shima3 821 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ مزاحمين اينترنتي!!! اينترنت مکاني بسيار مناسب براي مزاحمان و افراد ناباب اينترنتي است، کساني که هدفشان خوشنودي و کسب قدرت از طريق آزار و اذيت و همچنين ايجاد وحشت و اندوه در ديگران است. ناشناس بودن، سهولت تحريک ديگران و منبع تقريبا پايان ناپذير افرادي که ميتوانند هدف اين شکنجه ها قرار گيرند، به اين معناست که اينترنت پر از مهاجمين است که طيف وسيعي را، از منحرفان جنسي که به دنبال کودکان هستند گرفته تا مزاحمين زنجيره اي که به هرشخص ممکن آزار ميرسانند، دربر ميگيرد. اين مزاحمان اينترنتي يا Cyberbully از فرستادن اي-ميلهاي آتشين يا flame mail و اي-ميلهاي کينه توزانه يا hate mail، دچار حسي از کامروايي و خوشنودي تبهکارانه ميشوند. اي-ميل آتشين، نامه الکترونيکي است که محتويات آن براي خشمگين کردن و به اصطلاح "آتش زدن" گيرنده طراحي شده است. اي-ميل کينه توزانه نيز حاوي مطالبي تعصب آميز، نژاد پرستانه، تبعيض جنسي و مانند اينهاست که با خشم و ابراز کينه بيان شده اند. مزاحمين زنجيره اي يا Serial bullies، خشم و غضب فراواني را نسبت به تمام افراد ديگر در درون خود انباشته اند. اين احساسات ميتواند شامل فرافکني، انتقاد و عيب جويي ناروا و تمسخر و سرزنشي رئيس مآب باشد. اين مزاحمان گاهي از شيوه اي استفاده ميکنند که در آن مدعي ميشوند محتواي نامه ايشان (که بر فرض به گيرنده اتهام نژاد پرستي وارد کرده)، مورد تاييد عده بسياري است که با اي-ميلهاي خود وي را حمايت کرده اند. اين گفته ها تقريبا در تمام موارد جعلي يا تحريف شده است. هدف به کارگيري چنين روشي تحليل بردن اعصاب و روان گيرنده است. گول ظاهر چنين نامه هايي را نخوريد زيرا هيچ پايه و اساسي ندارد. افرادي که به آزار ديگران ميپردازند، در ايجاد اختلاف ميان افرادي ميپردازند که در صورت رفاقت، ميتوانند اطلاعاتي بر ضد او رد و بدل کنند.روش ايجاد اختلاف، تحريک و تهييج طرفين است که براي شخص مردم آزار بسيار لذت بخش است. زيرا او ميداند که همواره ميتواند لااقل يک نفر را وادار به انجام عملي کند که بعدها بتواند با تحريف آن موجب افزايش خشم و غب ديگران شود. اين رفتار تا جايي ادامه ميابد که او با خوشنودي تمام مينشيند و برخوردهاي ويرانگرانه ديگران نسبت به همديگر را تماشا ميکند. بسياري از اين مزاحمان زنجيره اي، به دنبال کسب توجه هستند. آنها بيش از هرچيز به دنبال توجه هستند. و مهم نيست که اين توجه منفي يا مثبت باشد، مهم اين است که آنان موفق شوند کسي را تا حدي تحريک کنند که به آنها توجه کند و حتي بر سر آنها فرياد بکشد. درست مانند کودک دو ساله اي که با جيغ و دادهايش به دنبال جلب توجه والدين خود برمي آيد. بهترين روش مقابله با اين افراد، اجتناب از دادن پاسخ به آنان و ناديده گرفتن آنهاست که به شدت از آن متنفرند. به عبارت ديگر، به آنچه از سمت اين افراد براتان ارسال ميشود پاسخ ندهيدو در اتاقهاي عمومي يا forumها، مطالب ود را بدون کوچکترين اشاره به مطالب پست شده توسط آنان، پست کنيد. چنان که انگار او وجود ندارد. به عبارت ديگر، با هيچکس مانند هيچکس رفتار کنيد. خشم مزاحمان زنجيره اي به خصوص هنگامي بر انگيخته ميشود که با فردي مواجه شوند که بتواند درونشان را ببيند و موجود ضعيف، ناقص، نابلغ، ناهنجار و مهاجم واقعي را کشف کند. اگر شما گيرنده نامه هاي الکترونيک توهين آميز، آتشين يا کينه توزانه بوديد، ميتوانيد آن را به abuse@isp ارسال کنيد، به جاي isp بايد نام سازمان خدمات اينترنتي را که شخص مزاحم از طريق آن برايتان نامه ارسال ميکند، بنويسيد. براي مثال yahoo.com . هرچند که اين سازمانها ممکن است نسبت به هر اعتراض واکنش نشان ندهند، اما هرچه شکايات رسيده از يک مزاحم به خصوص بيشتر باشد، (همراه با نمونه نامه هاي او)، امکان بستن account او بيشتر خواهد شد. اهداف اين افراد رسيدن به قدرت، کنترل، سلطه گري و مطيع سازي ديگران است. آنها با ديدن واکنش شما لذت ميبرند. چگونگي واکنش شما اهميي ندارد، تنها اطمينان يافتن از اينکه موفق به برانگيتن شما شده اند، برايشان کافي است زيرا نشانه اي بر داشتن "قدرت" و "کنترل" بر شما است. پس از موفقيت در اين مرحله، او بايد شما را فرسوده کرده و از پا درآورد. شما هرچه بيشتر براي فرار از اين موقعيت توضيح دهيد، مشورت کنيد و يا از در دوستي درآييد و در کل هرچه نا اميدانه تر براي رهايي از اين وضعيت و ايجاد ارتباط با آنها کوشش کنيد، بيشتر موجب شادي وي خواهيد شد. 4 لینک به دیدگاه
shima3 821 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ شما بايد اين نکته را بخوبي درک کنيد که ايجاد ارتباط به شيوه بزرگسالان عاقل و بالغ، با موجودي ناهنجار و دچار عقب افتادگي احساسي، ممکن نيست. قانون شماره يک براي مقابله با چنين رفتاري اين است: پاسخ ندهيد، ارتباط برقرار نکرده و خود را درگير نکنيد. انجام اين کارها آنقدر که به نظر ميرسد ساده نيست. طبيعي است که شما بخواهيد در مقابل چنين مطالب از خود دفاع کنيد و شخص مزاحم را سرجاي خودش بنشانيد. خلاصه کلام اينکه هرگز با يک مزاحم زنجيره اي بحث نکنيد. زيرا اين فرد هرچند داراي ظاهر يک بزرگسال است، اما درواقع کودکي است که بالغ نشده و هرگز هم نخواهد شد. اين افراد معمولا در الگوهاي فکري خود دچار ناهنجاريهايي هستند و افکار و ارزشهايشان به هيچ وجه مانند شما نيست. قانون دوم اين است: تمام اي-ميلهاي شخص مزاحم را نگه داريد. يک پوشه جديد در صندوق پستي خود بسازيد و تمام اي-ميلهاي مربوطه را به آن منتقل کنيد. مجبور نيستيد اين نامه ها را بخوانيد. فقط بدانيد که هر زمان نوبت عمل شما رسيد، اين پوشه حاوي اي-ميلهاي مزاحم، شاهد شما خواهد بود. مزاحمان اينترنتي، افرادي وسواسي هستند و اگر يک account آنها بسته شود، از نشاني ديگري به فرستادن اين نامه ها ادامه ميدهند. حفظ اي-ميلها به مقايسه و تشخيص فرد مزاحم کمک فراواني خواهد کرد. زيرا اين نامه ها داراي کلمات، جملات يا فرم کلي مشابهي خواهند بود. قانون سوم درک و شناخت اين مزاحمتها است. شما بايد متوجه شويد که با شخصي داراي ذهن مشابه خود طرف نيستيد. در مقالات بعدي به شرح مفصل شخصيت چنين افرادي خواهيم پرداخت. قانون چهارم، کمک گرفتن است. اگر شما جوان و کم تجربه هستيد، اجراي اين قانون کاملا حياتي است. گاهي حتي بزرگسالان پرتجربه و بالغ نيز نميتوانند به تنهايي در مقابل مزاحمتها و آزارهاي اين چنين مقاومت کنند. به صوص که گاهي طرف مقابل شما فردي خطرناک با مشکلي حاد است. قانون پنجم، گوش به زنگ تحريکات او باشيد. اين روش، طعمع اصلي او براي به دام انداختن شماست. يک اظهار نظر تحريک کننده براي شما فرستاده ميشود و شما در مقابل فرد ديگري قرار ميگيريد. شخصي که هردوي شما را به اين مقابله وادار کرده است، کناري مي ايستد و بر آشوب دست ساخته خود نگريسته و لذت ميبرد و گاهي بر آتش معرکه مي افزايد. قانون ششم اين است: به يک ناظر مبدل شويد. هرچند ممکن است شما خود هدف يک خشم يک مزاحم اينترنتي باشيد، اما ميتوانيد خود را طوري تعليم دهيد که به يک ناظر تبديل شويد. اينکار شما را از خط مقدم خارج کرده و امکان مطالعه و بررسي اين شخص و جمع آوري مدرک را برايتان فراهم ميکند. هنگامي که شخصي رفتارهاي آزارنده را در پيش ميگيرد، به صورت ناخودآگاه نقاط ضعف، نقصها و کمبودهاي خود را در معرض ديد همگان قرار ميدهد. به عبارت ديگر، آنها با بهم بافتن داستاني جعلي که برپايه خطاهاي خوشان استوار شده است، شما و ديگران را در معرض اتهام قرار ميدهند. از اين به بعد، اگر نامه آزارنده، توهين آميز يا کينه توزانه اي دريافت کرديد، از خود بپرسيد "اين شخص اين بار به افشاي چه نقاط ضعفي در خود دست زده است؟" قانون هفتم اين است که تصميم بگيريد که چه زماني بايد وارد عمل شويد. براي چنين کاري بايدبا دقت آماده شده و حمله سخت و پرقدرتي را طرح ريزي کنيد. گاهي پاسخ ندادن و ناديده گرفتن کوششهاي اين شخص، او را دلزده کرده و از ادامه کار منصرف ميکند. اما گاهي پيش مي آيد که اين شخص مزاحم- بخصوص اگر سابق بر اين واکنش شما را ديده باشد- چنان وسواسي در مورد برانگيختن شما دارد که نميتواند از ادامه کار دست بردارد. شما بايد کاري کنيد که او از رفتار خود دست بردارد و اين کار تنها با روشهاي سريع و قانوني و تنها در زمان مناسب، قابل اجراست. هرگز به تنهايي با شخص مزاحم روبرو نشويد، زيرا آنها را به ادامه آزار خود تشويق خواهيد کرد. همواره از شخص سومي-مانند يک مشاور- کمک بخواهيد. بازهم تکرار ميکنيم: هرگز کوشش نکنيد که شخصا با يک مزاحم اينترنتي مذاکره کرده، ارتباط برقرار کرده يا از در دوستي درآييد. قانون اول را هرگز فراموش نکنيد: پاسخ ندهيد، ارتباط برقرار نکرده و خود را درگير نکنيد. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده