سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ **در میان نامه های خصوصی مرحوم دهخدا ؛ نامه ای است از معاضد السلطنه پیر نیا ؛ که ضمن آن با اشاره به دشمنی محمد علیشاه با آزادیخواهان ؛ می نویسد : -شاه تکلیف کرد که مشروطه میدهم به چند شرط : یکی آنکه روز نامه ها آزاد نباشد . دیگر اینکه انجمن ها ابدا نباشد . سوم اینکه مجلس شورای ملی نباشد . و دیدیم که محمد علیشاه از سلطنت خلع و در آوارگی و غربت در گذشت ؛ اما بدون حضور او و بدون توپ و تانک لیاخوف و شاپشال روسی ؛ روزنامه های آزاد و انتخابات آزاد و مجالس آزاد به افسانه ها پیوست . میگویند : روزی ملا نصر الدین ؛ داد و هوار راه انداخته بود که : ای خلایق ! به دادم برسید ! دزد آمده است و لحاف و بالش و زیر انداز و رو انداز و فرش و پرده و روپوش و زیر پوش و حوله و دار و ندارم را برده است ! مردم به خانه اش میروند و می بینند که تنها لنگی از ملا به سرقت رفته است . میگویند : ملا جان ! تو که میگویی همه دار و ندارت را برده اند ؛ در حالیکه فقط لنگ حمامی به سرقت رفته است . ملا هوارش در آمد که : ای خلایق ! همان لنگ کهنه ؛ کار لحاف و بالش و زیر انداز و رو انداز و پرده و فرش و روپوش و حوله ام را انجام میداد .!! وقتی در جامعه ای انتخابات آزاد وجود نداشته باشد . وقتی انجمن های آزاد به افسانه ها پیوسته باشد . وقتی قلم ها در بند و اهل قلم در گورستان و زندان و تبعید و غربتستان باشند . مردم تنها یک پناهگاه دارند : و ان پناه بردن است به طنز و عجبی نیست اگر در این سی سالی که گذشت به اندازه سی قرن جوک و لطیفه خلق شده باشد . یعنی می خواهم بگویم " طنز " کار روزنامه های آزاد و انجمن های آزاد و مجالس آزاد را به تنهایی انجام میدهد .و چه خوب هم انجام میدهد . 14 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ به مسیر فک کن ....به روزی که یدونه یک میذاری جلوی همه صفر های زندگیت و اونوقت اونهمه صفر بارزش میشن :icon_gol: 4 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ من با کوته نشین گفتنت مشکل پیدا کردم سارا جان. یه چیزی بهم بگو تا بشینم سر جام. 3 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ باز سکوت میکنم که تاپیکت به هم نریزه 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است....... کارم از گریه گذشته،به آن میخندم.......... 5 لینک به دیدگاه
masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ باز سکوت میکنم که تاپیکت به هم نریزه سکوتی بالاتر از فریاد 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ من با کوته نشین گفتنت مشکل پیدا کردم سارا جان. یه چیزی بهم بگو تا بشینم سر جام. هااااااااا لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ دیشب رفته بودم بیرون یه طبل دیدم 5 نفری میزدن روش !!! باورتون نمیشه اینقد بزرگ بود تا شعاه ده متری طولید موج میکرد درعجبم اینا که میزدن موجی نمیشدن !!! 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ دیشب رفته بودم بیرون یه طبل دیدم 5 نفری میزدن روش !!! باورتون نمیشه اینقد بزرگ بود تا شعاه ده متری طولید موج میکرد درعجبم اینا که میزدن موجی نمیشدن !!! 19 تمام 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ 19 تمام او نشسته چشم در چشمم و از عشق میگوید من به غلطهای دستوری جملههاش فکر میکنم 1 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ او نشسته چشم در چشمم و از عشق میگویدمن به غلطهای دستوری جملههاش فکر میکنم روز تاسوعایی شماها چه عشقی شدین این از تو اون از اسی سیاست که اهنگ گوگوش میزاره 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده