رفتن به مطلب

حرف هایی از اینجا و از آنجا !!


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 1.5k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

روی میخ زندگی نشسته ایم

و هنوز می اندیشیم

که علم بهتر است یا ثروت ...

صداقت بهتر است یا بکارت ...

 

و هنوز نمی دانیم

فرق درد و لذت را ...

فرق عشق و شهوت را ...

فرق پرستش و بع بع کردن را ...

و همه تلاشها بیهوده است

ما را تا از فرقمان بیرون نکشند

هیچ فرقی را نخواهیم فهمید.

  • Like 5
لینک به دیدگاه

امضام

...........

 

سه چیز یک شخص رو هیچ وقت مسخره نکن

1.اسم

2.لقب و فامیل

3.تیپ و قیافه

چون هیچ کدوم دست خودش نبوده!

 

کوروش کبیر

  • Like 5
لینک به دیدگاه

در قفس تنهايي خویش

چه غریبانه باید سر کنم

وقتی که دوست داشتن را

در پشت پنجره های بسته به اسارت کشیده ام..

تنهايي سزای من است... ...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

دیگر هوایی برای تنفس نیست

قاضی سرنوشت من،

عاقبت خواستی تا رعشه های مرگ را بر اندام بی تابم نظاره کنی؟

پس شتاب کن....

گلویم بی تاب طناب دار فراموشی توست...

نفس هایم به شماره افتاده اند...

شتاب کن...شتاب...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

باشد بسوزانم ولی خاکسترم را پس بده

خاکستر لبخندهای آخرم را پس بده

تنها خدا نام تو را حک کرده بر انگشترم

انگشتهایم مال تو انگشترم را پس بده

  • Like 7
لینک به دیدگاه

خسته ام ،

خسته از روز های تکراری که بی صدا می آیند و می روند ، بدون لحظه ای درنگ !

خسته ام ،

خسته از شالیزار هایی که دیگر بوی مهربانی نمی دهند .

از ماهی هایی که به تنگ کوچکشان دلبسته اند .

خسته ام ،

خسته از نسیمی که بوی دلتنگی می دهد .

خسته ام ....

:hanghead:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

یک سری متن های که ازشون پیروی می کنم!

 

شاید به کار شما هم بیاد!

 

 

 

بهترينها را در خودتان خواهيد يافت

وقتی در ديگران خوبی بجوئيد

 

*

فراموش نکنید که در انتظار معجزه باشد زیرا خود نیز یکی از معجزات هستید

*

 

موفقیت تنها یک چیز است

اینکه زندگی رو به دلخواه خود بگذارنم

 

*

 

تصمیم واقعی ،خطی است بر روی سیمان

*

 

اگر به دنبال کسی باشم که هیچ ایرادی نداشته باشد،

تنها خواهم ماند

 

 

بسه!

  • Like 4
لینک به دیدگاه

روی نقشه توی اقیانوس آرام یه خط کشیده از شمال تا جنوب به اسم خط زمان (date line)

یعنی اونایی که ازش رد میشن تاریخ براشون یک روز جلو یا عقب میره ...

 

کاشکی میشد هر چند تا از این خط ها می خواستیم , می تونستیم بکشیم.

روز های خوب و خوش زندگیمون رو دوباره تکرار می کردیم

و روز های نا خوشی رو ردش می کردیم جلو ...

کاشکی....

:ws37:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

هیاهو ها گاهی گیج می کند آدم را

آنقدر که فکر می کنی واقعا چیزی در این شلوغی ها هست

گاهی هم شاید خودت را انداخته باشی وسط شلوغی ها

و دیده باشی واقعا خبری نیست

گاهی هم شاید به جایگاه کسی در این هیاهو ها حسرت خورده باشی

به جای آنکه جای دیگران را بگیری , بگرد و جایگاه خودت را پیدا کن

وقتی دیگران در هیاهوی کارهایشان مشغولند , بگرد و کار خودت را پیدا کن

مانند مداد سفید جعبه مداد رنگی:

ماه بکش

ستاره بکش

مهتاب بکش

 

 

زیبا بکش ...

  • Like 7
لینک به دیدگاه
خسته ام ،

خسته از روز های تکراری که بی صدا می آیند و می روند ، بدون لحظه ای درنگ !

خسته ام ،

خسته از شالیزار هایی که دیگر بوی مهربانی نمی دهند .

از ماهی هایی که به تنگ کوچکشان دلبسته اند .

خسته ام ،

خسته از نسیمی که بوی دلتنگی می دهد .

خسته ام ....

:hanghead:

 

hanghead.gif

  • Like 4
لینک به دیدگاه

فاحشگان شهر ما

مادرانی مهربانند

که هر شب

فرزندانشان را در آغوش می گیرند و می بوسند

فرزندانشان می دانند کبودی های تن مادرشان

از کجاست

اما نمی پرسند

می دانند اگر مادرشان نبود

هر شب

باید گرسنه به خواب می رفتند

آنها مادرشان را دوست دارند

  • Like 5
لینک به دیدگاه

حرفت درست!

 

"پول خوشبختي نمي آورد"

 

اما قبول كن!

 

دليل خيلي از "بدبختي ها" نبودن همان پولي است كه "خوشبختي" نمي آورد!!!

  • Like 8
لینک به دیدگاه

وقتی آدما میگن بارون رو دوست داریم چرا تا بارون میاد چتر باز می کنن...

وقتی میگن پرنده رو دوست داریم چرا تو قفس نگهش میدارن...

باید از دوست داشتن آدما ترسید!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

 

 

حد شنوایی

آدم فقطا پرسشهایی را می شنود که قادر به یافتن پاسخی برای آنهاست

شخصیت و عقل

بسیاری از مردم از نظر شخصیت مادی به اوج کمال می رسند اما عقل آنها به این مقام عادت ندارد. و بسیاری از آدمهای دیگر به عکس

عادت

عادت دستان ما را هوشمند تر و هوش ما را بی دست و پاتر می سازد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

آسمان را بنگر که بعد صدها شب و روز

مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر ، به ما می خندد !

یا زمینی را که دلش از سردی شبهای خزان ، نه شکست و نه گرفت !

بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید

و در آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت

تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست

ماه من غصه چـــــرا ؟

تو مرا داری و من هر شب و روز آرزویم همه خوشبختی توست !

ماه من! دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن

کار آن هایی نیست که خدا را دارند...

ماه من! غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید

یا دل شیشه ای ات، از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست

با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود که خدا هست، خدا هست !

او همانی است که در تارترین لحظه شب راه نورانی امید نشانم می داد...

او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد همه زندگی ام غرق شادی باشد...

ماه من! غصه اگر هست بگو تا باشد معنی خوشبختی بودن اندوه است...

این همه غصه و غم این همه شادی و شور چه بخواهی و چه نه میوه یک باغند

همه را با هم و با عشق بچیــن...

ولی از یاد مبر پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا

و در آن باز کسی می خواند: که خدا هســـت، خدا هســـت

و چــــــرا غصه؟ چـــــرا ؟

  • Like 3
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...