Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ سلام به همه ی دوستان خوبم. همونطور که در تاپیک بیاید با هم مقاله بخونیم بحث شد، هر هفته یک مقاله رو می ذاریم و سه روز مهلت می دیم برای خوندن مقاله و چهار روز هم برای نقدر و بررسی اون. موفق باشیم :flowerysmile: 12 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۸۹ اولین مقاله: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام زمان مطالعه: 14 - 17 اسفند زمان بررسی 18-22 اسفند 11 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۸۹ مهناز جون یه توضیحی در مورد عنوان مقاله و موضوع مقاله و اینا میدادی خواهر... 4 لینک به دیدگاه
setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۹ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام چقدر کمه البته اگه اشتباه نکنم باید فقط روش فکر ومطالعه کرد که بتونیم تحلیلش کنیم. 5 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۸۹ مهناز جون یه توضیحی در مورد عنوان مقاله و موضوع مقاله و اینا میدادی خواهر... یلام عابدی...ابن یه فسقل مقالست...دیگه توضیح نمی خواد که! چقدر کمه البته اگه اشتباه نکنم باید فقط روش فکر ومطالعه کرد که بشه روش تحلیل کرد. خب برای شروع فکر کنم خوبه. :flowerysmile: 5 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اسفند، ۱۳۸۹ چند نفر مقاله رو خوندن؟ 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۸۹ من مقاله رو خوندم و برداشتم از اون این بود: ببینید ما همه یه تئوری داریم برای طرح هامون برای اون چیزی که می خوایم معماری کنیم.... وفتی یک چیزی رو توی ذهنمون تصور می کنیم که بسازیم اون چیز باید برای ما وجود خارجی پیدا کنه و ما اون چیز رو درک کنیم. مطمئنا" وقیت می خوایم یک در یا پنجره رو طراحی کنیم جدای از تئوری اون به واقعیتش هم فکر می کنیم. ماکت - اسکیس- تصورات ذهنی ما همه به واقعیت می پیوندن. پس می تونیم نتیجه بگیریم که معماری هست که این تئوری ها رو می سازه و برعکس به عبارتی اگر معماری نباشه تئوری نیست و اگر تئوری نباشه معماری نیست. پ.ن: مقاله ی جالبی بود...فهمیدم اون " چیز" در معماری چیه و از چه بعد هایی باید به طرحم نگاه کنم! 10 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۸۹ من اینطور برداشت کردم که یعنی تا وقتی معماری ای به شکل کالبدی ایجاد نشه نمی شه در مورد تئوری داد در واقع اول معماری بوده بعد تئوری و تقدم تئوری بر معماری درست نیست چون این تئوری ها بر مبنای اون بنایی که ساخته شده شکل گرفتن و برای تخلیل اون به کار برده می شن....در این صورته که تئوری نشان دهنده معماری و معماری نشان دهنده تئوری خواهد بود 8 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۸۹ منظورش این بود این فرضیه تقدم تئوری بر معماری غلطه چون اگه معماری نباشه نمیتونیم درمورد اون چیزی که تو ذهنمونه حرف بزنیم، یعنی تئوری یه چیزی ست که ما فک میکنیم ولی معماری اون چیز واقعییه که در موردش فک میکنیم و بنابراین باید معماری باشه تا بتونیم در موردش نظر بدیم و تئوری ارائه بدیم پس جایی که معماری نباشه تئوریم نیس و برعکس 8 لینک به دیدگاه
setare.blue 23086 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۸۹ سلام وابستگی تئوری با معماری تو این مقاله اشاره شده این دو موضوع جدایی پذیر از هم نیستن....... در واقع فکر میکنم اون متریالی که یک معمار برای نشان دادن فکر خودش استفاده میکنه و یک طرح رو ارائه میده میتونه تداعی کننده فکر اون معمار باشه اول یک تصور ذهنی از طرح ارائه میشه وتازمانی که به صورت یک جسم تصور ساخته نشه شاید از ذهن افراد پیرامونمون درک نشه....... چیزی که اشاره شده در این متن: _خاصیت (در بودن)یک در واقعی . میتوانداشاره ای به رابطه شکل عینی با سایر اشکال عینی باشد. در واقع اینطور که من فکر میکنم معنی یک پارگراف در این مقاله در مورد در این منظوراست که در شکلی است که از تصور ما ساخته شده و اون رابطه ای است که با سایر اشیا و دیوارها دارد اما کلمه در یک مفهوم جدا ست ........ 8 لینک به دیدگاه
b4gher 442 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند، ۱۳۸۹ سلام. برداشت شخصی من از این مقاله این که طراحی معماری وتئوری دو بخش جدا نشدنی از هم دیگه هستن به شکلی که اگر برای یک طرح تئوری وجود نداشته برای معماری کردن هدفی وجود نداره و اگر هم وجود داشته باشه کاملا بی محتوا و بهی مفهومه ودر عین حال اگر معماری نباشه تئوری ما به تخیل شبیه میشه و هیچ وقت عینیت پیدا نمیکنه.پس برای طراحی یک موضوع تئوری و معماری دو جز جدا نشدنی از هم هستن. 8 لینک به دیدگاه
Arpak 8511 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۸۹ سلام حساب نی خو شما همه چیو گفتین منم بگم میشه عینه شما خو!! خوب به این نتیجه رسیدیم که تئوری و معماری از هم جدا نیستند و هر دو مکمل همند اگه تئوری باشه معماری نباشه اون ایده ای که تو ذهنمونه به درد نمیخوره چون نتونستیم عملیش کنیم پس کارایی نداره و بعد از تحقق معماری وابسته اشه که اعلام موجودیت میکنه خو معماریم که ایجاد شده قطعا یه طرح و ایده ای پشتش بوده که به واقعیت تبدیل شده 7 لینک به دیدگاه
Archi 576 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ سلام به همه به نظر من این مقاله سعی بر اون داشت که بگه "نباید اول تئوری دان خوبی بود بعد معمار خوبی شد" متأسفانه خیلی از اساتید معماری ایران بخصوص مدرسین مبانی نظری اینطورین و میبینین آثار معماریشون در حد خیلی پایینیه چون خودشونو تو مبانی نظری غرق کردن.....:icon_pf (34): فکر کنم این مقاله میخواد بگه که هرچند ما به تئوری نیاز داریم برای اینکه معماری کنیم اما نمیتونیم اونو بر معماری تفوق بدیم بلکه این دو باید با هم پیش برن... اگه بخوام یه مثال در این مورد بزنم که این نکته بیشتر جا بیفته میتونم در مورد روند طراحی صحبت کنم... در طراحی ما اول از یه بخش شروع می کنیم بعضیا حجم میزنن، بعضیا اسکیس میکشن، بعضیا پلان، مقطع و... اما در نهایت همگی بعد از کمی کار بر روی اون بخش، قسمتهای دیگه رو هم کار میکنن تا کار از دستشون در نره و بتونن کار رو کنترل کنن..... :ws2: در این مورد هم همینه ما برای طراحی معماری اول باید یه سری تئوری بلد باشیم که کانسپتمونو شکل میده اما همراه اون باید طراحی هم بلد باشیم که اولا کانسپتمون به طرح نهایی نزدیک باشه و چیز پرتی نباشه و درضمن بتونیم اون کانسپتو به طرح تبدیل کنیم.... 6 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ دست گل همتون درد نکنه. ممنون از نقدهای عالیتون.:flowerysmile: 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ مقاله ی دوم: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام موضوع: آب و معماری زمان مطالعه: 21-24 اسفند ماه زمان تحلیل : 24-28 اسفند ماه 6 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۸۹ فک کنم یه روزم از زمان تحلیل گذشته! خوب من مقاله رو خوندم اهیمت آب در هر فرهنگی رو می رسونه و این که به تبع فرهنگشون یه نوعی از آب استفاده کردن این استفاده می تونه به عنوان معبد باشه، باغ باشه، آب نما یا هر چیز دیگه ای در هر کدوم از این فضاها آب قداست و اهمیت خودش رو داره 6 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۸۹ اهمیت آبو گفته و اینکه آب در مذهب و هنر و معماری و....وجود داشته یعنی آب خیلی با ارزش بوده و هست و هرکدوم یجوری از آب استفاده کردن یعنی یک آبو توی باغ نشون دادن یا با معماری جالب تونستن در شهرای کویری آبو نگهدارن (کاروانسرا،اب انبارها و....) و معابد ها معمولا در کنار یه رود درس میشد (مثل معبد اناهیتا) و اینکه انسان برای آبتنی از یه استخر استفاده میکنه و....... بهرحال منظورش این بود پاب خیلی مهم و با ارزشه پ.ن:نمیتونستم چجور بنویسم که منظورمو بنویسم...بخاطر همین بد نوشتم 5 لینک به دیدگاه
b4gher 442 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 اسفند، ۱۳۸۹ مقاله خیلی جالبی بود که بیشتر به اهمیت آب وتقدس اون نزد ایرانیان و نحوه طراحی باغها و نحوه ابرسانی به معابد و......سخن گفته بود.بچه ها توی تحلیل های خوشون به موارد خوبی اشاره کردن ولی سوالی که پیش میاد اینه که کشوری با این فرهنگ غنی و تاریخی که هزاران سال پیش برای آب همچین تقدسی قائل بودن و خوب برای اون اهمیت بالایی قائل بودن الان اینقدر از نظر فرهنگی واجتماعی پایین اومدن. 3 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ ببخشید من خیلی دیر کردم شرمنده، نبودم خب این مقاله نشون می ده که آب علاوه بر اینکه در ادیان مختلف از جمله ادیان ایران باستان نقش بسزایی داشته و علاوه بر تقدسی که برای اون قائل بودن اون رو جزء لاینفک زندگی می دونستن. حالا آب در معماری هم نقش غیر قابل انکاری داره مثل: باغ آبی-باغ واقع در کنار رودخانه-طبس-باغ گلشن- نهر ها-فواره ها-چبوتره و حوض باغ-عمارت حوضخانه-حوضخانه های کاشان -آب نماهاو..... به هر حال در هریک از اینها آب نمادی از قداست هم هست. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده