ایلین1366 5544 ارسال شده در 9 آبان، 2016 درد داره وقتی ساعتها مینشینی به حرفایی که هیچ وقت قرار نیست بگویی فکر میکنی.. 2
ایلین1366 5544 ارسال شده در 9 آبان، 2016 اگر يک نفر هر آنچه كه از درونش بر مى آيد را بنويسد بى شک از درون او كسى رفته است 3
ایلین1366 5544 ارسال شده در 10 آبان، 2016 شاخهی عشق را شکستم آن را در خاک دفن کردم و دیدم که باغم گل کرده است؛ کسی نمیتواند #عشق را بکُشد... 3
ایلین1366 5544 ارسال شده در 10 آبان، 2016 میپرم روی دوچرخه، رکاب میزنم جز باد، کسی تحمل این اشکها را ندارد 4
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 11 آبان، 2016 جسم مرا بگیر و در خود مُچاله کن... خواهد چکید از بدنم چشمهای تو...! 4
ایلین1366 5544 ارسال شده در 11 آبان، 2016 واسه رسیدن به خودت راهی برای من بزار تو ذهن من پر از شبه ،روزو بخاطرم بیار تمام زندگیم شده نمیشه از تو بگذرم پلهای پشت سر خراب، نمیدونم کجا برم یا بگرد یا نشونی از خودت نزار یه جوری رد شو تو ازم ،برو اسممو ازم نیار یه لحظه میگیره دلم به یاد اولین قرار بیاو بگرد باز توکه نکردی باورم اگه ادامه داره بشه نبودنت ، این میشه اهنگ اخرم به عشق تو میخوندم نمیره فکرت از سرم یادتو بیشتر میکنه لرزش دستای منو قدم زنون دور شدی از کسی که عاشقت بود واسه گذشتن از دلم نگاهت پر از بهونه بود یا برگرد یا نشونی از خودت نزار یه جوری رد شو ازم اسمم هم نیار بیا برگرد باز توکه نکردی باورم ، اگه ادامه دار بشه این نبودنت ،این میشه اهنگ اخرم به عشق تو میخوندم نمیره فکرت ازسرم بیا بگرد یا نشونی از خودت نزار یه جوری رد شو تو ازم ،برو واسمم هم نیار 4
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 11 آبان، 2016 روز میلاد من است آمدهام دست کشم به سر و گوشِ عرق کردهی دنیای خودم قول دادم که در این شعر فقط من باشم تا خودم با همه خود باشم و تنهای خودم 4
luhrasp.kashvad 445 ارسال شده در 11 آبان، 2016 میهمانم باش ، بی کم و کاستی به رویاهایت گره می خورم نشانم را ، از تمامی خواب هایت بجو من به تاریکی گیسوانت گره خورده ام . .. گویا برهان فرستاده شده از SM-G355Hِ من با Tapatalk 4
roozbeh ameri 8439 ارسال شده در 12 آبان، 2016 چشمش اگرچه مثل غزلهای ناب بود چون شعر اعتراض لبش پر عتاب بود معجون جنگ و صلح و سکوت و غرور و غم بانوی نسل سومی انقلاب بود مغرور بود، کار به امثال من نداشت محجوب بود، گرچه کمی بد حجاب بود با چشم می شنید، صدایم سکوت بود با چشم حرف می زد، حاضر جواب بود کابوس من ندیدن او بود و دیدنش آنقدر خوب بود که انگار خواب بود 4
ایلین1366 5544 ارسال شده در 20 آبان، 2016 زیباترین هارمونی، تُنِ صدای کسیست که دوستش داریم! بیچاره ای زنی که ادای صدای عشقشو درمیاره تا آروم شه 1
ایلین1366 5544 ارسال شده در 20 آبان، 2016 از من قول گرفت تا بخندم، تا نگریم! حالا نمیداند دلتنگش که میشوم میخندم.. 4
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 23 آبان، 2016 اصلا دلم میخواهد آنقدر در رفتن فرو روم که راه بازگشت را گم کنم و هی دور شوم و دور شوم. می بینی؟! از اندوهگین بودنم که فاکتور بگیری ، انگار حالم خوب است 4
ایلین1366 5544 ارسال شده در 24 آبان، 2016 آدم ها اصلا عجیب غریب نیستند! فقط گاهی عشقشان تمام می شود... مثلِ سویِ چشم هایشان ، مثلِ شنواییشان ، مثلِ اشتهایشان ، مثلِ اعصاب و حوصله شان... گاهی عشقشان تمام میشود... آدم وقتی عشقش ته میکشد ، کمتر عصبانی می شود ، کمتر غصه می خورد، کمتر شب ها بی خواب می شود ، کمتر راهِ گلویش بسته می شود، کمتر زیرِ چشم هایش گود می افتد، کمتر پیش می آید دلش برای کسی ، برای صدایی، برای حرکتی ضعف برود... آدم بعد از رفتنِ بعضی ها، تمام می شود... 3
ایلین1366 5544 ارسال شده در 24 آبان، 2016 محبت زیادی همیشه آدم ها را خراب میکنه گاهی آدم ها میروند نه برای اینکه دلیلی برای ماندن ندارند بلکه آنقدر کوچک اند که تحمل حجم بالای محبت تو را ندارند 1
ایلین1366 5544 ارسال شده در 24 آبان، 2016 سر به سر خيالم نگذار به ديدنم بيا كه هنوز از پس رفتنت بر نیامدهام.. 2
ایلین1366 5544 ارسال شده در 24 آبان، 2016 باید بروم به جایی دورتر از دورِ نبودنت جایی که با هر صدایی سر برنگردانم به پیدا کردنت جایی دورتر از دورِ تو همین کنج دلتنگی... 1
ایلین1366 5544 ارسال شده در 24 آبان، 2016 تو ماه را بیشتر از همه دوست میداشتی و حالا ماه هر شب تو را به یاد من میآورد میخواهم فراموشات کنم اما این ماه با هیچ دستمالی از پنجرهها پاک نمیشود! 2
ارسال های توصیه شده