رفتن به مطلب

موش ترانس ژنتیک!


ارسال های توصیه شده

ماجراي موش‌هاي ترانس‌ژنيک و نوبل پزشکي 2007

 

 

بدل شدن موش‌هاي کوچک به موش‌هاي ترانس‌ژنيک يکي از پديده‌هاي علمي مهم دو دهه گذشته بوده است. امروز اين موش‌ها جزء ضروري مجموعه‌ ابزارهاي تجربي دانشمندان هستند، به طوري که هزاران گونه از اين موش‌ها در سراسر جهان در آزمايشگاه‌ها وجود دارند و اساسي براي تحقيق درباره ژن‌ها و نقش آنها درباره سلامت و بيماري محسوب مي‌شوند.

وجود اين موش‌ها ناشي از اکتشافاتي است که برندگان امسال جايزه نوبل پزشکي يا فيزيولوژي در سال 2007 انجام دادند. «ماريو کاپکي» و «اوليور اسميتيز»، دو دانشمند زيست‌شناس در دهه 1980 به دنبال شيوه‌هايي براي تغيير دادن ژن‌هايي معين در پستانداران بودند. کاپکي مي‌خواست از اين راه ژن‌هاي جديدي را به درون سلول‌ها وارد کند و اسميتيز اميدوار بود که نقايص ژنتيکي منتهي به بيماري‌ها را تصحيح کند.

هر دوي آنها با وجود شک و ترديدهاي ديگران، به طور مستقل کشف کردند که مي‌توانند از يک سازوکار طبيعي که دهه‌ها پيش به وسيله جاشوآ لادربرگ در باکتري‌ها کشف شده بود، براي واردکردن بخش‌هاي کوچکي از ماده ژنتيکي يا دي.ان.اي به درون کروموزوم‌هاي سلول‌هاي در حال رشد پستانداران در آزمايشگاه استفاده کنند. اين تکنيک به آنها اجازه داد که ژن‌هاي منفرد را با دقت بسيار هدف قرار دهند و تغييرات ژنتيکي را که در نظر داشتند، البته تنها در حد سلول‌ها به وجود آورند. اکنون تکنيک «هدف‌‌گيري ژن» در دسترس بود.

قدم بعدي

قدم بعدي در اين راه را مارتين اوانس برداشت، که با کشت سلول‌هاي بنيادي روياني وسيله لازم براي انتقال اين دستکاري‌هاي ژني را از حد ظروف آزمايشگاهي به حيوان کامل به وجود آورد. با ترکيب اين دو شيوه، يعني با تغيير دادن ژن‌ها در سلول‌هاي بنيادي روياني و سپس تزريق‌‌کردن اين سلول‌ها به تخمک‌هاي لقاح‌يافته موش امکان پرورش موش‌هايي به دست آمد که داراي تغييرات ژنتيکي معيني بودند و اين تغييرات ژنتيکي به نسل‌هاي بعدي به ارث مي‌رسيد. به اين ترتيب «موش‌هاي ترانس‌ژنيک» به وجود آمدند.

اين موش‌هاي ترانس‌ژنيک در حال حاضر موتور محرکه بسياري از آزمايشگاه‌هاي تحقيقاتي هستند و به پژوهشگران امکان مي‌دهند تا آثار وارد کرد ن يا خارج کردن يک ژن را مورد بررسي قرار دهند. موش‌هاي ترانس‌ژنيک در بسياري موارد به دانشمندان کمک کردند تا کارکرد يک ژن را روشن کنند و از آنجايي که موش‌ها و انسان‌ها داراي شباهت‌هاي ژنتيکي قابل ملاحظه‌اي هستند، مي‌توانند به عنوان الگويي براي بسياري از بيماري‌هاي انساني به کار روند.

موش‌هاي ترانس‌ژنيک

هدف‌گيري ژني اغلب از ژن‌هاي منفرد غيرفعال استفاده مي‌کند. با استفاده از آنها هدف‌گيري ژني نقش‌هاي ژن‌هاي متعدد دخيل در نمو جنين، کارکردهاي بدني انسان‌هاي بزرگسال، بيماري‌هاي مختلف و سالمندي مشخص شده است. پژوهش‌هاي کاپکي نقش ژن‌‌هاي دخيل در رشد و نموي اندام‌ها و تعيين طرح بدني را روشن کرد. او توانست علل چند بيماري مادرزادي که با بدشکلي‌هاي اندام‌ها همراه بوده‌اند، مشخص کند. اوانس هدف‌گيري ژني را براي ايجاد مدل‌هاي بيماري‌هاي انساني در موش‌ها به کار برد. او چندين مدل حيواني را براي بيماري‌هاي ارثي در انسان مانند بيماري «فيبروز کيستيک» به وجود آورد و از اين مدل‌ها براي بررسي سازوکار ايجاد کننده اين بيماري‌ها و به آزمون گذاشتن تاثير شيوه‌هاي ژن‌درماني بر آنها استفاده کرد.

مدل‌سازي بيماري‌ها

اسمييتيز نيز از موش‌هاي ترانس‌ژنيک براي مدل‌سازي از بيماري‌هاي ارثي مانند فيبروز کيستيک و بيماري خوني تالاسمي استفاده کرد. او همچنين مدل‌هاي موشي بسياري براي بيماري‌هاي شايع انساني مانند تصلب شرايين و فشارخون بالا به وجود آورد.

در حال حاضر براي بيش از 10 هزار ژن گوناگون موش‌هاي ترانس‌ژنيک به وجود آورده شده‌اند (يعني حدود نيمي از کل ژن‌هاي پستانداران) در آينده نزديک تلاش‌هاي مداوم بين‌االمللي اين موش‌ها را براي همه ژن‌ها در دسترس قرار خواهد داد.

با وجود تکنيک هدف‌گيري ژني اکنون ايجاد تقريبا هر نوع تغيير ژنتيکي در موش‌ها امکان‌پذير است و دانشمندان مي‌توانند نقش ژن‌هاي منفرد را در سلامت و بيماري دريابند.

هم‌اکنون بيش از 500 مدل موشي براي بيماري‌هاي انساني از بيماري‌هاي قلبي و بيماري‌هاي تحليل‌برنده مغزي تا ديابت و سرطان به وجود آمده است.

در مجموع مي‌توان گفت هدف‌گيري ژني در موش‌ها تمام حوزه‌هاي پزشکي زيستي را تحت تاثير خود قرار داده است. تاثير اين ابداع بر درک ما از کارکرد ژن‌ها و منافع آن براي کل بشريت در طول سال‌هاي آينده همچنان افزوده خواهد شد.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...