تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ سه شنبه امتحان از مدار داشتم اسمش از بود والا ما یه ازمایش هم نکردیم همش مدار خوندیم خلاصه چون منم شب امتحانیم گذاشته بودم دوشنبه بخونم عرضم به حضورتون که دوشنبه حول ساعت 7.30شروع به خوندن کردم وبسی اضطراب گرفتم جزومو که نگاه میکردم حالم بد میشد این استاد ما فقط جواب اخروگفته بود واصلا راه حل نداده بود خلاصه یکم خوندم ساعت11هم دیدم خوابم میاد اگه نخوابم فردا سر جلسه خسته ام خلاصه خوابیدم ساعت6تا8صبح هم باز هم درس خوندم رفتم یونی.اول رفتم پیش امور اموزشیمون و بش گفتم هیچ کس بلد نیست بذار تقلب کنیم گفت راحت باش منم از سوال اول تا اخر جاتون خالی تقلب کردم خیلی حال دادجالب اینجا بود که من داشتم تقلب میکردم بعد همون اقای امور اموزشی هی به پشت سری من میگفت ساکت حرف نزنید پشت سریم میگفت من نیستم جلوئیمه اونم بش میگفت مگه بت نمیگم حرف نزن من مرده بودم از خنده خلاصه اینکه امتحان باحالی بود. لینک به دیدگاه
حانی 3371 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ امروز فرجه ام شروع شد همه ی جزوه ها رو هم کپی کردم حالا کی حال خوندن داره لینک به دیدگاه
morta 3323 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۹ واییی الان از یه امتحان سخت میام امیدوارم یه فرجی باز شه چون بد دادم :( لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۹ امروز امتحان داشتم .......... بدترین امتحان توی تاریخ زندگیم بود......... کل زمان امتحان رو داشتم اسپم میکردم................. لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۹ منم امتحان دارم......:girl_in_dreams: لینک به دیدگاه
Milad 1 727 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۹ ایشاالله همه سر بلند بیرون بیان از این واقعه ی سوزناک آمین:) لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۹ یه تیکه از شعری در مورد یونی ما....100% وصف حال ماست..... روزهای امتحان با سوز و اه/می شود تالارها چون قتلگاه امتحان سخت است و گریان میشوم/در جوابش گیج و حیران میشوم عاقبت هم چهره پر غم میکنم/جامه را صد پاره بر تن میکنم از عرق دورم چو خندق میشود/زیر پایم صندلی لق میشود می جوم ناخن به دندانهای خویش/از تفکر میکنم دستی به ریش عاقبت هم وقت میگردد تمام/ای خوشا انصاف ان سردار شام بر سرم استاد می اید فرود/وقت میخواهم ز وی اما چه سود گوش انان اندکی سنگین بود/راه و رسم ممتحن ها این بود عاقبت هم نمره ها را پشت در/هرکه بیند میشود یکجا دمر لاجرم در پشت در غش میکنیم/خاطر وی را مشوش میکنیم التماسش میکنیم استاد ما/لااقل بر منحنی کن نمره ها لیکن او بی اعتنایی میکند/بهرمان ماتم سرایی میکند عاقبت اشوب و بلوا میشود/خودکشی اهسته برپا میشود اندر اینجا خودکشی بیداد کرد/هرکدامش صنعتی را یاد کرد این یکی با قرص و ان با مرگ موش/میکند جامی ز مرگ موش نوش دیگری از پشت بام اید فرود/نمره گوید از کجا اید فرود گر که من عاشق نبودم سوی یار/کشته بودم خویش را70بار لینک به دیدگاه
morta 3323 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۹ چقدر بده اینجا تشکر نداره ...:pichak29: لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۹ چقدر بده اینجا تشکر نداره ...:pichak29: اوهوم لینک به دیدگاه
morta 3323 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۸۹ از اون جایی که این تایک بیشتر حالت شخصی پیدا کرده بای بای تا فردا همین موقع ... خدا کمک یادت نره لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۹ من فردا ساعت 8:30 امتحان دارم با پررویی تمام اومدم نت!!! یکی نیست بگه آخه بچه برو بگیر بخواب ... نمی خوابی خب درس بخون ... درس نمی خونی برو یکم تغذیه بکن ...نتم شد نون و آب؟!!!! لینک به دیدگاه
morta 3323 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۹ هی اون ساعتی که وعدش رو دادم اومد ...:w74: لینک به دیدگاه
Esmeralda 170 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۸۹ واااااااااااااااااااااااااااااااای امتحانامون از سه شنبه شروع میشه !:w821: لینک به دیدگاه
jo0ojo0o 482 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۸۹ من امتحانام از 4 شنبه تمومید دلتون بسوزهههههههههههههه لینک به دیدگاه
2sadaf2 415 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۸۹ امروز آخرین امتحانم رو دادم! خدا به داد استاد برسه که می خود اون برگه رو بخونه! لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 30 دی، ۱۳۸۹ منم سه شنبه امتحانم تمومید:shad: لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده