فوق لیسانس خود در رشته روان شناسی را اخذ کند. او در سال 1952 مدرک دکتری خود را در رشته روانش شناسی اجتماعی از دانشگاه هاروارد گرفت. وی هنگام انجام خدمت سربازی از سال 1952 تا 1956 مدیر بخش روان شناسی اجتماعی در موسسه تحقیقاتی نظامی والتر بود. او در سال 1956 به دانشکده مدیریت ام آی تی پیوست و و در سال 1964 به درجه استادی مدیریت و روان شناسی سازمانی رسید.

شاین از سال 1968 تا 1971 استاد راهنمای لیسانس در دانشگاه ام آی تی بود و از سال 1972 ریاست گروه تحقیقات سازمانی دانشکده اسلوآن اِم آی تی را عهده دار شد و تا سال 1982 این سمت را بر عهده داشت. در سال 1978 کرسی استادی فِلو اسلوآن را در دست گرفت و این مقام را تا سال 1990 حفظ کرد.

در حال حاظر از این کرسی بازنشسته شده و به صورت پاره وقت به عنوان سخنران ارشد در دانشکده مدیریت فعالیت می‌کند. او جزو ویراستاران اولیه مجله انعکاس(Reflection) است که مجله‌ای برای اجتماع و با هدف برقراری ارتباط بین دانشگاه، مشاوران و شاغلینی است که در مورد مسائل خلق، انتشار و بکارگیری دانش فعالیت می‌کند.

شاین، محقق، نویسنده، معلم و مشاوری پرکار است. او علاوه بر مقالات بسیاری که در مجلات علمی منتشر کرده، چهارده کتاب نیز به رشته تحریر در آورده است؛ روان شناسی اجتماعی( ویرایش سوم، 1980)، دینامیک مسیر شغلی(1978)، فرهنگ و رهبری سازمانی(1985و1992و2004)، و مشاوره فرایند، جلد اول و دوم(1969، 1987، 1988)، ملاقات مجدد با مشاوره فرآیند(1999) و راهنمای بقای فرهنگ سازمان(1999).

شاین به تحلیل فرهنگی هیأت مدیره توسعه اقتصادی سنگاپور پرداخت که با عنوان فلسفه علمی استراتژیک(انتشارات ام آی تی، 1997) به چاپ رسیده است. او به تحلیل موردی صعود و سقوط شرکت تجهیزات دیجیتال نیز پرداخت که ب عنوان دی ای سی مرد منتشر شد. او با ریچارد بکهارت در انتشارات آدیسون وزلی نیز در انتشار سری وایلی در موضوعات توسعه سازمانی نیز همکاری کرد و نتیجه آن انتشار بیش از 30 عنوان از سال 1969 می‌باشد.

وی در مشاوره بیشتر روی موضوعات فرهنگ سازمانی، توسعه سازمانی، مشاوره فرآیند و دینامیک مسیر شغلی متمرکز شده و از مشتریان بزرگ او در آمریکا و کشورهای دیگر می‌توان به این موارد اشاره کرد: شرکت تجهیزات دیجیتال، سیبا گایگی، اپل، سیتیبانک، جنرال فوودز، پروکتر اند گمبل، آی سی ای، موتورولا، هیولت پاکار، اکسون و آژانس انرژی اتمی اشاره کرد.

در حال حاضر شاین در هیأت مدیره عملیاتی انستیتوانرژی اتمی، انجمن ماساچوست آدوبون و اپرا بوستون لیریک فعالیت می‌کند.

پروفسور شاین یکی از اعضای انجمن روانشناسان و آکادمی مدیریت است. او ازدواج کرده و سه فرزند و 7 نوه دارد. پروفسور و همسرش در کمبریج در ایالت ماساچوست آمریکا زندگی می‌کنند.

لینک به دیدگاه

 

elton_mayo.jpg

 

جورج التون مایو در 26 دسامبر 1880 به دنیا آمد و در 7 سپتامبر 1949 از دنیا رفت. وی روانشناس، جامعه شناس و تئوریسین سازمانی بود و ملیتش استرالیایی بود. او از سال 1919 تا 1923 یعنی قبل از انتقال به دانشگاه پنسیلوانیا، در دانشگاه کوئینزلند تدریس می‌کرد، اما بیشتر دوره کاری خود را در دانشکده مدیریت هاروارد گذراند که از سال 1926 تا 1947 بود.

مایو را بنیانگذار جنبش روابط انسانی می‌دانند و دلیل آن هم تحقیقاتی است که به نام مطالعات هاثورن معروف شده و همچنین کتابی با نام مشکلات انسانی تمدنی صنعتی که در سال 1933 منتشر شد. تحقیقاتی که او در دهه 1930 به انجام رساند، اهمیت گروه بر رفتارهای فردی در محیط کار را نشان داد. اما مایو خود شخصاً این آزمایشات را انجام نداد، بلکه کارمندان او با نامهای روتلیزبرگز و دیکینسون این کار را انجام دادند. بر این اساس او توانست استدلال کند که مدیران چطور باید رفتار کنند. در این مطالعه او بررسی‌هایی انجام داد تا متوجه شود چه راههایی برای بهبود کارآیی وجود دارد، مثلاً میزان نور محیط کار را تغییر داد. نتیجه که بدست آمد این بود که رضایت شغلی تا حدود زیادی به روندهای اجتماعی غیر رسمی در گروه کاری ارتباط دارد. در آن آزمایش، به دلیل احساس اهمیت در گروه مورد مطالعه، هنجارهای بالاتر و همکاری بیشتری بین گروه ایجاد شده بود. شرایط فیزیکی و محرکهای مالی انگیزه بسیار ضعیفتری ایجاد می‌کنند. مردم گروههای کاری تشکیل می‌دهند و مدیریت می‌تواند از آن به نفع سازمان سود ببرد. او نتیجه گرفت که کارآیی مردم هم به مسائل اجتماعی وابسته است و هم به خود کار. مایو ادعا کرد که تنش بین «منطق احساسی» کارگر و منطق «هزینه و کارآیی» مدیر ممکن است منجر به تضادهایی در داخل سازمان شود.

لینک به دیدگاه

douglas_mcgregor.jpg

 

داگلاس مک گرگور در سال 1906 به دنیا آمد و در سال 1964 دار فانی را وداع گفت. وی استاد مدیریت در دانشکده مدریت ام آی تی بود و از سال 1948 تا 1954 ریاست کالج آنتایاج را بر عهده داشت. کتاب چهره انسانی سازمان که در سال 1960 نوشته شد، تأثیر عمیقی بر عادات آموزشی گذاشت. او در این کتاب رویکردی در ایجاد محیطی را معرفی کرد که کارمندان در آن با قدرت بالاسری، نشان دادن مسیر و کنترل یا یکپارچگی و خود کنترلی انگیخته می‌شوند که به آن تئوری ایکس و وای گفته می‌شود. تئوری وای کاربرد عملی مکتب روانشناسی بشر دوستانه است که توسط دکتر آبراهام مازلو شکل گرفت. همچنین می‌توان آنرا اعمال موج سوم روان شناسی بر مدیریت علمی نیز دانست.

تصور عمومی بر این است که او طرفدار تئوری وای بود، اما آنطور که ادگار شاین در مقدمه آخرین کتاب او که پس از مرگش چاپ شد یعنی مدیر حرفه‌ای می‌نویسد: "من در برخوردهای شخصی که با مک گرگور داشتم به این نتیجه رسیدم که تا حدودی از تبدیل تئوری وای به اصولی یکدست چون تئوری ایکس ناامید شده است، منظورم عمومی سازی بیش از حدی است که مک گرگور سعی کرد با آن مبارزه کند ... امروزه خوانندگان کمی قبول می‌کنند که محتوای کتاب داگلاس بی طرفانه نگاشته شده یا او صرفاً خواسته مطلب علمی را بیان کند."

گراهام کلورکی در مدیران و جادو(انتشارات لانگ من، 1971) می‌نویسد: "... او واژه‌های تئوری ایکس و تئوری وای را در کتابش خلق کرد و آنها را برای مشخص کردن دو باور مدیران در مورد رفتارهای انسانی بکار برد. نظر او این بود که رفتار مدیران تحت تأثیر باور آنهاست... مک گرگور امیدوار بود که کتابش مدیران را به بررسی دو باور واداشته، باورهای دیگری خلق کنند، فرضیات آنرا امتحان کنند و استراتژیهای مدیریتی به وجود آورند که از نظر منطقی با دیدگاه واقعی تطابق داشته باشد. " اما این چیزی نبود که اتفاق افتاد. در عوض همه تصور کردند که مک گرگور طرفدار تئوری وای است که فراتر از اخلاقیات می‌باشد؛ یعنی مجموعه‌ای از ارزشها که باید جایگزین ارزشهای فعلی مدیران شوند.

او مدرک لیسانس مکانیک خود را از انستیوت تکنولوژی رانگون، لیسانس هنر را از دانشگاه ایالتی وین در 1932 و فوق لیسانس و دکتری روان شناسی را از دانشگاه هاروارد در 1933 و 1935 اخذ کرد.

لینک به دیدگاه

clayton_christensen.jpg

 

 

 

 

کلایتون میم کریستنسن در 6 آوریل 1952 در شهر سالت لیک ایالت یوتاه آمریکا به دنیا آمد. او کرسی استادی مدیریت کسب و کار در دانشکده مدیریت هاروارد و درجه تدریس مشترک در مدیریت تکنولوژی و عملیات در دانشکده عمومی مدیریت را در اختیار دارد. وی بیشتر بخاطر مطالعه نوآوری در سازمانهای تجاری معروف شده است. اولین کتاب او مشکلات نوآوران بود که به بیان تفصیلی تئوری تکنولوژیهای در هم گسیخته پرداخت.

پروفسور کریستنسن مدرک لیسانس خود را با درجه عالی در رشته اقتصاد از دانشگاه بریگهام یانگ(1975)، فوق لیسانس اقتصادی سنجی در مورد اقتصاد کشورهای کمتر توسعه یافته را از دانشگاه آکسفورد(1979)، ام بی ای با امتیاز عالی از دانشکده مدیریت هاروارد(1979) و دی بی اِی از دانشگاه هاروارد(1992) دریافت کرد.

او قبل از پیوست به دانشکده مدیریت هاروارد در سال 1992، با گروه مشاورین بوستون کار می‌کرد و بعد از آن مدیر عامل و رئیس هیأت مدیره شرکت سیستمهای فرایند سرامیک شد که توسط برخی اساتید دانشگاه ام آی تی در سال 1984 راه اندازی شده بود. در سال 2000 با کمک برخی دانشجویان قبلی‌اش، شرکت مشاوره و آموزش اینوسایت را با شعار «تمرکز بر خلق ایده، توسعه استراتژی، تجاری کردن و توسعه فرآیندهای نوآورانه» تأسیس کرد. در سال 2005 شرکت دیگری با نام اینوسایت ونچرز تأسیس کرد. او در سال 2006 به هیأت مدیره خدمات مشاوره تاتا در مومبای هند ملحق شد.

لینک به دیدگاه

chris_argyris.jpg

 

 

کریس آرگریس متول 16 جولای 1923 در نیوجرسی آمریکا می‌باشد. وی تئوریسین کسب و کار، استاد دانشکده مدیریت هاروارد و رهبر فکری گروه مانیتور می‌باشد. او بیشتر بخاطر کارهای بنیادی در زمینه سازمانهای یادگیرنده معروف شده است.

علم کاربردی، یکی از کارهای مشترک آرگریس با رابرت پوتنام و دایانا مک لین اسمیت و دونالد شون است که بر روشی در تحقیق متمرکز می‌شود که دانشی مفید برای حل مسائل کاربردی به وجود می‌آورد. دیگر مفاهیم کلیدی که توسط آرگریس پرورش داده شدن‌اند شامل نردبان استنتاج، یادگیری دو حلقه‌ای، تئوری عمل/حمایت، تئوری کاربردی، گفتگوی دفاع زیاد/تحقیق زیاد و دانش کاربردی می‌باشند.

کارهای اولیه کریس آرگریس تأثیر ساختار سازمانهای رسمی، سیستمهای کنترلی و مدیریت بر افراد و چگونگی عکس العمل و تطابق آنها را نشان داد. نتیجه این تحقیقات، کتابهای شخصیت و سازمان(1957) و یکپارچه سازی افراد و سازمان(1964) بود. او پس از این بر تغییرات سازمان و علی الخصوص بر رفتار مدیران ارشد در سازمان متمرکز شد( شایستگی میان فردی و کارآمدی سازمان، 1962؛ سازمان و نوآوری، 1965)

پس از آن به بررسی نقش دانشمندان علوم اجتماعی در نقش محقق و عمل کننده پرداخت( تئوری و روش مداخله، 1970؛ تناقض درونی تحقیقات سخت، 1980 و دانش کاربردی 1985). چهارمین مبحث اصلی تحقیقاتی او که با همکاری دونالد شون انجام شد، یادگیری فردی و سازمانی و درجه‌ای که انسانها استدلال می‌کنند و نه رفتار صرف بود که به پایه‌ای برای تشخیص و عمل مبدل گشت(تئوری در عمل، 1974؛ یادگیری سازمانی، 1978). وی همچنین این تفکر را در زمینه مغلوب ساختن دفاع سازمانی(1990) و دانش برای عمل (1993) نیز توسعه داد.

لینک به دیدگاه

 

charles_handy.jpg

 

 

چارلز هندی متولد 1932 و نویسنده/فیلسوفی ایرلندی است که در زمینه رفتار و مدیریت سازمانی تخصص دارد. ایده‌ کارگر سبدی و سازمان شبدری (که در آن متخصصین اصلی، کارمندان مستقل و کارگران پاره وقت/موقتی برگی از شبدر تلقی می‌شوند) از جمله مواردی است که شخصاً توسط او توسعه داده شده‌اند. پدر او معاون اسقف کلیسای ایرلند در شهر کیلدار بود و وی در کالج اوریل آکسفورد تحصیل کرد. در جولای 2006 دکترای افتخاری حقوق توسط کالج ترینیتی دوبلین به او اهدا شد. وی در زمره 50 متفکر تأثیر گذار مدیرت است که در قید حیات هستند. او در سال 2001 بعد از پیتر دراکر نفر دوم بود و در سال 2005 در رتبه دهم قرار داشت. فعالیت حرفه‌ای هندی با کار در بخش بازاریابی شرکت بین المللی شِل آغاز شد. دانشکده مدیریت لندن در سال 1967 توسط او پایه ریزی شد و در سال 1972 برای تدریس در آنجا، شرکت شل را ترک کرد. زمانی که مجله بررسی‌های هاروارد تصمیم گرفت شماره‌ای را به جشن پنجاه سالگی‌اش تخصیص دهد، از پیتر دراکر، هنری مینتزبرگ و هندی تقاضا کرد مقاله‌ای ویژه برای چاپ در آن تهیه کنند. همسر وی الیزابت هندی است. او عکاس است و در تهیه برخی کتابها از جمله کیمیاگر جدید و سفر از طریق چای با چارلز همکاری کرده بود. پسر آنها اسکات هندی نام دارد و بازیگر

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...