just work 12354 ارسال شده در 23 بهمن، 2010 ای شرقی غمگین ، وقتی آفتاب تو رو دید تو شهر بارونی بوی عطر تو پیچید شب راهشو گم كرد ، تو گیسوی تو گم شد آفتاب آزادی از تو چشم تو خندید ای شرقی غمگین تو مثل كوه نوری نذار خورشیدمون بمیره تو مثل روز پاكی مثل دریا مغروری نذار خاموشی جون بگیره ای شرقی غمگین بازم خورشید دراومد كبوتر آفتاب روی بوم تو پر زد بازار چشم تو پر از بوی بهاره بوی گل گندم تو رو به یاد میاره ای شرقی غمگین ، زمستون پیش رومه با من اگه باشی ، گل و بارون كدومه آواز دست ما می پیچه تو زمستون ترس از زمستون نیست كه آفتابش رو بومه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5
ارسال های توصیه شده