ooraman 22216 ارسال شده در 31 اسفند، 2010 راجع به زن سرخپوش خيابان فردوسي چيزي شنيديد ؟ زني كه سالها هرروز با پيراهن سرخ در اون اطراف در انتظار عشقش بود ؟ داستان این زن سالها سر زبونا بود! زنی که هر روز راس یه ساعتی حوالی فردوسی تهران سر قرارش با معشوقش میومد و انتظارشو میکشید....... معشوقی که هیچ وقت نیومد ! این روند سالها ادامه داشت... همه میگفتن مجنونه...از عشق دیوانه شده! این مطلب و از یه وبلاگ پیدا کردم درمورد یاقوت....یعنی همون زن سرخ پوش که ماجراش همیشه برای خودم جذابیت داشت: "یاقوت زنی که به قدر نیم عمرمن سراپا سرخ پوش ساکن میدان نامرادیها بود میدان تاریخ و دلاوریها، فردوسی از بچگی اینطور شنیدم: یکی سر قرار کاشته اش عشقش با او قرار میگذاره وبا دیگری ازدواج میکنه دیگری که میگفت: یاقوت عاشق رهی معیری بوده اما یاقوت هر که و عاشق هر کسی که بوده برای من امروز از پیش بیشتر سمبل عشقهای اسطوره ای شد یادگار عهد شباب و همچنان سعی بر در پردهداری و کتمان راز، محبوب دارد یاقوت که افسانه شد و روزی هم دیگر نبود و کسی نفهمید یاقوت رفت به این می گن عشق گزارشگر در مصاحبه ای رادیو یی که با یاقوت داشتن سوال میکنه، میگن عاشق بودی میگه، نه می تونست یکباره راز سر به مهر را برملا کنه و آبروی عشق را بر باد سپارد اما او که پاسدار حرم عشق است سکوت میکنه میخنده همه ما را به سخره جهل، انسانی میگیره کی می تونه بفهمه چه بر یاقوت گذشته؟ یا چه عشقی در دلش خانه داشته؟ حتا ما را لایق دانستن عشق بزرگش ندانست و چه خوب فهمید که بشر امروز عشق را نشناسد" برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 32
ooraman 22216 مالک ارسال شده در 31 اسفند، 2010 اول خودم نظرمو میگم....به نظرم هیچ کس همچین ارزشی نداره....کسی که ولت کرد و رفت دیگه باید بذاری بره! 11
rezanassimi 9036 ارسال شده در 31 اسفند، 2010 اول خودم نظرمو میگم....به نظرم هیچ کس همچین ارزشی نداره....کسی که ولت کرد و رفت دیگه باید بذاری بره! کاملا درسته... ولی در مورد کسی که مجنون نباشه... 6
ooraman 22216 مالک ارسال شده در 31 اسفند، 2010 کاملا درسته...ولی در مورد کسی که مجنون نباشه... پس این عشق نیست جنونه درسته؟! 4
rezanassimi 9036 ارسال شده در 31 اسفند، 2010 نمیتونم تصورشو کنم ، این همه صبر به پای یه ادم دیگه !!! صبر نیست خاطرست یاد آوری احساسه تفکر شایدم تنفر... یه دوستی داشتم که مدت زیادی اینجوری بود. نمیشه فهمید تو سرشون چیه... 9
masoume 5751 ارسال شده در 31 اسفند، 2010 صبر نیستخاطرست یاد آوری احساسه تفکر شایدم تنفر... یه دوستی داشتم که مدت زیادی اینجوری بود. نمیشه فهمید تو سرشون چیه... به نظرم امید برگشتنه . این چیزایی که میگی دوره میکنن چون میخان برگرده ، میترسن یادشون بره . 7
eder 13732 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 عاشقی بد دردیه ........... عاشق تا به معشوقش نرسه عقلش سرجاش نمیاد ...... 7
asal sadra 3752 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 اخی ... ولی من درکش میکنم .. شاعر میگه ((مجنون ز حرف غیر ز لیلی نمیبُرد.....دیوانه در امور خود ای دوست عاقل است)) 5
asal sadra 3752 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 این شعرو تازه یادم اومد میزارم بخونید که بفهمید از این مجنونا زیادن ما فکر میکنیم نیس.. یه چیزم قبلش تعریف کنم..(( عمه دوستان ازدواج نکرده یه روز ما خیلی گیر بود کارمون مزاحمش شدیم من که دیدمش دیدم با این سنش خیلی خوش چهره خوش تیپ .. از دوستم پرسیدم چرا ازدواج نکرده گف نمیدونم گفتم کسی دوس داشته گف راستشو بخوای یه پسر دایی داش خیلی باهم خوب بودن هر وقتم ازش درمورد پسر دایش میپرسیم خیلی با ذوق ازش میگه .. پسر دایی که شهید میشه اونم کلا عوض میشه ..(البته به گفته دوستم اینا حدسیات فامیل بوده)) ) بگذریم شعر بخونید: به مجنـــون گفت روزي ســـارباني ... چرا بيــــهوده در صحـــــرا دواني ؟ اگربا لــيلي ات بودي ســــــر و كــار ... من او را د يــد مش با ديگـــــري يار سر و زلفش به دست ديــگران است ... تو را بيهوده در صحرا د وان است ز حرف ساربان مجـــنون فغــان كرد ... جوابـــش ايـن ربـــــاعي را بيان كرد درخت بي ثــــمر هــر كس نشــــــاند ... دواي درد مجـــــــــــنون را بــدانـــد ميان عاشق و معشــوق رمزي است ... چـــه دانـد آنــكه اشــــتر ميچـــراند؟ بگفتــــا ســاربان :هان اي بد اخــــتر ... گنـــــاهي از محبــــّــت نــيست بد تر تو را ايــــــزد به تــوبه امر فرمــود ... برو از عــــشق ليــــلا توبه كن زود چوبشنيد اين سخن مجنون فغان كرد ... دو دســـت خـويش را بر آسمان كرد بگـفـــــتا : تــــوبه كردم تـــوبه اُ ولا ... ز هر چــيــزي به غير از عشق ليـلا 5
VINA 31339 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 اول خودم نظرمو میگم....به نظرم هیچ کس همچین ارزشی نداره....کسی که ولت کرد و رفت دیگه باید بذاری بره! عاشق نیستی این حرفو میگی عشق واقعی نمیتونه غیر محبوب قبول کنه اینو خیانت میبینه عشق یه جاهایی ادمو میبیره تو عرفان البته عشق واقعی نه اینا که دو روز قربون هم میرن سر سومین روز هر چی دهنشو بهم میگن صبر نیستخاطرست یاد آوری احساسه تفکر شایدم تنفر... یه دوستی داشتم که مدت زیادی اینجوری بود. نمیشه فهمید تو سرشون چیه... دقیقاااااا 4
شقایق31 40377 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 عاشق نیستی این حرفو میگی عشق واقعی نمیتونه غیر محبوب قبول کنه اینو خیانت میبینه عشق یه جاهایی ادمو میبیره تو عرفانالبته عشق واقعی نه اینا که دو روز قربون هم میرن سر سومین روز هر چی دهنشو بهم میگن دقیقاااااا تو عاشقی؟ 4
asiabadboy 510 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 اول خودم نظرمو میگم....به نظرم هیچ کس همچین ارزشی نداره....کسی که ولت کرد و رفت دیگه باید بذاری بره! الکی نظر نده .... عشق اونو با عشقای کیلویی خودمون قیاس نکن .... اگه کسی رو باور کنی .... ترکت کنه .... سخت میتونی فراموشش کنی .... فراموش کردن با تواناییهای ادم (فیزیکی و روحی) ارتباط مستقیم داره .... اگه تواناییشو نداشته باشه و نتونه با مسئله کنار بیاد کار گره میخوره .... 4
VINA 31339 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 تو عاشقی؟ عاشق نه اما یه دوست عاشق دارم تا یارو از کنارمون رد میشه این میگه ببین ببین همش تو حیاط میمونه تو این سرما تا اونو ببینه الکی نظر نده .... عشق اونو با عشقای کیلویی خودمون قیاس نکن .... اگه کسی رو باور کنی .... ترکت کنه .... سخت میتونی فراموشش کنی .... فراموش کردن با تواناییهای ادم (فیزیکی و روحی) ارتباط مستقیم داره .... اگه تواناییشو نداشته باشه و نتونه با مسئله کنار بیاد کار گره میخوره .... صد در صد هی هر کی بهت میگه میدونی طرف درست میگه اما نمیشه فراموش کرد 4
Astraea 25351 ارسال شده در 1 فروردین، 2011 جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع که حکم آسمان این است اگر سازی وگر سوزی 6
ارسال های توصیه شده