مشاعره با اشعار حافظ

[YAGHOT SEFID 29302]

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

[An@hita 8666]

دلا در عاشقی ثابت قدم باش

که در این ره نباشد کار بی اجر

[judyabott 8886]

روز وصل دوستداران یاد باد

یاد باد آن روزگاران یاد باد

[YAGHOT SEFID 29302]

در دایره قسمت ، ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه تو اندیشی؛ حکم آنچه تو فرمایی

[An@hita 8666]

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش

 

میسپارم به تو از چشم حسود چمنش

[judyabott 8886]

شربتی از لب لعلش نچشیدم و برفت

روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت

[moein.s 18984]

تا چه کند با رخ تو دود دل من

آینه دانی که تاب آه ندارد

[An@hita 8666]

دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست

توان به دست تو دادن گوش دادن گرش نکو داری

[judyabott 8886]

یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه ی کیست

 

جان ما سوخت بپرسید که جانانه ی کیست

[YAGHOT SEFID 29302]

تا چه كند با رخ تو دود دل من

آينه دانى كه تاب آه ندارد

[Strelitzia 17128]

دل میرود زدستم صاحبدلان خدا را

 

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[YAGHOT SEFID 29302]

از دلق پوش صومعه نقد طلب مجوى

يعنى ز مفلسان سخن كيميا مپرس

[Strelitzia 17128]

ساقیا برخیز و در ده جام را

 

خاک بر سر کن غم ایام را

[judyabott 8886]

آرام و خواب خلق جهان را سبب توئی

 

زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو

[An@hita 8666]

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می رسند آن کار دیگر می کنند

[judyabott 8886]

درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد

نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد

چومهمان خراباتی به عزّت باش با رندان

که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد

[*Cloudy sky* 22513]

در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند

من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

[An@hita 8666]

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

یا تن رسد به جانان یا جان زتن درآید

[*Cloudy sky* 22513]

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

[An@hita 8666]

دامنی گرچاک شد در عالم رندی چه باک

جامه ای در نیکنامی نیز می باید درید