رفتن به مطلب

ورود پسرها را به سینما ممنوع کنید!


ارسال های توصیه شده

سید علی میرفتاح در شرق نوشت: علم‌الهدی به نقل از اداره اماکن گفته است «از این پس، ورود زن‌ها به سینماهایی که بازی فوتبال پخش می‌کنند، ممنوع است.»

 

البته اماکن ملزم به اقامه دلیل برای تصمیماتش نیست، اما آدم اگر خودش یک حساب دو، دوتا چهارتا بکند، می‌فهمد که دستور اماکن چندان هم دور از انتظار نبوده. وقتی قرار نیست زن‌ها به استادیوم‌های ورزشی بروند، منطقی است که به سینما هم نروند. یعنی آن چیزهایی که در استادیوم وجود دارد که مانع حضور نسوان می‌شود، به طریق اولی در سینما هم وجود دارد، ضمن اینکه در سینما یک چیزهایی هم علاوه بر سازمان وجود دارد که ممنوعیت را تشدید می‌کند. منجمله اینکه سینما تاریک است و مسقف است و صندلی‌اش نرم‌تر و راحت‌تر است و... از اینها مهم‌تر، اگر از دید ناظر، از روی نیمکت تماشاچیان، بازیکنان فوتبال توی پرسپکتیو می‌روند و به اندازه یک بند انگشت می‌شوند، در سینما به خاطر خاصیت بزرگ‌نمایی، هر بازیکن به تنهایی می‌تواند تا حجم 40 متر در 20 متر عرض‌اندام کند و خودی نشان دهد. آن هم با این لباس نامناسب ورزشی‌شان. حالا این بماند که خود توپ به تنهایی می‌تواند کل پرده سینما را بپوشاند. آیا شما ناراحت نمی‌شوید که نوامیس‌تان توپ به این حجم را در حضور مردان اجنبی ببینند؟

 

از این گذشته، همان حرف‌ها و شعارهایی را که استادیوم‌روهای حرفه‌ای می‌زنند و کلمات نامانوس – بلکه زیاد از حد مانوس- زبان فارسی را که به شکل همگانی بر زبان می‌رانند، در سینما هم کم نمی‌رانند. نهایت فرقی اگر هست این است که هر حرفی در استادیوم به گوش داور و بازیکنان و مربی‌ها و نیمکت‌نشینان می‌رسد، اما در سینما جز به گوش خودشان، به گوش غایبین نمی‌رسد. از نظر شما عیبی ندارد که زن و خواهر و دخترتان از این کلمات، چیزی به گوش‌شان بخورد؟ واقعاً که شرم‌آور است. من اگر کاره‌ای بودم تماشای فوتبال را حتی در خانه‌ها و در کنج پستوها برای بانوان محترمه ممنوع اعلام می‌کردم. اصلاً چه معنی دارد زن‌ها بدو بدوهای 22 مرد گنده را تماشا کنند و از گل‌زدن‌های‌شان ابراز شادمانی کنند؟ یکی دیگر توپ را به دروازه یکی دیگر می‌فرستد، آن وقت بستگان ما باید ذوق کنند و هورا بکشند؟ قبول کنید که طی سالیان اخیر، آقایان قدری تنزیه زبانی خود را از دست داده‌اند و خاصه موقع تماشای فوتبال الفاظی را بر زبان می‌رانند که باید دعا کنند تا شعاع 10فرسخی‌شان هیچ بانوی مکرمه و دوشیزه محترمه‌ای نباشد، چه برسد به اینکه پدر و پسر دست به دست هم می‌دهند و در حضور مادر و دختر، جلوی تلویزیون ولو می‌شوند و بی‌ادبی فیل را با طعم کره و پنیر و فلفل نمکی می‌خورند و هر چه را به دهان‌شان درآید نثار داور و مربی و فوروارد و فدراسیون و ای‌اف‌سی و... می‌کنند و هیچ ملاحظه حضور ناموس را هم که نمی‌کنند.

 

باز صد رحمت به لوطی‌های قدیم که اگر توی ماشین ناموس می‌دیدند، زیپ دهان‌شان را می‌بستند. البته نوامیس هم خودشان یک ایرادی دارند که انگار بدشان نمی‌آید در بعضی مجامع حضور به هم رسانند. حالا بماند که نگارنده همین چند وقت پیش، در یک منازعه خیابانی، از همین دعواهای سر ترافیک، از بانویی مکرمه کلماتی شنید و اشاراتی را متوجه شد که تا پشت گوشش سرخ مایل به بنفش شد. متاسفانه از این قبیل بانوان در شهر ما کم نیستند، که اگر بنا باشد اینها مجوز حضور در سینما و استادیوم را بگیرند، همانا باید جلوی ورود آقاپسرها را به آنجاها بگیریم...

 

اینها را که گفتم پیش خودتان نگه دارید تا ببینید آقای سجادپور چه اظهارنظری کرده‌اند: «خانم‌ها می‌توانند تشریف بیاورند سینما، اما معلوم نیست برایشان فوتبال پخش کنیم.»

 

ظاهراً مشکل اصلی اینجاست که هنوز برای پخش فوتبال مجوز لازم را نگرفته‌اند. از که نگرفته‌اند؟ ارشاد هم مگر باید مجوز بگیرد؟ حالا اصلاً این زن‌ها چه اصراری دارند برای رفتن به سینما؟ از اینها گذشته، حالا که اتوبوس و واگن مترو و پارک و شب شعر زنانه داریم، چرا سینمای زنانه یا فوتبال زنانه نداشته باشیم؟ زیادی دارم حرف می‌زنم، نه؟

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...