Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ دین ودل به یک دیدن باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟ منم بندهی اهل بیت نبی 4 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟ منم بندهی اهل بیت نبی ستاينده ي خاك پاي وصي عشق من با خط مشكين تو امروزي نيست 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۰ ستاينده ي خاك پاي وصي عشق من با خط مشكين تو امروزي نيست عشق من با خط مشكين تو امروزي نيست ديرساليست كز اين جام هلالي مستم ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست 3 لینک به دیدگاه
Ssara 14641 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE=align: center] [TR] [TD][/TD] [TD=width: 40][/TD] [TD][/TD] [/TR] [/TABLE] ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می بری و زحمت ما می داری ************************************************************************ تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو چو مرا نماند رنگی همه رنگ او گرفتم 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۰ چو مرا نماند رنگی همه رنگ او گرفتم چـو مـرا نمـاند رنگـی همه رنگ او گـرفـتـم که جـهان مسـخـرم شـد چـو بـرآمدم بـه رنگش * * * * * * * درخت دوستی كارم ولی دارم پشیمانی... [TABLE=align: center] [TR] [TD] [/TD] [TD] [/TD] [/TR] [/TABLE] 4 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۰ یافت نشد دوستانی که میتونن بنویسند 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۰ چـو مـرا نمـاند رنگـی همه رنگ او گـرفـتـم که جـهان مسـخـرم شـد چـو بـرآمدم بـه رنگش * * * * * * * درخت دوستی كارم ولی دارم پشیمانی... [TABLE=align: center] [TR] [TD] [/TD] [TD] [/TD] [/TR] [/TABLE] درخت دوستی كارم ولی دارم پشیمانی نگر حال دل زارم تو خود حافظ چه میدانی؟ **************************** نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۰ درخت دوستی كارم ولی دارم پشیمانی نگر حال دل زارم تو خود حافظ چه میدانی؟ **************************** نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را ................................................... که رستم منم گم بماناد نام 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۰ نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را ................................................... که رستم منم گم بماناد نام كه رستم منم گم بماناد نام نشیناد بر ماتمم زال سام ......................................... لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت آری 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ لبت 'نه' گوید و پیداست می گوید دلت: 'آری' که این سان دشمنی ، یعنی که خیلی دوستم داری! ............................ میان سپه تیر بگذاشتند ...... 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۰ ميان سپه تير بگذاشتند سراسر همه نيزه پنداشتند ********************** به پيران چنين گفت كاين مرد كيست؟ 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۰ ميان سپه تير بگذاشتند سراسر همه نيزه پنداشتند ********************** به پيران چنين گفت كاين مرد كيست؟ به پيران چنين گفت كاين مرد كيست؟ ز گردان ایران ورا نام چیست ؟؟ /////////////// ز سم ستوران در ان پهندشت .................. 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۹۰ به پيران چنين گفت كاين مرد كيست؟ ز گردان ایران ورا نام چیست ؟؟ /////////////// ز سم ستوران در ان پهندشت .................. ز سم ستوران در آن پهندشت زمين شد شش و آسمان گشت هشت *************************** در شاهراه عشق ز افتادگی مترس 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۹۰ ز سم ستوران در آن پهندشت زمين شد شش و آسمان گشت هشت *************************** در شاهراه عشق ز افتادگی مترس در شاهراه عشق ز افتادگی مترس کز پا فتادن تو به منزل رسیدن است .................................... که من شهر علمم , علیم در ست ................ 2 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۹۰ كه من شهر علمم علیم در است درست این سخن گفتِ پیغمبر است ظلم است در یکی قفس افکندن... 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۰ كه من شهر علمم علیم در استدرست این سخن گفتِ پیغمبر است ظلم است در یکی قفس افکندن... ظلم است در یکی قفس افکند مردار خوار و مرغ شکرخا را ................................... چو هر سه بیابی خرد بایدت ....... 2 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ ظلم است در یکی قفس افکند مردار خوار و مرغ شکرخا را ................................... چو هر سه بیابی خرد بایدت ....... چو هر سه بیابی خرد بایدت شناسندهٔ نیک و بد بایدت گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ چو هر سه بیابی خرد بایدتشناسندهٔ نیک و بد بایدت گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من. مهر از دلم چگونه توانی که برکنی ... ............. عمریست تا به راه غمت رو نهاده ایم.................... 3 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۰ گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من. مهر از دلم چگونه توانی که برکنی ................ عمریست تا به راه غمت رو نهاده ایم.................... عمریست تا به راه غمت رو نهادهایم روی و ریای خلق به یک سو نهادهایم چو خواهی که یابی ز هر بد رها.. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده