مشاعره با اشعار حافظ

[surgun 729]

دلا منال ز بیداد و جور یار، که یار

 

تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست

[zahra22 19501]

تا بگويم كه چه كشفم شد از اين سير و سلوك

به در صومعه با بربط و پيمانه روم

[نیمه ماه 2908]

محروم اگر شدم ز سر کوی او چه شد

از گلشن زمانه که بوی وفا شنید

[YAGHOT SEFID 29302]

در دایره قسمت ، ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه تو اندیشی؛ حکم آنچه تو فرمایی

[ermia_rooz 4760]

یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت

هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

[Astraea 25351]

شهریاران بود و خاک مهربانی این دیار

مهربانی کی سرامد شهریاران را چه شد

[نیمه ماه 2908]

دلا در عاشقی ثابت قدم باش

که در این ره نباشد کار بی اجر

[ermia_rooz 4760]

رحم آر بر دل من کز مهر روی خوبت

شد شخص ناتوانم باریک چون هلالی

[نیمه ماه 2908]

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش

می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش

[surgun 729]

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست

 

جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت

[* v e n o o s * مهمان]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم

تمسمی کن و جان بین ؛ که چون همی سپرم

[تینا 15116]

مزن بر صف رندان نظری بهتر ازین

بر در میکده می کن گذری بهتر از این

[surgun 729]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

 

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

[ermia_rooz 4760]

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

[نیمه ماه 2908]

آن خوش خبر کجاست که این فتح مژده داد

تا جان فشانمش چو زر و سیم در قدم

[تینا 15116]

ما بیغمان مست دل از دست داده ایم

مدهوش عاشقی و جام باده ایم

[ermia_rooz 4760]

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم

[نیمه ماه 2908]

مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق

دوست را با ناله شب‌های بیداران خوش است

[surgun 729]

ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش

 

در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر

[ermia_rooz 4760]

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای

که بر من و تو در اختیار نگشادست