*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۱ دزدان دریایی کارائیب (گور وربینسکی) جفری راش: این روزا دنیا خیلی کوچیک شده،نه؟! جانی دپ: نه اشتباه می کنی ! دنیا هنوز همون قدره ... فقط درونش یکم تهی شده! 17 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ کلاه قرمزی : یه قسمت جیگر(همون خره) میبرن حموم بعد گوسفنده میاد میگه: آقا مجری،خره! واااقعا خره! 17 لینک به دیدگاه
masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۱ [h=6][/h] با احترام به خدا كه دنيا رو در سه روز آفريد، اگر من جاش بودم بيشتر طولش ميدادم تا دنياي بهتري بسازم. سینما پارادیزو - جوزپه تورناتوره 16 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من دستمو می برم بالا...خب من خواستم و مسئولش منم. من سرمو می چرخونم...مسئولش منم. من اب میخورم .. میخواستم و مسئولش منم. من سیگار می کشم...مسئولش منم. . . . من خوشحال نیستم مسئولش تویی ...! Vivre Sa Vie---1962 15 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اردیبهشت، ۱۳۹۱ وقتی 1 مرد غم داره 1 کوه درد داره داش آکل 14 لینک به دیدگاه
omid111222 21 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اردیبهشت، ۱۳۹۱ به نظر من درست بودن مهمتر از ماندگاریست برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فیلم ساز دهنی : الف :مو میخوام ساز بزنم ب:باید کولی بدی تا بزارم ساز بزنی 10 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اردیبهشت، ۱۳۹۱ متأسفم که بهت دروغ گفتم متأسفم که بهت صدمه زدم متاسفم که ازت میخواستم مراقبم باشی...وقتی که تنها چیزی که تو دنیا میخوام اینه که مراقب ِ تو باشم فیلم/آرتور 8 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۹۱ Life Is Beautifull (?!!!) 1997 روبرتو و پسرش رو به عنوان اسیر بردن به یه پایگاه نظامی از یه نفر که المانی بلده درخواست میکنن که حرفای فرمانده رو واسه بقیه ترجمه کنه تو این قسمت روبرتو داوطلب میشه و واسه اینکه پسر کوچیکش متوجه حرفای وحشتناک فرمانده نازی نشه اونا رو اینجوری ترجمه میکنه...: قوانين بازي : بخاطر سه چيز امتياز از دست مي دي اگه گريه کني اگه بخواي مامانت رو ببيني,اگه گرسنه باشي و اسنک بخواي... بخاطر گرسنگي براحتي امتياز از دست مي دين همونطوري که من ديروز کلي امتياز از دست دادم درخواست آبنبات چوبي نکنين بهتون نمي ديم چون ما قبلا خودمون همشو خورديم حالا من بايد سريع برم چون دارم قايم موشک بازي مي کنم ممکنه که پيدام کنن...! 10 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۱ پائول : چشمای تو شگفتانگیزن . میدونستی ؟ نباید هیچوخ چشاتو ببندی . حتی وختی که میخوابی . Unfaithful دیالوگگو : Olivier Martinez 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اردیبهشت، ۱۳۹۱ سگ کشی (بهرام بیضایی) گلرخ کمالی (مژده شمسایی) : با زخم باید ساخت ؛ طول میکشه ولی خوب میشه ! 5 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 خرداد، ۱۳۹۱ ماتیلدا : زندگی فقط وقتی بچه ای اینقدر بده یا همیشه همینطوره؟ لئون : نه همیشه همینطوره. /حرفه ایی/ 16 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 خرداد، ۱۳۹۱ بی پولی امیر جعفری : اااه تو چه چرت مرغوبی بودم ها.تیریپ تیغ ول کنی و مفت بری واسه رفیق سیامک انصاری : بابا ولم کنید با این مفهوم انتزاعی رفاقت.هیچ کس تو زندگی با من رفیق نبود.هیچ کس به من ارفاق نکرد 18 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 خرداد، ۱۳۹۱ انجلیکا:راستش همه اونایی که گفتم دروغ نبودند.من واقعا دخترشم جک:یعنی با گفتن حقیقت دروغ گفتی! انجلیکا:ترفند جالبیه نه؟ جک:اره.شاید منم بعدا همین کار کردم. دزدان دریایی کاراییپ 13 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 خرداد، ۱۳۹۱ فیلم شاعر زباله ها رفتگر: دیشب 25 سالم شد.تا چند وقت پیش نمیدونستم 3 میلیون بیکار تو ایران وجود داره.تا ماه پیش منم یکی از این 3 میلیون بیکار بودم ولی چند وقت پیش شهرداری واسه 3 هزار نفر کار ایجاد کرد.یعنی به ازای هر هزار نفر بیکار یک شغل و من حالا در مقابل 999 بیکار بدشانس یه نفر خوش شانسم. جلسه ی مصاحبه سیاسی برای شغل رفتگری مصاحبه گر: طرفدار چپی یا راست؟ رفتگر : وسط آقا م: وسط دیگه کدومه؟بی تفاوتی؟ ر: نه اقا من طرفدار کارم.میخوام زندگی بکنم.هر کی هم خوب باشه خب دوسش دارم م: چپ یا راست؟ ر: والا اقا من نمیدونم.اخه این چپ و راست هی جاشون عوض میشه.اونایی که دیروز چپ بودن امروز راستن بعد فردا دوباره چپ میشن.اونا که امروز راستن فردا چپ میشن.اقا من نمیدونم.راست؟ نگاه مصاحبه کننده نه اقا چپ.اقا به خدا من نمیدونم کدوم درسته.راست درسته چپ درسته.گیج میشم م: ما اینجا احتیاج به ادمای گیج نداریم.رفوزه شدی.برو بیرون رفتگر بلند میشه تا دم در میره.بعد برمیگرده و میگه: معذرت میخوام اقا.هر وقت چپ خوب بود من چپم.هر وقت راست خوب بود من راستم.میشه الان به من بگین راست خوبه یا چپ؟ ________ رفتگر: اقا یه زمانی من دوست داشتم برم دانشکده ادبیات شاعر بشم ولی خب نشد شاعر: گاو مصرفش علفه تولیدش شیر.شاعر مصرفش روزنامه اس تولیدش شعر --------- ر: مادرم میگفت.ازدواج مناسب ازدواجیه که سن مرد 5 تا 7 سال از سن زن بیشتر باشه و قدش 10 تا پونزده سانت بلندتر.من نمیدونم اون چند سالشه و لی قد من از اون کوتاه تره و این از پائیز هم غم انگیز تره ______________ شاعر: باز چی شده پسر جون.امشب شرمنده ات نشدم.زباله ها رو زودتر بیرون گذاشتم ر: تو کیسه تون فقط یه شیشه شیره ش: دو تا شیشه شیر بوده، یه مشت کاغذ پاره ر: کاغذاش به سرقت رفته اقا ش: سرقت؟ ر: شما نباید زودتر از ساعت 9 اشغالاتون رو بیرون بذارید.توشهر سارق زیاد شده.از خیر اشغال هم نمیگذرن ش: مگه اشغال هم سارق داره؟ ر: مملکت 3 میلیون بیکار داره.3 هزار نفرش رفتگر شدن.30 هزار یا 300 هزار نفرشم دزد شدن دیگه.اقا خدا شاهده من دیشب تو واب دیدم اشغالای شما رو میدزدن.حالا اشغالای یه بقال و بدزدن چیزی ، اما اشغالای یه شاعر احترام داره 12 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۱ پسر خاله : یه روز رفتم نونوایی ... نونوا گفت هر کسی اومد ، بهش بگو پشت سرت وا نسه ... نون نمی رسه؛ منم هر کی اومد ، گفتم بیا جلوی من واسا ... پشت سرم نون نمی رسه ... !! مگه چیه ؟! نویسنده/ ایرج طهماسب/ همایون اسعدیان/ حمید جبلی کارگردان/ایرج طهماسب 16 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 خرداد، ۱۳۹۱ میلیون ها و میلیاردها آدم توی این دنیا هستند و همه شان می توانند بی تو زندگی کنند آخر من بدبخت چرا نمی توانم ..?! Goodbye Gary Nassim Amaouche 15 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۱ قبله ی عالم : ببند اعتماد... ببند، خسته شدیم از این دهان های گشادِ باز و چَشمانِ هرز ... و کله های پوک بی خاصیت، چهار صبا رمه را بی شبان گذاشتیم افسارها گسیخت ..... بره ها جامه ظاهر دریدند و گرگی پیشه کردند .... شنیده بودیم تا نباشد چوبِ تر فرمان نبرَد گاو و خر!! اما نمیدانستیم که گاو و گوساله ها، خرِ عافیت را با پالان و درِ منفعت را با دالان می بَرند!!!! قهوه تلخ/ مهران مدیری 14 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۱ آقا یوسف..... سیروس رو به ستاره: من یه بابا دارم ستاره....نمیتونم ولش کنم........اگه ولش کنم کی ازش مراقبت کنه....؟!!! ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ستاره: من باید بشینم تا این بمیره زندگیمونو شروع کنیم؟!! سیروس:بابامه.............بابام....... 11 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 خرداد، ۱۳۹۱ مرد: هِی، ببینم تو به من اعتماد داری مگه نه؟ زن [بعد از کمی سکوت]: آره، بهت اعتماد دارم. مرد [با خودش گفت]: اون توی چشمای من نگاه کرد به همون حالتی که من توی چشم هزاران مامور گمرک، کارمندان دولت و ماموران اجرایی نگاه می کردم. و اون دروغ گفت بدون اینکه نشون بده! از دیالوگ های فیلم Lord Of War (ارباب جنگ)، کارگردان: اندرو نیکول 12 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 تیر، ۱۳۹۱ جان کافی (مایکل کلارک دانکن) :من خسته ام رییس! خسته از این راه! مثل یه پرستویی که توی بارون باشه! خسته از نداشتن رفیق، خسته از این که نمی فهمم از کجا اومدم و قراره کجا برم! و از همه بیشتر از زشتی هایی که این مردم با هم انجام میدن خسته ام رییس! از این همه درد و رنجی که توی این دنیاست خسته ام! انگار توی مغزم شیشه خورده ریخته باشن! می فهمی؟!! مسیر سبز فرانک دارابونت 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده