رفتن به مطلب

________ زیر آسمان شهر """نتـــــــرس"""________________


ارسال های توصیه شده

به نام خدا

سلام دوستان

از عنوان پیداست میدونید منظورم چیه چند خطی حرف دلم رو میزنم اینجا رو واسه خودم اسمش رو میزارم صفحه بی پروایی من....گاهی نفس به تیزی شمشیرمیشود.....

ازهرچه زندگیست دلت سیرمیشود...

گویی بخواب بودجوانی مان گذشت

گاهی سکوت خروشان چو شیر میشود....

 

اما شاید هم باید باز جنگید باز هم خون داد و فریاد زد حق گرفتنی است نه دادنی ...

کیه که ترسش نریخته باشه....

فدای مردمم بشم که با چشمانی بهت زده...نظاره گر خود نمایی بودند که به عمر خود ندیده بودند...

آری نترسیده بودند مدهوش از این همه حماقت بودند مدهوش از این همه خفت بودند .....

نترسیدند اما فهمیدند...

آنها ترسیده اند

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

همتی هست اگر،

با من و توست

تا در این خشک کویر

از دل سنگ بر آریم آبی

کسی از غیب نخواهد آمد

در من و توست اگر مردی هست

با توام، ای دلبند

سوی ابری که نخواهد آمد

و نخواهد بارید

چشم امید مبند..................................................................................

  • Like 3
لینک به دیدگاه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ا

کوچولو بیاموز که مشت گره کرده در این شهر گناه است اما تو گره کن که مشتت نیاز است(آتـــــــــــروس)

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...