رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

روانپزشکی علمی است که بیشتر با شواهد عینی و فیزیولوژیک بیماریها سرو کار دارد. در روانپزشکی زیاد از ضمیر خودآگاه و از این جور چیزها صحبت نمی شود بلکه آن چیز که اهمیت دارد یافتن شواهد ماکروسکوپیک یا میکروسکوپیک یا تغییرات شیمیایی برای تظاهرات یک اختلال یا بیماری روانی است. مثلا از دید یک روانپزشک عصبانیت و پرخاشگری و تحریک پذیری می تواند علایم هایپرتیروییدیسم باشد اما از دید یک روانشناس: احتمالاً این یک شخصی است که در دوران کودکی با او بد رفتاری شده و الگوهای رفتاری وی از پدر یا مادر و دعواهای احتمالی بین آن دو منشاء می گیرد. و یکی از دلایلی که علم روانپزشکی بیشتر از روانشناسی پیشرفت کرده است هم همین است. مثلا در روانشناسی مکتبهای مختلفی است مانند روانکاوی فروید و … و این نشان از پیچیدگی این علم دارد که نظرات مختلفی در باره روان آدمی و بیماریهای آن داده اند. روانپزشک بیشتر با بیماریها و اختلالانی سرو کار دارد که از

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
منشاء می گیرد مانند اسکیزوفرنی- صرع- اختلالات خواب. مثلا کسی که خوب نمی خوابد، یک بیمار مبتلا به آلزایمر و از این قبیل .. باید به روانپرشک مراجعه کند. البته همواره یک تیم بهتر از یک نفر است. علم آنقدر پیچیده است که یک نفر به هیچ وجه نمی تواند همه مهارتها را کسب کند. مثلا برای ترک اعتیاد باید یک تیم فعالیت کنند. پزشک یا روانپزشک دارو تجویز می کند و روانشناس مشاوره، مشاوره. در مورد روانکاو: به گفته یکی از استادان دانشگاه که هم اکنون در کانادا مشغول به گذراندن دوره دکترا هستند ما در ایران روانکاو به مفهوم واقعی که فروید بنیانگذار آن بود نداریم. روانکاوی فرایندی بسیار پیچیده تخصصی زمان بر و نیاز به تجربه بسیار دارد. اصولا بیمارانی که نیاز به روانکاوی داشته باشند بسیار کم هستند.

 

حالا آن چیز که در کشور ما وجود دارد هر چه که هست از اصول درست و واقعی آن به دور است. البته داریم پیشرفت می کنیم بزنم به تخته اما سرعت ما کم است و

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بین جامعه درمانگر و عالمان و محققین و نداشتن رویکرد پژوهشی به درمانها است مثلا هر کس هر طور که دلش بخواهد درمان می کند و از نتایج مطالعات به روز که منتشر می شود و براحتی هم قابل دسترسی هستند استفاده نمی کند و …

یک نکته و آن این که حرف اول در مشاوره تجربه است نه اطلاعات نظری صرف.

ما براي يك بيماري جسمي بايد ابتدا به يك پزشك عمومي مراجعه كنيم تا ايشان اگر بيماري سطحي بود كه خودشان به درمان ميپردارند و اگرمشكل عميق بود با در نظر گرفتن تمام مشخصات مشكل ما را به يك يا دو پزشك متخصص كه درمان آن بيماري در تخصص آنهاست معرفي كند ، در زمينه بيماريهاي رواني هم بهترين كار اين است كه ابتدا به يك مشاور: مراجعه شود.مشاور كسي است كه خود به درمان مشكلات سطحي مي پردازد و اگر تشخيص داد اين بيمار به درمانهاي عميق نياز دارد او را به روانشناس- روانكاو يا روانپزشك معرفي ميكند. چون ايشان به محدوده ي كاري اين افراد كاملا آگاهي دارد.

پس عمل مشاور مانند يك پزشك عمومي هست.اگرچه انقدر حيطه هاي روانشناسي گسترش پيدا كرده كه هم اكنون مشاوران هم در رشته هاي مختلفي فعاليت ميكنند .مانند مشاوره تحصيلي- خانواده- جنسي- صنعتي- سازماني-و……

يك روانپزشك در حقيقت بعد از دوره پزشكي عمومي به دوره ي تخصصي روانپزشكي ميپردازد و براي همين مجوز تجويز دارو و بستري كردن يك بيمار در بيمارستان را دارد.اين عزيزان همانطور كه دوست عزيز فرمودند سعي بر اين دارند كه فقط با تجويز دارو به برطرف كردن اثرات و عوارض بيماري بپردازند.كه مسلما تا حد زيادي موفق خواهند بود. چون همانطور كه بارها گفته شده اثر متقابل جسم و روح بي ترديد ثابت شده است.مكانيسم هاي احساس همگي مكانيسمهاي فيزيولوژيكي هستند و اگر داروها درست

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
.اما اين دوستان كاري با تغيير شرايط روحي و محيطي فرد واموزش او و تغيير رفتار ندارند. چون اصولا در اين زمينه آموزش و تخصصي ندارند.و اين امر بعهده ي روانشناسان محترم كه البته در حد فوق ليسانس يا دكترا تحصيلات دانشگاهي دارند، مي باشد.واقعيت اين است كه اگرچه تجويز دارو باعث كاهش يا رفع مشكل بصورت ظاهري ميشود اما اگر مشكل بصورت ريشه اي حل نگرددد هر بار با قطع دارو بيماري دوباره اوج ميگيرد.و تازه وابستگي به دارو هم پيش مي ايد. براي همين حتما لازم است كه كنار برنامه دارويي حتما برنامه روان درماني هم صورت بگيرد كه اين امر بدست روانشناسان انجام ميگيرد كه آنان هم تخصصهاي مختلف خود را دارا هستند و با توجه به زمينه كاري خود فعاليت ميكنند.

هر دوي اين دسته ضمن توجه به گذشته ي بيمار ، عمده فعاليت خود را بر آينده وي متمركز ميكنند. اما روانكاوان: با گذشته ي بيمار سرو كار دارند و معتقدند مشكلات ريشه در گذشته بيمار دارد و نبايد بدون توجه خاص از ان دوره گذشت. اينان مي خواهند با ازبين بردن ريشه ي تروماي فرد راه را براي رسيدن به يك زندگي عادي هموار كنند.

يك روانكاو بايد يك دوره ي روانكاوي ببيند و با تكنيكهاي رواندرماني اشنايي كامل پيدا كند وتجربه كافي در اين زمينه كه آسان هم نيست بدست بياورد و اين فرد مي تواند هم دكتر روانشناس باليني باشد و هم روانپزشك . كه در اين صورت روانكاو حرفه اي هست و اگر درجه دكترا نداشته باشد روانكاو غير حرفه اي ناميده ميشود.

درمورد روانكاوي و شيوه هاي درماني آن بايد عرض كنم كه ديگاه يونگ , آدلر و فرويد از مطرح ترين آن ها هستند. و هر كدام بر اساس نظريه اي خاص شكل گرفته اند. يونگ، موضع فكرى فرويد را، نه‏چندان مورد چند و چون قرار داد، نه انكار كرد. و اكنون نيز

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
وانشناسي مورد نظر اين بخش است.كه رواندرماني هاي معنوي-ديني را پوشش ميدهد.

آدلر به معمول به عنوان نخستین پیشگام گروه روانشناسی اجتماعی در روانکاوی تلقی می‌شود، زیرا در 1911 از فروید جدا شد. او نظریه‌ای را تدوین کرد که «علایق اجتماعی» در آن نقش عمده‌ای را ایفا می‌کند و او تنها روانشناسی است که یک گروه چهار نفری تشکیل داد که به نام او نامیده می‌شود.

درباره كتاب هاي چون كتاب هاي آنتوني رابينز هم بايد عرض كنم كه مراد از همه اين نوشته ها و جملات تاكيدي تنها تكيه بر شناخت فرد دارند . در اين گونه نوشته ها شما مستقيما” با يك شناخت نسبت به خود و اطرافيان دست پيدا مي كنيد.

در مورد علمي بودن بايد عرض كنم كه به صورت كلي حيطه روانشناسي بر اساس فرضيه است. يعني اين كه شما با فرضيه و نظريه هاي گوناگوني روبه رو هستيد . حالا شما دست به انتخاب كدام يك مي زنيد.!!

در مورد سوال چرا بسیاری بر این باورند که جلسات رواندرمانی برایشان مفید نیست؟ بهتر است سري به اين سايت بزنيد (

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
)

در يك جمع بندي ما هم آرزو منديم برنامه درماني در كشور متحول شود و جايگاه هر فرد با تخصصش مشخص گردد و به عموم مردم هم اطلاع رساني درست انجام گردد. متخصصان ما با يگديگر همكاري نزديك داشته باشند نه اين كه همديگر را زير سوال ببرند و…………اگر مردم بدانند چه مسيري را براي رفع بيماري خود بايد طي كنند ، اينقدر از اين مطب به ان مطب سرگردان نمي شوند و اين همه هزينه هاي اضافي كه واقعا براي قشر زيادي تامين آن سخت هست نمي پردازند و آزمايشات غير لازم و دوباره كاريها و……..بگذريم درد بسيار است.

اما اين را هم بگويم كه ايراد اصلي از خودما نيز هست، كه ميخواهيم اسانترين راه را براي درمان خود پيدا كنيم نه اساسي ترين ان را. براي همين بجاي عوض كردن رفتارمان ترجيح ميدهيم دارو مصرف كنيم! چو اسانتر است و دردسرش كمتر است! يا ميگوييم بريم هيپنوتيزم بشيم چون زحمت كمتري بردوش ما قرار ميگيرد ، نا خود اگاه ما مشكل را حل ميكند نه ما!! ………و اين قبيل حرفها كه در تجارب خود كم نشنيده ايم. چرا ما سعي ميكنيم معجزه را بدست ديگران انجام دهيم و خود را از اين تجربه شيرين موثر بودن در زندگي خود محروم كنيم. ……..

دیدگاه‌ها :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

Tags :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

دسته‌ها :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...