رفتن به مطلب

کسی میدونه 17 اسفند چه روز بزرگیه؟


sarooneh

ارسال های توصیه شده

فروغ فرخزاد:

آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن ها با مردان است.

من به رنج هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی مردان و جامعه می برند کاملا

واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن ها به کار می برم.

یادش گرامی باد

 

 

female = male :icon_gol:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

این جا ایران..به وقت صفر..

دیروز پدر و مادرم..

امروز رفیقم..

فردا همسرم..

و در آینده فرزندم..

طول نخواهد کشید که نیزمن ! ...

این طعم سیاست است

هر روز نوش جان

صبح. ظهر.. عصر...

روزی سه مرتبه..

قبل از مصرف تکان دهید

این جا ایران به وقت صفر درجه

من درد مشترکم..

مرا فریاد زن..

 

نمیدونم چه ربطی به 17 اسفند داره آخهههههههههههه؟

  • Like 7
لینک به دیدگاه

بر برج بابل

 

زنانگی را به آسمان دادم

 

و ماه را گرفتم با سطحی پوشیده از سنگ لاخ های سخت

 

بر سینه گذاشتم

 

حالا مردانه کار می کنم

 

رانندگی

 

فروشندگی

 

بعضی روزها هم کارگر معادن عمیقم

  • Like 8
لینک به دیدگاه

عاشق ِ دخترک بودَن مثل ِ اینه که

روی نسکافه ی ته ِفنجون ِ،

شیر سرد بریزی.

 

بعدش آب ِ جوش بریزی

و

نفهمی الان بیشتر سرد ِ یا بیشتر داغ ِ ؟

 

همینطوری که سر می کشیش

با خودت فک کنی

که

چقد ازین آدما میتونن

مثل ِ خودت

هم حیوون باشن

هم اینقد دیوونه ی یه ادم ِ دیگه ؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه

پس روز زن بر تمامی خانوم های محترم مبارک...

 

 

 

 

in an unrelated note :

من نمیدونم چرا با فروغ فرخزاد یکم مشکل دارم... البته با شخصیتش... نه با شعر هاش... شاعر فوق العاده ای بوده واقعا...

  • Like 8
لینک به دیدگاه
شما پسر خاله اش بودی؟

با شخصیتش؟

مگه از نزدیک میشناختیش؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

البته لازم نیست شما اینطوری برخورد کنید...

چیزی هست به نام مطالعه و یک چیزی هم هست به نام autobiography...

  • Like 5
لینک به دیدگاه
البته لازم نیست شما اینطوری برخورد کنید...

چیزی هست به نام مطالعه و یک چیزی هم هست به نام autobiography...

 

در مورد شخصیتش چی می دونید؟

افسردگی داشته شنیدم.:ws52: نمی دونم درسته یا نه؟:ws52:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
در مورد شخصیتش چی می دونید؟

افسردگی داشته شنیدم.:ws52: نمی دونم درسته یا نه؟:ws52:

 

افسردگی داشته... پوچ گرا هم بوده (البته این نمیشه گفت خصوصیت بدی بوده... نیچه هم پوچ گرا بود... :ws3:)...

ولی مشکل من با بی بند و باری هاش بوده... اول کتاب تولدی دیگر یک مقدار در موردش نوشته... اگر نسخه ی اصلی و نه ویرایش جدیدش رو گیر بیارید به همه ی این مسائلاشاره شده...

در ضمن قبل از انقلاب یک autobiography هم منتشر کرده... اسمش رو نمیدونم...

  • Like 6
لینک به دیدگاه
افسردگی داشته... پوچ گرا هم بوده (البته این نمیشه گفت خصوصیت بدی بوده... نیچه هم پوچ گرا بود... :ws3:)...

ولی مشکل من با بی بند و باری هاش بوده... اول کتاب تولدی دیگر یک مقدار در موردش نوشته... اگر نسخه ی اصلی و نه ویرایش جدیدش رو گیر بیارید به همه ی این مسائلاشاره شده...

در ضمن قبل از انقلاب یک autobiography هم منتشر کرده... اسمش رو نمیدونم...

 

مشکل اصلی من هم همین هست باهاش. ولی خوب طرفدارای پر و پا قرصی داره که اصلا این موضوع رو قبول ندارند:ws3:

من فقط یک سری از شعر هاش رو دوست دارم. مثل خود شعر تولدی دیگر.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
مشکل اصلی من هم همین هست باهاش. ولی خوب طرفدارای پر و پا قرصی داره که اصلا این موضوع رو قبول ندارند:ws3:

من فقط یک سری از شعر هاش رو دوست دارم. مثل خود شعر تولدی دیگر.

 

طرفداران هیتلر هم میگند هیتلر هیچ کس رو نکشت بلکه یهوودی ها خودشون رفتند کمپ ساختند بعد رفتند اون تو خودشون رو کشتند بعد هم رفتند خودشون رو آتش زدند... :w58:

ولی خوب ما که نباید باور کنیم...

توی خیلی از شعر های هم این بی بند و باری اخلاقی کاملا مشهود هست... البته اگر اون رو هم یک طور دیگه ای ترجمه کنیم...

  • Like 5
لینک به دیدگاه
مشکل اصلی من هم همین هست باهاش. ولی خوب طرفدارای پر و پا قرصی داره که اصلا این موضوع رو قبول ندارند:ws3:

من فقط یک سری از شعر هاش رو دوست دارم. مثل خود شعر تولدی دیگر.

منم همینطور

ولی این شعرشو بیشتر از همه دوست دارم

 

نگاه ‌کن که غم درون دیده ام

چگونه قطره قطره آب می شود

چگونه سایه سیاه سر کشم

اسیر دست آفتاب می شود

نگاه کن

تمام هستیم خراب می شود

شراره‌ای مرا بکام می شود

مرا به اوج می برد

مرا به دام می کشد

نگاه کن

تمام آسمان من

پر از شهاب می شود

تو‌آمدی ز دورها و دورها

زسرزمین عطر و نورها

نشانده ای مرا کنون به زورقی

زعاج‌ها ، ز ابر‌ها ،نور‌ها

مرا ببر امید دلنواز من

ببر به شهر شعر و شو رها

به راه پرستاره می کشانیم

فرارتر از ستاره می کشانیم

نگاه کن

من از ستاره سوختم

لبالب از ستارگان تب شدم

چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل

ستاره چین برکه های شب شدم

چه دور بود پیش از زمین‌ها

به این کبود غرفه‌های آسمان

کنون به گوش من دوباره می رسد

صدای تو

صدای بال برفی فرشتگان

نگاه کن که من کجا رسیده ام

به کهکشان ، به بی کران ، به جاودان

کنون که آمدیم تا به ا وج‌ها

مرا بشوی باشراب موج‌ها

مرا بپیچ در حریر بوسه ات

مرا بخواه در شبان دیر پا

مرا دگر رها مکن

مرا از این ستاره جدا مکن

نگاه کن موم شب به راه ما

چگونه قطره قطره آب می‌شود

صراحی سیاه دیدگان من

به لای لای گرم تو

لبالب از شراب خواب می شود

به روی گاهواره های شعر من

نگاه کن

تو میدمی و آفتاب می شود

  • Like 5
لینک به دیدگاه
طرفداران هیتلر هم میگند هیتلر هیچ کس رو نکشت بلکه یهوودی ها خودشون رفتند کمپ ساختند بعد رفتند اون تو خودشون رو کشتند بعد هم رفتند خودشون رو آتش زدند... :w58:

ولی خوب ما که نباید باور کنیم...

توی خیلی از شعر های هم این بی بند و باری اخلاقی کاملا مشهود هست... البته اگر اون رو هم یک طور دیگه ای ترجمه کنیم...

 

منظور از بی بند و باری های اخلاقیش چیه؟؟

مثلا چیکار میکرده؟؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه

چه معنی میده بین زن ومرد فرق میذارن.

مثلا چرا توی همه دنیا توالت مردانه و زنانه درست میکنن. خوب یک توالت درست کنن همه انسانها مشترکن استفاده کنن.

چرا توی فروشگاههای لباس قسمت پرو لباس مردونه وزنونه رو جدا میکنن یا لباس زنونه رو جدای از لباس مردونه قرار میدن.

چرا توی درمانگاهها و بیمارستانها متخصص زنان دارن ولی نمیگن متخصص مردا.

چرا ....

خوب همه رو قاطی کنن. مگه بین اونها فرقی هم هست.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:ws52:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...