bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ برای خانومهایی که شوهرشان را به زور برای خرید با خود همراه میکنند و برای آقایانی که از خرید کردن های طولانی با خانم هایشان خسته شده اند. متن نامه ای که یک خانوم انگلیسی از فروشگاهی در آکسفورد در روز آخر دسامبر دریافت کرد: خانم موری عزیز، ضمن تشکر از شما بخاطر وفاداری به فروشگاهمان، مدیریت فروشگاه مجبور است شما و خانواده تان را به علت رفتارهای نامعمول شوهرتان از ورود به فروشگاه منع کند. این وقایع توسط دوربینهای امنیتی فروشگاه ضبط شده است: 15 ژوئن : شوهر شما 24 بسته کاندوم را برداشته و با استفاده از غفلت مشتریان آنها را به طور تصادفی روی چرخهای خرید آنها گذاشته است. 2 جولای : او ساعتهای شماطه دار را در نقاط مختلف فروشگاه قرار داده و طوری تنظیم کرده که هر یک به فاصله 5 دقیقه از دیگری زنگ بزند. 4 اکتبر : او مستقیما به یک دوربین امنیتی نگاه میکند و با استفاده از آن به عنوان آینه دست در دماغش میکند. 3 دسامبر : به طور مشکوکی دور فروشگاه و میان غرفه ها میدود و آهنگ عملیات غیر ممکن را میخواند. 18 دسامبر :او بین لباسهای زنانه می ایستد و به خانمهای عبوری میگوید : "منو بخرین ، منو بخرین. " 23 دسامبر :او در حالیکه به داخل اتاق پرو میرود در را محکم بسته سپس فریاد میزند : " چرا اینجا دستمال توالت نیست ؟" 42 لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ مهرداد جونم نميخواي منو ببري خريد چرا تاپيك ميزني؟ لینک به دیدگاه
bpcom 10070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ این اقا بیش فعال هم بوده .... آره فکر کنم ردبول مصرف میکرده خصوصا تو تاریخ 3 دسامبر احتمالا دو تا رو با هم خورده لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ آره فکر کنم ردبول مصرف میکرده خصوصا تو تاریخ 3 دسامبر احتمالا دو تا رو با هم خورده شما حتما بهتر میدونی دیگه ....:girl_in_dreams: لینک به دیدگاه
lachin 700 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ برای خانومهایی که شوهرشان را به زور برای خرید با خود همراه میکنند و برای آقایانی که از خرید کردن های طولانی با خانم هایشان خسته شده اند. متن نامه ای که یک خانوم انگلیسی از فروشگاهی در آکسفورد در روز آخر دسامبر دریافت کرد: خانم موری عزیز، ضمن تشکر از شما بخاطر وفاداری به فروشگاهمان، مدیریت فروشگاه مجبور است شما و خانواده تان را به علت رفتارهای نامعمول شوهرتان از ورود به فروشگاه منع کند. این وقایع توسط دوربینهای امنیتی فروشگاه ضبط شده است: 15 ژوئن : شوهر شما 24 بسته کاندوم را برداشته و با استفاده از غفلت مشتریان آنها را به طور تصادفی روی چرخهای خرید آنها گذاشته است. 2 جولای : او ساعتهای شماطه دار را در نقاط مختلف فروشگاه قرار داده و طوری تنظیم کرده که هر یک به فاصله 5 دقیقه از دیگری زنگ بزند. 4 اکتبر : او مستقیما به یک دوربین امنیتی نگاه میکند و با استفاده از آن به عنوان آینه دست در دماغش میکند. 3 دسامبر : به طور مشکوکی دور فروشگاه و میان غرفه ها میدود و آهنگ عملیات غیر ممکن را میخواند. 18 دسامبر :او بین لباسهای زنانه می ایستد و به خانمهای عبوری میگوید : "منو بخرین ، منو بخرین. " 23 دسامبر :او در حالیکه به داخل اتاق پرو میرود در را محکم بسته سپس فریاد میزند : " چرا اینجا دستمال توالت نیست ؟" شوهره حتما مشكل داشته و گرنه كدوم عاقلي اين كارو مي كنه اونم شديد:ws28: تاپيك جالبي بود:icon_gol: تو هر كاري اگه زور باشه به پايان نمي رسه مرد و زن نداره:w16: لینک به دیدگاه
lachin 700 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ آره فکر کنم ردبول مصرف میکرده خصوصا تو تاریخ 3 دسامبر احتمالا دو تا رو با هم خورده :ws28::ws28: لینک به دیدگاه
Arpak 8511 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ منم از این جور شوبرای باحال می خواااااااااااااااام لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ برای خانومهایی که شوهرشان را به زور برای خرید با خود همراه میکنند و برای آقایانی که از خرید کردن های طولانی با خانم هایشان خسته شده اند. متن نامه ای که یک خانوم انگلیسی از فروشگاهی در آکسفورد در روز آخر دسامبر دریافت کرد: خانم موری عزیز، ضمن تشکر از شما بخاطر وفاداری به فروشگاهمان، مدیریت فروشگاه مجبور است شما و خانواده تان را به علت رفتارهای نامعمول شوهرتان از ورود به فروشگاه منع کند. این وقایع توسط دوربینهای امنیتی فروشگاه ضبط شده است: 15 ژوئن : شوهر شما 24 بسته کاندوم را برداشته و با استفاده از غفلت مشتریان آنها را به طور تصادفی روی چرخهای خرید آنها گذاشته است. 2 جولای : او ساعتهای شماطه دار را در نقاط مختلف فروشگاه قرار داده و طوری تنظیم کرده که هر یک به فاصله 5 دقیقه از دیگری زنگ بزند. 4 اکتبر : او مستقیما به یک دوربین امنیتی نگاه میکند و با استفاده از آن به عنوان آینه دست در دماغش میکند. 3 دسامبر : به طور مشکوکی دور فروشگاه و میان غرفه ها میدود و آهنگ عملیات غیر ممکن را میخواند. 18 دسامبر :او بین لباسهای زنانه می ایستد و به خانمهای عبوری میگوید : "منو بخرین ، منو بخرین. " 23 دسامبر :او در حالیکه به داخل اتاق پرو میرود در را محکم بسته سپس فریاد میزند : " چرا اینجا دستمال توالت نیست ؟" :ws28: لینک به دیدگاه
...atishpare 457 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ ستی جونم واسه چی مهرداد و میبری خرید اجباری که اینجوری تاپیک میزنه؟؟!!!!! لینک به دیدگاه
bpcom 10070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ ستی جونم واسه چی مهرداد و میبری خرید اجباری که اینجوری تاپیک میزنه؟؟!!!!! :ws3: لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ ستی جونم واسه چی مهرداد و میبری خرید اجباری که اینجوری تاپیک میزنه؟؟!!!!! واسه ما يحتاج زندگي ميريم خريد :ws3: تو چرا ذوق ميكني؟ لینک به دیدگاه
نسترن 2411 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ نتیجه اخلاقی: نتیجه میگیریم که باید به مردهای این دوره زمونه یاد بدیم دست تو دماغشون نکنن نتیجه میگیریم که باید تو اتاق پرو دستمال توالت بذاریم لینک به دیدگاه
setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ نتیجه اخلاقی:نتیجه میگیریم که باید به مردهای این دوره زمونه یاد بدیم دست تو دماغشون نکنن نتیجه میگیریم که باید تو اتاق پرو دستمال توالت بذاریم لینک به دیدگاه
bpcom 10070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ واسه ما يحتاج زندگي ميريم خريد تو چرا ذوق ميكني؟ دوست دارررررم نتیجه اخلاقی:نتیجه میگیریم که باید به مردهای این دوره زمونه یاد بدیم دست تو دماغشون نکنن نتیجه میگیریم که باید تو اتاق پرو دستمال توالت بذاریم اگه تو بگی چرا الان ذوق کردی منم بهت میگم لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ kheyliii bahal bood:ws28:man in aghaharo mikhaaammm ba ham berim mardomo aziyat konim:persiana__hahaha:o لینک به دیدگاه
jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ این نشون میده که مردها پسر بچه هایی هستن که فقط قدشون بلند شده واگرنه عقلشون در همون حد لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده