رفتن به مطلب

مشاعره با اشعار حافظ


surgun

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

تو را ز کنگره عرش می ‌زنند صفیر

 

ندانمت که در این دامگه چه افتادست

  • Like 3
ارسال شده در

تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام

شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار

  • Like 7
ارسال شده در

ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم

تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم

  • Like 3
ارسال شده در

مددی گر به چراغی نکند اتش طور

چاره ی تیره شب وادی ایمن چکنم

  • Like 2
ارسال شده در

مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق

 

راه مستانه زد و چاره مخموری کرد

  • Like 1
ارسال شده در

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

  • Like 2
ارسال شده در

دلت به وصل گل ای بلبل صبا خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

  • Like 5
ارسال شده در

تو از کجا و امید وصال او ز کجا

به دامنش نرسد دست هر گدا حافظ:icon_gol:

  • Like 1
* v e n o o s * مهمان
ارسال شده در

شبي مجنون به ليلي گفت کاي محبوب بي همتا

تو را عاشق شود پيدا ولي مجنون نخواهد شد

حافظ

ارسال شده در

شبي مجنون به ليلي گفت کاي محبوب بي همتا

 

تو را عاشق شود پيدا ولي مجنون نخواهد شد

 

حافظ

 

خانم محترم باید با ظ شروع میکردی

  • Like 1
ارسال شده در

در بهای بوسه ای جانی طلب

میکنند این دلستانان الغیاث

  • Like 2
ارسال شده در

ثواب روزه و حج قبول آن کس برد

 

که خاک میکده عشق را زیارت کرد

  • Like 3
ارسال شده در

دلت به وصل گل ای بلبل سحر خوش باد

که در چمن همه گلبانگ عاشقانه توست

  • Like 2
ارسال شده در

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

  • Like 3
ارسال شده در

تویی که بر سر خوبان عالمی چون تاج

سزد اگر همه ی دلبران دهندت باج

  • Like 3
ارسال شده در

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

سر مرا بجز این در حواله گاهی نیست

  • Like 5
ارسال شده در

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز

وگرنه عاشق و معشوق رازدارانند

  • Like 1
ارسال شده در

دوش می‌گفت که فردا بدهم کام دلت

 

سببی ساز خدایا که پشیمان نشود

  • Like 1
* v e n o o s * مهمان
ارسال شده در

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد

نهال دشمنی برکن که رنج بی​شمار آرد

ارسال شده در

درویش نمی‌ پرسی و ترسم که نباشد

 

اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

  • Like 1
×
×
  • اضافه کردن...