رفتن به مطلب

ناف انسان رو با قدرنشناسی و دلتنگی بریدن!


ارسال های توصیه شده

................................................

......................................................................................

.....................................................:banel_smiley_4:

 

امشب دلم خیلی هوای خونه کرده هرچقدر میخوام ذهنمو رو درسم متمرکز کنم نمیشه تموم جزییات خونه - بابا- مامان و داداشم جلو چشام داره رژه میره

از رو دلتنگی نشستم اهنگ هایی که داداشی تو لب تاب ذخیره کرده گوش می کنم

اهنگ هایی که اگه خونه بودم سرش داد میزدم اینا چیه فوری صداشونو کم کن

صداش تو گوشمه موقعی که داشت فولدر این اهنگا رو رو لب تابم می ریخت

سارایی رفتی اونجا می دونم دلت بدجور میگیره حتی دلت برا اهنگای منم تنگ میشه

بشین اینا گوش کن :ws3:

ومن

یه ایششششششششششش بلند بالایی بهش می گفتمو ........

 

الان دارم با لذت به این اهنگا گوش میدم و دلم بدجور هوای داداشی رو کرده

داداشی که خیلی اذیتش می کردم

یاد تابستون و اب بازی و خیس کردن داداشی به خیر

یاد عصبانیت داداشی و قایم شدن من پشت بابا از ترس داداشی بخیر

تابستون هوای این موقعیتمو داشتم و الان حسرت موقعیت تابستون و بودن تو کنار خونواده رو

 

خیلی قدر نشناس و بی انصافم نه بچه ها؟ :pichak29:

:ws44::ws44::ws44:

درکت میکنم....منم دلم برای برادرم تنگ شده....برای دعواهامون سر هر چیز کوچیکی با هم بحث میکردیم و هیچ کدوممون حاضر نبودیم کوتاه بیایم و اخرش بابام میگفت بسه دیگه و ما ساکت میشدیم ....و برای شوخی هاش ....برای صداش که همیشه اهنگای داریوش و سیاوش میخوند و مام میگفتیم بسه دیگه.....برای وقتایی که باهم دعوا میکرد و میخواست بهم درس ادب و احترام بده.....برای پررو گفتناش....برای کمک کردناش و همیشه ماکتامو میساخت ....برای روزایی که مهمون میخواست بیاد و قبلش بهش میگفتم میوه ها رو تو بیار میگفت باشه ولی نمیورد....برای روزایی که ناراحت بودم و برادرم مثِ یه کوه پشتم بود و به حرفام گوش میدادو ارومم میکرد....و برای خیلی چیزای دیگه:sigh:

دلم واسش تنگ شده و من تو دنیا بعد مامان بابام عاشق برادرمم

 

فقط امیدوارم اونجایی که رفته همیشه خوش و شاد باشه و به بهترینا برسه و خدا پشتو پناهش باشه:icon_gol:

 

 

وقتی اینارو نوشتم به همراهش اشکم میریختم و گذشته ها و خاطره ها مثِ یه فیلم جلوی چشام ظاهر میشدن....هی روزگااااااااااااااار:hanghead:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
دوست گلم هر آدم زنده ای مشکلات خودشو داره منتها بعضیا شونه هاشون قویتره مشکلاتشونم بزرگتر و بعضیا نحیف تر و مشکلاتشونم کوچکتر و سبکتر،البته واسه اونی که شونه هاش قویتره.انسانها روحیات و روان پیچیده ای دارند دوست گلم

شاید مشکلی که برای تو بسیار عظیم است برای دیگری ناچیز و مشکل پیچیده دیگری برای تو خرد و ناچیز باشد.

خلاصه منظورم اینه که مشکلات هر کس برای خودش بزرگه هر چند شاید برای من و شما کم و ناچیز.

 

یه سوال : الان مشکل شما با A هست یا با S :ws3::icon_gol:

ولی شونه های من زیر بار این مشکلات و مسئولیتها خرد شده

همه چیزمو از دست دادم

گفتنش واسه شماهایی که شرایط منو نمیدونین خیلی راحته ولی خدا نکنه یکی تو شرایط من باشه

مشکلات من مشکلهایی نیست که جوانهای امروزی دارن

مشکل من شکست تو عشق نیست

مشکل من یه چیزهای دیگه هستش که نمیتونم به زبون بیارم:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
................................................

......................................................................................

.....................................................:banel_smiley_4:

 

امشب دلم خیلی هوای خونه کرده هرچقدر میخوام ذهنمو رو درسم متمرکز کنم نمیشه تموم جزییات خونه - بابا- مامان و داداشم جلو چشام داره رژه میره

از رو دلتنگی نشستم اهنگ هایی که داداشی تو لب تاب ذخیره کرده گوش می کنم

اهنگ هایی که اگه خونه بودم سرش داد میزدم اینا چیه فوری صداشونو کم کن

صداش تو گوشمه موقعی که داشت فولدر این اهنگا رو رو لب تابم می ریخت

سارایی رفتی اونجا می دونم دلت بدجور میگیره حتی دلت برا اهنگای منم تنگ میشه

بشین اینا گوش کن :ws3:

ومن

یه ایششششششششششش بلند بالایی بهش می گفتمو ........

 

الان دارم با لذت به این اهنگا گوش میدم و دلم بدجور هوای داداشی رو کرده

داداشی که خیلی اذیتش می کردم

یاد تابستون و اب بازی و خیس کردن داداشی به خیر

یاد عصبانیت داداشی و قایم شدن من پشت بابا از ترس داداشی بخیر

تابستون هوای این موقعیتمو داشتم و الان حسرت موقعیت تابستون و بودن تو کنار خونواده رو

 

خیلی قدر نشناس و بی انصافم نه بچه ها؟ :pichak29:

اخ منم دلم واسه مامانم تنگ شده:ws44:همیشه این موقع ها میرفتم زیر مبل مینشستم پاشو میبوسیدم:ws44:اخ بمیرو واسش الهی:ws44:چقدر دلم واسه مامانم تنگ شده:ws44:

لینک به دیدگاه
ولی شونه های من زیر بار این مشکلات و مسئولیتها خرد شده

همه چیزمو از دست دادم

گفتنش واسه شماهایی که شرایط منو نمیدونین خیلی راحته ولی خدا نکنه یکی تو شرایط من باشه

مشکلات من مشکلهایی نیست که جوانهای امروزی دارن

مشکل من شکست تو عشق نیست

مشکل من یه چیزهای دیگه هستش که نمیتونم به زبون بیارم:icon_gol:

اینا همه میگزره:icon_gol:یه روزی خدا رو شکر میکنی بابت سختی کشیدنات:a030:باور کن من گاهی میگم خدا رو شکر که اون زمان اونجوری کشیدم که الان تحمل دارم این یکی رو تحمل کنم:a030:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...