sarooneh 2052 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۸۹ فهمــیده ام که باز کردن پاکت شیر از طرفی که نوشته " از این قسمت باز کنید" سخت تر از طرف دیگر است 54 ساله فهمــیده ام که هیچ وقت نباید وقتی دستت تو جیبته روی یخ راه بری . 12 ساله فهمــیده ام که نباید بگذاری حتی یک روز هم بگذرد بدون آنکه به همسرت بگویی " دوستت دارم" . 61 سال فهمــیده ام که وقتی گرسنه ام نباید به سوپر مارکت بروم . 38 ساله فهمــیده ام که می شود دو نفر دقیقا به یک چیز نگاه کنند ولی دو چیز کاملا متفاوت ببینند. 20 ساله فهمــیده ام که وقتی مامانم میگه " حالا باشه تا بعد " این یعنی " نه" 7 ساله فهمــیده ام که من نمی تونم سراغ گردگیری میزی که آلبوم عکس ها روی آن است بروم و مشغول تماشای عکس ها نشوم. 42 ساله فهمــیده ام که بیش تر چیزهای که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند . 64 ساله فهمــیده ام که وقتی مامان و بابا سر هم دیگه داد می زنند ، من می ترسم . 5 ساله فهمــیده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابی به سوی داشتن یک "زندگی خوب"حرکت می کنند که از کنار آن رد می شوند . 72 ساله فهمــیده ام که وقتی من خیلی عجله داشته باشم ، نفر جلوی من اصلا عجله ندارد . 29 ساله فهمــیده ام که اگر عاشق انجام کاری باشم،آن را به نحو احسن انجام می دهم . 48 ساله فهمــیده ام که بیش ترین زمانی که به مرخصی احتیاج دارم زمانی است که از تعطیلات برگشته ام . 38 ساله فهمــیده ام که مدیریت یعنی: ایجاد یک مشکل - رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه. 34 ساله فهمــیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید . 29 ساله فهمــیده ام که در زندگی باید برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم ولی نتیجه را به خواست خدا بسپارم و شکایت نکنم. 29 ساله فهمــیده ام که عاشق نبودن گناه است. 31 ساله فهمــیده ام هر چیز خوب در زندگی یا غیر قانونی است و یا غیر اخلاقی و یا چاق کننده 48 ساله هر کسى مسئول خودش هست، هرکسى تو قبر خودش میخوابه، من باید آدم درستى باشم . 42 ساله فهمــیده ام مبارزه در زندگی برای خواسته هایت زیباست اما تنها در کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارند! 27 ساله فهمــیده ام که وقتی طرف مقابل داد میزند صدایش به گوشم نمیرسد بلکه از ان رد می شود. 50ساله فهمــیده ام هرکس فقط و فقط به فکر خودشه، مرد واقعی اونه که همیشه و در همه حال به شریکش هم فکر کنه بی منت. 35 ساله فهمــیده ام برای بدست آوردن چیزی که تا بحال نداشتی باید بری کاری رو انجام بدی که تا بحال انجامش نداده بودی 36 ساله فهمیدم كه اگر عشقی رو از دست دادی دیگه نمی تونی بدست بیاریش چون هیچ چیز مثل سابق نیست! و سعی كنی كه فقط ازش به نیكی یاد كنی! م . ج 30 ساله فهمیدم كه تا دیر نشده باید یه كاری كرد تا بعد ها غصه فرصت های رو كه داشتی ولی استفاده نكردی رو نخوری... و بعضی وقت ها هم باید هیچ كاری نكنی تا وضع از اینی كه هست بدتر نشه.... 31 ساله من هنوز چیزی نفهمیدم, فعلا قضیه خیلی مبهمه. 34 ساله فهمیدم روی هیچ عقیده ای تعصب نداشته باشم چرا كه چند سال بعد ممكنه برام مسخره و خنده دار بشه و هیچ عقیده ای رو مسخره نكنم چرا كه شاید سال ها بعد آرمان زندگیم بشه. 30 ساله من فهمیدم كه هیچ وقت اون چیزی رو كه می خواهی به دست نمی آری و وقتی هم كه بدست اوردی دیگه اون رو نمی خواهی . 37 ساله فهمیدم تو این دنیا هیچ چیز اونقدر که فکر میکنیم مهم نیست بجز کسی که دوسش داری 52 ساله شما چی فهمیدید؟ 4 لینک به دیدگاه
*mishi* 11920 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ منم فهميدم همه چي تو زندگي واسم بود و هست ولي هر چي مشكل پيش اومده تا حالا از كوتاهي خودم بوده. 3 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ از زندگي فهميدم كه زندگي بي ارزشه و پوچ ترين چيز توي زندگي انسان همين زندگي تلاش كن داراييت هايت با هزار تلاش و ترفند زياد كن ازدواج كن و بساز و فرزندانت رو بزرگ و اخرش بعد يه عمر خون دل خوردن مرگه 2 لینک به دیدگاه
.: Bahar :. 853 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ من فهمیدم که باید با دقت بیشتری به دنیای اطرافم نگاه کنم. چیزیای قشنگی هست که هرگز ندیدمشون! 5 لینک به دیدگاه
برادر بهار 648 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ چشمها را بايد شست جور ديگر بايد ديد 4 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ فهمیدم که هر کسی ارزش سلام و علیک نداره چه برسه به دوستی فهمیدم که وابستگی بدترین خصلت آدماست سعی میکنم هرگز وابسته نشم فهمیدم که هیچ وقت واسه کسی دل نسزونم مگه اینکه واقعا ارزش داشته باشن فهمیدم کثیف تر از مال دنیا وجود نداره فقط اندازه مایحتاج بهش فکر میکنم نه بیشتر 7 لینک به دیدگاه
برادر بهار 648 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ خواهي كه جهان در كف اقبال تو باشد خواهان كسي باش كه خواهان تو باشد اينم ياد گرفتم كه زندگي شيرينه ما تلخش ميكنيم و..................... كاش آدم بتونه از گذشته درس هاي خوبي بگيره و ....................... 3 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ فهمیدم که هیچ چیزی تو یاین دنیا ارزش دل بستن نداره چون وقتی بهش احتیاج داری میذاره میره فهمیدم دلسوز ترین آدما خانوادت هستن 4 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۸۹ فهمیدم که هیچ چیزی تو یاین دنیا ارزش دل بستن نداره چون وقتی بهش احتیاج داری میذاره میرهفهمیدم دلسوز ترین آدما خانوادت هستن دقیقا 2 لینک به دیدگاه
برادر بهار 648 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۸۹ چرا غمگینی ؟ : عاشق شدم آیا عشق شیرین است ؟ : بله شیرین تر از زندگی چرا تنهایی ؟ : ویژگی عاشق هاست لذت تنهایی چیست ؟ : فکر به او و خاطرات او چرا می روی ؟ : برای اینکه او رفت دلت کجاست ؟ : پیش او قلبت کجاست ؟ : او برده پس حتما بی رحم بوده نه ؟ : نه اصلا چرا ؟ : چون باز هم او را میپرستم . . . 3 لینک به دیدگاه
yasi * m 5032 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۸۹ زندگی بیشترش سوختن است.....ساختن است.....درس آموختن است.... 1 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۸۹ دوست عزیز ممنون بابت تاپیک خوبت ولی قبلا این تاپیک ایجاد شده http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?p=406625#post406625 تشکر 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده