رفتن به مطلب

کد تماس با خدا


sarevan

ارسال های توصیه شده

145357576275561830552505525553110112.jpg

 

اشاره:

 

تنها خطی که همیشه آزاد است و به هیچ وجه اشغال نمی شود، خط ارتباطی با خداست. طرف دیگر این خط، همیشه یکی، چشم براه ماست. او همیشه گوش به زنگ است، مشکل از ماست که گاهی کد تماس با خدا را از یاد می بریم، و گرنه این کد همیشه آزاد است.

آنچه می آیدکوتاه نوشتی نغز و دلپسند است با عنوان "اخلاق مخابراتی" به خامه استاد ارجمند، حجت السلام جواد محدثی.

در عصر ارتباطات، «انزوا» پذیرفتنی نیست و زندگی بی رابطه، مرگ روح است.

عرش الهی، مرکز بی نهایت شماره‌ای اتصال با آفریده‌هاست. هر کس از هر جا و هر زمان و به هر زبان می‌تواند با این مرکز، گفتگو کند. بی آنکه خطی روی خطی بیفتد.

خدا در مرکز ملکوتی دعا، هر لحظه آماده دریافت پیام «نیاز» است. هفده رکعت نماز در پنج نوبت، کد تماس با خداست که در عدد «17 – 24434 » خلاصه می‌شود.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

کسی که روزی پنج بار با او تکلم می‌کند، از تنهائی در می‌آید، کلیم خدا می‌شود و احساس بی پناهی نمی‌کند.

خدا که آن سوی خط تماس است، دوست دارد در خوشی‌ها هم سراغ از او بگیریم، نه فقط وقتی که گرفتار می‌شویم و به دردسر می‌افتیم. بی معرفتی است که وقتی «مضطر» می‌شویم از اورژانس «دعا» استمداد کنیم و انتظار کمک فوری داشته باشیم.

9623990230125197106144135243248184186514246.jpg

او همیشه گوش به زنگ ماست. مائیم که گاهی حوصله حرف زدن با او را نداریم. یا تماس و دعوت او را بی جواب می‌گذاریم. شیطان سعی می‌کند در جبهه معنوی، رابطه ما با خدا را قیچی کند، یا روی خط نیایش.

«پارازیت ریا» بیندازد. مکالمه ما با مرکز، نباید قطع و وصل شود، یا صدایش خش خش داشته باشد.

  • Like 7
لینک به دیدگاه

باید «دیش» رحمت گیر را بر بام بلند نیایش نصب کنیم و دریافت کننده دل را روی طول موج «اجابت» تنظیم کنیم، تا صدای استجابت دعا به گوش دلمان برسد. اگر «امن یجیب» که رمز اجابت است نتوانست خط ما را با خدا مرتبط سازد، باید دید کدام گناه و غفلت موجب قطع تماس شده است؟ گاهی قساوت دل و غذاهای حرام و دوستان بد، در سیستم ارتباطی ما با خدا اختلال ایجاد می‌کنند و خطوط تماس را می‌پوسانند و صدایمان به خدا نمی‌رسد.

برای وصل مجدد خط، هم پرداخت هزینه لازم است و هم تعهد.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

هزینه‌اش، توبه و استغفار و اصلاح و عمل صالح است، تعهدش هم آن است که قول بدهیم از حلم صبر و ستاریت خدا سوء استفاده نکنیم، والا همیشه در معرض خطر اختلال و قطع ارتباطیم.

گاهی تنها یک «یا رب» خالصانه، یک آه برخاسته از دل، یک قطره اشک ندامت، یک دل شکسته و یک توسل بی ریا، ما را به خدا وصل می‌کند.

پیش شماره ارتباط با خدا، حمد و ثناء و صلوات است. اگر محبت و معرفت «اهل بیت» را داشته باشیم «آل محمد» به ما خط می‌دهند، آنگاه می‌توانیم یا چهارده خط مستقیم با خدا مرتبط شویم. «ولایت» تلفن همراه ما برای تماس با شبکه ملکوتی خداست.

حیف است که در جهل ارتباطات، با خدا و رسول و اهل بیت، رابطه نداشته باشیم.

 

فرآوری: شکوری

گروه دین و اندیشه تبیان

  • Like 5
لینک به دیدگاه

پيرمرد به من نگاه کرد و پرسيد چند تا دوست داري؟

گفتم چرا بگم ده يا بيست تا...

جواب دادم فقط چند تايي

 

پيرمرد آهسته و به سختي برخاست و در حاليکه سرش راتکان مي داد گفت:

تو آدم خوشبختي هستي که اين همه دوست داري

ولي در مورد آنچه که مي گويي خوب فکر کن

خيلي چيزها هست که تو نمي دوني

 

دوست، فقط اون کسي نيست که توبهش سلام مي کني

دوست دستي است که تو را از تاريکي و نااميدي بيرون مي کشد

درست وقتي ديگراني که تو آنها را دوست مي نامي سعي دارند تو را به درون نااميدي و تاريكي بکشند

دوست حقيقي کسي است که نمي تونه تو رو رها کنه

 

صدائي است که نام تو رو زنده نگه مي داره حتي زماني که ديگران تو را به فراموشي سپرده اند

اما بيشتر از همه دوست يک قلب است. يک ديوار محکم و قوي در ژرفاي قلب انسان ها

جايي که عميق ترين عشق ها از آنجا مي آيد

پس به آنچه مي گويم خوب فکر کن زيرا تمام حرفهايم حقيقت است

 

فرزندم يکبار ديگر جواب بده چند تا دوست داري؟

سپس مرا نگريست و درانتظار پاسخ من ايستاد

با مهرباني گفتم: اگر خوش شانس باشم، فقط يکي و آن تو هستي

بهترين دوست کسي است که شانه هايش رابه تو مي سپارد و وقتي كه تنها هستي تو را همراهي مي کند و در غمها تو را دلگرم مي کند .کسي که اعتمادي راکه به دنبالش هستي به تو مي بخشد .وقتي مشکلي داري آن

 

راحل مي کند و هنگامي که احتياج به صحبت کردن داري به توگوش مي سپارد و بهترين دوستان عشقي دارند که نمي توان توصيف کرد، غيرقابل تصوراست

 

چقدر خداوند بزرگ است

درست زماني که انتظار دريافت چيزي را از او نداري بهترينش را به تو ارزاني مي دارد

 

آسمان جاي عجيبيست نمي دانستم

عاشقي کار غريبيست نمي دانستم

 

عمر مديون نفس نيست نمي دانستم

عشق کار همه کس نيست نميدانستم

  • Like 4
لینک به دیدگاه

خدایا هروقت خواندم تو را اجابت کردی مرا

هر وقت دستم را به سویت دراز کردم خالی برنگشت.

تو گرفتاریهام به دادم رسیدی.تو مشکلات پیروزم کردی.

گناه کردم جلوی عزیزام عابروم رو نبردی.

یاستارالعیوب از گناهانم در گذر ومنو به حال خودم وا مگذار.

به جلالت قسم خیلی دوست دارم

images?q=tbn:ANd9GcT-qLb-4H4hNZRPkPOhCA8ifCDplvbl6FEI-tBBSwsuf4Wu7cz5&t=1

  • Like 3
لینک به دیدگاه

گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟

گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی، که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی، من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم.

 

گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟

گفت: عزیزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان، چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود.

 

گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟

گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید.

 

گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟

گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی، می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی. آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی.

 

گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟

گفت: اول بار که گفتی خدا آن چنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر، من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرار نمی کنی وگرنه همان بار اول شفایت می دادم.

 

:icon_gol:گفتم: مهربانترین خدا، دوست دارمت ....

 

گفت: عزیزتر از هر چه هست من دوست تر دارمت....:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

god.jpg

نزدیک ترین نقطه به خدا هیچ جای دوری نیست. نزدیک ترین نقطه به خدا نزدیک ترین لحظه به اوست، وقتی حضورش را درست توی قلبت حس می کنی، آنقدر نزدیک که نفست از شوق التهاب بند می آید. آنقدر هیجان انگیز که با هیجان هیچ تجربه ای قابل مقایسه نیست. تجربه ای که باید طعمش را چشید.

 

اغلب درست همان لحظه که گمان می کنی در برهوت تنها ماندی، درست همان جا که دلت سخت می خواهد او با تو حرف بزند، همان لحظه که آرزو داری دَستان پر مهرش را بر سرت بکشد، همان لحظه نورانی که از شوق این معجزه دلت می خواهد تا آخر دنیا از ته دل و با کل وجودت اشک شوق بریزی و تا آخرین لحظه وجودت بباری.

 

نزدیک ترین لحظه به خدا می تواند در دل تاریک ترین شب عمر ناخواسته تو و یا در اوج بزرگ ترین شادی دل خواسته تو رخ دهد، می تواند درست همین حالا باشد و زیباترین وقتی که می تواند پیش بیاید همان دمی است که برایش هیچ بهانه ای نداری. جایی که دلت برای او تنگ است.

 

زیبا ترین لحظه ی عمر و هیجان انگیزترین دم حیات همان لحظه باشکوهی است که با چشم خودت خدا را می بینی. درست همان لحظه که می بینی او با همه عظمت بی کرانش در قلب کوچک تو جا شده است. همان لحظه که گام گذاشتن او را در دلت حس، و نورانی و متعالی شدن حست را درک می کنی.

 

آن لحظه که می بینی آنقدر این قلب حقیر ارزشمند شده است که خدا با همه عظمت بی کرانش آن را لایق شمرده و بر گزیده و تو هنوز متعجب و مبهوتی که این افتخار و سعادت آسمانی چگونه و از چه رو از آن تو شده است و این را همیشه به یاد داشته باشید...

 

"هرگاه با دیگرانید خود را خط بزن و هرگاه با خدایید دیگران را"

 

بودن را باور کن و تا زمانی که زنده هستی با عشق زندگی کن، لازمه عشق یک ارتباط عارفانه است پس به نیت قربت آماده شو، وضو بگیر و با تن پوشی از دعا و نیایش در محلی آرام، دلبستگی دنیوی را قطع کن و به هیچ چیز جز او نیندیش.

 

شماره بگیر و از ته قلب صدایش کن و او را به بزرگی و یکتا بودن یاد کن. می خواهی آسمان دلت آبی و خورشید، روشنگر زندگی ات باشد. می خواهی زبان گل ها را بدانی و راز خلقت را دریابی پس به او توکل کن، دست هایت را بالا ببر، وجودت را سرشار از عشق و تمنا کن و به او بگو دوستش داری و فقط او را می ستایی، از او کمک می جویی، بخواه که راه راست را به تو نشان دهد.

 

خودت را گم کن بگذار هیچ نقشی از تو بر زمین نماند بال هایت را باز کن به سوی معبود حقیقی پرواز کن، از او بخواه گاهی مواقع اختیار را از دست تو گرفته و به جایت تصمیم بگیرد، وقتی او را به بزرگی یاد کردی و در برابرش سر بر سجده نهادی،

وقتی صدای ناله هایت به عرش کبریا رفت و قلبت تپید، قطرات اشک در چشمان زیبایت حلقه زد و گرمی اش را بر گونه هایت حس کردی، آن هنگام که در گفتن ایاک نعبد و ایاک نستعین، دلت شکست و صدایت لرزید، بدان که گوشی را برداشته است و بشارت می دهد بنده به من بگو چه می خواهی تا دعایت را اجابت نمایم.

 

در این لحظه فرشته ها ناظر این همه شکوه و عظمت هستند بدان که اگر به صلاح تو باشد همه چیز به تو عنایت می کند. دوست من دعا کن همیشه با تو در تماس باشد و اگر روزی یادت رفت زنگ بزنی، تو را بیدار کند و عبادت را در تو بپروراند. هر لحظه منتظر باش تا تو را در مسیر زندگی هدایت کند. تنها سعی کن برای چند لحظه به جز او همه چیز را فراموش کنی.

god.jpg

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...