sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ هی دارم به سلولای مغزم فشار میارم ولی هر چی پیدا میکنم میبینم قبل از من یکی درست کرده فعلا دارم فکر میکنم البته اگه به نتیجه برسم 2 لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ هی دارم به سلولای مغزم فشار میارم ولی هر چی پیدا میکنم میبینم قبل از من یکی درست کرده فعلا دارم فکر میکنم البته اگه به نتیجه برسم آفرین در اینجا اون ایده هایی رو از خودت یا دیگران مطرح کن که تاریخ مصرفشون گذشته. ما اینجا دقیقا همونا رو میخوایم. 2 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ در مورد علت دسته بندی میتونم بگم که اگر کسی یک ایده بده و یک ساعت-یا مدت زمان کوتاهی بعد- بعد تاریخ مصرف ایدش بگذره این نشون میده که در اصل از لبه های پیشرفت علم عقب هست. دلیلش هم اینه که از شکل گیری ایده تا اجراش فاکتوری به نام زمان داریم. یعنی مسلما وقتی یک ساعت بعد یا مدت زمان کوتاهی بعد اون ایده کنار گذاشته میشه نشون میده که فرد یا گروه دیگه قبل از اون مراحل شکل گیری ایده رو گذروندن یا شاید هم فکرش فکر خوبی نبوده و کسی تونسته با یه ایده عملی تر و کم هزینه تر همون نیاز رو براورده کنه ولی نکته مثبت اینجاست که نشون میده همون شخص اول هم تونسته یک نیاز رو تشخیص بده از طرف دیگه هم وقتی ایده مدت زمان طولانی تری دووم داشته باشه، مثلا یک عمر، نشون میده که یه طورایی فکر اون فرد از زمان جلوتره(تخیلش خیلی قویه) 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ خب منم راستش 2سال پیش این فکر تو ذهنم بود که تلفن همراهی درست بشه که واسه کر و لال ها کاربرد داشته باشه. وقتی یکی پشت خط صحبت میکنه، صحبتا به صورت text تو صفحه گوشی نمایش داده بشه. درست مثل همین نرم افزارای کامپیوتری که این کار رو میکردن. ولی همون موقع ها بود شنیدم که اینکار رو یه ایرانی انجام داده. یکی دیگه لباسی بود که توش سنسورایی به کار بره که از هوای محیط تأثیر میگیره. طوری که با پوشیدن این لباس دمای بدن تو یه حد ثابتی بمونه تو هر فصلی. وقتی سرد میشه سنسورها عمل کرده و باعث گرم شدن بدن بشن و دما رو تو اون حد متعادل نگه دارن. (مثل بخاری های آکواریوم) و وقتی هوا گرم میشه، اون سنسورهای دیگه ای عمل کنن و باعث خنک شدن بدن بشن. این ایده هم 2سال پیش اینا بود که بازم همون موقع ها دیدم همچین چیزی هست البته یادم نیست داشتن روش کار میکردن یا درست کرده بودن 4 لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3471 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ الان ذهنم یاری نمیکنه که همشو بگم ولی ..... مثلا ساخت یک دست مصنوعی که بتونه کاملا حرکت کنه و وزن زیادی هم نداشته باشه یا ساخت یک رباط که بتونه کاری مثل جارو زدن رو انجام بده یا ساخت یک دستگاه بادی پلاستیک سازی که خودش تمام کار رو روی دستگاه تموم کنه ونیازی به یک نیروی فردی نداشته باشه وخیلی یاهای دیگه که به ذهنم برسه حتما براتون مینویسم متاسفانه تا حالا هر چی به ذهنم رسیده یا خاستم انجام بدم یکی زودتر از من انجام داده 4 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ ایده هایی که مدت زمان کوتاهی اعتبار داشتن فکر میکنم بیشتر بشه توی زندگی روزمره استفاده کرد مثلا شاید برای همه پیش اومده باشه که وقتی یک شیر چکه میکنه و ابزار در اختیار نیست اونو با نایلون میبندیم تا بعدا یا تعویضش کنیم یا نوار تفلون و آچار گیر بیاریم. این شاید یه ایده یک ساعته باشه 3 لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ در مورد علت دسته بندی میتونم بگم که اگر کسی یک ایده بده و یک ساعت-یا مدت زمان کوتاهی بعد- بعد تاریخ مصرف ایدش بگذره این نشون میده که در اصل از لبه های پیشرفت علم عقب هست. دلیلش هم اینه که از شکل گیری ایده تا اجراش فاکتوری به نام زمان داریم. یعنی مسلما وقتی یک ساعت بعد یا مدت زمان کوتاهی بعد اون ایده کنار گذاشته میشه نشون میده که فرد یا گروه دیگه قبل از اون مراحل شکل گیری ایده رو گذروندن یا شاید هم فکرش فکر خوبی نبوده و کسی تونسته با یه ایده عملی تر و کم هزینه تر همون نیاز رو براورده کنه ولی نکته مثبت اینجاست که نشون میده همون شخص اول هم تونسته یک نیاز رو تشخیص بده از طرف دیگه هم وقتی ایده مدت زمان طولانی تری دووم داشته باشه، مثلا یک عمر، نشون میده که یه طورایی فکر اون فرد از زمان جلوتره(تخیلش خیلی قویه) آفرین, علت های جالب مطرح کردی. آیا یه ایده ی یک هفته ای یا یک ساعته می تونه هم زمان در ذهن دو نفر ایجا بشه؟ اگر آره چطور؟ و در این میان کی موفق تره؟ خب منم راستش 2سال پیش این فکر تو ذهنم بود که تلفن همراهی درست بشه که واسه کر و لال ها کاربرد داشته باشه.وقتی یکی پشت خط صحبت میکنه، صحبتا به صورت text تو صفحه گوشی نمایش داده بشه. درست مثل همین نرم افزارای کامپیوتری که این کار رو میکردن. ولی همون موقع ها بود شنیدم که اینکار رو یه ایرانی انجام داده. یکی دیگه لباسی بود که توش سنسورایی به کار بره که از هوای محیط تأثیر میگیره. طوری که با پوشیدن این لباس دمای بدن تو یه حد ثابتی بمونه تو هر فصلی. وقتی سرد میشه سنسورها عمل کرده و باعث گرم شدن بدن بشن و دما رو تو اون حد متعادل نگه دارن. (مثل بخاری های آکواریوم) و وقتی هوا گرم میشه، اون سنسورهای دیگه ای عمل کنن و باعث خنک شدن بدن بشن. این ایده هم 2سال پیش اینا بود که بازم همون موقع ها دیدم همچین چیزی هست البته یادم نیست داشتن روش کار میکردن یا درست کرده بودن خیلی خوبه که اینقدر جدید فکر می کردی ولی آیا همیشه یه ایده وقتی که با اولین سرچ شما پیدا بشه دیگه راهی برای ادامه ی اون ایده نیست؟ اگر هست برام تشریح کن که چه طور و با چه شرایطی؟ الان ذهنم یاری نمیکنه که همشو بگم ولی .....مثلا ساخت یک دست مصنوعی که بتونه کاملا حرکت کنه و وزن زیادی هم نداشته باشه یا ساخت یک رباط که بتونه کاری مثل جارو زدن رو انجام بده یا ساخت یک دستگاه بادی پلاستیک سازی که خودش تمام کار رو روی دستگاه تموم کنه ونیازی به یک نیروی فردی نداشته باشه وخیلی یاهای دیگه که به ذهنم برسه حتما براتون مینویسم متاسفانه تا حالا هر چی به ذهنم رسیده یا خاستم انجام بدم یکی زودتر از من انجام داده آفرین. این یعنی ذهن شما دنبال پاسخی برای مشکلات هستش. اما بیا تو این دسته بندی (اینجا کلیک کن) خودت رو محک بزن و ببین تاریخ مصرف ایده هات چقدر بوده. اینطوری می تونی به ایده هایی با تاریخ مصرف بالاتری فکر کنی. 3 لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ ایده هایی که مدت زمان کوتاهی اعتبار داشتن فکر میکنم بیشتر بشه توی زندگی روزمره استفاده کرد مثلا شاید برای همه پیش اومده باشه که وقتی یک شیر چکه میکنه و ابزار در اختیار نیست اونو با نایلون میبندیم تا بعدا یا تعویضش کنیم یا نوار تفلون و آچار گیر بیاریم. این شاید یه ایده یک ساعته باشه آفرین، آفرین و آفرین. این یعنی خیلی خوب به پست اول این تاپیک توجه کردی. همونطور که گفتیم ایده ها به علل مختلف تاریخ انقضاشون تمام می شه که یکی از مهمترین اونها شرایط زمان و مکان اون ایده هست. راستی همونطور که قبلن گفتیم. همیشه نباید یه ایده اختراعی باشه. ابتکار یعنی رسیدن به هدف در زمان و مکان مشخص با بهینه ترین روش. 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120454 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ خیلی خوبه که اینقدر جدید فکر می کردی ولی آیا همیشه یه ایده وقتی که با اولین سرچ شما پیدا بشه دیگه راهی برای ادامه ی اون ایده نیست؟ اگر هست برام تشریح کن که چه طور و با چه شرایطی؟خب باید دید اون ایده چطور عملی شده و دنبال راهی باشیم که با صرف هزینه کمتر و به شیوه ساده تر اون ایده رو عملی کرد. 1 لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ خب باید دید اون ایده چطور عملی شده و دنبال راهی باشیم که با صرف هزینه کمتر و به شیوه ساده تر اون ایده رو عملی کرد. آفرین، حتی ممکنه همون ایده در فضا و زمان دیگری اجرا نشده باشه و یا مورد نیاز باشه و ... یه سری به پاسخ قبلی که به وحید دام بزن. لینک به دیدگاه
Eng HVAC 4139 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ منم يه زماني دنبال يه عينك بودم كه با خود چشم به يه نقطه خاص كه نگاه كني واست زوم بكنه اين شي رو كه يه دفعه تو يه فيلم ديدم يه چنين چيزي هست ديدم زودتر از من بهش فكر شده البته فيلمش تخيلي بود و هنوز نميدونم يه چنين چيزي وجود داره يا نه منظورم دوربين نيست ها عينك 3 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ آفرین, علت های جالب مطرح کردی. آیا یه ایده ی یک هفته ای یا یک ساعته می تونه هم زمان در ذهن دو نفر ایجا بشه؟ اگر آره چطور؟ و در این میان کی موفق تره؟ بله چرا ممکن نیست. احتمالش هست که وقتی دو یا چند نفر در یک محیط هستند همزمان یک نیاز رو احساس کنند و با توجه به امکانات موجود در جهت رفع اون تلاش کنن که احتمالش هست دو ایده یکسان یا شبیه به هم بدهند مثلا فرض کنید دو نفر در یک جزیره دور افتاده هستند و قرار است یک قایق رو جابجا کنند و به دریا بندازند... مسلما اولین چیزی که به ذهنشون میرسه اینه که چند درخت قطع کنند و در مسیر قایق قرار بدهند ولی چه کسی موفق تر است؟ از اونجا که فکر میکنم ایده هایی با تاریخ مصرف کوتاه بیشتر موقتی و برای رفع نیازهای فوری هستند احتمالا سرعت عمل و اجرا فاکتور مهمی میباشد... و فاکتور مهم دیگر به احتمال زیاد در دسترس بودن لوازم پیاده سازی ایده است... و صد البته همونطور که گفتید هزینه ... 3 لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود ، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به دربسته چشم می دوزیم که درهای باز را نمی بینیم. ((هلن کلر )) بیاید دیگه. ایده هاتون کجا رفته پس؟ 4 لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ منم يه زماني دنبال يه عينك بودم كه با خود چشم به يه نقطه خاص كه نگاه كني واست زوم بكنه اين شي رو كه يه دفعه تو يه فيلم ديدم يه چنين چيزي هست ديدم زودتر از من بهش فكر شده البته فيلمش تخيلي بود و هنوز نميدونم يه چنين چيزي وجود داره يا نهمنظورم دوربين نيست ها عينك این ایده که هنوز تاریخش نگذشته که. باید ببینیم در دنیای واقعی کجای کاره. برو تحقیق کن و اگر نیست با نام خودت ثبتش کن. کمک خواستی ما هستیم. 2 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ هنوز باید ایده یک هفته ای و یک ماهه داد؟ لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۸۹ هنوز باید ایده یک هفته ای و یک ماهه داد؟ وحید جان بیا برا اینکه ایده های جدیدت هم مطرح بشه. برا خودت تو یه دفتر دسته بندیشون کن. اینجا رو کلیک کن تا روشی نسبی دستت بیاد. راستی اینجا فقط برا ایده های از تاریخ گذشته است. برا ایده های نو داره زیر تالاری ایمن طراحی و اجرا می شه. کمی صبر لازم داره. 2 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۸۹ من ازون بچگی دوس داشتم دانشمند باشم چون فک میکردم دانشمند یعنی اختراع کردن چیزی و خیلی ایده های زیادی به ذهنم میرسید و بیشترش مربوط به علم شیمی بود ولی الان یادم نیس یکیش این بود....ادما به جای اینکه ظرف بشورن قبل ازینکه از ظرف استفاده کنن یه اسپری مخصوی به روی ظرفه بزنن و این اسپری به حالت پلاستیکی عمل میکنه البته طوری ست که اصن مشخص نیس و وقتی غذاشون که خوردن و تموم شد اون پلاستیکی که چسبیده رو بکنن و دیگه احتیاجی نیس ظرف بشوریم البته نمیدونم هست یا نه 4 لینک به دیدگاه
chame 1435 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۸۹ من ازون بچگی دوس داشتم دانشمند باشم چون فک میکردم دانشمند یعنی اختراع کردن چیزیو خیلی ایده های زیادی به ذهنم میرسید و بیشترش مربوط به علم شیمی بود ولی الان یادم نیس یکیش این بود....ادما به جای اینکه ظرف بشورن قبل ازینکه از ظرف استفاده کنن یه اسپری مخصوی به روی ظرفه بزنن و این اسپری به حالت پلاستیکی عمل میکنه البته طوری ست که اصن مشخص نیس و وقتی غذاشون که خوردن و تموم شد اون پلاستیکی که چسبیده رو بکنن و دیگه احتیاجی نیس ظرف بشوریم البته نمیدونم هست یا نه WOW :jawdrop: 1 لینک به دیدگاه
hossein_power85 487 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ ما قدیم ترا که اردو میرفتیم می خواستیم ظرف نشوریم چند تا پلاستیک فریزر برمیداشتیم موقع غذا میکشیدیم روی بشقاب .بعد از غذا درش میاوردیم . فقط قاشق چاره نداشت . 2 لینک به دیدگاه
hossein_power85 487 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ سلام مهم این نیست که یک طرح تک باشه . مهم اینه که ساده ، مفید ، و عملی باشه : اینو بخونید جالبه همیشه راهکار ساده تری نیز هست! در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت ، یک مورد تحقیقاتی به یاد ماندنی اتفاق افتاد : شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابون متوجه شده بود که آن قوطی خالی است. بلافاصله با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد کارخانه این مشکل بررسی و ... دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید . مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند : پایش ( مونیتورینگ ) خط بسته بندی با اشعه ایکس بزودی سیستم مذکور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین ، دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولیشن بالا نصب شده و خط مذبور تجهیز گردید . سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند . نکته جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا ، مشکلی مشابه نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود اما آنجا یک کارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد : تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط بسته بندی تا قوطی خالی را باد ببرد!!!! 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده