*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۹ سقفی که هیچ گاه فرو نریخت همه خاطره های مردم چین از روز دوازدهم مه 2008 (23 اردیبهشت 87) تیره است اما آنان دیگر نمی خواهند وحشت خود در آن زمان را مرور کنند. زلزله زدگان فقط می خواهند لحظه های جاودان را به یاد بیاورند.نام های قهرمانان بی نشان ، معمولی هستند اما یادشان تا ابد در تاریخ چین باقی خواهند ماند. زندگی آنها در گذشته عادی بود اما پس از فاجعه سی چوان خیلی ها تبدیل به قهرمان شدند. شاید این دیگر برای خودشان روشن نباشد که چه کاری انجام دادند، اما حماسه هایی که آفریدند همگی مردم چین را تحت تاثیر خود قرار داده است. وقتی گروه نجات ، زن جوان را زیر آوار پیدا کرد او مرده بود اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه ، چیز عجیبی دیدند. زن با حالتی عجیب به زمین افتاده ، زانو زده و حالت بدنش زیر فشار آوار کاملا تغییر یافته بود. ناجیان تلاش می کردند جنازه را بیرون بیاورند که گرمای موجودی ظریف را احساس کردند. چند ثانیه بعد، سرپرست گروه ، دیوانه وار فریاد زد: بیایید، زود بیایید! یک بچه اینجا است. بچه زنده است. وقتی آوار از روی جنازه مادر کنار رفت دختر سه - چهار ماهه ای از زیر آن بیرون کشیده شد.نوزاد کاملا سالم و در خواب عمیق بود. گزارش ایسکانیوز می افزاید ، او در خواب شیرینش نمی دانست چه فاجعه ای وطنش را ویران کرده و مادرش هنگام حفاظت از جگرگوشه خود قربانی شده است. مردم وقتی بچه را بغل کردند، یک تلفن همراه از لباسش به زمین افتاد که روی صفحه شکسته آن این پیام دیده می شد: عزیزم، اگر زنده ماندی، هیچ وقت فراموش نکن که مادر با تمامی وجودش دوستت داشت !! . . . قد همه دلبران عالم پیش الف قدت چو نون است.. 15 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۹ مردم وقتی بچه را بغل کردند، یک تلفن همراه از لباسش به زمین افتاد که روی صفحه شکسته آن این پیام دیده می شد: عزیزم، اگر زنده ماندی، هیچ وقت فراموش نکن که مادر با تمامی وجودش دوستت داشت !! خُ کی فرصت کرد اینو بنویسه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟ 6 لینک به دیدگاه
anahid 119 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۹ خُ کی فرصت کرد اینو بنویسه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟ شاید مردنش یه مقدار طول کشیده 7 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۹ شاید مردنش یه مقدار طول کشیده اینم حرفیه 6 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۸۹ مادرا خیلی دوست داشتنی ان همشون فداکارن 4 لینک به دیدگاه
Hidden 982 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۸۹ این پسره تو استرالیا هم داستانش شبیه به همینه.گروه نجات میاد از سیل نجاتشون بده که برادر بزرگتره میگه اول براد کوچکترم وقتی اونو میبرن سیل برادر بزرگه و مادر رو میبره. 4 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۸۹ این پسره تو استرالیا هم داستانش شبیه به همینه.گروه نجات میاد از سیل نجاتشون بده که برادر بزرگتره میگه اول براد کوچکترم وقتی اونو میبرن سیل برادر بزرگه و مادر رو میبره. عجب برادری بودااما اون بزرگه رو نجات میدادن بهتر بود کلی سرمایه شده بود تا بزرگ شده نسبت به کوچیکه میتونست نیزوی کار اون کشور شه حالا این تا بزرگ شه کلی طول میکشه بعدش بچه بی مادر چی کنه 5 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۸۹ عجب برادری بودااما اون بزرگه رو نجات میدادن بهتر بود کلی سرمایه شده بود تا بزرگ شده نسبت به کوچیکهمیتونست نیزوی کار اون کشور شه حالا این تا بزرگ شه کلی طول میکشه بعدش بچه بی مادر چی کنه ای خسیس جون اون دوتا رو ول کردی چسبیدی به هزینه 4 لینک به دیدگاه
Hidden 982 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۸۹ عجب برادری بودااما اون بزرگه رو نجات میدادن بهتر بود کلی سرمایه شده بود تا بزرگ شده نسبت به کوچیکهمیتونست نیزوی کار اون کشور شه حالا این تا بزرگ شه کلی طول میکشه بعدش بچه بی مادر چی کنه راستش اونجا بیشتر احساسات تصمیم گرفتند تا افکار اقتصادی 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۸۹ ای خسیس جون اون دوتا رو ول کردی چسبیدی به هزینه ادم باید منطقی فکر کنهمن موندم اول اون پسر بزرگ رو نجات میدادم هم به دلایلی که گفتم هم اینکه زودتر میتونست با یکی از دخترای سیل زده مزدوج شخ و مصیبت وارده رو فراموش کنهبعد مادر رو چون میتونه نیروی کار رو زیاد کنه بعد اون بچه جغل رو بمن بود میزاشتم همونجا بمونه بیارمش بیرون تو این بحران تو دست پا میپیچید:w00:() راستش اونجا بیشتر احساسات تصمیم گرفتند تا افکار اقتصادی نه دیگه ادم باید فکر چرخای اقتصادی کشور باشه در همه حال 3 لینک به دیدگاه
Hidden 982 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 بهمن، ۱۳۸۹ ادم باید منطقی فکر کنهمن موندم اول اون پسر بزرگ رو نجات میدادم هم به دلایلی که گفتم هم اینکه زودتر میتونست با یکی از دخترای سیل زده مزدوج شخ و مصیبت وارده رو فراموش کنهبعد مادر رو چون میتونه نیروی کار رو زیاد کنه بعد اون بچه جغل رو بمن بود میزاشتم همونجا بمونه بیارمش بیرون تو این بحران تو دست پا میپیچید:w00:() نه دیگه ادم باید فکر چرخای اقتصادی کشور باشه در همه حال شاید اونجا هم به مردومشون یارانه میدن با خودشون گفتن یکی کمتر بهتر 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ شاید اونجا هم به مردومشون یارانه میدن با خودشون گفتن یکی کمتر بهتر عدالت فقط تو کشورماست:w00:جای دیگه رعایت عدالت نداره:w00: لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده