رفتن به مطلب

دختران چقدر شبیه مادرشان میشوند؟


ارسال های توصیه شده

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

ترجمه: دکتر زهرا عباسپور/خطر بيماري‌هايي را که مادرتان به آن مبتلا بوده، در خودتان کاهش دهيد

دختران چقدر شبيه مادرشان مي‌شوند؟

«آه نه- دارم مثل مادرم مي‌شوم.» اگر زني بالاي 30 سال هستيد به احتمال زياد دست کم يک بار ممکن است چنين حرفي را زده باشيد....

شايد هنگام براندازکردن صورتتان در آينه يا هنگام گفتن چيزي به بچه‌هايتان که قسم خورده بوديد به آنها نگوييد، به ياد شباهت‌هايتان با مادرتان افتاده باشيد. اما آيا اين شباهت در مورد پرونده پزشکي مادرتان هم مصداق دارد؟ آيا در اينجا تاريخ تکراري محتوم خواهد داشت؟ اگر مادر شما ديابت، سرطان، ‌افسردگي و پوکي استخوان داشته باشد آيا اين بيماري‌ها انتظار شما را هم مي‌کشد؟ سوزان هان، مشاور ژنتيک و معاون مدير بخش ارتباطات، پذيرش و اخلاق در موسسه ژنوميک انساني هاسمن در دانشکده پزشکي دانشگاه ميامي مي‌گويد: «نه لزوما.»

 

 

هان مي‌گويد: «چيزي که باعث نگراني ما متخصصان ژنتيک است، اين است که مردم فکر کنند که آينده آنها از قبل به وسيله ژن‌هاي آنها تعيين شده است. ما نمي‌خواهيم زنان اينگونه فکر کنند: «مادر من سرطان پستان داشت، بنابراين من هم سرطان خواهم گرفت» به مردم بايد توانايي داد نه آنکه آنها را ناتوان کرد.» چند بيماري مانند بيماري هانتينگتون – يک بيماري تحليل‌برنده مغز و اعصاب- به شدت ژنتيکي هستند. اگر يکي از والدين فردي ژن‌ جهش‌يافته اين بيماري تحليل‌برنده عصبي را داشته باشد، ‌50 درصد احتمال دارد که اين ژن را به ارث ببرد. اگر اين طور باشد، او در صد درصد موارد به هانتينگتون مبتلا خواهد شد. اما اغلب بيماري‌هايي که در مادرتان (يا پدرتان) ديده‌ايد چنين انتقال ژنتيکي قوي‌اي ندارند. اين بيماري‌ها به يک ژن منفرد مربوط نمي‌شوند، بلکه آن چنان که دانشمندان دريافته‌اند نتيجه تعامل پيچيده‌اي ميان ژن‌هاي متعدد با عوامل محيطي هستند. هان مي‌گويد: «ممکن است با استعداد ژنتيکي نسبت به بيماري‌هاي معيني متولد شويد اما اين امر به معناي آن نيست که حتما به اين بيماري‌ها مبتلا مي‌شويد. اين وضع را مي‌توان به يک اسلحه پرشده تشبيه کرد. استعداد ژنتيکي، اسلحه و عوامل سبک زندگي مانند ماشه آن است. برخي از عوامل را مي‌توانيم کنترل کنيم و برخي ديگر را نه.» به هر حال اگر مادرتان بيماري‌ خاصي داشته باشد، چقدر احتمال دارد که شما نيز به آن بيماري مبتلا شويد و چه کار مي‌توان کرد تا از آن مصون بمانيد؟

 

سرطان پستان

در برخي از خانواده‌ها افزايش خطر سرطان پستان مانند صفات ديگر به ارث مي‌رسد. اما شايد ندانيد كه تعداد کمي از موارد سرطان پستان به سابقه خانوادگي مربوطند. دکتر وندي چانگ، مدير برنامه ژنتيک باليني در مرکز پزشکي دانشگاه کلمبيا، مي‌گويد: «حدود 70 درصد زناني که به سرطان پستان مبتلا مي‌شوند، دست کم تا جايي که خودشان اطلاع دارند، هيچ گاه سابقه خانوادگي اين بيماري را نداشته‌اند. ما اين نوع سرطان‌هاي پستان را «اسپوراديک» (تک‌‌گير) مي‌ناميم.30 درصد بقيه زنان مبتلا به سرطان پستان دست کم يک نفر را در بستگان‌شان: مادر، خاله يا خواهر داشته‌‌اند، که به اين بيماري مبتلا بوده‌اند.» به عنوان يک دختر‌خطر ابتلاي شما به سرطان پستان در صورتي كه مادرتان به اين بيماري مبتلا شده باشد به طور تقريبي 2 برابر مي‌شود. در ميان اين گروه زنان برخي از آنها حتي سابقه خانوادگي قوي‌تري دارند. دکتر چانگ مي‌گويد: «هر چه تعداد بستگان شما که دچار سرطان پستان بوده‌اند، بيشتر باشد، خطر ابتلاي شما به سرطان پستان بيشتر مي‌شود و زناني که برخي از جهش‌‌هاي ژنتيکي از جمله ژن‌هاي BRCA1 و BRCA2 ‌را به ارث مي‌برند، در طول عمر در 50 تا 80 درصد موارد در معرض خطر سرطان پستان يا سرطان تخمدان هستند. اگر شما اين جهش ژنتيکي را از مادرتان به ارث برده باشيد، احتمال بسيار زيادي دارد که شما هم دچار سرطان پستان شويد.» همچنين ممکن است استعداد ژنتيکي براي سرطان پستان را از طرف پدري‌تان به ارث ببريد. به گفته دکتر هان گاهي افراد مي‌گويند مادر پدرم سرطان پستان داشت، بنابراين لازم نيست نگران باشم. اما اين نظر درست نيست. سرطان پستان ممکن است از طرف پدري هم به ارث برسد. اما اگر جهش ژنتيکي شناخته‌شده‌اي نداشته باشيد و تنها مادر يا خاله‌تان يا چند نفر از بستگان زنتان سرطان پستان داشته باشند، چه وضعي پيش مي‌آيد؟ آيا هنگامي كه حتي مطمئن نيستيد که ژن‌هاي بيماري‌زا را داريد يا نه، ‌مي‌توان کاري کرد که خطر سرطان پستان را به حداقل رساند؟ دکتر چانگ مي‌گويد: «بله، ‌عوامل بسياري هستند که مي‌توانند خطر ابتلا به سرطان پستان را کم يا زياد کنند.» از جمله به اين عوامل مي‌توان اشاره کرد:

• الکل: مصرف مرتب نوشيدني‌هاي الکلي در حد دو يا سه بار در روز خطر سزطان پستان را مي‌افزايد. بنابراين پرهيز از الکل مي‌تواند به شما کمک کند.

• درمان جايگزيني هورموني: ثابت شده که درمان جايگزيني هورموني پس از يائسگي خطر سرطان پستان را مي‌افزايد، بنابراين زناني که سابقه خانوادگي سرطان پستان دارند بايد در مورد دريافت اين درمان بسيار محتاط باشند.

• بارداري: به دنيا آوردن اولين نوزاد پيش از 30 سالگي خطر سرطان پستان را کاهش مي‌دهد و شير دادن از پستان نيز هم همين اثر را دارد. هر چه مدت طولاني‌تري از پستان به کودکتان شير بدهيد، بيشتر در مقابل سرطان پستان محافظت مي‌شويد. دکتر چانگ مي‌گويد: «ضروري نيست که بر اساس اين عوامل زندگي‌تان را برنامه‌ريزي کنيد اما مثلا در مورد شيردادن از پستان که کاري بسيار سلامت‌بخش است، اين کاهش سرطان پستان مي‌تواند مزيتي اضافي به حساب آيد و مادر را ترغيب کند به شير دادن از پستان بپردازد و اين کار را براي مدت طولاني‌تري ادامه دهد.»

• وزن: حفظ يک وزن سالم به کاهش خطر بسياري از سرطان‌ها از جمله سرطان پستان کمک مي‌کند. شما مي‌توانيد اين تغييرات در سبک زندگي را با توجه بيشتر به چکاپ‌ها براي تشخيص زودرس بيماري‌هاي احتمالي (غربالگري بيماري‌ها) همراه کنيد. دکتر چانگ مي‌گويد: «هرچه زودتر سرطان پستان را تشخيص دهيم، با موفقيت بيشتري مي‌توانيم آن را درمان کنيم، بنابراين اگر سابقه خانوادگي قوي از اين بيماري داريد بايد به طور قطع در سن پايين‌تري از حد معمول (40 سالگي) ماموگرافي انجام دهيد. همچنين بسته به اينکه سابقه خانوادگي سرطان پستان در شما چقدر قوي باشد، ممکن است به انجام منظم ام‌آرآي پستان هم نياز داشته باشيد.» به گفته چانگ ترکيبي از اصلاح سبک زندگي و مراقبت و هوشياري بيشتر مي‌تواند به بهترين وجهي از زناني که نگران به ارث رسيدن سرطان پستان از مادرشان هستند، محافظت کند.

 

پوکي استخوان

پوکي استخوان به اندازه سرطان پستان زمينه ژنتيکي قوي ندارد اما در اين مورد عوامل خانوادگي وجود دارند که خطر ابتلا به اين بيماري را افزايش مي‌دهند. زنان سفيدپوست و آسيايي که چارچوب اسکلتي ظريف‌تري دارند به طور خاص در معرض پوکي استخوان هستند. بنابراين اگر بدني ظريف را از مادرتان به ارث برده‌ايد، ‌بايد توجه خاصي به استخوان‌هايتان بکنيد. دکتر چانگ مي‌گويد: «اگر مادرتان سابقه شکستگي لگن داشته يا با افزايش سن استخوان‌هاي وي تحليل رفته‌اند، کارهايي را مي‌توانيد انجام دهيد تا به سرنوشت مادرتان مبتلا نشويد.» البته پايه سلامتي استخوان در طول دوران نوجواني و جواني گذاشته مي‌شود، يعني در دوراني که بسياري از زنان جوان به خودشان زحمت فکر کردن به وضع استخوان‌هاي‌شان در 50 يا 60 سالگي‌‌را نمي‌دهند. اما حتي اگر شما دوران اوج استخوان‌سازي خود را گذرانده باشيد، در صورتي كه فکر مي‌کنيد زمينه پوکي استخوان را از مادر به ارث برده‌ايد، مي‌توانيد با انجام اين کارها، ‌خطر دچار شدن به اين بيماري را به حداقل برسانيد:

 

• اطمينان حاصل کنيد که مقدار کافي کلسيم و ويتامين D يا از طريق رژيم غذايي يا از طريق مکمل‌ها دريافت مي‌کنيد. (نور آفتاب هم مي‌تواند به ساختن ويتامين D در پوست منجر شود اما بايد در اين مورد محتاط باشيد تا خود را در معرض سرطان پوست قرار ندهيد، ‌تنها 15 تا 20 دقيقه نور مستقيم خورشيد در يک روز براي تامين بيشتر ويتامين D مورد نياز شما کافي است).

 

• پرهيز از سيگار کشيدن،

 

• انجام ورزش‌هاي تحميل‌کننده وزن،

 

• اگر به طور خاص در معرض خطر بالاي دچار شدن به پوکي استخوان باشيد، ‌پزشک شما ممکن است علاوه بر توصيه به اقدامات مربوط به سبک زندگي که در بالا اشاره شد، ‌داروهايي را تجويز کند که مي‌‌توانند از پوکي استخوان پيشگيري و آن را درمان کنند.

 

براي همه زنان 65 ساله و بالاتر و زنان در سنين يائسگي که عوامل خطرساز براي پوکي استخوان را دارند، انجام تراکم‌سنجي پايه‌اي استخوان توصيه مي‌شود اما اگر مادر، مادربزرگ، خاله بزرگ يا ساير بستگان‌تان همگي دچار پوکي استخوان به خصوص شکل شديد آن بوده‌اند، ‌دکتر چانگ توصيه مي‌کند با مشورت با دکترتان تراکم‌سنجي استخوان را در سنين پايين‌تري انجام دهيد. او مي‌گويد: «همه ما افرادي را مي‌شناسيم که دچار شکستگي لگن شده‌اند و اين شکستگي ممکن است به عوارض بسيار بدتري بينجامد. هدف پيشگيري از اين عارضه است و لزومي ندارد در اين مورد همان مسير مادرتان را بپيماييد.»

 

بيماري‌هاي خودايمني

بيماري‌هاي خودا‌يمني، که در آن دستگاه ايمني بدن به بافت‌هاي خود بدن حمله مي‌کند، ‌مانند لوپوس، آرتريت روماتوييد و بيماري‌ تيروييدي در زنان شايع‌ترند و در اين مورد نيز معمولا سابقه خانوادگي وجود دارد. دکتر چانگ مي‌گويد: «برخي از انواع ژنتيکي با برخي از بيماري‌ها همراهي بيشتري دارند. اما اين که شما يک نسخه ژني مستعد کننده به اين بيماري‌ها را به ارث برده‌ايد، به معناي آن نيست که به احتمال صد درصد به بيماري تيروييد يا لوپوس مبتلا مي‌شويد اما خطر دچار شدن شما به اين بيماري‌ها به طور قابل‌توجهي بالا مي‌رود. در برخي از اين بيماري‌هاي خودايمني، اگر يک ژن مستعدکننده را از مادر يا از پدر به ارث بريد، خطر ابتلاي شما به آن بيماري‌ها 5 تا 20 برابر ممکن است افزايش يابد.» خبر بد اين است که کار چنداني براي پيشگيري از بسياري از بيماري‌هاي خودايمني وخيم مانند آرتريت روماتوييد يا لوپوس نمي‌توان انجام داد. چانک مي‌گويد: «روياي همه ما اين است که بتوانيم به نحوي به يک داروي تنظيم‌کننده ايمني دست يابيم که مانع از حمله بدن به بافت‌هاي خودش شود. از لحاظ نظري هدف ما اين است اما در مقابل با اين حقيقت روبه‌رو مي‌شويم که چنين داروهايي اغلب بي‌ضرر نيستند و عوارض جانبي شديدي دارند.» اما آگاه بودن از احتمال خطر بيشتر دچار شدن به اين بيماري‌ها به شما امکان خواهد داد که مراقب باشيد و درمان آنها را در ابتدايي‌ترين مراحل آن شروع کنيد. چنين اقدامي مي‌تواند از لحاظ سرعت و ميزان پيشرفت بيماري تفاوت زيادي ايجاد کند.

 

دکتر چانگ مي‌گويد: «به عنوان نمونه يک مشکل بزرگ در آرتريت روماتوييد اين است که اين بيماري مفاصل را تخريب مي‌کند. هنگامي که مفاصل تخريب شدند، بازگرداندن به حالت طبيعي و ترميم آنها کار سختي است.اگر التهاب ناشي از بيماري در مراحل بسيار ابتدايي آن تحت کنترل درآيد، به حفظ ساختار و کارکرد استخوان تا حداکثر زمان ممکن کمک خواهد شد. اگر مي‌دانيد در معرض يکي از بيماري‌هاي خودايمني هستيد، از لحاظ بروز نشانه‌ها و علائم آنها مراقب خود باشيد. همين مساله در مورد بيماري‌هاي خودايمني قابل‌درمان‌تر مانند بيماري تيروييدي هم صادق است. چانگ مي‌گويد: «بيماري خودايمني تيروييد، سيري بسيار پنهاني دارد اما به راحتي مي‌توان آن را يافت و درمان کرد. ممکن است شما احساس کمبود انرژي، افسردگي کنيد وزن اضافه کنيد و نفهميد که مشکل در اصل ناشي از کم‌کاري تيروييد شماست. اما اگر مادر يا مادربزرگ‌تان کم‌کاري تيروييد داشته‌ باشند، مي‌توانيد بفهميد که اين علائم به تيروييدتان مربوط است و به جاي آنکه ماه‌‌ها يا سال‌ها را به مصيبت بگذرانيد، ‌بدون اينکه بفهميد مشکل‌تان چيست، «به طور معجزه‌آسايي» با داروهاي تيروييدي درمان شويد.»

 

افسردگي

افسردگي نيز مانند بيماري‌هاي خودايمني در زنان شايع‌تر از مردان است: بنابراين مادرتان با احتمال بيشتري از پدرتان ممکن است به افسردگي دچار شده باشد. آيا اگر واقعا چنين باشد به معناي آن است که شما با احتمال بيشتري به افسردگي شديد باليني مبتلا خواهيد شد؟ دکتر چانگ مي‌گويد: «ممکن است پاسخ مثبت باشد اما مشکل است که با ميزان کمي اين احتمال را تعيين کرد.» او مي‌گويد: «در بيماري‌هاي رواني، هر چه شدت اختلال بيشتر باشد، با احتمال بيشتري يک زمينه ژنتيکي براي آن وجود دارد.» اسکيزوفرني و اختلال دوقطبي (شيدايي و افسردگي ادواري) هر چه در سنين پايين‌تري بروز کنند، با احتمال بيشتري زمينه ارثي دارند. به عنوان نمونه ژن‌هاي منفرد معيني وجود دارند که مي‌توانند به طور قابل‌توجهي خطر دچار شدن افراد را به اسکيزوفرني بالا ببرند. اما در مورد بيماري‌هاي رواني خفيف‌تر مانند افسردگي باليني که شايع‌تر هم هستند، عوامل زمينه‌اي پيچيده‌ترند. چانگ مي‌گويد: «احتمال دارد ژنتيک در اين مورد افسردگي هم نقش داشته باشد اما بايد به عوامل ديگر مانند نحوه رشد فرد در دوران کودکي و محيطي که فرد در آن بزرگ شده و افرادي که در سال‌هاي ابتدايي شکل‌گيري ذهني او در زندگي‌اش نقش داشته‌اند، هم توجه داشت. در مورد افسردگي سابقه خانوادگي موثر است اما علت تنها به ژن‌هاي به ارث‌رسيده باز نمي‌گردد، بلکه آنچه افراد در محيط خانواده در آن شريک بوده‌اند، نيز اهميت دارد.» اگر مادر، ‌خاله يا خواهرتان دوره‌اي از افسردگي را گذرانده، بايد در مورد وضع بهداشت رواني‌تان بيشتر مراقب باشيد، همان‌ طور که مراقب بيماري‌هاي جسمي مانند سرطان پستان يا پوکي استخوان هستيد. چانگ مي‌گويد: «اگر افسردگي ملايمي در شما ظاهر شده يا دچار ناتواني بيشتري شده‌ايد، دليلي وجود ندارد که اين مسير را به تنهايي طي کنيد. درمان‌هاي بسيار خوبي وجود دارند که با کمک آنها مي‌توانيد زندگي‌تان را به خوبي بگذرانيد.

 

احساس توانايي کنيد نه احساس ترس

جدا از اينکه مادر شما چه بيماري‌هايي داشته و اينکه چه ميزان از خطر دچار شدن به اين بيماري‌ها به شما منتقل شده، ابتلاي شما به هيچ بيماري‌اي از ابتدا مقدر نشده است. دکتر هان مي‌گويد: «اطلاعات ژنتيکي براي اين است که شما احساس توانايي بيشتري کنيد، نه اينکه دچار احساس ضعف شويد. نگوييد که سرنوشت من اين است که ديابت بگيرم، بنابراين هرچه دوست دارم مي‌خورم. شما مي‌‌توانيد با انجام اقداماتي احتمال ابتلا به بسياري از بيماري‌‌ها را کاهش دهيد. شناسايي زودرس بيماري نيز مهم است. سابقه خانوادگي خود را به‌عنوان عامل جبري محسوب نکنيد، بلکه از آن به‌عنوان انگيزه‌اي براي تلاش براي سالم ماندن استفاده کنيد.»

منبع: WebMD

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...