رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

این فیلمو من دیدم

 

فاجعه ترین و مزخرف ترین فیلمی بود که دیدم !

 

به نظرم خیلی مزخرف بود و اصلا معلوم نمیشد چی به چیه !

 

جسیکا آلبا بازی کرده بود اگر اشتباه نکنم ...... وقتی دیدم فلیمو واقعا شک کردم این همون جسیکا آلبائه !

 

آره اون بازی کرده بود!

من نمیدونم...من فقط از اون دو تا چیزش خوشم اومد و بخاطر همین نگفتم بد بود:w58::ws3:

ولی اره...در کل یه ذره چرت بود انگار همه گناها برمیگرده به روابط جنسی و اخرشم با ازبین بردن اون چیز ،انگار دنیا دیگه بهشت شده و دیگه هیچ مشکلی وجود نداره:w58:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

اخرین فیلمی که دیدم؟

خب این اواخر خیلی فیلم دیدم بزار به نوبت با توضیح مختصری بنویسم

فیلم اعتراف میکنم هیچکاک محصول سال 1953

جالب بود درکل واینکه صداقت همه جا داره تغییر هویت میده!

 

فیلم اعتراف می‌کنم (I Confess ـ سال ۱۹۵۲) در مکان واقعی و در شهر کبک فیلمبرداری شد. این فیلم دربارهٔ کشیشی است که به اعترافات یک جنایتکار گوش می‌دهد و سرانجام خود متهم به جنایت می‌شود.

 

من اعتراف می کنم ( ۱۹۵۳ )

I Confess 1953

 

کارگردان : آلفرد هیچکاک

نویسندگان : پل آنتلم

جرج تابوری

تاریخ انتشار : ۲۲ آگوست ۱۹۵۳

بازیگران : مونت گومری کلیف

آن باکستر

کارل مالدن

برایان آهرنه

روگر دان

مدت فیلم : ۹۵ دقیقه

کشور : امریکا

  • Like 3
لینک به دیدگاه
فیلم apartment

 

ترسناک و جالب بود...

 

کدوم اپارتمان

بابا یه ذره توضیح

کارگردانی بازیگری لینکی از IMDB

فقط به گفتن اسم اکتفا نکنین خب:icon_gol:

 

فیلم sin city

موضوعش نمیدونم جالب بود یا نه!!!

ولی سه تا راوی داشت و داستان از دیدگاه هر سه تعریف میشد و هم سیاه سفیده فقط اون چیزای کلیدی رو رنگی نشون میدادن مثلا یارو بدنش پر از خونه و فقط اون خون رو قرمز رنگ نشون میدادن و بقیه سیاه سفید! این دو تا چیزی که گفتم واسم خیلی جالب بود

در کل فیلم بدی نبود

 

این فیلمو من دیدم

 

فاجعه ترین و مزخرف ترین فیلمی بود که دیدم !

 

به نظرم خیلی مزخرف بود و اصلا معلوم نمیشد چی به چیه !

 

جسیکا آلبا بازی کرده بود اگر اشتباه نکنم ...... وقتی دیدم فلیمو واقعا شک کردم این همون جسیکا آلبائه !

 

 

فیلم شهرگناه با بازی بروس ویلیس به نظر من فیلم جالبی بود

وقتی همه روابط انسانی رنگ میبازن وشهر(نماد جامعه ای ازاینده)تحت حکومت مذهبی یک روانی تشنه قدرت وناپاکی تمامی ذهنیات رو منحرف میکنه داستان از سه بعد به یک انتها میرسه وبالابودن مسایل جنسی انحراف فیلم ازروایت فوق العاده فیلمنامه میتونه باشه

درکل نوع فیلمبرداری وفیلنامش قابل تحسین بود

  • Like 2
لینک به دیدگاه

فیلم بسیار جالب وانرژی بخش وسرگرم کننده ای که دیدم yes man بابازی شاهکار ژانر طنز یعنی جیم کری بود

مطمئنم شما هم بعد ازدیدن این فیلم یک احساس نو وشاد نسبت به رفتارها وواکنش هاتون خواهید داشت

مردی که گرفتار روزمرگی وافسردگی شده به اجبار دوستی دریک جلسه شرکت میکنه ومجبور میشه به خودش قول بده تا به هردرخواستی جواب مثبت بده واین سراغازی میشه برماجراهای عجیب وغریبی که بازی جیم کری اونو عجیبتر ودلچسب تر هم میکنه

MV5BNjYyOTkyMzg2OV5BMl5BanBnXkFtZTcwODAxNjk3MQ@@._V1._SY317_CR0,0,214,317_.jpg

 

A guy challenges himself to say "yes" to everything for an entire year.

Director:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

Writers:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
(screenplay),
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
(screenplay),
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
»

Stars:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
and
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
کدوم اپارتمان

بابا یه ذره توضیح

کارگردانی بازیگری لینکی از IMDB

فقط به گفتن اسم اکتفا نکنین خب:icon_gol:

 

 

 

 

 

فیلم شهرگناه با بازی بروس ویلیس به نظر من فیلم جالبی بود

وقتی همه روابط انسانی رنگ میبازن وشهر(نماد جامعه ای ازاینده)تحت حکومت مذهبی یک روانی تشنه قدرت وناپاکی تمامی ذهنیات رو منحرف میکنه داستان از سه بعد به یک انتها میرسه وبالابودن مسایل جنسی انحراف فیلم ازروایت فوق العاده فیلمنامه میتونه باشه

درکل نوع فیلمبرداری وفیلنامش قابل تحسین بود

ولی اخرش خوب نبودا...:JC_thinking:

و من فقط از شخصیت پلیسه خوشم اومد و اخرشم میمیره :ws44:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اما یه فیلم عالی که توصیه میکنم حتما دوستان اونو ببینند

فیلم سراغاز یا inception با بازی لئوناردو دی کاپریو وکارگردانی کریستوفر نولان

فیلمی که بحث های جنجالی رو درموردش به وجود اورده

فیلم محصول سال 2010 هست

 

MV5BMjAxMzY3NjcxNF5BMl5BanBnXkFtZTcwNTI5OTM0Mw@@._V1._SY317_.jpg

In a world where technology exists to enter the human mind through dream invasion, a highly skilled thief is given a final chance at redemption which involves executing his toughest job to date: Inception.

Director:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

Writer:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

Stars:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
,
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
and
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اینم نقدیست برفیلم سراغاز

به هرحال گفتم فیلم وموضوع اون بسیار جنجالی وخبرساز بود

 

 

inception_poster16.jpg?w=366&h=532گاهی وقتها شور و شوق زیاد برای تماشای یک فیلم پرسرو صدا می‌تواند کار دست بیننده‌هایش دهد؛ وقتی که فیلم توی ذوقشان بزند. گاهی وقتها هم انقدر فیلم خوش‌ساختی از آب درمی‌آید که مزه‌ی تماشایش را تا مدت‌ها زیر دندان تماشاگر ذوق‌زده، باقی می‌گذارد. غالب تماشاگران Inception،‌ فیلمی که چند روز پیش درباره‌اش و کارگردانش

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
، احتمالاً بعد از تماشای اون، جزو دسته‌ی دوم قرار میگیرند. از “احتمالاً ” استفاده کردم، چون همیشه یک عده پیدا میشوند که در یک موارد خاص ساز مخالف بزنند. بخصوص در مواردی که با یک اثر پرطرفدار و مردمی طرف میشوند. البته در این که همیشه فیلم‌های مزخرفی وجود دارند که بدون هیچ بار هنری، با اقبال عامه روبرو میشوند،‌ صحبتی نیست. اما اعتقاد به اینکه هر فیلم پرطرفداری، حتماً یک ایرادی دارد که پرطرفدار شده، بی‌انصافی محض است. ااز اینها که بگذریم،‌ به داستان پیچیده‌ای می‌رسیم که کریس نولان در فیلم Inception، به خورد تماشاگرش می‌دهد. نوشتن این پست در شرایطی که چند روزی بیشتر از اکران فیلم نمی‌گذره به دو دلیل، مشکل بود: یکی اینکه خیلی‌ها هنوز فیلم رو ندیده‌اند و بنابراین نمی‌تونستم مستقیماً به داستان اشاره کنم. بنابراین اگر فیلم رو ندیده‌اید، نگران نباشید، چیزی ننوشته‌ام! ضمن اینکه می‌تونید از روی قسمت‌هایی که ایتالیک نوشته شده پرش کنید تا از داستان، چیزی لو نرود. دلیل دوم هم این بود که این نقد با یکبار دیدن فیلم نوشته شده، بنابراین ممکن است تا حدی هم متاثر از احساسات باشد.

بابک،‌ خلاصه داستان را در وبلاگ نسیمانه، خیلی مختصر و مفید

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
. البته انتظاری نداشته باشید از این خلاصه‌‌داستان،‌ اصولاً چیزی عایدتان بشود، چرا که اگر خلاصه‌ی همه‌ی داستان را هم بخوانید، تا قبل از دیدن فیلم، چیزی از آن نخواهید فهمید.

فیلم از همان دقایق اول، دستش را برای شما رو می‌کند و نمی‌‌گذارد که بروید کشف کنید که مثلاً شخصیت‌ها درگیر “دنیاهایی غیرواقعی” هستند. پی‌مایه‌ی اصلی‌ای که قرار است در طول فیلم با آن روبرو شویم، ظاهراً در ده دوازده دقیقه توضیح داده میشود. خیلی زود، سیلی از جلوه‌های ویژه‌ که این روزها خوراک همه‌ی فیلم‌ها هستند، روی سر شما و البته شخصیت‌های فیلم ریخته میشود. اما باید یادتان باشد که این،‌ تازه اول ماجراست!

بعد از چند دقیقه نفس‌گیر و پرتب و تاب، برای مدتی، ریتم فیلم آرام می‌شود تا روال داستان برای تماشاگر تعریف شود.

میفهمیم که Cobb به اتهامی نادرست، تحت تعقیب است و حالا پیشنهادی کاری دارد که اگر با موفقیت آن را انجام دهد،‌می‌تواند او را از آن اتهام تبرئه کند. با Ariadne آشنا می‌شویم که اعجوبه‌ای‌ست در طراحی فضاهایی‌ست که در واقعیت امکان پیاده‌سازی را ندارند. او برای Cobb دنیای مجازی تو در تویی را طراحی میکند که تا سه لایه پایین برود. یعنی رویا در رویا در رویا!‌ کاری که هیچ‌کس به امکان انجامش مطمئن نیست. اما Cobb میگوید که قبلاً این‌کار را انجام داده است.

شاید اگر هر کارگردان دیگری غیر از نولان بود، از راضی نگهداشتن تماشاگر در این مدت زمان بی‌تنش عاجز می‌ماند. اما نولان، به موقع به فیلم ریتم میدهد و وقتی لازم است ریتم را از‌ آن می‌گیرد.

حوالی یک‌ساعت از شروع فیلم، از جایی که Cobb و Ariadne در کافه‌ای در کنار خیابان نشسته‌اند و مشغول بحث در مورد واقعیت رویا هستند، طوفانی از جلوه‌های تصویری به پا می‌شود که نظیرش را در هیچ فیلم دیگری ندیده‌اید. جلوه‌هایی که تمام‌شدنی نیستند و بی‌وقفه و یکی‌پس‌از دیگری شما را غافلگیر می‌کنند.

inception30.jpg?w=594&h=249

تماشای بیش از به یک ساعت و نیم جلوه‌های خارق‌العاده‌ی تصویری شامل انفجارهای پی‌درپی، آدمهای معلق در هوا، ساختمان‌هایی که یکی پس از دیگری فرو می‌ریزند، و تعقیب و گریز‌های بی‌انتها، به نسبت زمان 150 دقیقه‌ای کل فیلم، می‌تواند نتیجه‌ای معکوس روی تماشاگر داشته باشد و بعد از مدتی او را پس بزند. اما این جلوه‌ها، انقدر گیرا و بدیع و خلاقانه هستند که عملاً جایی برای بهانه‌هایی از این دست را باقی نمی‌گذارند. جدای از این، مجبور هستید برای اینکه داستان فیلم از دستتان در نرود، چهار پنج ‌دُنگ از حواستان را به دیالوگ‌ها و صحبت‌های شخصیت‌ها بدهید.

inception17.jpg?w=568&h=238

اما فیلم، فقط در این جلوه‌های تصویری و داستان تخیلی تو در توی آن خلاصه نمی‌شود. بخش مهمی از داستان فیلم، به رابطه‌ی بین Cobb و همسرش و اتفاقی که برای او افتاده می‌گذرد. ابن بخش – که بعضی‌ها ظاهراً آن را جدای از داستان فیلم می‌دانند- هسته‌ی اصلی ماجراست. در واقع خیلی از اتفاقاتی که برای شخصیت‌ها پیش می‌آید، و اساس تصمیم‌گیری‌های کاری Cobb، به کیفیت همین رابطه وابسته است. جالب اینجاست که بعضی‌ها همین رابطه‌ را هم کافی نمیدانند و نولان را متهم می‌کنند که در نمایش احساسات عاشقانه‌ در فیلم‌هایش، کم می‌گذارد. شاید این حرف تا حدی در مورد بعضی دیگر از فیلم‌های نولان درست باشد، اما با این فیلم، نولان نهایت مفهوم عشق را به تصویر کشیده است. شاید بشود گفت که Inception‌، جدای از تمام سکانس‌های اکشن‌ش، یکی از شاهکارهای سینمای عاشقانه به حساب می‌آید. گرچه خط درام جاری در فیلم، هیچوقت به تراژدی تبدیل نمیشود، اما فیلم، نیازی هم به چنین کاری ندارد. همه چیز در همین حد هم گویاست.

Mal مرده است. گفته می‌شود Cobb او را کشته است و به همین دلیل هم تحت تعقیب است. اما او اتهامش را قبول ندارد. او برای Ariadne فاش می‌کند که برای همسرش،‌ دنیای خیالات، جای واقعیت را گرفته و بعد از ترک رویای زندگی مشترک پنجاه ساله‌شان،‌ او نتوانسته با واقعیت “رویا بودن” هرآنچه که داشته‌اند کنار بیاید. بنابراین در تلاش برای بازگشت به دنیایی که او آن را واقعی می‌دانسته،‌ دست به خودکشی در واقعیت زده.

inception22.jpg?w=546&h=229

- به رویاهات نگاه کن…وقتی تو رویا هستی خیلی واقعی به نظر میان. اما وقتی بیدار میشی برات خیلی عجیب به نظر میرسن…

Inception لحظه‌های پرتنش زیاد دارد. کات‌های سریع بین سکانس‌های تعقیب و گریز و آنهایی که بجز دیالوگ‌های پیچیده‌، شامل چیز دیگری نمی‌شوند، باعث شده اصولاً‌ تماشاگر فرصت کشیدن یک لحظه نفس راحت را هم پیدا نکند. این تنش، حتی تا آخرین ثانیه‌های فیلم هم وجود دارد و در واقع در انتهای فیلم به اوج می‌رسد.

Cobb، توتم‌ش را روی میز شروع به چرخاندن می‌کند. چند ثانیه‌ می‌گذرد و توتم همچنان در حال چرخیدن است…

سکانس پایانی، جایی که همه انتظار دارند فیلم به خوبی و خوشی تمام شود، به غافلگیرکننده‌ترین صحنه‌ی فیلم تبدیل می‌شود تا ثابت کند که فیلم هیچ‌جوری زیر بار کلیشه‌های هپی‌اندینگ‌ هالیوودی نمی‌رود.

آیا Cobb همچنان در رویاست؟ آیا کل فیلم، بخشی از رویای اوست؟ آیا توتم از چرخیدن باز می‌ایستاد اگر فیلم لحظه‌ای دیرتر تمام میشد؟…این سوالات، معمای بزرگی را پیش روی تماشاگر می‌گذارد تا همچنان در پایان فیلم، امکان دادن هیچ قطعیتی به آن وجود نداشته باشد.

Inception بدون شک، بهترین فیلم کریستوفر نولان است. می‌شود اینطور گفت که او از هرکدام از فیلم‌های قبلی‌ش، بهترین ایده‌ها را جمع کرده و به بهترین شکل ممکن آن را کارگردانی کرده و جلوی تماشاگر گذاشته است. فیلم، همه‌چیز دارد: عشق، افسوس، تخیل، ترس، هیجان، طنز، جنایت، خیانت،‌ کانتر استرایک! ، رابطه‌ی پدر و پسر، بازی با زمان، … و البته چاشنی‌های استاندارد هالیوود برای همه‌ی فیلم‌های پرخرج را به بالایی‌ها اضافه کنید تا با معجونی تصویری از هر‌انچه که بشود از سینما انتظار داشت، روبرو شوید. بعضی از سکانس‌های فیلم را می‌شود به تنهایی، جزو شاهکارهای سینما به حساب آورد. ماتریکس،‌ با تمام دبدبه‌ و کبکبه‌اش، نه فقط در زمینه‌ی جلوه‌های تصویری، بلکه از نظر خط داستانی کاملاً منسجم و منطقی‌ای کم می‌آورد. رابطه‌ی Cobb و Mal و صعود و سقوط آنها، ملهم از همین خط داستانی منسجم،‌ شکلی از روایت عاشقانه را بازگو می‌کند که در هیچ فیلم دیگری نه دیده‌ایم و نه خواهیم دید. اینکه کاراکترهای یک فیلم،‌در تمایز بین رویا و واقعیت دچار مشکل شوند، چیز تازه‌ای نیست. اما نوع روایت نولان، آن را از آثار مشابه‌ش کاملاً‌ متمایز میکند. ضمن اینکه می‌شود رد اصول روانشناسی را هم در این نوع روایت به خوبی دنبال کرد.

من از 10 امتیاز، نه امتیاز به این فیلم می‌دهم. تزریق بیش از حد هالیوودیسم به چنین فیلم قابل‌تحسینی گو اینکه تاثیری در داستان فیلم نداشته،‌ اما شاید توجیه خوبی به غیر از جلب‌توجه هرچه بیشتر تماشاگران نداشته باشد. با اینحال، INCEPTION از آن دسته فیلم‌هاییست که هرچه زمان بیشتر از اکران آن بگذرد، بیشتر و بیشتر کشف میشود. داستان فیلم درباره ی لایه‌های ذهنی افراد و سفر به درونی‌ترین این لایه‌هاست، اما لایه‌بندی خود فیلم جذاب‌تر است. داستان فیلم هرچه که باشد، در مدت 2 ساعت و نیم تمام می‌شود و سفر شخصیت‌ها در این تو درتوی لایه‌ها به پایان می‌رسد، اما تحلیل فیلم، شخصیت‌ها و روابط آنها، خیلی بیشتر از اینها برای تماشاگرانش زمان میبرد. اما هرچه باشد، فیلم، فیلم کریستوفر نولان است و هرچقدر برایش وقت بگذارید، ارزشش را دارد!

inception1.jpg?w=539&h=283

در مورد عنوان فیلم: من همچنان با ترجمه عنوان فیلم مشکل دارم! Inception معانی زیادی نداره، ولی ترجمه هایی که از این عنوان شده، مثل سرآغاز، آغاز و سایر مواردی از این دست رو در هماهنگ با داستان نمی‌بینم. در جایی از فیلم، توضیح میده که اینسپشن به معنی “کاشت ایده ای خارجی در ناخودآگاه افراد و با استفاده از رویاهاشونه. بنابراین عنوان فیلم، ترجمه‌ای بیشتر مفهومی داره تا لغوی. حتی اگر بشه ترجمه ای از این عنوان داد که در یکی دو کلمه خلاصه بشه، میشود چیزی مثل “نطفه” (یا در همین مایه ها)

پیوست: “تلقین” (پیشنهاد همشهری) به نظر میرسد که بهترین نامگذاری برای فیلم باشد که گو اینکه نمیشود آن را به عنوان ترجمه‌ی صحیحی از فیلم به کار برد، اما لبّ کلام و پیام اصلی فیلم را به مخاطبش میرساندپیشنهاد کرد. پیشنهاد شما چیست؟

 

  • برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

در همین رابطه:

(اگر مطلبی در این مورد نوشته‌اید، لینک بدهید که به لینک‌های پایین اضافه شود.)

 

  • برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • »
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    {آیا می‌توان رؤیاها را دزدید یا سناریوی از پیش تعیین‌شده‌ای برای خواب به فرد دیگری القا کرد…}
    »
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    { فیلم
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    را چند شب پیش دیدم. آنقدر جذابیت داشت که مرا روی صندلی سینمای سرد …}
    »
    برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
    { راجر ایبرت با دادن ۴ ستاره کامل به سرآغاز در نقدش نشان داده که… }
     

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ولی اخرش خوب نبودا...:JC_thinking:

و من فقط از شخصیت پلیسه خوشم اومد و اخرشم میمیره :ws44:

 

خب فیلم شهرگناه نقد یه ایدئولوژی اغوا کننده هست

نباید فقط به جنبه های اکشن یا سرگرم کننده فیلم اکتفا کرد

این دوتا فیلم اخری رو که گفتم ببین بیشتر بهت میچسبن:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
فیلمای چرتو پرت زیادی دیدم که هیچ کدومش ارزش دیدنو ندارن ولی اخرین فیلمی که خیلی با ارزش بود همین ماه پیش یا همون پارسال:دی بود که دیدمش:

پدرخوانده1

خیلی خیلی قشنگ بود و من عاشق مارلن براندو و آل پاچینو شدم :دی

فیلم درباره یه خونواده مافیایی ست که ......بقیشو خودتون ببینین :دی

به نظرم همه ی صحنه هاش جالب بود بخصوص اون صحنه ای که یکی به حرف پدرخوانده یا همون دون کورلونه گوش نمیده و فردا صبح که بلند میشه میبینه تختش و دستش پراز خونه و پتو رو میزنه کنار و سر بریده اسب مورد علاقشو میبینه و این بود مجازات گوش نکردن به حرف پدرخوانده :دی

و قشنگ ترین صحنه اش، صحنه ای بود که پدرخوانده داره با نوه اش(پسر مایکل)بازی میکنه و یهویی به علت سکته قلبی میمیره:ws44:...من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم

 

در کل خیلی فیلم قشنگو جالبیه و خیلیم قشنگ بازی کردن ،حتما ببینینش!

 

 

2504125224813184202471512101451729519323349.jpg

 

فیلم پدرخوانده والبته تریلوژی یا سه گانه پدرخوانده ساخته فرانسیس فوردکاپولا با حضور ستارگان بزرگ دنیای هالیوود تحسین شده ترین اثر تاریخ سینماست

تو تمام رنکینگ های سینمایی این فیلم شاخص ترین اثر معرفی میشه وانصافا ندیدنش یه جورکم کاری درقبال فیلم دیدن هست:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
خب فیلم شهرگناه نقد یه ایدئولوژی اغوا کننده هست

نباید فقط به جنبه های اکشن یا سرگرم کننده فیلم اکتفا کرد

این دوتا فیلم اخری رو که گفتم ببین بیشتر بهت میچسبن:icon_gol:

آره خب

مرسییییییییی....اگه پیداش کردم حتما میبینم:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

فیلم جذاب وجالب دیگه ای که دیدم فیلم روزی روزگاری درامریکا بود که تاپیک نقدشم تو همین تالارگذاشتم

Once Upen A Time In America

حتما این فیلم سه ساعته رو ببینید واز شنیدن موسیقی فیلم هم لذت ببرید!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

فیلم طلا و مسم دیدم

بد نبود....بامزه بود

این پسره همون آقاسید عشق کشیدنِ پرده رو داشت...راه به راه پرده میکشید :ws3:

و دختره یعنی زهرا سادات خیلی قشنگ بازی کرده بود و حسشو تو تمام حرکاتش نشون میداد خوشم اومد

و به نظرم قشنگ ترین صحنه اش وقتی بود:زهرا سادات تو تخت بیمارستانِ و دکترش با دانشجوهای پرستاری دور تختش جمع شدن و دکنتر داره در مورد بیماری ام اس توضیح میده و زهراسادات به همسرش نگاه میکنهو هم میترسه و هم خجالت میکشه و همسرش بهش لبخند میزنه و زهراسادات یهویی چادری که کنارشِ رو میکشه رو صورتش....من ازین صحنهه خیلی خوشم اومد

  • Like 1
لینک به دیدگاه

این فیلم هارو هم بتازگی موفق به دیدن یا دوباره دیدنشون شدم!

 

Sunshine Cleaning 2008

یه فیلم معمولی که حکایت ازتلاش خانواده ای تقریبا ازهم پاشیده درامریکا برای بقا داشت

یه نقد سطحی برسطوح پایین زندگی درامریکا

ارزش دیدن رو داره

 

The Boy In The Striped Pyjamas 2008

این فیلم واقعا جالب بود وتاثیرگذار

حکایتی از یک خانواده ارتش نازی که پدر طبق باورهاش کوره ادمسوزی رو ادره میکنه ودراخر ماجرا پسر خودش رو دراثر گول زدن ودروغگویی تو همون کوره ازدست میده

حتما ببینیدش

  • Like 2
لینک به دیدگاه

فیلم love story

فیلم قشنگیه و خیلی خیلی قشنگ بازی کرده بودن بخصوص دختره من از بازی کردنش خیلی خوشم اومد مثِ اینکه جایزه هم برده!

داستان در مورد عشقِ یه دختر پسر به همه و در کل همینه دیگه! :w58:

ولی من نتونستم داستانو باور کنم...نمیدونم شایدم چون عشقی تو اطرافم ندیدم نتونستم قبولش کنم!:hanghead:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...