Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۰ اون موقع آخه اسم کساییکه خیلی باهاشون صمیمی بودم نوشتم.شما بگین من آخر لیست اضافه می کنم مخلصیم آبجی 21 دی 1 لینک به دیدگاه
afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۰ دوستان زيادي در انجمن بودن كه الان ديگه حضور ندارن ............. ياد داداش رضا RezaMTJAME هم بخير با دعاهاي زيبا و انرژي بخشش 5 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ روی دیوار من خیلیا نقاشی کردن...رو دیوار ذهن من.بعضیاشون دیگه حتی یه دوست عادی هم نیستند ...ماهی یه بار هم حال آدمو نمی پرسن...ولی نقاشی هاشونو از ذهنم پاک نکردم با چه عشقی تاریخ تولدارو یادداشت کرده بودم یادم نره !! امشب پیداش کردم.... بابا ایول سارا جدا که خوب رییسی هستی:yes: چه دعوایی بود بین مهران وتو سر پدرومادری شیدا چقدر شیدا رو تو تاپیک ترشی فروشی اذیت کردیم ای مونا خدا بگم یه سانتافه نصیبت کنه که تاپیکمو به باد دادی 9 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ بابا ایول ساراجدا که خوب رییسی هستی:yes: چه دعوایی بود بین مهران وتو سر پدرومادری شیدا چقدر شیدا رو تو تاپیک ترشی فروشی اذیت کردیم ای مونا خدا بگم یه سانتافه نصیبت کنه که تاپیکمو به باد دادی چه خاطراتی.... می گن بچه بی وفاست دیگه..آخرش هم من بی نصیب موندم هم مهران 4 لینک به دیدگاه
نگين...NeGiN 1499 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ ياد و خاطره همه برو بچ مهندسان و فرهيختگان و نوانديشان گرامي ... 10 لینک به دیدگاه
mohammad 87 سبز 2382 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۰ برای دلم ، گاهی مادری مهربان می شوم ! دست نوازش بر سرش می کشم و می گویم : « غصه نخور ، می گذرد » ؛ برای دلم ، گاهی پدر می شوم ! خشمگین می گویم : « بس کن دیگر بزرگ شدی » ؛ گاهی هم دوستی می شوم مهربان ! دستش را می گیرم ، می برمش به باغ رویا ؛ دلم ، از دست من خسته است ! 6 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۰ یاد همه ی دوستانی که بودند زمانی ولی الان نیستند یا کمرنگ شدند گرامی... 6 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۰ یاد همه ی دوستانی که بودند زمانی ولی الان نیستند یا کمرنگ شدند گرامی... واخعا .....یاد اوون آدمای سابقی که یه زمانی چه خاطراتی که باهم نداشتیم هم بخیر....... چقدر دوستیا زود فراموش میشنو جاشونو به یه عالمه ابهام و حرفای بی سر منشایی که از اینور اوونور پیداشوت میشه میده.... 3 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۰ یاد کسانی که نیستند ولی قراره یه روزی باشند هم گرامی! 3 لینک به دیدگاه
Mahsa.Gha 6571 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۰ یاد خیلی ها بخیر........ خیلی هایی که وقتی دلمون میگرفت باهاشون از پشت همین مانیتور حرف میزدم ... یاد کسایی که با حرفاشون آدم رو واقعا شاد میکردن ... گلرخ ، افشین ،مهرداد ، مریم که هنوز هم اینجا هست، sinatra و خیلی از دوستای دیگخ که تو باشگاه باهاشون آشنا شدم و هیچ وقت یادم نمیره . البته بعضی ها شون اینجا هم هستن اما دیگه خیلی کم رنگتر... برای همشون آرزوهای بهترین ها رو دارم... 2 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۰ فک کنم یه جایی همچین چیزی نوشته بودی : با قضاوت در مورد دیگران فرصت دوست داشتن انها را از خود دریغ می کنیم به نظرم صرف بودن یا نبودن مهم نیست مهم تاثیری هست که از این دو میگریم و تاثیری که بودن یا نبودن ما بر دیگران می گزاره 6 لینک به دیدگاه
mohammad 87 سبز 2382 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ گلوی آدم را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود. دلتنگی هایی که جایشان نه در دل که در گلوی آدم است دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند. . . 7 لینک به دیدگاه
سکولار 101 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۲ آغازگر همین تاپیک. خودش عجب تاپیک های مفیدی داره. یه هفته هست فقط تاپیک هاشو دارم میخونم و لذت میبرم. بازم منتظر نوشته های بیشتری ازت هستیم اسپاو جان. نکنه مثل همه اینایی که ازشون یاد کردی، خودت هم نقاشی کردی و رفتی؟ 5 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۲ واقعاً زندگی سرشار از تغییرات و تحولاته بی چون و چراست.... یه زمانی میخواستم وارد انجمن بشم خدا خدا میکردم دوستان باشن و باهاشون خوش باشیم ولی الان از روی وظیفس میام و میرم...آن آمدن کجا و این آمدن کجا؟؟ برای همشون از سجاد گرفته تا نترون یا همون محمدمهدی از سهیل گرفته تا احسان یا همون اسی از علیرضای بی معرفت و وحید قدیمی مدیر تالار آزاد بود از ابوالفضل رستگاری یا از هادی ناصح که دیگه خیلی کم رنگ شده و خیلی ها که اسم هاشون هم کمی تا قسمتی فراموش شده اونم بدلیل کهولت سن منه که فراموش شده نه بدلیل بی معرفتیم، آرزوی بهترین ها رو دارم و امیدوارم هر جا که هستن شاد و پیروز و کامروا باشن... 6 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۲ مرسی به خاطر یادآوردی این تاپیک... منم به چه شوقی اینجا عضو شده بودم.فقط و فقط به خاطر دوستام اومدم.یعنی تنها انگیزم بودن... اما به مرور زمان رفتن تک تکشون رو تماشا کردم و خودم موندگار شدم... چقدر خاطره داشتیم از قدیما دلم برای همشون تنگ شده :5c6ipag2mnshmsf5ju3 5 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۲ واقعاً زندگی سرشار از تغییرات و تحولاته بی چون و چراست.... یه زمانی میخواستم وارد انجمن بشم خدا خدا میکردم دوستان باشن و باهاشون خوش باشیم ولی الان از روی وظیفس میام و میرم...آن آمدن کجا و این آمدن کجا؟؟ برای همشون از سجاد گرفته تا نترون یا همون محمدمهدی از سهیل گرفته تا احسان یا همون اسی از علیرضای بی معرفت و وحید قدیمی مدیر تالار آزاد بود از ابوالفضل رستگاری یا از هادی ناصح که دیگه خیلی کم رنگ شده و خیلی ها که اسم هاشون هم کمی تا قسمتی فراموش شده اونم بدلیل کهولت سن منه که فراموش شده نه بدلیل بی معرفتیم، آرزوی بهترین ها رو دارم و امیدوارم هر جا که هستن شاد و پیروز و کامروا باشن... بچه حلال زاده به من میگنا. میان بابا. کجا رو دارن برن؟ هر کی درگیره یه چیزی شده دیر یا زود میاد. تنها بدی ماجرا اینه که دیگه نباید انتظار داشته باشیم همه رو یک جا دور هم جمع ببینیم. اما قطعا دوستان جدیدی اومدن و دوستان جدید دیگه ای هم میان و دوستی های جدیدی شکل میگیره. درسته که قدیمی ها هم جای خالیشون همیشه حس میشه اما یه روزی تک تک این افراد برمیگردن. تجربه اینو ثابت کرده. 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده