.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۸۹ مصر سرزمینی است در شمال شرقی قاره افریقا که با مساحت 449.001.1کیلومتر مربع.بیست و هشتمین کشور بزرگ جهان محسوب میشود. در شمال مصر دریای مدیترانه و در مشرق ان دریای سرخ قرار دارد.از سمت جنوب با سودان و از سمت غرب با کشور لیبی همسایه است.از ناحیه صحرای سینا به فلسطین نیز ارتباط دارد.پایتخت مصر شهر قاهره است واز دیگر شهرهای ان می توان به اسکندریه.اسوان.جیزه.فیوم و پرت سعید اشاره کرد.شهرهایی مانند سلوم.بردیا.سیدی برانی.مطروح العلمین نیز به سبب وقایعی که طی جنگ جهانی دوم در انها به وقوع پیوست مشهور شده اند.در شرق و شمال شرقی این کشور شبه جزیره سینا قرار دارد که تا قبل از قرن نوزدهم به خاک مصر متصل بود.اما در این قرن کانا سوئز را حفر کردند که ان را از خاک مصر جدا و دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل می کرد.این کانال 168 کیلومتر طول دارد و چون مسیر ارتباطی میان سه قاره اروپا آسیا وآفریقاست از اهمیت بالایی بر خوردار است. سرزمین مصر به سه قسمت تقسیم می شود: -صحرای شرقی با عربی. - شبه جزیره سینا و اراضی نیل . - صحرای غربی مصر آخرین کشوری است که رود نیل از آن می گذرد وسپس به در یای مدیترانه می ریزد.در محل پیوستن نیل به دریا. دلتای نیل به وجود آمده که سرزمین اصلی کشاورزی این کشور است.در اطراف این رود نیز کشاورزی رونق بسیار دارد تاریخ و تمدن مصر مصر یکی از قدیمترین کشور های جهان است و تمدن آن که در حاشیه رود نیل شکل گرفته در زمره کهنترین تمدنها محسوب میشود .چرا که ازحدود 4 هزارسال قبل ازمیلاد بهوجود آمده است. مصر باستان سرزمین فراعنه بود واثارتاریخی مهمی چون اهرام ثلاثه ومعابد بزرگ را ازآن دوران به یادگار دارد.بسیاری از پیامبران بزرگ مانندحضرت یوسف و حضرت موسی نیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهورکردند دولت قدیم مصر در سال 524ق.م به دست ایرانیان سقوط کرد .در سال 332 ق.م اسکندر این سرزمین را تصرف کرد وتا سالها بعد سلسله بطاسهکه از جانشینان اسکندر بودند.بر آن حکمفرما بودند در سال 641 میلادی (19 هجری قمری) در زمان خلیفه دوم عمر.مسلمانان این کشور را فتح کردند. از آن زمان مصر همواره از سرزمینهای مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال 1517 میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خافای اموی وعباسی وفاطمی بود .در سال 1798 ناپلئون به آنجا لشکر کشید و در سال 1805 میلادی محمد علی پاشا از طرف دولت عثمانی حاکم آنجاشد و سلسه جدید مصر را تشکیل تشکیل داد.مصر تامدتها تحت الحمایه انگلستان بودولی پس از جنگ جهانی اول بر اثر فشار مردم . انگستان استقلال مصر را اعلام کرد . مصر گنجینه آثار معماری است که در نوع خود نظیر ندارد.آثار معماری به جا مانده از تمدن مصر باستان با توجه به مصالحی که در ساخت آنها به کار رفته است به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند . دسته نخست بناهایی هستند که مصالح به کار رفته در آنها آجر نپخته بوده است. از این نوع آجر در ساخت خانههای مصری در طول تمدنهای فراعنه، یونانی، قبطی و اسلامی استفاده میشده است و امروزه در ساخت خانههای روستایی کاربرد دارد . نوع دوم معماری سنگی است. مصر از ذخیره غنی معادن سنگهایی نظیر بازالت، آهک، مرمر و گرانیت برخوردار بود. بهرهبرداری از معادن سنگ زیر نظر دولت انجام میگرفت . این امر از یک طرف به دلیل اهمیت پروژههای ساختمانی در آن زمان بود از طرف دیگر کارگران تا اتمام کار مجبور بودند در مجاورت معدن سنگی که بنای مورد نظر باید با آن شکل میگرفت، زندگی کنند در نتیجه حراست از مصالح با ارزش این بناها مهم شمرده میشد. از نکات جالب توجهای که در ساخت بناهای شگفتآور مصر شایان ذکر است ساده بودن ابزار کارگران آن دوران در مقابل خلق این بناهای اعجابآور است . در واقع این مسأله بیش از پیش بیانگر نبوغ و خلاقیت معماران آن دوران بوده است. در دوران فراعنه وجود یک طرح معماری پیش از اقدام به ساخت یک بنا ضروری محسوب میشد. نمونههایی از این طرحها را میتوان روی کوزهها و سنگها دید. در واقع در مصر باستان صنعتگرانی که مهارتهای خاصی در ساخت بنا و ارایه طرح آن داشتند در قالب یک متخصص تجربیات خود را نسل به نسل منتقل کردند و شاهکارهایی را که ما امروز شاهد آن هستیم از خود به جا گذاشتند . ساخت مقبرههای سلطنتی در قدیم بسیار اهمیت داشت در واقع توجه به ساخت این مقبرهها به اوایل تمدن مصر باستان باز میگردد. علاوه بر این مقبرهها که اوج هنر معماری در آنها به کار گرفته میشد، ساخت زیارتگاهها نیز ارزش زیادی داشت. دولت بهترین مصالح، معماران و هنرمندان خود را وقف ساخت این بناها میکرد مصري ها زندگي كوتاه اين جهان را فاني و مرگ را آغاز يك حيات نوين و جاويدان در دنياي ديگر مي شناختند. به همين دليل منازل خود را با مصالحي مانند خشت و گل و مقابر را از مصالح با دوامي مانند سنگ مي ساختند. بر اساس اعتقاد و تفكر آنان هر انسان علاوه بر جسم داراي يك روح بنام «بع»، ويك پيكر شبه گونه بنام «كا» است. «بع» پس از مرگ در زمين مانده و هر شب به جسد باز مي گردد ولي «كا» مي تواند مابين اين دوجهان در حركت باشد. به اعتقاد اينان، شرط جاودانه بودن زندگاني آن بوده كه بع و كا هر دو بتوانند جسد خود را شناخته و به آن بازگردند. به همين علت براي از بين نرفتن اجساد مردگان آنان را موميايي كرده و كليه اشيا و متعلقات آنان را در كنار شان قرار مي دادند. هم چنين براي محافظت از جسد، مقابررا محكم و غير قابل نفود مي ساختند تا «كا» بتواند در آنجا سكونت كند و از بلاهاي طبيعي و سرقت اموال در امان باشد. درهاي كاذب در كنار مقابربه منظور ورود و خروج «بع» و «كا» ساخته شده بود تا آنها بتوانند تردد كنند . هر چقدر مقام مردگان بالاتر بود، مقبره بزرگتري براي او ساخته مي شد. مصريان قديم اعتقاد داشتند كه فراعنه پس از مرگ به خدايي مي رسند و بنابراين مقابرشان مي بايست بسيار عظيم و غيرقابل نفوذ ساخته مي شد. چهار مثلث جانبي هرم در اهرام مصر به گونه اي طراحي شده اند كه پرتوهاي خورشيد بر جسد فرعون تابيده شود و رابطه جاوداني او را با خداي آفتاب كه «رع» نام دارد، حفظ كند. سبک جدیدی از معماری در قالب ساخت ساختمانهای ویژه خیریه همچون خانه فقرا و مخزن عمومی آب در دوران مملوک (غلامانی که در مصر به پادشاهی رسیدند) رواج پیدا کرد. شکی نیست که قاهره بعد از اسلام تا پایان دوران عثمانی کماکان شاهکار معماری جهان محسوب میشد که دیوارهایی دور تا دور آن را محصور کرده بود از دروازههای باشکوهی که برای تردد به این شهر در بین این دیوارها ساخته شده بود تنها دروازههای بابالنصر، بابالفتوح و بابالزویلا باقی مانده است سرزمین مصر هنوز هم با معابد فراعنه، بناهای یونانی، کلیساها و مساجد خود یکی از مراکز شگفتیهای عالم محسوب میشود . 5 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۸۹ انواع مقبره ها در مصر باستان(روند ایجاد مصطبه) شکلگیری مصطبه (مصطبه ساختمانی است که بر روی چاه یا همان گودال مربوط به دفن مرده ساخته میشود و در عربی به معنی سکو است) 1.دفن سطحی تنها ایجاد یک گودال در زمین 2.دفن چاهی (عمقدار کردن گودال ) 3.ایجاد چاه بهمراه یک یا چند اتاقک 4.مقبره پلکانی( ایجاد پلکان هدایت کننده به اتاقک خاکسپاری) 5.شکلگیری مصطبه (مصطبه ساختمانی است که بر روی چاه یا همان گودال مربوط به دفن مرده ساخته میشود و در عربی به معنی سکو است) 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۸۹ اهرام ثلاثه در (جیزه)گيزا، غرب قاهره امروزي، سه هرم از فراعنه سلسله چهارم به نامهای خوفو يا خئوپوس ( Cheops ) (به معنای کسی که به افق تعلق دارد)، خفرع ( Khafre ) يا خفرن (يعنی بزرگ) و منكورع ( Menkaure ) يا موكرينوس (به معنای ملکوتی) وجود دارد. هرمهای سه گانه، عظيم ترين و باشکوهترين بناهای دوره پادشاهی کهن هستند که جزو عجايب هفت گانه جهان باستان نيز محسوب می شوند. اين هرمها كه از حدود سال 2550 پيش از ميلاد ساخته شده اند، با رمز و علم پنهاني ارتباط پيدا كرده اند و نمادهای "حکمت ازلی"، "سرزمين مصر"، "پايداری ابدی" و "فنون جادوگری" بودند. اهرام چيزه نقطه اوجي در تكامل شيوه معماري مقابر مصر در دوره پادشاهی کهن است كه با ساختن مصطبه ها ، مقابر اوليه مصريان که غالباً آجری يا سنگی بودند ، آغاز وبا هرم پلکانی زوسر پیشرفت کرد. برای ساخت اهرام، تعدادی شيب راهه آجر فرش احداث گرديد و تخته سنگهای آهکی را که از معادن آن سوی نيل با قايق به آنجا منتقل می شدند، احتمالاً با استفاده از غلطکهای چوبی (در آن زمان هنوز چرخ اختراع نشده بود) روی اين شيب راهه ها به بالا منتقل می کردند. در جلوی هر هرم، معبد کوچکی قرار داشت که با گذرگاهی سنگفرش به معبدی ديگر که در دره نيل، در حاشيه مزارع واقع بود، می پيوست. ورود به معبد واقع در دره از طريق مجرايي از رود نيل ممکن بود و هنگام جاری شدن سيل، با قايق به آنجا رفت و آمد می کردند. در دو سوی اهرام، هرمهايي کوچک با طرحی منظم و دقيق وجود داشت که ويژه اعضای خاندان سلطنتی بود و تعدادی مصطبه نيز به مقامهای بلندپايه درباری اختصاص داشت. جهت هرمهای سه گانه، شمالی – جنوبی است؛ هرمهای خوفو و خفرع نيز بر روی محوری مايل در امتداد يکديگر ساخته شده اند. هرم خوفو خوفو (خئوپس)، دومين پادشاه سلسله چهارم بود که از حدود سال 2551 پيش از ميلاد به مدت نزديک به ربع قرن بر مصر حکومت نمود. وی مجموعه گيزا را در چهل کيلومتری شمال داشور، نزديک قاهره مدرن و شهر تاريخی و کهن ممفيس، پايه گذاری کرد. اين مجموعه دارای پنج عنصر اصلی است: اهرام خوفو، خفرع و منکورع، تنديس ابوالهول و معبد دره ای هرم خفرع. از اهرام سه گانه چـيزه، هرم خـوفو، كهن ترين و بزرگترين است و تاريخ ساخت آن به حدود سال 2570 پيش از ميلاد باز می گردد. اين بنای يادمانی سنگی بسيار عظيم, به «هرمی که مکان طلوع و غروب خورشيد است»، شهرت داشت. به استثناي اتاقك تدفين، توده غول پيكري از بنايي با سنگ آهك يا كوهي از سنگ است كه مطابق همان اصول ساختماني هرم پله دار پادشاه زوسر در سقاره ساخته گرديده. لازم به ذکر است که تمامی سنگهای بکار رفته در ساخت اهرام، بدون ملات در کنار يکديگر کار گذاشته شده اند. زاويه شيب پهلوهای هرم خوفو 54 درجه و 54 دقيقه است که ضابطه ای برای ساخت هرمهای بعدی در مصر شد. طول ضلع هر قاعده اين هرم 364/230 متر، طول هر يال 217متر، بلندای اصلی آن حدود 75/145 متر و ارتفاع كنوني آن حدود 18/137 متر است و قاعده هرم, 37/5 هکتار زمين را فرا گرفته است. در ساخت اين بنای عظيم نزديک 000/300/2 قطعه سنگ در 210 رديف سنگ چين بکار رفته که هريک وزنی بين 2 تا 15 تن داشته اند هرم خفرع خفرع، چهارمين پادشاه سلسله چهارم و پسر (يا برادر؟) خوفو بود. وی دومين هرم بزرگ گيزا و تنديس عظيم ابوالهول را احداث نمود که اين دو در حدود سال 2530 پيش از ميلاد ساخته شدند. خفرع از حدود 2558 پيش از ميلاد به مدت 26 سال بر مصر حکومت کرد. هرم خفرع که در جنوب غربی هرم بزرگ خوفو واقع گرديده، 5/136 متر ارتفاع دارد (درحاليکه بلندای اصلی آن 5/143 متر بوده)، طول هر قاعده آن 8/215 متر و زاويه شيب هرم 53 درجه و 20 دقيقه می باشد. در تصاوير، هرم خفرع به دليل واقع شدن بر سطحی بلندتر نسبت به هرم بزرگ خوفو، مرتفعتر به نظر می رسد. در دوران پادشاهی کهن، ساخت ورودی در بخش شمالی اهرام، رو به سوی ستاره قطبی، بخشی از مقررات دينی بوده است. در تمامی هرمها اين موضوع رعايت شده؛ تنها استثناء، هرم خفرع است که در پهلوی شمالی دارای دو ورودی می باشد. پس از ساخت قاعده اهرام، بدنه آنها را با سنگهای آهک سفيد و براق می پوشاندند؛ پوشـش از رأس هرم رو به پايين صورت می گرفت. بدين ترتيــب که قطـعات سـنگ آهـکی را روی پـله ها قرار می دادند و بيـــن آنهـا را پـر می کردند، سپس آنها را می تراشيدند و رو به پائين صاف می کردند تا زاويه مناسب پيدا کند و ظاهرشان براق شود. تمامی اهرام بجز هرم پلکانی زوسر، ميدوم و منکورع، دارای پوشش بوده اند. هنوز بخشی از پوشش آهکی رأس هرم خفرع موجود است، اما سنگهای پوششی هرم خوفو را در قرون وسطی برای استفاده در ساخت بناهای قاهره کنده اند. سط سنگها 5/2 تن می باشد). در برخی منابع که در رابطه با ويژگيهای منحصر بفرد اين بنای عظيم منتشر گرديده، جرم هرم خئوپس را برابر يکصد ميليونيوم کره زمين تخمين زده اند. هرم منکورع منکورع، پنجمين پادشاه سلسله چهارم و پسر خفرع بود که از حدود 2532 پيش از ميلاد به مدت بيست و نه سال بر مصر حکمرانی کرد. وی کوچکترين هرم را در فلات گيزا احداث کرد که سومين هرم از مجموعه اهرام سه گانه است. اين هرم، 5/66 متر بلندا داشته که امروزه به 62 متر تقليل يافته است. زاويه شيب هرم 51 درجه و 20 دقيقه و طول قاعده آن 5/108 متر می باشد و در بخش جنوب غربی دو هرم عظيم همجوار خود جای گرفته است. هرم مذکور نيز حدود سال 2510 پيش از ميلاد بنا گرديد. هرم منکورع دارای سنگهای دو رنگ می باشد: نيمه بالايي آن توسط سنگ آهکی سفيدی پوشيده شده، درصورتيکه در بخش زيرين آن از سنگهای گرانيتی سرخ فام منطقه آسوان استفاده گرديده است. اين هرم بسيار شـايان توجه می باشد، چون تنها هرم سلسله چهارم پادشاهی مصر است که دارای 16 رديف سنگچين از جنس گرانيت می باشد و چنين پيش بينی شده بود تا سطح اين هرم با سنگـهای گرانيتی پوشيده شود، اما به دليل مـرگ ناگهانی منکورع اين امر هرگز تحقق نمی يابد و هرم مذکور فاقد روکش باقی می ماند اینکه چرا هنوز در تهیه و تدارک وسایل انوازه گیری لنگان لنگان به دنبال انسانهای ماقبل تاریخ هستیم،چگونه این تمدن درخشان ، هرمهای مصر در برهه ای از زمان درخشیده وسپس ناپدید شده است ، بر ما امر پوشیده ای است.هنوز کاملا مشخص نیست که آیا این قدرت علمی و هنری که انسان امروز تنها گوشه ای از آن را دریافته است ، از یک مغز فوق انسان یا منبع فکری فوق العاده است. این امکان را هم مذهب هم عرفان تاکیید میکند. امکان رسیدن این تمدن پیشرفته از خارج کره زمین به ساکنان زمین است و یا البته لزوما نمیتوان گفت که یکی از اینها صحیح است.با توجه به اینکه بشر امروز هنوز در تنگنای این تمدن سردرگم است و می اندیشد که این امر یک مساله خارق العاده و خاص می باشد ولذا سبب آن نیز خاص است. در هر حال منبع این ظرافت هنری و علمی در ساختمان هرم بزرگ و اهرام مصر هر چه باشد این حقیقت به جای خود باقی استکه این ساختمان از چنان نبوغ عظیمی برخوردار استکه در طول تاریخ نظیر آن مشاهده نشده استو هر جسم یا ساختمان هرمی شکل که دقیقا با ابعاد متناسب با هرم بزرگ مصر ساخته شودو در امتداد شمال و جنوب مغناطیسی زمین قرار بگیرد میتواند به پیرایش ، انعکاس و تمرکز های میدانهای انرژی منتهی شود. از آزمایش های بسیاری که درباره اجسام هرمی شکل با ابعاد چند سانتی متر ییا چند متر انجام شده این نتیجه حاصل گردیده است که نوع جسم یا ماده ای که در ساختمان این اهرام به کار می رود به هیچ وجه در ماهیت میدانهای انرژی که در درون آنها متمرکز میشود تاثیری ندارد. "نتایج آزمایش های انجام شده " - غذاهای فاسد شدنی تا مدتها مدید بدون فساد در درون هرم باقی می ماند - آب های آلوده ، تصفیه و عاری از میکروب می شوند - نباتات با سرعت بیشتری رشد می یابند - فلزات زنگ زده ، جلا و صیقل اصلی خود را باز می باند - انسان ها به استراحت بهتری دست یافته و نیز به قدرت اندیشه آدمی افزوده می شود - آرامش و درمان امراض روانی با سهولت بهتری انجام می شود هرم پادشاهي زوسر ( Zoser ) در ساكارا ، سال 2680 B.C اولين مرحله ي تشكيل اهرام در تب ( Thebes ) در ساحل غربي رود مصر در الي القصر( Luxor ) ، زماني است كه فرورفتگي و محراب كوچك درون مصطبه ، به معبد تبديل شد. نخستين هرم در اوايل سال 2680 B.C ، در ساكارا ( Sakara ) – منطقه اي بين منفيس و رود نيل – ساخته شد كه در حقيقت نه يك هرم واقعي بلكه مصطبه اي در مقياس بزرگ تر و تكامل يافته تر بود.هرم مذكور، محل دفن زوسر ، ( Zoser ) ، فرعوني در سلسله ي سوم پادشاهي است.در قلب هرم ، در يك اتاق كوچك پوشيده و مهر شده كنار هرم ، مجسمه ي نشسته ي عبوس زوسر با چشماني از مرمر سبز قرار داشت. معبد هتشپسوت در ديرالبحاري ( Deir-el-Bahari ) افزودن نماهايي عظيم ( براي پيوند ميان مقبره و معبد ) ، عملي اجتناب ناپذير بود . به هر حال در روش به كار گرفته شده ي جديد ، معابد با مقياس بزرگ در كنار رود نيل ساخته م شدند. نمونه ي آن را مي توان در معبد هتشپسوت ( Hatshepsut ) ، در ديرالبحاري مشاهده كرد. ملكه هتشپسوت ، سال هاي زيادي بر سراسر مصر حكومت راند . معبد محل دفن وي در كوهي در ديرالبحاري قرار دارد. اين معبد، مجموعه اي در مقابل پرتگاه است : نكته ي مهم درباره ي ديرالبحاري ، اين است كه تكميل آن از چشم انداز آرماني پيروي مي كند. تعداد كمي از خط هاي افقي با خطوط عمودي پرتگاه ، ايجاد كنتراست مي كند. اين معبد که در حدود سال 1500 پيش از ميلاد در مجاورت خطوط معبد منتحوتپ از پادشاهي کهن ساخته شد ولي هرم آن را در حياط جلويي نداشت، از سطح کف دره تا سه طبقه ستوندار با خرپشته هاي اتصالي از پايين به بالا قد برافراشته است. نکته قابل توجه، تناسب بصري معبد با محيط طبيعي خود است. سنگها دراز عمودي و افقي ستون بنديها و توالي رنگ سياه و سفيد يا روشن و تاريک، با تقارن انسان – ساخته اش، الگوي صخره اي پرتگاههاي بالا را تکرار مي کنند. تک تک ستونها، که يا چهار گوش ساده اند يا به صورت يک شانزده ضلعي يخ دار تراشيده شده اند، تناسب و فضايي هنري با يکديگر پديد مي آورند. تقريباً نزديک به دويست پيکره نقش برجسته همه جانبي در ارتباط با معماري اين معبد ساخته شده بوده اند. نقشهاي نيم برجسته با رنگهاي درخشان و خيره کننده اي که سراسر ديوارها را پوشانده بودند و بقايايشان را امروزه هم مي توان مشاهده کرد، معبد کارناک در كارناك مجوعه ي كاملي از معابد وجود دارد و تمامي اين معابد ، در محوطه ي مقدس با درياچه اي مقدس شامل پرندگان مهاجر مقدس ( لك لك گرمسيري ) ، واقع هستند. هسته ي مركزي كه بقيه معابد در اطراف آن رشد كردند ، معبد آمون است0(1290 B.C )ساخت آن در زمان سلسله ي هفتم آغاز شد. معمولا معبدها ، كه معبد آمون نمونه ي بزرگ آن است ، داراي يك راهروي اصلي است . در هر طرف راهروي اصلي ، فضاهاي ستون دار ديگري وجود دارد كه نست به راهروي اصلي ، كوتاه تر مي باشد. يعني سقف محوطه ي مركزي ، حدود 20 فوت ( حدود 6 متر ) بلندتر از سقف محوطه ي كناري است. اين بدان معنا است كه اختلاف سطح بين ديوار و سقف ( كه مي تواند از محل قرارگيري پنجره باشد ) ، به وسيله ي شبكه اي از سنگ هاي بزرگ ، روشنايي روز را به داخل مي آورد.اين روش نورپردازي ، اشكوپ روشنايي ( Celere Story ) ناميده مي شود. .محدوده این معبد با 134 ستون در حیاطی با 338 فوت طول و 170 فوت عرض مشخص می شود.ستونهای مشخص کننده راهرو وسط 69 فوت ارتفاع دارند در حالی که بقیه آنها 422 فوت هستند , این اختلاف ارتفاع با سنگهایی مشبک و تعدادی پنجره بام پرشده است.ستونها و آثاری که روی آنها حکاکی شده تقریبا دست نخورده باقی مانده و میتواند در تاریکی سحر بیننده را مجذوب خود کند. معبد رامسس دوم(ابو سمبل) حدود 1257 ق.م تندیسهای غول پیکر تقریبا 18 متر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام معبد تخته سنگی غول پیکر رامسس دوم , آخرین فرعون بزرگ و جنگاور مصر , که کمی پیش از خروج قوم یهود از مصر به پیشوایی موسی از مصر زندگی میکرده است , در ابو سمبل بر ساحل چپ رود نیل ساخته شده است رامسس که از پیکارهای بسیارش برای زنده کردن امپراتور ی مصر برخود می بالد , با قرار دادن چهار تندیس شبیه سازی شده غول اسای خودش در نمای معبد , به ستایش از عظمت خویش پرداخت و در آن اغراق کرد. محوطه ي جلوي ساختمان ، به يك سدر بزرگ با 119 پايه ي عريض و100 پايه بلند منتهي مي شود. اين سردربا 4 مجسمه ي نشسته ي غول پيكر از رامسس( Rameses ) تراشيده شده است.هر 65 پايه ي بلند ، ممكن است تنها به وسيله ي تراش آن ها از ميان صخره ي كامل ساخته شوند. در سال 1968 , کل بنای معبد برای آنکه زیر آب دریاچه سد جدید الحداث آسوان نرود , به نقطه دیگری انتقال داده شد.در دوره های بعد , افتخارات شاهان و عظمت امپراتوران را نیز باساختن بناهای عظیم و پرشکوه گرامی دانسته اند , گویا گرایش به ساختمانها و پیکره های غول اسا از مختصات هنر بیش ندارند زیرا هر گونه ظریف کاری فدای بزرگتر کردن اندازه ها شده است.بزرگی مقیاسها در داخل معبد نیز به اجرا در آمده است.پیکرههای غول آسای پادشاه که به قالب ستون تراشیده شده اند , در دو سوی دالان باریک معبد رو به یکدیگر ایستاه اند و جسامت اغراق آمیزشان ظاهرا با فضای معماری آن تناسب دارد.ستونها نگه داشته شده اند یعنی از دل صخرههای موجود تراشیده شده اند.و هیچ نقشی در تحمل فشار سقف ندارند و از این لحاظ مشابه ستونهای مقابر نبی حسن هستند.پیکره ستونی با استفاده از پیکره مرد و زن به جای ستون کاریاتید بعدها ذر معماری یونان پدید آمده و حضور آن در ابو سمبل را می توان نخستین شکل کاربرد آن دانست. معبد هوروس این معبد در دوره پادشاهی نو ساخته شد. دارای سردری به ارتفاع 36 متر و همچنین دارای 10 طبقه میباشد. سرستونهایی با طرح نیلوفر آبی و خطوط تصویری هیروگلیف ( نوعی خط با اشکال رنگی ) این معبد را شاخص ساخته است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۸۹ مردمان بیش از تاریخ برای ساخت مكانهای مقدس و معابد بیشتر از هرم یا فرمهای تكامل نیافتهای از آن استفاده ميكردند منظور از فرمهای تكاكل نیافته هرم احجام مصطبهای شكل هستند كه بعدها با گذشت زمان اینگونه مكانها با حجم هرم كامل ساخته شدند حال نكته مهم و قابل توجه این است كه چه فلسفهای پشت این است و چرا هرم را برای این كار انتخاب كردهاند؟ نخستین هرم در اوایل سال 2680 قبل از میلاد در ساكارا – منطقهای بین ممفیس و رود نیل - ساخته شد. كه در حقیقت نه یك هرم واقعی بلكه مصطبهای در مقیاس بزرگتر و تكامل یافتهتر بود این هرم محل دفن زوسر (Zoser فرعونی در سلسله سوم پادشاهی) شكل (1) به صورت پلهای كه ارتفاع هر پله حدود 61 متر ساخته شده است بعدها اهرام سه گانه طی چهار سلسله پادشاهی به وسیله سه فرعون خئوپس، خفرن و منكورع ساخته شد كه اولین و بزرگترین آن در سال 2570 قبل از میلاد به وسیله خئوپس ساخته شد كه از نظر تاریخی و زیبائی شناسی بسیار شاخص است این هرم از 25/6 میلیون تن سنگ ساخته شد و ارتفاع آن حدوداً 5/146 متر است. امروزه در مورد اهرام و پابرجایی و استواری آن به ندرت مياندیشیم اما این اهرام خود گواهی است از قدرت نام و اشكال ساخته شده آن در خاطرهها و منظر سرزمین. البته اهرام دیگری هم وجود دارد مثل اهرام ساخته شده در آمریكای مركزی،اهرام نئوكلاسیسم فرانسه و نیز عصر پست مدرن. به هر حال این اهرام و اهرام پس از آنها هم به همان اصول بنیادینی كه اهرام مصری برآن گواهی ميدهند اشارت دارند پیروزی زندگی بر مرگ، تفوق حضور ابدی بر ناپایداری كه گذری است به سوی نیستی، قلمرو خدایان و روح فناناپذیر، مصریان بر این باورند كه خدای خورشید (را، Ra) یگانه منبع نیروی حیاتی زندگی Ka است. این نیروی كیهان و الهی از خدای خورشید به پسرش فرعون تفویض شده بود. خدای خورشید در فرعون متجلی بود كه در قلمرو انسانی نمود داشت. عملكرد نهایی اهرام، نگهداری فرعون درحضور ابدی بود پیكر مومیایی شده فرعون دقیقاً در مركز یكی از اهرام و در داخل تابوتی سنگی دفن ميشد و همه جا دور تا دور آرامگاه اوراد و تعاویذ و دیوارهای مكتوب شده بودند تا او را در سفرش به جهان دیگر یاری كنند. اهرام از سنگهای صیقلی و تراشیده شده ساخته ميشدند كه معبد Ka مقاومترین نمونه ساخته شده است. آنها تالارهای بستهای بودند كه با وسایل نمادین و واقعی غذاخوری، كه زیبایی درخشان و نیرومندی را جلوهگر ميساخت، انباشته ميشدند فرم خود تكراری از شعاعهای نورانی خورشید (نیروی حیاتی نازل شده برزمین) بود. در اصل درپوشها با طلا پوشیده شده بودند كه رنگ و نور خورشید را را گرد آورده و آن را تداعی و تحسین ميكردند. بدین ترتیب خدا، فرعون و زمین را به یكدیگر پیوند ميدادند پیوندی كه با جهتگیری اهرام به سوی چهار گوشه گیتی همچنان كه در یكی از متون موجود در اهرام آمده است متمركز ميشد. فرم هرم در اهرام مصر را ميتوان به این صورت تحلیل كرد كه مصریان باستان كه مربع را نشانه زمین، نمادی از جهان مخلوق (زمین و آسمان) ميدانستند و همچنین مربع نشاندهنده چهار رقم كمال الهی بوده و مثلث نمادی از آسمان. با جمع كردن این دو سمبل در مكعب به فرم هرم رسیدهاند به این گونه كه اگر یك مكعب را از 4 كنج مجاور به هم نزدیك كنیم هرم خواهد شد اما اهرام تنها دربردارنده جسم بيجان فرعون در گذشته نبودند بلكه آن را در لایههایی از نمادها و اشیای نمادین پنهان مينمودند. اهرامی كه به دقت شكل داده شده بدند تا فرعون (مرده) را در برگیرند، به صورت ضمنی به فرهنگی اشارت داشتند كه وانمود ميكرد كه چنین بناهایی ميتواند برای محو و پنهان كردن مرگ و گذشت زمان ساخته ميشدند. ساختمان هرم خئوپس تنها به منزله یك مقبره و آرامگاه سلطنتی به هیچوجه ذهن كنجكاوان و دانشپژوهان را متقاعد نميسازد، بلكه تصور بر ایناست كه فلسفهای بس عمیقتر در پشت این دیوارهای سنگی سترگ نهفته است. بر اساس آخرین تحقیقات انجام شده هر جسم یا ساختمان هرمی شكل كه دقیقا با ابعادی متناسب با اندازههای هرم بزرگ ساخته شود. و در امتداد شمال، جنوب مغناطیسی زمین قرار گیرد ميتواند به پیدایش، انعكاس و تمركز میدانهای انرژی منتهی شود. از آزمایشهای متعددی كه در درون اجسام هرمی شكل با ابعاد چند سانتیمتر تا چند متر انجام شده این تتیجه حاصل گردیده كه نوع جسم و مادهای كه در ساختمان این اهرام بكار ميرود اعم از چوب مقوا، شیشه و امثال آن به هیچ وجه در ماهیت انرژی كه در درون آن متمركز ميشود تاثیر ندارد و مقدار زمانیكه ماده مورد نظر برای حصول یك نتیجه معین باید در داخل هرم قرار گیرد بستگی به نتایج آزمایشهایی دارد كه در اثر تكرار و تداوم به ثبت ميرسد. نتایج بدست آمده از این آزمایشها ميتوان به شرح زیر خلاصه نمود 1- اقلام مختلف غذاهای فاسد شدنی تا مدتهای مدید بدون هیچگونه فساد در درون هرم باقی ميمانند . 2- آبهای آلوده تصفیه و عاری از میكروب ميشوند 3- نباتات با سرعت بیشتری رشد ميیابند 4- فلزات زنگ زده جلا و صیقل اصلی خود را باز ميیابند 5- انسانها به استراحت و تمدد اعصاب بهتری دست ميبایند. 6- به قدرت تفكر و اندیشه آدمی افزوده ميشود 7- آرامش، شفابخشی امراض، تجدید جوانی و نشاط با سهولت بیشتری حاصل ميشود. مسئلهای كه برای اولین بار منتهی به كشف این خواص در اجسام هرمی شكل گردیده ملاحظه این حقیقت بود كه حیوانات مرده در درون آرامگاه اصلی فرعون درهرم بزرگ هر چند آب خود را از دست داده ولی فاسد نشدهاند. در هرم خئوپس همه امواج در سالن فرعون تمركز ميیابد. آنگاه اتمها و مولكولهای درون سالن این انرژی را جذب ميكنند و با افزایش تدریجی مقدار انرژی، فضایی اشباع شده و سرشار از انرژی با امواج فوق كوتاه در كانون آن فراهم ميشود و خواص شگفتآوری كه در درون اجسام هرمی شكل از جهت اثرات آن بر روی انسان، نبات و ... ظاهر ميگردد ناشی از همین تراكم انرژی كیهانی است. قرنها بعد هنگامی كه قدرت فرهنگ و سنن مصری كمرنگ شده بود یك جانشین دیگر و در واقع نوعی جانشینی مضاعف از اهرام به وقوع پیوست. در فرانسه قرن 18، با عنوان جایگاهی با بینش نئوكلاسیك و معماری مقابر، اهرام، بار دیگر مطرح شدند و وانمود ميشد كه آنها حضور و هویت را تایید ميكنند ولی این بار این دیدگاه تحقق پیدا نكرد. اهرام فرانسوی ميبایست جانشین اهرام مصری ميشوند ولی موفق نشدند. سنت فرانسوی برای بياعتبار كردن سنت مصری، ناگزیر بر خود نیز خط بطلان كشید بدین ترتیب اهرام فرانسوی نه تنها آن سیستم قدیمی را كه در صدر جانشینياش بودند بر هم زدند، بلكه تنها اساس و امید خود برای موفقیت را نیز به هم ریختند. هرم فرانسوی به عنوان بخشی از حركتی كه در آن حضور و هویت تفوق خود را بر نیستی و گسیختگی اعلام مينمایند، ظاهر شد، یعنی به صورت افكار و غلبه بر مرگی كه در گورستانها و بناهای یاد بود، اعلام حضور ميكرد. این پدیده در فرانسه قرن 18 به بهترین وجهی در آثار معماری ایتن لوئیس بوله (louis Boullee ـ Etienne) و در مباحثات فرهنگی موازی با آن در مورد مرگ كه برای مثال در آثار ریچارد اتیلن (Richard Etlin) آمده است تمركز یافته است. لوثی بوله بهتر از دیگ معاصران خود، بویژه در طرحهایش كه بین سالهای 1799 تا 1782 انتشار یافت، شایستگی اهرام مصر و مفاهیم آن را برای ایجاد شكلی جدید، برای شهرهای مردگان به خاطر زندگان نشان داد. بوله و همكارانش دو نظر مهم و سنن نهفته در تعالی را به كار گرفته و با یكدیگر درآمیختند تعالی طبیعت، جایی كه در آن ابدیت را ميتوان تجربه كرد و راه و روش انسان بزرگ كه در یاد بود آنها جاودانگی مجاز دانسته ميشود. پس اهرام بوله، یادبودی برای یادآوری عظمت فردی هستند و از طرف دیگر آنها مظهر خود طبیعت ميباشند. برای مصریان اهرام با ابدیت شناخته ميشوند زیرا كه اهرام فرعون و خدایان را به هم پیوند ميدادند بنابراین بر تغییرات طبیعت و مركز تفوق ميیافتند. در مقابل برای فرانسویها، طبیعت خود را به صورت حضوری به انتها به جلو ميراند و به شكل هرم مجسم ميشد. در حالی كه طبیعت برای مصریان به صورت عدم جاودانگی رخ مينمود، با تعبیر معكوس فرانسوی به صورت مبانی از حضور جاودانگی مطرح ميگشت آنچه ملكوتی و الهی بود، متفاوت و برتر از نوع طبیعی است، جای خود را به تقدسی داد كه به واسطه تعالی با نوع طبیعی آتن شناخته ميشد و با آن تلفیق ميگشت. به همین ترتیب برای مصریان، اعمالی كه ميتوانستند زندگی جاویدان را اعطا نمایند كاملا به خدایان و فرعون منحصر شده بودند، برای انساگرایان فرانسوی دستاوردهای عظیمی كه فناناپذیری را تفویض مينمود، مربوط به قهرمانان فانی بود و در این مورد راه برای رقابت عموم شهروندان باز بود. عمل و دلایل انسانی جایگاهی را كه قبلا برای الوهیت ذخیره شده بود تصاحب نمود. اهرام در ظهور اخیر خود در پروژه آی. ام پهئی (I. M. pei) برای لوور موزه هنرهای لس آنجلس طرح شده توسط آراتا ایسوزاكی Arata Isozaky) ) به عنوان نقل قولهای پست مدرن مطرح شدهاند. هرم بيروح پيئی كه بر اساس تناسبات اهرام گیزده بنا شده است در میانه حیاط ناپلئون در لوور قرار گرفته است هم كه توسط 3 هرم كوچكتر و هفت استخر احاطه شده است دسترسيهایی را در تراز همكف به ساختمانهای اطراف خود تامین مينماید. سطح براق و درخشان آن بر طبق اظهارات اولیه معمار آن، آسمان پاریس را در روز منعكس نموده و در شب همانند یك فانوس بزرگ ميدرخشد. هرم پهئی به هیچ وجه بر قصد آگاهانه وی دلالت نميكند، ولی استراتژی است برای تاكید و دست یافتن به وضوح و قدرت. این مكان (لوور) كه سابقا صحنه تاكید بر قدرت خورشید شاه بود (لویی چهاردهم) خود را با خورشید به عنوان سمبلی از حضور الهی، مانند سنت فرعون كه از خدای خورشید خویش یعنی خدای آفتاب نیرو ميگرفت ميشناساند. اكنون صحنهای است برای دعوی قدرت و هویت موجود، كه با ساخت بنا بر روی سنت و درنتیجه الحاق آن به خود صورت ميگیرد. شایان ذكر نیست كه اقداماتی كه توسط عمل طراحی هرم پهئی ممكن گردید، بیش از مشابه خود در دوران مصریان (با عصر نئوكلاسیك) دنیوی بودند. هرم پهئی دسترسی در سطح زمین را به تسهیلات فراهم مينماید، در صورتی كه اهرام مصری پیكر فرعون را برای زندگی زیرزمینی و ابدی وی پنهان ميكند. موزه هنر معاصر جدید آراتا ایسوزاكی (MOCA) (شكل 3) در نزدیكی مركز شهر لس آنجلس نیز از اهرامی مصری بهره ميبرد. در طرح نهایی پروژهای از سنگ ماسهای قرمز، نورگیرهای هرمی شكل بر فراز برخی گالریها قرار داده شدهاند. در یك جبهه 2 ردیف از چهار نورگیر هرمی شكل وجود دارد و در جبهه دیگر، سه هرم، دو هرم كوچك (به همان اندازه 8 هرم جبهه دیگر) در جلو یك هرم بزرگ قرار دارند كه فرم جیزه را به یاد ميآورند. اهرام مصری اگرچه با شنهای صحرا فرسوده شده و از آنها پوشیده شدهاند، همچنان به طرز اعجابآوری محفوظ ماندهاند، ولی دیگر نمایانگر زندگی قدرتمند تمدنی كه به وجود آمده بود تا واحدی برای زندگی ابدی باشد نیستند. در نظامها و اقتباسهای نئوكلاسیك فرانسوی، هرم همین حالا هم یك، زمین لمیزرع مصری است كه تنها از مرگ سخن ميگوید. برطبق فرهنگ تعالی (Sublime) زندگی تنها در باروری طبیعت و نه ابدیت غیر مشخصی اثبات ميشود. امروزه اهرام توسط موزه هنرهای معاصر (MocA) به كار گرفته شدهاند كه لسآنجلس را به عنوان یك فرهنگ بیابانی موجود درخشان و افراطی و به عنوان وضعیت امروزه آنچه زمانی جهان مصر آن را دارا بود اما اكنون فاقد آن است ستایش ميكند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده