Tamana73 28835 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، 2015 اعتراف میکنم دوستای اینجا خیلی بی معرفتن.. از خیلی اونورتر.... خیلللللللللللللللللللللی فک نمیکنم بی معرفت باشن عزیزم... هرکدومشون مشغولن...درس و کار و ازدواج... این بی معرفتی نیست که طفلیا وقت ندارن بیان انجمن و جویای احوال کسی باشن....اسمش بزاریم مشغله کاری و...بهتره.... شرمنده معذرت اگه بی جا صحبت کردم. 4 لینک به دیدگاه
مهشید رازدار مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 31 دی، 2015 فک نمیکنم بی معرفت باشن عزیزم...هرکدومشون مشغولن...درس و کار و ازدواج... این بی معرفتی نیست که طفلیا وقت ندارن بیان انجمن و جویای احوال کسی باشن....اسمش بزاریم مشغله کاری و...بهتره.... شرمنده معذرت اگه بی جا صحبت کردم. لینک به دیدگاه
Tamana73 28835 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 دی، 2015 اعتراف میکنم امروز قسم خوردم لب به غذای دانشگاه دیگه نزنم دردی که از خوردن برنج هندی آشغال امروز کشیدم رو یادم نمیره 4 لینک به دیدگاه
مهشید رازدار مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، 2015 اعتراف میکنم به زودی اسم واقعیمو میگم لینک به دیدگاه
Mr.Dexigner 743 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، 2015 من اعتراف میکنم به اینکه هر موقع میام تو این سایت بیشتر به عمق فاجعه پی میبرم 3 لینک به دیدگاه
saeedvalentino 126 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، 2015 اعتراف میکنم انگیزه ای دیگر برای درس خواندن ندارم 3 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9730 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، 2015 خسته نشدم ولی کلافه شدم - ولش کن همون خسته شدم ازاین Server error 500 3 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، 2015 اعتراف میکنم وقتی واسه گفتن یه چیزی یا انجام کاری خیلی ذوق و شوق دارم و ضد حال میخورم قلبم خیلی میشکنه ....این شکستنو با همه وجودم حس میکنم! مخصوصا اگه از طرف کسایی باشه که دوسشون دارم 3 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، 2015 اعتراف میکنم....ب اینکه همیشه نمیشه ادم خودش تنهایی ب همه چیز رسیدگی کنه...گاهی باید کمک خواست 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28835 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، 2015 اعتراف میکنم نمیدونم چرا این کار بدون مشورت انجام دادم.... 4 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، 2015 آغو اینو ببندین خیلی تاپیک مسخره ای بود در اسکیل خودش 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28835 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، 2015 آغو اینو ببندین خیلی تاپیک مسخره ای بود در اسکیل خودش اوه نمیدونستم شما استارتری نه خوبه بزار باشه خودت که پست نمیزاری...ما میزاریم... 2 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، 2015 اعتراف میکنم تاپیک خوبیِ..... 1 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، 2015 اوه نمیدونستم شما استارتری نه خوبه بزار باشه خودت که پست نمیزاری...ما میزاریم... اعتراف میکنم تاپیک خوبیِ..... شوما هم سه سال دیگه به این مایند ست میرسین حالا:vahidrk: 3 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، 2015 شوما هم سه سال دیگه به این مایند ست میرسین حالا:vahidrk: شماهم اعتراف کن.... 2 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، 2015 اعتراف میکنم.. دلم خیلی گرفته، دلم میخاد گریه کنم! این بغض لعنتی خیلیییییی آزارم میده 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28835 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، 2015 بفرمااااااااااااااااید http://www.noandishaan.com/forums/thread151935.html#post1581052 2 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، 2015 اعتراف میکنم هر وقت شل گرفتم...سفت خوردم 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28835 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، 2015 اعتراف میکنم شام زیاد خوردم نمیتونم نفس بکشم.... اخه دست پخت خودم بود...ماشالا به خودم خدا حفظم کنه عالی بود.دلتون نخواد.من جز لازانیا هیچی نمیپزم... 3 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، 2016 اعتراف میکنم وقتی بغضی که تو گلومه,از یه حدی بیشتر میشه,وقتی با گریه دیگ اروم نمیشم! برای خودم ارزوی مرگ میکنم! اعتراف میکنم قبلا تو همین تاپیک قول دادم که همچین ارزویی نکنم دیگ!!! اما نشد... اعتراف میکنم دیشب دلم میخواست بمیرم…!! 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده