مشاعره با اشعار حافظ

[AFARIN 7196]

شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد

بندۀ طلعت آن باش که آنی دارد

[.MohammadReza. 19850]

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد

ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

[AFARIN 7196]

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

[.MohammadReza. 19850]

تو کز سرای طبیعت نمیروی بیرون

کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

[Astraea 25351]

دوام عمرو ملک او بخواه از لطف حق ای دل

 

که چرخاين سکه دولت به دور روزگاران زد

[.MohammadReza. 19850]

دوام عمرو ملک او بخواه از لطف حق ای دل

 

 

که چرخاين سکه دولت به دور روزگاران زد

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده

خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده

آمد افسوس کنان مغبچه ی باده فروش

گفت بیدار شو ای رهرو خواب آلوده

[Astraea 25351]

هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی

به دلپذیری نقش نگار ما نرسد

[.MohammadReza. 19850]

چقد د

دست از طلب ندارم تا کام من برآید

یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید

[مرید 1252]

دل به امید صدایی که مگر در تو رسد

 

ناله ها کرد درین کوه که فرهاد نکرد

[farah 64]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را

 

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[surgun 729]

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد

 

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

[Astraea 25351]

مژگان توتا تيغ جهان گير برآورد

 

بس کشته دل زنده که بر يک دگر افتاد

[آریوبرزن 13988]

دیریست که دلـدار پـیـامی نفرستاد................. ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

صد نامه فرستادم و آن شاه سواران.................. پـیـکی ندوانـیـد و سلامی نفرستاد

[سمندون 19437]

در دیر مغان امد یارم قدحی در دست

مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

[آریوبرزن 13988]

تحصیل عشق ورندی آسان نمود اول

آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل

[AFARIN 7196]

لبش می بوسم و در میکشم می

به آب زندگانی برده ام پی

نه رازش می توانم گفت با کس

نه کس را می توانم دید با وی

[آریوبرزن 13988]

یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد

که ازو خصم بدام آمد و معشوقه بکام

[.MohammadReza. 19850]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

[گـنـجـشـک 24371]

من ارچه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه

هزااااااار شکر که یاران شهر بی گنهند

[.MohammadReza. 19850]

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم