Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ زیاد به اعداد توجه نکن خانوم جان... یعنی دروغ گفتی؟ 1 لینک به دیدگاه
morta 3323 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 آذر، ۱۳۸۹ چرا معافی... اون بنده خدا برادرش یه شهر دیگه زندگی میکرد... بعد زن و بچه هم داشت... بعد این میگفت باید من از پدرم نگهداری کنم... اونا گفتند ما این حرفا حالیمون نیست... دوتا پسر داره پدرت باید بری سربازی... اونم رفت... نه تو صد در صد معافی... خوش به حالت... خیلی نامردیه... :shame: . :4chsmu1: :there: 1 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ داداش طفلکی منم باید اول اسفند بره سربازی :ws54: به سلامت بری و برگردی..... تا تموم بشه دل مامانت و خواهرت آب میشه :ws54: 1 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ داداش طفلکی منم باید اول اسفند بره سربازی :ws54:به سلامت بری و برگردی..... تا تموم بشه دل مامانت و خواهرت آب میشه :ws54: اخییییییییی:ws54: به سلامتی پسر داییم خیلی سالاد دوس داره و این پسر داییم میره سربازی و دختر داییم سر سفره وقتی سالادو میدید مینشست گریه میکرد و جالبه بگم پسر داییم خیلی با دختر داییم دعواشون میشه و دختر داییم میگه خیلی دقش میده و ......و یجورایی سایه همو با تیر میزنن 1 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ وای نه!! من و داداشم خیلی با هم خوبیم:ws54: 1 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ وای نه!! من و داداشم خیلی با هم خوبیم:ws54: ولی غصه نخور مطمئن باش زودی تموم میشه و برمیگرده :shad: 1 لینک به دیدگاه
asal sadra 3752 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ سلام بچها و خدا حافظ....:icon_gol:این شتریه که رو همه میخوابه خواستم همین جا از همتون خداحافظی کنم و بگم .. اگه بدی دیدین حقتون بوده اگرم خوبییی دیدین اشتباهی شد..:w36: ما که رفتیم سربازی ولی تو روح اون بچهایی که معاف شدن نه جدی جدی بوس بوس داداشای گلم و :aghosh:واسه خواهراهم آرزوی پیدا کردن یه شوهر خوب ... خلاصه ما رفتیم....دوستون دارم:rose: this is my home i love u no andishan :dancegirl2: این داره بای بای میکنه... برو به سلامت ... لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ بدرود آتروس جان... امیدوارم بیوفتی تو ارتش اونم دیده بانی مرزی اونوقته که حمام رفتن میشه مثل بزرگترین آرزوی آدم.. آها اینم یادم رفت بهت بگم... آب جوشه جوش بهت میدند بخوری... اونم آب جوشی که 12 ساعت تو یه منبع بدون در و پیکر فلزی زنگ زده ی جلبک بسته ی درب و داغون مال زمان رضا شاه بوده... شبام مثل سیبری میشه هوا... یخ میزنی برادر... بعدش شب کردها میان میریزند سرت پخ پخت میکنند میره پی کارش... یکی از بروبچ ما نصفه شبی مخشو پاشید به دیوار از بس که اونجا وضع خراب بود... آها اینم بگم... یکی دیگه از بچه هامونم رفته بود آب بیاره... بعد دیگه نیومد... یک ساعت شد نیومد... دو ساعت شد نیومد... 3 ساعت شد نیومد... گفتیم ای داد بیداد کردا سرشو کردن زیر آب... رفتیم دیدیم خودشو دار زده به تیر آهن یه ساختمون نیمه کاره که منبع آب توش بود... ولی نترس... تو خودتو دار نمیزنی... خیلی امیدوارش کردی وافن جان. من که اینا رو دیدم هوس کردم برم سربازی. 1 لینک به دیدگاه
ayhan 2309 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ سلام بچها و خدا حافظ....:icon_gol:این شتریه که رو همه میخوابه خواستم همین جا از همتون خداحافظی کنم و بگم .. اگه بدی دیدین حقتون بوده اگرم خوبییی دیدین اشتباهی شد..:w36: ما که رفتیم سربازی ولی تو روح اون بچهایی که معاف شدن نه جدی جدی بوس بوس داداشای گلم و :aghosh:واسه خواهراهم آرزوی پیدا کردن یه شوهر خوب ... خلاصه ما رفتیم....دوستون دارم:rose: this is my home i love u no andishan من معافیت قد و ورن گرفتم.....:ws3: لینک به دیدگاه
hossein_power85 487 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۸۹ ان شا الله صحیح و سالم برگردی . نامه بنویس .. رسیدی زنگ بزن . لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ كي اشكاتو پاك ميكنه وقتي تو پادگاني دست رو موهات كي ميكشه وقتيييييييييي كه مو نداري لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ به سلامت دوست عزیز من هم سال گذشته رفتم خدمت چقدر سخت بود ... اول مهر رفتم و سوم مهر هم کارت پایان خدمت گرفتم اون 3 روز هم تو تهران پیش برو بکس دانشگاه و هم خوابگاهیم بودم چه حالی داد لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده