.FatiMa 36559 ارسال شده در 25 آبان، 2011 دفترم را بستم. ورق مزن تنهايي ام را صحافی ندارد دلم !!! بر باد می رود سطر هایش ... 4
MEMOLI 8954 ارسال شده در 25 آبان، 2011 قطار می رسد برای بعضی ها کسی منتظر نیست برای بعضی ها کسی را نمی آورد اما ... بیچاره آن هایی که مسافرشان را دیگران به خانه می برند ! 5
کهربا 18089 ارسال شده در 30 آبان، 2011 حق با کشیش ها بود گالیله!!! زمین آنقدر ها که فکر می کنی گرد نیست و هرکس که میرود باز نمیگردد___!!! 2
کهربا 18089 ارسال شده در 31 آبان، 2011 همه از پسر نوح بدی میــــگن ولی هیچ کی بهــــش حق نمیـــــده بابت شکاف نسـلـــی که بـا حضرت نوح داشت! پی نوشت: حضرت نوح 931 سال و 5 ماه و سه روز از پسرش بزرگتر بوده است . 4
*sepid* 9772 ارسال شده در 1 آذر، 2011 دنیای ما پر از دست هائی است که خسته نمی شوند از نگه داشتن نقابها 3
*sepid* 9772 ارسال شده در 1 آذر، 2011 ما سه نفر بودیم. تو که عاشق غروب شدی، رفتی و رفتی تا به خورشید رسیدی و سوختی من که عاشق موج شدم، رفتم و رفتم تا در عمق آبی دریا گم شدم او که زیر سایهی درخت خوابید، رویای آفتاب و دریا دید و رستگار شد 3
*sepid* 9772 ارسال شده در 1 آذر، 2011 بت ها شكستنی بودند و باورها ماندنی.... چه ساده دل بود ابراهیم!!! 2
*sepid* 9772 ارسال شده در 1 آذر، 2011 بی صدا - آرام و همواره محکم باش با این اتفاقاتِ تلخِ روزگار تو که دیگر عجین شده ای. حالا فقط آرام بگیرو و خاموش باش... اما گوشه چشمی هم به روشنی داشته باش نکند همین را از خودت دریغ کنی! 2
*sepid* 9772 ارسال شده در 1 آذر، 2011 بعضی زخمها را باید درمان کنید تا بتوانید به راهتان ادامه دهید، بعضی زخمها باید باقی بماند تا هرگز راهتان را گم نکنید. 8
*sepid* 9772 ارسال شده در 1 آذر، 2011 ﮔﯿﺮﻡ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺍﺳﺖ ، ﺗﻮ ﺷﻤﻊ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻦ ﺗﻮ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺰﺍﺭﺷﮕﺮ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﺷﻤﻊ ﺑﺎﻥ ﮐﻮﭼﮏ ﻧﻮﺭﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ ﺍﯾﻦ همه ی ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ . . . 9
*sepid* 9772 ارسال شده در 2 آذر، 2011 گمشده ی این نسل اعتماد است ، نه اعتقاد اما افسوس که نه بر اعتماد اعتقادی ست و نه بر اعتقادها ، اعتماد !! 10
*sepid* 9772 ارسال شده در 2 آذر، 2011 چه کلمه مظلومی است این "قسمت" تمام تقصیرهای ما را به عهده میگیرد....!!! 10
spow 44198 مالک ارسال شده در 4 آذر، 2011 مزاحم شما شدم نمیدانم! تنها چراغ را روشن میکنم گلها را در گلدان میگذارم پنجره را باز میکنم و بعد میروم 9
bpcom 10070 ارسال شده در 5 آذر، 2011 قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض ، یک طرف خاطره ها ، یک طرف فاصله ها در همه آوازها ، حرف آخر زیباست حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست... 9
pari daryayi 22938 ارسال شده در 7 آذر، 2011 فلسفه الاکلنگ اثبات بزرگی کسی است که فرو می نشیند تا دیگری پرواز را تجربه کند.... 7
spow 44198 مالک ارسال شده در 9 آذر، 2011 دین همان کاری است که فرد با تنهایی خود می کند و اگر هرگز تنها نبوده باشی، هرگز دین دار نبوده ای. (وایتهد) 5
ارسال های توصیه شده