مونمونی 709 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۸۹ اگر چه اين مطلب به صور و اشکال مختلفه در کتب داستانها و امثله مندرج است و حتي نظاير آن در عصر حاضر کم و بيش در گوشه و کنار ايران رخ مي دهد (نگارنده اين کتاب خود شاهد و ناظر بود که قريب سي و پنجسال پيش قبل جمعيت کثيري از مردم آمل و روستاهاي اطراف مثل سيل خروشان يک روز صبح به سوي امامزاده اي در چند کيلومتري شمال شهر آمل به نام يوسف رضا روي آوردند تا امام هشتم "امام رضا (ع)" را که شب قبل به آنجا آمده مهمان يوسف رضا بود زيارت کنند!). پس از آنکه ايرانيان به شرف ديانت اسلام مشرف شدند نسبت به سلاله پيغمبر (ص) و آل علي (ع) علاقه و ارادت خاصي پيدا کردند. عشق و علاقه ايرانيان، قطع نظر از جنبه ديانت و اعتقاد مذهبي، مبتني بر دو اصل و دو علت ديگر نيز بود. که يکي موضوع مظلوميت آل علي (ع) و غصب حق مسلم آنها از طرف خاندان بني اميه و بني عباس بوده است، و ديگري موضوع قرابت و همبستگي از لحاظ شهربانو دختر يزدگرد سوم آخرين پادشاه ساساني که وي را همسر حسين بن علي (ع) و مادر امام سجاد مي دانند (دکتر شريعتي ازدواج حسين بن علي (ع) با شهربانو را قوياً تکذيب مي کند - ر.ک. تشيع علوي و تشيع صفوي، ص 113). به همين جهات و علل هر جا که فردي از اعقاب ائمه هدي (ع) بدرود زندگي مي گفت، قبرش مزار شيعيان مي شد و بر بالاي مدفنش بقعه و بارگاه مجللي بر پا مي کردند. چون حکومت و فرمانروايي به ايلخانان مغول رسيد، به گفته خواجه رشيدالدين فضل الله، غازان خان به دوازده امام و سادات علوي تعلق خاطر پيدا کرده بود. شادروان عباس اقبال آشتياني در کتاب نفيس تاريخ مغول، در رابطه با احترام غازان به سادات علوي و اهل علم چنين مي نويسد: «به اندازه اي در احترام به مقام منتسبين به خاندان رسول و اهل علم کوشيد، که در عهد او عمال ديواني در فرمانهاي دولتي گاهي اسامي سادات را بر اسم ايلخان و شاهزادگان مقدم مي نوشتند.» چون سلطان محمد اولجايتو به مذهب تشيع تعلق خاطر پيدا کرد و از اولجايتو به خدابنده تغيير نام داد، قدر و مقام سادات هاشمي بيشتر از پيشتر قرب و منزلت پيدا کرد. سلطان محمد سکه به نام دوازده امام زد و مقابر آنان ملجأ و پناهگاه مغولهاي تازه مسلمان گرديد. از طرف ديگر: «فرمود که داغي بساختند و نام ابوبکر بر سر داغ نقش کردند و موالي سنت و جماعت را فرمود که داغ بر پيشاني نهادند.» و همچنين تا آن اندازه به سادات اعتقاد و ايمان پيدا کرده بود که: «کاسه آش را به دست مي گرفت تا قبلاً سيدي بياشامد.» لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده