رفتن به مطلب

دیالوگ های به یاد ماندنی


ارسال های توصیه شده

بعضیا ی کاری رو بلدن میرن انجامش میدن

بعضیام ی کاری رو بلدن نیستن میرن همون کاری رو که بلد نیستن تدریس میکنن....

 

 

 

پرسه در مه - بهرام توکلی

  • Like 14
لینک به دیدگاه

پرویز پرستویی (سریال زیر تیغ - سکانس زندان)

 

 

وقتی به دخترم دیکته میگفتم و بهش میگفتم اشتباه نوشتی، با پاک کن ته مدادش غلط هاش رو پاک میکرد تا نمره اش 20 بشه.

 

کاش ته مداد زندگی من هم یک پاک کن بود که اشتباهاتم رو پاک میکردم....... :sigh:

  • Like 22
لینک به دیدگاه

The Mystery of the Blue Train

هرکول پوآرو: هر وقت یک واقعیتی از یک واقعیت دیگه ای پشتیبانی میکنه یعنی هیچ کدوم واقعیت نداره ...

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

  • Like 14
لینک به دیدگاه

?why do you think that truman has never com close to discovering the true nature of his world until now-

...we accept the reality of the world with witch we are presented it's as simple as that-

-----------------

I have given the chance for Truman to lead a normal life. The world, the place you live in, is the sick place. Seahaven is the way the world should be.s

truman prefers his "cell", as you call it...s...

--------------------

[TABLE]

[TR]

[TD=align: left] ?Was nothing real-

You were real. That's what made you so good to watch. There is no more truth out there than there is in the world I created for you. The same lies, the same deceit. But in my world, you have nothing to fear.s[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 8
لینک به دیدگاه

عنایت بخشی (سریال زیر تیغ - سکانس زندان) :

 

 

زندگی مثل یک کوزه میمونه، که توی اون کوزه رو قطره قطره پر از آبرو میکنی.

 

فقط کافیه لغزشی کنی تا اون کوزه تکون بخوره و بیوفته و بشکنه، دیگه چیزی از اونهمه جمع آوری آبرو نمیمونه....

  • Like 12
لینک به دیدگاه

ژان لوک گدار (از نفس افتاده) :

 

 

 

لازم نـیـسـت هیچوقت دروغ بگـی.

 

درسـت مـثـل بـازی پـوکـر ؛ همیشه گـفـتـن حـقـیـقـت، بـهـتـریـن روشـه ........

 

بـقـیـه فکـر می کـنـنـد داری بـلوف مـیـزنی ،پـس بـرنـده تـویی!

  • Like 12
لینک به دیدگاه

-سوء تفاهم شده؟ اگه یه کم بالاتر میزد که چشم شو کور میکرد

- به درک! یه چشم هم واسه دیدن این زندگی زیاده

 

پس کوچه های شمرون

  • Like 9
لینک به دیدگاه

09384316822391781070.jpg

 

ما براي در پيش گرفتن اين سفر شير يا خط انداختيم.

شير آمد ؛

يعني بايد رفت و ما رفتيم .

اگر خط هم مي آمد

و حتي اگر ده بار پشت سر هم خط مي آمد

ما آن را شير مي ديديم

و به راه مي افتاديم...

 

Gustavo Santaolalla

2004

  • Like 13
لینک به دیدگاه

سریال خانه سبز (مهرانه مهین ترابی در نقش عاطفه صباحی) :

 

زندگی مثل یک شیشه پر از نوشابه است و ظواهر و مشکلاتش مثل مایع سیاه نوشابه.

 

فقط کافیه نوشابه رو سر بکشی تا ببینی هیچی ته شیشه زندگی نیست و ارزش نداره تا ابد از هم ناراحت باشیم...:hanghead:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

هاردی : به نظرم شیر بز برات خوبه ...

لورل : بز ماده یا نر ؟

هاردی : آخه احمق مگه بز نر هم شیر میده !؟

لورل : آره اگه بهش فشار بیاری پنیر هم میده !!

  • Like 15
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

توماس: توی این چهار سال هر بار که رقص تو رو دیدم، انگار داری زور میزنی که تمام حرکات رو کامل و درست انجام بدی. اما تا حالا هیچوقت ندیدم که خودت رو رها کنی. این همه انضباط برای چیه؟

نینا: من فقط می خوام بی عیب و کامل باشم.

توماس: کمال این نیست که همش خودت رو کنترل کنی. یه وقتایی لازمه که خودت رو رها کنی. خودت رو غافلگیر کن تا بتونی بقیه رو غافلگیر کنی.

 

Black Swan / Darren Aronofsky

ناتالی پورتمن (نینا) / وینسنت کسل (توماس

  • Like 12
لینک به دیدگاه

رضـا مـارمـولـک(پـرویــز پـرسـتـویــی):اگـه خـودِ خـدا هـم از بـیـخ بـا ایـن قـضـایـا مـخـالـف بـود آلــتِ جـرم بـه مـنُ تــو نـمـیـداد!بـرو حـالـتـو بـکـن ولـی مـراقـب بـاش اســراف نـکـنـی.

 

 

 

مــارمــولــک-1383

  • Like 15
لینک به دیدگاه

دیالوگ به یاد ماندنی

 

 

w21ic8aoivjqbyhwho3j.jpg

 

 

 

 

 

 

هاردی: میخوام ازدواج كنم

لورل: با كی؟

هاردی: معلومه دیگه، با یه زن. مگه تو كسیو دیدی كه با یه مرد ازدواج كنه؟

لورل: آره

هاردی: كی؟

لورل: خواهرم

 

--

  • Like 15
لینک به دیدگاه

مادر: می گه خوش آن کاروانی که شب راه طی کرد. اول صبح به منزل رسیدن عالمی داره. حال نماز صبح، امید روز تازه ... گفتم که، من با قطار شب عازمم. صدای پای قطار میاد. بانگ جرس، آوای چاووشی، قافله پا به راهه.

 

مادر

کارگردان: علی حاتمی

  • Like 7
لینک به دیدگاه

دیالوگ طلایی فیلم ادوارد دست قیچی:

 

پدر کیم خطاب به ادوارد : اگر 1 کیسه پول پیدا کنی باهاش چه کار می کنی ؟

نگرش می داری برای خودت ؟

می دیش به افراد نیازمند ؟

می دی به کسانی که دوسشون داری ؟

می دیش به پلیس ؟

 

جواب ادوارد : می بخشم به کسایی که دوسشون دارم

کیم(دختری که ادوارد دوستش دارد): این قشنگ ترین کاره

پدر کیم: قشنگ رو فراموش کن ما دنبال درست و غلط هستیم.

  • Like 10
لینک به دیدگاه

عصر یخبندان 3 :

 

سید: اگه جوون مرگ شدم، برام یه همسر پیدا کنید و بهش بگید که دوستش داشتم..... :sigh:

 

 

wo50681yk8y3a3466poh.png

 

 

پینوشت :

 

انیمیشن های آمریکایی دنیایی از اخلاق و فلسفه رو میتونن بهتون بدن که در کمتر کتبی میتونین پیداشون کنین.

من که شخصا شیفته انیمیشن هاشون هستم، از دستشون ندین. :icon_gol:

  • Like 10
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...