رفتن به مطلب

شعـری بـرای تـو...


ارسال های توصیه شده

Bahram Sh مهمان
ارسال شده در

عاشقی بد دردیه ...:ws44:

ارسال شده در

مرا به یاد بیاور

و تحسین کن

شهامتی می خواهد

بودن و

نفس کشیدن و

تو را هرروز

فراموش کردن

  • Like 34
ارسال شده در
عاشقی بد دردیه ...:ws44:

 

 

بد گفتیو بس .... :ws44:

  • Like 15
Bahram Sh مهمان
ارسال شده در
بد گفتیو بس .... :ws44:

بدبختی ماجرا انجا بالا می گیره که هر روز می بینیش ...:ws44:

ارسال شده در
بدبختی ماجرا انجا بالا می گیره که هر روز می بینیش ...:ws44:

 

 

حالا گریه نکن داداش ابرام ... :ws44:خودم واست آستین بالا می زنم ...

 

مرسی که هستی،

و هستی را رنگ می‌زنی.

هيچ چيز از تو نمی‌خواهم؛

فقط باش،

فقط بخند،

فقط راه برو.

نه. راه نرو

می‌ترسم پلک بزنم

ديگر نباشی...

  • Like 29
ارسال شده در

دوباره یادت را دیدم ...

بوسیدمش و در کنار آینه دلم نهادم

........شاید دوری من ؛

.......... شاید مردن من ؛

....................... همه کار تو بود

شاید ...

  • Like 26
ارسال شده در

صدای قلب نیست

صدای پای توست

که شب ها در سینه ام می دوی

 

 

کافی ست کمی خسته شوی

کافی ست بایستی

  • Like 26
ارسال شده در

باید اعتراف کنم من نیز گاهی به آسمان نگاه کرده ام؛

دزدانه، در چشم ستارگان؛

نه به تمامی شان؛

تنها به آنهایی که شبیه ترند به چشمان تو…

  • Like 25
ارسال شده در

باور نداشتي

 

در دستهاي كوچكت بگنجم

 

حالا ديگر مشتت را ببند !

 

خواهش مي كنم

  • Like 27
ارسال شده در

خاطرات سالهای تلخ را

لابلای دفتر مجوی

به پیشانی ما نگاه کن!

  • Like 9
ارسال شده در

درگیرم

 

در گیر ِ خودم

 

که گیر ِ تو مانده !

  • Like 11
Bahram Sh مهمان
ارسال شده در

:icon_pf (44):ممننون خیلی جالب بودن بخصوص آخریش...:icon_pf (34):

ارسال شده در

دوست دارم

 

 

 

....................................................................................................................عشق من

  • Like 7
ارسال شده در

شاید ندانی که آمدنت بهانه ای شد برای تپیدن قلبی که بی قرار

ایستادن بود.وشاید هیچ گاه به یاد نیاوری صدای بغض آلودی

را که با رفتنت غریبانه شکست و صدایش حتی ستاره های خفته

را خواب زده کرد.با این همه تو ندانستی نبودنت با چشمانی که

به امید دیدنت تا ابد باز می ماند چه خواهد کرد.ولی اگر؛ فقط اگر،

روزی به خاطر آوردی که کسی در حسرت شنیدن صدای گرمت

سکوت می کرد ،فقط نامش را به خاطر بیاور.همین!!.این برای او کافیست.

  • Like 14
ارسال شده در

دروغ نیست اگر بگویم که

 

بی تو زنده مانی می کنم نه زندگانی.

  • Like 12
ارسال شده در

تمام ماهی ها فرار میکنند

تنها ، منم که می مانم

و دلم را به قلابت بَند میکنم

سال هاست ....

... و تو ، فراموش کرده ای ، مرا بالا بکشی ...!!!

  • Like 13
ارسال شده در

یک روز میایی

و در گورستانی دور

در استخوانم می دمی

تا شعر های نا سروده ام را بشنوی

  • Like 8
ارسال شده در

خاطرات عشق‌مان در زمستان از خاطرم مي‌گذرد ،

 

و آرزو مي‌کنم

 

باران در ديار ديگري ببارد

 

و برف در شهري دور .. ...

 

آرزو مي‌کنم خدا

 

زمستان را از تقويم خود پاک کند!

 

نمي‌دانم چگونه

 

زمستان‌ها را بي‌تو تاب بياورم.!..

  • Like 8
ارسال شده در

آجر آن خانه از رویا بود

تازگیها فهمیدم:w139:

  • Like 6
×
×
  • اضافه کردن...