رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ورزش افسردگی را درمان می کند

 

درباره اثر ورزش در درمان افسردگی در سال‌های اخیر مطالعات متعددی انجام شده است که بیشتر آنها نشان داده‌اند، ورزش به بهبود افسردگی کمک می‌کند.

اگرچه ساز و کار اصلی اثر درمانی ورزش مشخص نیست، ولی به نظر می‌رسد که ترشح برخی مواد (مثل اندورفین، دوپامین، سروتونین و نوراپی‌نفرین) با ورزش کردن در بدن بیشتر می‌شود و این مساله به بهبود روحیه کمک می‌کند.

همچنین ورزش کردن باعث می‌شود توجه بیمار از نگرانی‌ها و سایر مسایل ناراحت‌کننده به نکات دیگر جلب شود. به علاوه به بهبود اعتماد به نفس کمک می‌کند. این مسایل هم می‌توانند به کاهش افسردگی بیانجامند.

اما اگر موثر بودن ورزش را بپذیریم، «میزان» تاثیر آن در کاهش افسردگی هم اهمیت دارد.

 

آیا ورزش کردن می‌تواند به اندازه روان‌درمانی یا دارودرمانی در بهبود افسردگی موثر باشد؟

 

در کوتاه‌مدت، بله. ولی درباره اثربخشی طولانی‌مدت ورزش برای درمان افسردگی مطالعات کافی انجام نشده است.

 

از طرف دیگر، متاسفانه این درمان برای گروه زیادی از بیماران قابل اجرا نیست، زیرا نیاز به انرژی، انگیزه و مداومت زیاد دارد و باعث می‌شود بسیاری از بیماران افسرده این درمان را نپذیرند، یا در میانه درمان، آن را رها کنند.

 

این درمان تقریبا برای هیچ یک از بیماران مبتلا به افسردگی شدید قابل اجرا نیست. تصور کنید چگونه می‌توان یک فرد افسرده را وادار کرد هفته‌ای پنج روز و هر روز به مدت نیم ساعت، ورزشی با شدت متوسط را انجام دهد.

 

بنابراین در حال حاضر از این روش درمانی فقط به عنوان یک درمان کمکی استفاده می‌شود، نه یک درمان اصلی.

البته این درست است که در صورت اجرا، آثار درمانی آن زودتر از دارودرمانی ظاهر می‌شود، زیرا دارو برای اثر کردن، نیاز به چند هفته زمان دارد.

 

پس اگر بتوان فرد افسرده‌ای را که تحت درمان با روش دیگری نیز هست ، به انجام ورزش، تشویق نمود، می‌تواند مفید باشد.

 

 

دکتر سید وحید شریعت - روان‌پزشك

عضو هیات علمی دانشگاه ایران

لینک به دیدگاه

افسردگی پس از وضع حمل

 

«من وقت زیادى را به گریه كردن مى گذرانم، نمى توانم خودم را جمع و جور كنم، لیست كارهایى كه باید انجام دهم بیش از حد طولانى است. احساس مى كنم به عنوان یك مادر كاملاً درمانده هستم. ذهن من چنان مغشوش است كه احساس مى كنم مى خواهم به همه بپرم. من باید احساس شادى بكنم ولى به جاى آن احساس بدبختى مى كنم.» «بچه همین طور پشت سر هم گریه مى كند و من نمى توانم او را آرام كنم. احساس درماندگى مى كنم ولى خشمگین هم مى شوم. بعد از آن احساس گناه عجیبى به من دست مى دهد. اشكال از بچه نیست از من است.»

 

افسردگى پس از وضع حمل چیست؟

افسردگى پس از وضع حمل نوعى از افسردگى است كه پس از تولد نوزاد رخ مى دهد.

 

نوع اول:

شایع ترین نوع آن یك افسردگى ملایم است كه اغلب به آن «حزن» مى گویند و در 50 درصد زنان اتفاق مى افتد. مادرى كه دچار این نوع افسردگى است اغلب احساس تنش، اضطراب و فرسودگى مى كند، بسیار عاطفى است و گاه بدون هیچ دلیل خاصى مى گرید. این افسردگى از روزهاى آغازین زایمان شروع مى شود و گاه تا چندین روز دوام مى یابد و بعد از آن به سرعت برطرف مى شود.این وضعیت دلیلى براى نگرانى ندارد، رفتارهاى حمایتگرانه و دادن اطمینان هاى مجدد به خصوص از سوی همسر ، به درمان این افسردگى كمك مى كند.

 

نوع دوم:

حدود 10 درصد زنان پس از زایمان دوران شدیدتر و مستمرترى از افسردگى را تجربه مى كنند (دوره هایى از خلق افسرده طولانى، بى اشتهایى، اختلال هاى خواب). این ناراحتى معمولاً در هفته سوم زایمان و یا بعد از آن شروع مى شود و ممكن است چند ماه دوام بیاورد. اقدامات درمانى نظیر روان درمانى و مصرف داروهاى ضدافسردگى معمولاً بسیار مفیدند.

 

نوع سوم:

این نوع اختلال نوعى روان پریشى است كه در 1 تا 3 نفر از هر هزار زن زایمان كرده بروز مى كند. این اختلال به یك باره و در فاصله كمى از زایمان آشكار مى شود (در 40 درصد موارد تا روز هفتم پس از زایمان). این حالت موقعیت خطیرى را پدید مى آورد كه با توهم، هذیان و ابهام به همراه است.

 

عوارض افسردگى پس از وضع حمل چیست؟

زنان یك رشته از عوارض را توصیف مى كنند كه در پایین شرح آنها آمده است.

 

احساسات یا عواطف

- احساس غمگینى، اضطراب و نومیدى

- حس بى ارزش بودن

- حس رنجیدگى و خشم

- حس گناه، تشویش، دلواپسى و دست پاچگى

- بیش از حد گریه كردن و یا ناتوان از اینكه گریه كند

 

فیزیكى یا جسمى

- بىحالى و فرسودگى

- دشوارى در خوابیدن

- بى علاقگى به داشتن رابطه جنسى

- تغییر اشتها . بیش از حد خوردن یا به اندازه كافى نخوردن

 

رفتارى

- از دیگران اجتناب كردن و عدم تمایل به بیرون رفتن

- اجتناب از انجام كارهایى كه از انجام آنها لذت مى بردند

- انجام ندادن تكالیف و وظایف و یا بالعكس انجام كارهاى توان فرسا

- به تعویق انداختن تصمیمات

- جروبحث زیاد و داد زدن بدون كنترل

 

چگونه مى توانیم به خود كمك كنیم؟

یك رشته اقدامات عملى وجود دارد كه شما مى توانید براى بهتر شدنتان آنها را انجام دهید.

 

- درباره احساسات خود صحبت كنید:

ممكن است صحبت كردن با همسرتان برایتان دشوار به نظر برسد ولى بیان احساسات ، عامل مهمى در تخلیه احساسات ناراحت كننده شما است و ثانیاً به حفظ رابطه روزانه شما و همسرتان كمك بیشترى مى كند.

 

- سعى كنید تمام روز تنها نباشید:

سعى كنید دوستانتان را ببینید و یا با افرادى كه براى شما احساس شادى و آرامش فراهم مى آورند دیدارى داشته باشید.

 

- از دادن هر پیشنهادى به اطرافیان كه كمك كننده به وضع حال شما است استقبال كنید.

مانند نگهدارى كودك و یا انجام كارهاى خانه.- هر چه مى توانید استراحت كنید زیرا خستگى باعث تشدید افسردگى مى شود.

- غذاهاى مقوى و سالم مصرف كنید.

- زمانى را (هرچند كوتاه) براى پیاده روى، خواندن یك مجله و كارهایى كه تسكین دهنده خاطر شماست اختصاص دهید.

- ورزش كردن عامل بسیار مهمى در رفع افسردگى شما است.

 

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

افسردگی فصلی (اختلالات خلقی وابسته به فصل)

 

آیا تا کنون متوجه تغییرات خلقی خود در فصل پاییز و زمستان شده اید؟!!آیا در این فصول بیشتر احساس خستگی و خواب آلودگی می کنید؟!

برخی افراد از علائم افسردگی ناشی از تغییر فصل در پاییز و زمستان رنج می برند.علائمی که در فصل های دیگر مانند بهار و تابستان فروکش کرده و دیده نمی شود.به این علائم(s.a.d) یاseasonal affective disorder یا افسردگی وابسته به فصل(افسردگی فصلی) می گوییم. در واقع (sad) به اختلالات خلقی گفته می شود که به دلیل تغییرات طول مدت روز در فصل های مختلف به وجود می آید.

(sad) برای اولین بار در سال 1845 مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا در اوایل سال 1980 به این اسم نام گذاری شد.

از آنجا که نور خورشید در فصل های مختلف بروی فعالیت حیوانات می تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد(مانند خواب زمستانی و دوره های باروری )، sad هم ممکن است ناشی از تغییرات طول روز و شدت نور در فصول مختلف باشد.

متناسب با تغییرات فصل، تغییراتی در ساعت بیولوژیکی بدن بوجود می آید. این تغییرات در روشنایی و نور ناشی از تغییر فصل هر چند که جزئی باشد، می تواند باعث عدم تطابق ساعت فیزیولوژیکی بدن با برنامه روزانه شخص شود.

شایع ترین ماه هایی که می تواند منجر به تغییرات فصلی و افسردگی شود، دی و بهمن ماه می باشد و بیشتر افراد مبتلا را خانم های جوان تشکیل می دهند.

در این اختلال علائم شایع افسردگی مانند تغییرات خلقی، پرخوری، افزایش وزن، افزایش میزان خواب دیده می شود. همچنین تمایل به مصرف مواد غذایی قندی و نشاسته ای افزایش می یابد. قابل توجه است که این علائم در فصل های بهار و تابستان بهبود کامل می یابند.

 

عوامل بوجود آورنده ی این اختلال:

این اختلال افسردگی در فصل پاییز و زمستان مربوط به ترشح هورمون ملاتونین از غده پینه آل در مغز است. این هورمون که "هورمون وابسته به خواب" نیز نام دارد، در تاریکی و هنگام خواب شبانه بیشترین میزان ترشح را دارد. بنابراین در پاییز و زمستان که طول روز کوتاه و طول شب بلند می شود، میزان ترشح این هورمون در بدن افزایش می یابد و در فرد ایجاد علائم افسردگی می کند.

 

درمان افسردگی فصلی:

محققان دریافته اند که فتوتراپی(نور درمانی) می تواند از ترشح بیش از حد ملاتونین در بدن جلوگیری کند. اغلب افراد به این درمان پاسخ می دهند.

این شیوه ی درمان شامل نور سفید فلوروسنت است که بر صفحه فلزی انعکاس داده می شود و شخص در مقابل این نور، با چشمان باز بدون نگاه مستقیم به نور قرار می گیرد.از این شیوه درمانی به مدت نیم الی دو ساعت در روز استفاده می کنند.

البته در موارد خفیف بیماری، قدم زدن در نور آفتاب به تنهایی می تواند شخص را در بهبود بیماری کمک کند. طی یک بررسی دریافته اند کهیک ساعت قدم زدن در نور آفتاب به اندازه دو ساعت قرار گرفتن در مقابل نور سفید فلوروسنت می تواند در بهبود بیماری موثر باشد.

اگر فتوتراپی موثر واقع نشود (که البته درصد کمی را شامل می شود)، می توان از داروهای ضد افسردگی در درمان بیماری کمک گرفت. البته عوارض ناشی از مصرف داروهای ضد افسردگی را نباید فراموش کرد.

 

دكتر فاطمه ذهبی

لینک به دیدگاه

غمگینی و افسردگی خداحافظ

 

آیا احساس تنهایی، غمگینی و تردید می کنید؟ تقریباً همه در مواقعی این احساس ها را دارند. امکان این وجود دارد که توسط این احساس ها گیر افتاده و در دام آن ها گرفتار شوید. اما شما گرفتار نخواهید شد! شما می توانید بر غمگینی ها و افسردگی غلبه کنید. در اینجا بعضی از راه های مقابله معرفی می شوند. روشی خاص و یا ترکیبی از روش ها که در مورد هر کسی کاربرد داشته باشد وجود ندارد. از طریق تجربه خواهید فهمید که کدام یک به شما بیشتر کمک می کند.

از رختخواب خارج شوید:

یکی از کارهای بسیار مهمی که می توانید انجام دهید، بیدار شدن صبح ها در موعد مشخص است(حتی در تعطیلات پایان هفته). ترجیحاً ساعت 7 صبح یا زودتر پیشنهاد می شود. داشتن نظم به کارکرد طبیعی بدن شما کمک کرده و در نتیجه احساس های بهنجاری خواهید داشت.

نور:

نور به بهتر شدن کارکرد بدن کمک می کند. بنابراین به محض بیدار شدن، خود را در معرض نور قرار دهید. پرده ها را به کناری بزنید تا نور بیشتری به درون خانه بتابد. از آن بهتر، هر چه سریع تر از منزل خارج شده و در معرض تابش نور خورشید قرار گیرید. جهت تسهیل در ورود نور، عینک تان را بردارید(عینک بخشی از اشعه های نور را پس می زند). البته به خورشید خیره نشوید!

فعالیت کنید:

فعال باشید تا اکسیژن جلب کنید! به این معنی که بیدار شده و به مدت 10- 5 دقیقه را بروید و در صورت امکان دوچرخه سواری کنید. ورزش ملایم به جریان خون کمک کرده و اکسیژن بیشتری را به بدنتان(به ویژه مغز) می رساند و هوشیاری و سرزندگی را برای شما به همراه می آورد.

صبحانه میل کنید:

صبحانه خود را با پروتئین(گوشت، تخم مرغ ، کره بادام زمینی ، آجیل ، پنیر) شروع کنید. هنگامی که بیدار می شوید، اندام های بدن شما جهت تامین نیروی لازم، آماده جذب غذا و به ویژه پروتئین هاست. برای متعادل کردن وعده های غذایی اصلی تان یک عدد پرتقال یا سایر میوه های تازه و نیز حبوبات یا نان گندم را به رژیم غذایی تان اضافه کنید.

با کسی صحبت کنید:

یکی از سریع ترین راه ها برای مبارزه با افسردگی ها ایجاد ارتباط با دیگران است. نباید فکر کنید که به هنگام افسردگی باید از دیگران دوری کرد. بنابراین مساله را برای خود و دیگران آسان بگیرید. با کسی که دوستش دارید در مورد موضوعی لذت بخش صحبت کنید و بنابراین با یکدیگر داد و ستد داشته باشید و خود را مجبور کنید به کسانی که در کلاس، کنارتان نشسته اند، به همسایه های خود و به هر کسی که اطرافتان باشد،"سلام" کنید.

در مصرف کافئین و قهوه احتیاط کنید:

کافئین در بلند مدت(چهار ساعت یا بیشتر) موجب افسردگی می شود. سعی کنید که صبح ها بیش از یک فنجان قهوه نخورید. قهوه برای ساعتی موجب افزایش هشیاری شما می شود. اما بعد از مدتی وضعیتی متضاد به بار می آورد. کافئین معمولاً موجب ترشح انسولین به درون خون شده و انسولین قند خون را کاهش می دهد. وقتی سطوح قند خون کاهش یافت، احساس اطمینان کمتری به خود داشته و سطح نیروی تان کاهش می یابد، که آن نیز به غمگینی و افسردگی منجر می گردد.

نوشیدنی ها یا شیرینی های کافئین دار هر دو ساعت یک بار جهت بیدار ماندن، شما را در دام چرخه کافئین – قند گرفتار خواهند کرد. علاوه بر اینکه این چرخه موجب غمگینی می گردد، عوارضی دیگر از قبیل وابستگی، تغذیه نامناسب و چاقی را نیز به دنبال دارند که خود این ها نیز موجب احساس غمگینی بیشتری می گردند.

قند در آغاز، نیروی خوبی به شما می دهد. اما بعد از یک ساعت از مصرف قندهای ساده، قند خون کاهش می یابد و وقتی قند خون پایین باشد شما نیز احساس آرامش پایینی خواهید داشت.

از غذاهای فیبردار استفاده کنید:

مواد فیبری باعث می شود که غذا در نظام گوارشی به اندازه مناسب و با سرعت مطلوب جذب شود. غذاهایی که خیلی سریع جذب می شوند(مانند قندهای ساده) جریان سریعی از انرژی را تولید می کنند که در نهایت این حالت ممکن است با افسردگی دنبال گردد. از طریق خوردن یک پرتقال یا گریپ فروت و نه فقط نوشیدن آب آنها می توانید مواد فیبری مورد نیاز را وارد بدنتان کنید. سبزیجات، میوه های تازه، غلات و حبوبات را به علت داشتن فیبر مناسب مصرف کنید.

استرس b کمپلکس را پیدا کنید:

بعضی از اشخاص از طریق مصرف ویتامین b کمپلکس حالشان بهتر می گردد. شما می توانید آنچه را که "استرس b" یا "b 50" نامیده شده پیدا کنید. این موضوعی بحث انگیز است. بعضی از متخصصان تغذیه می گویند: بله. این موضوعی است که واقعاً باید در نظر گرفته شود و عده ای دیگر می گویند: نه این فکر خوبی نیست. شما می توانید با آزمایش کردن میزان مفید بودن آن را برای استفاده خود تعیین نمایید. در صورت موثر بودن، با یک متخصص تغذیه درباره راه های وارد کردن آن به رژیم غذایی تان مشورت کنید.

برنامه عادی زندگی خود را تغییر دهید:

با هدف تلاش جهت کاهش غمگینی ها، رفتارهای عادی خود را تغییر دهید. می توانید ترکیب جدیدی از لباس ها را انتخاب کنید، به جای رانندگی پیاده روی نمایید، شیوه رفتاری جدیدی را انتخاب کنید و در مکانی دیگر غذا بخورید. جهت کمک به تغییر رفتارهای عادی، کارهایی متفاوت انجام دهید.

شما برای انجام کارهای فوق در چند روز اول نیازمند کمک هستید. کسی باید به شما کمک کنند تا عادت های خوب را در خود ایجاد کنید. دوستان قدیمی محشرند. البته اغلب ما نظام های حمایتی خوبی را تدارک ندیده ایم. به این موضوع باید بیشتر فکر کنیم. علاوه بر گسترش منابع حمایتی خودتان، شاید لازم باشد با گروه های حمایتی اجتماعی که از افراد مبتلا به دوره های غمگینی تشکیل شده است، نیز مرتبط گردید.

توجه:

اگر احساس می کنید که بیش از 4-3 روز به یاری فردی دیگر نیازمند هستید، بهتر است با یک مشاور یا روان درمانگر تماس حاصل کنید. شما نمی خواهید که دوستان خود را خسته کنید.

تظاهر کنید:

لبخند بزنید و تظاهر کنید که خوشحال هستید. راست بایستید و قامت خمیده و افسرده وار به خود نگیرید. آیا این خود فریبی است؟ خیر نیست. تحقیقات نشان می دهد که شکل چهره، واقعاً نوع احساس شما را بیان کرده و تغییر چهره تظاهر به یک حالت عاطفی، واقعاً آن حالت را در شما ایجاد می کند.

لباس های روشن و شاد بپوشید و تظاهر به شاد بودن کنید. بعداً شما خود را خوشحال خواهید یافت. پوشیدن لباس های شاد و وانمود به شادی غمگینی را کاهش می دهد.

به دنبال طنز و شوخی باشید:

فیلمی خنده دار ببینید و بخندید. کتاب طنز بخوانید و یا به یک نوار یا cd کمدی گوش دهید. هر گاه کارتون خنده داری دیدید، برای خودتان یکی داشته باشید. هر گاه احساس کردید که غمگین می شوید به طور آگاهانه برای استفاده از آنها تصمیم بگیرید.

به یاد داشته باشید:

زمانی که با افت عاطفی مواجه هستید، وجود تغییر در خود را بشناسید، آن را انکار و یا احساس گناه نکنید. برای رهایی از آن خود را تقویت کنید. شاید صرف نظر کردن از یک روز کاری در عوض انجام دادن چیزهای مطلوب به بهبودی شما کمک کند.

ورزش کنید:

تاکید مجدد بر ورزش، ارزش آن را مشخص می کند. ورزش راهی برای شکستن افسردگی است. پیاده روی کنید، دوچرخه سواری کنید، به شنا بروید، اجازه ندهید که حالت غمگینی درونتان به شما بگوید "من آن را دوست ندارم" انجام هر کار سازنده می تواند برایتان مفید باشد. زمانی که احساس خوبی دارید خود را برای تمایلات آینده آماده کنید.

 

ترجمه: مجید محمود علیلو

استادیار روانشناسی بالینی

لینک به دیدگاه

نگاهی به افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان

رستن از پیله

ازدواج و تشكیل خانواده ای كوچك و جدید، هرچند برای هر دو طرف تحولی بزرگ محسوب شده و هر دو را دچار كمپلكس های رفتاری می كند، اما بارداری، تجربه ویژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه ای كه هرچند شیرین به نظر می رسد، اما مادران را با مشكلات متعددی از جمله مشكلات روانی- رفتاری روبه رو می كند كه در این بین «افسردگی دوران بارداری» و «افسردگی پس از زایمان» از شایع ترین آنهاست.

روان شناسان معتقدند علت این امر روبه رو شدن با تحول بزرگی چون بارداری است كه نه تنها از جهت ظاهری خانم ها را متحول می كند، بلكه از جهت ذهنی نیز تحولات بزرگی را ایجاد می كند و لازم است پیش از بارداری، شخص از جهت ذهنی، جسمی و روحی آمادگی لازم را داشته باشد.

آنچه در پی می خوانیم نگاهی است بر افسردگی دوران بارداری و افسردگی پس از زایمان؛ علل و شیوه درمان.

 

افسردگی چیست؟

افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شكست، ناراحتی و كلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه كس مشخص می شود؛ در واقع بیمار با بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز می دهد.

بسیاری از ما، شاید چند روزی از ماه را با چنین احساس های منفی روبه رو شویم، اما این علائم اگر زودگذر باشند، افسردگی محسوب نشده و نوعی تحول رفتاری خوانده می شوند؛ اما اگر فرد مدت زیادی با این تحولات رفتاری درگیر باشد و مشكلاتی چون احساس پوچی، عصبانیت ، و احساس عجز و ناكامی نیز به آنها افزوده شود، افسردگی آغاز شده است.

افسردگی ممكن است خفیف، متوسط یا بسیار پیشرفته و جدی باشد كه متأسفانه گاه خود فرد نیز از بیماری خود آگاه نیست و با مراجعه به پزشك از آن آگاه می شود؛ چرا كه تصور می كند این علائم طبیعی و ناشی از خستگی كار روزانه است!

 

افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل

افسردگی دوران بارداری یا پس از وضع حمل، یكی از مشكلات رایج در میان زنان باردار است كه متأسفانه در اغلب موارد یا تشخیص داده نمی شود و یا چنان دیر تشخیص داده می شود كه راهی برای درمان وجود ندارد و مادر دچار «دیوانگی» پس از زایمان می شود. علائم افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل، اندكی با علائم افسردگی معمولی تفاوت دارد، اما بسیاری از علائم نیز بین افسردگی معمولی و افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان مشترك است كه این علائم مشترك یكی از راه های شناسایی سریع و به موقع افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان است.

 

الف: افسردگی دوران بارداری

افسردگی دوران بارداری گاه از همان روزهای ابتدایی بارداری آغاز می شود، اما گاهی هم از ماه سوم به بعد بروز می كند. افسردگی دوران بارداری (perinatal depression) با علائمی چون؛ خستگی ، بی خوابی ، كمپلكس ها (درگیری ها) ی روانی- احساسی به ویژه گریه كردن و زودرنجی آغاز شده و به تدریج علائم حادتری بروز می كند كه از این میان می توان به موارد ذیل اشاره كرد:

- تندمزاجی و تحریك پذیری؛ به عبارتی كاهش آستانه تحمل .

- احساس غم، ناامیدی و غرق شدن و نابودی؛

- گریه كردن زیاد.

- كاهش شدید انرژی و انگیزه برای انجام امور؛

- ولع خوردن یا بی اشتهایی شدید.

- خوابیدن بیش از حد یا بی خوابی.

- كاهش تمركز، فراموشی و مشكل در به یاد آوردن مسائل، و ناتوانی در تصمیم گیری.

- احساس بی ارزش بودن و گناهكار بودن؛ چرا كه مادران می اندیشند كودكی را به دنیا می آورند كه قرار است مانند آنها با مشكلات زندگی دست و پنجه نرم كند؛ این احساس به ویژه اگر نوزاد دختر باشد بیشتر است.

- از دست دادن علاقه و اشتیاق به انجام امور منزل یا امور مربوط به خود؛

- گوشه گیری و قطع ارتباط با دوستان و خویشاوندان.

- سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس و احساس خفگی و كلافگی؛

این علائم ممكن است همزمان با هم و یا به تدریج بروز كنند. شدت و ضعف بروز علائم، بستگی به میزان افسردگی و برخورد اطرافیان به ویژه همسر دارد.

 

عوامل مؤثر بر بروز افسردگی دوران بارداری

دلایل متعددی برای بروز افسردگی در زنان باردار در دوران بارداری وجود دارد كه از این عوامل می توان به تغییرات هورمونی، حوادث استرس زا و آزار دهنده در طول دوران بارداری چون مشكلات زندگی، مرگ عزیزان و... اشاره كرد. اما ازعلل مهم ابتلا به افسردگی و یا به عبارتی علل محرك بروز افسردگی دوران بارداری می توان به این نكات اشاره كرد:

- سابقه افسردگی یا سوءاستفاده جنسی.

- سابقه بیماری عصبی یا افسردگی در میان بستگان، به ویژه بستگان درجه یك.

- بی توجهی همسر و اطرافیان به زن باردار.

- وحشت از تولد نوزاد؛ این احساس در اغلب دختران پیش از ازدواج و بارداری دیده می شود كه اگر به تدریج با ازدواج و بارداری از بین نرود، به عاملی جهت بروز افسردگی دوران بارداری تبدیل می شود.

- مشكلات ازدواج، به ویژه مشكلات عاطفی و اقتصادی.

- سن پایین مادر؛ دخترانی كه در سن پایین ازدواج می کنند و باردار می شوند، به ویژه اگر تحصیلات مناسبی نیز نداشته باشند، به سرعت به افسردگی دچار می شوند.

- ازدواج، به اجبار والدین، و بی علاقگی به همسر.

 

ب: افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان (postpartum depression) پس از وضع حمل به دلایل متعدد به ویژه تغییرات هورمونی بروز می كند. در دوران بارداری، ترشح هورمون زنانه شامل استروژن (estrogen) و پروژسترون (progesterone) به طور چشمگیری افزایش می یابد، اما بیست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، میزان ترشح این دو هورمون شدیداً كاهش می یابد و به میزان ترشح این دو هورمون قبل از بارداری بازمی گردد.

پژوهش ها نشان می دهد این تغییر ناگهانی در میزان ترشح هورمون ها یكی از دلایل اصلی افسردگی پس از زایمان است. لازم به تذكر است كه كاهش ترشح این دو هورمون تا پیش از اولین عادت ماهیانه، پس از وضع حمل ادامه دارد. به این ترتیب روان شناسان معتقدند فاصله بین وضع حمل تا اولین عادت ماهیانه پس از زایمان، بحرانی ترین شرایط روانی - عاطفی زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان در این دوره 5 برابر است.

علاوه بر تغییر در میزان ترشح دو هورمون استروژن و پروژسترون، ترشح هورمون های غده تیروئید نیز دستخوش تغییر می گردد و ترشح این هورمون ها نیز به شدت كاهش می یابد - تیروئید غده بسیار كوچكی در جلوی گلو است كه در متابولیسم و تنظیم سوخت و ساز بدن نقش اساسی دارد - كاهش میزان ترشح هورمون های غده تیروئید نیز از دیگر علل ابتلا به افسردگی است كه با ایجاد علائمی چون بی علاقگی به هر چیز و هر كس، تحریك پذیری و تندمزاجی، احساس خستگی شدید، كاهش میزان تمركز، بروز مشكلات متعدد هنگام خواب و استراحت، و افزایش وزن بدن مشخص می شود. بنابراین لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام آزمایش خون، میزان ترشح هورمون تیروئید كنترل شود.

 

روان شناسان علل دیگر بروز افسردگی پس از زایمان را به این شرح می دانند:

- احساس خستگی، پریدن از خواب یا به اصطلاح خواب مقطع كه اغلب با كابوس همراه است.

- احساس بیگانگی با نوزاد به جهت ترس از ناتوانی در نگهداری مناسب از نوزاد.

- افسردگی به خاطر تغییر در شرایط كار و امور منزل؛ كه به دلیل مختل شدن امور و خارج شدن زندگی از شرایط عادی بروز می كند.

- هیجان ناشی از نگهداری و تربیت فرزند همپای رسیدگی به امور منزل و امور شخصی؛ بسیاری از مادران تصور می كنند با تولد نوزاد باید به شخص ویژه یا به عبارتی مادری ویژه و فوق العاده تبدیل شوند تا علاوه بر رسیدگی به همه امور مدت زیادی را صرف نگهداری از فرزندشان بكنند؛ اگرچه با تولد نوزاد نیاز به مراقبت از او به بزرگترین دغدغه مادر و پدر تبدیل می شود؛ اما بدون هیجان، باید با برنامه ریزی صحیح با مسئله روبرو شد.

- احساس بیهودگی و از دست دادن حس شخصیت و هویت؛ از دست دادن شخصیت و هویت و یا به عبارتی از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور این تفكر در ذهن ایجاد می شود كه مادر می پندارد با تولد نوزاد هویت خویش را گم كرده است چرا كه دیگر نمی تواند مانند گذشته به امور شخصی، منزل و اوقات فراغت خویش بپردازد و نوزاد را مانع مهمی تصور می كند.

- از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به هم خوردن تعادل روانی؛ پس از تولد نوزاد، مادر مجبور است مدت زمان بیشتری را در منزل بماند و از فرزندش نگهداری كند. به این ترتیب زمانی برای فراغت باقی نمی ماند. این نكته به ویژه در خانواده هایی كه پدر هیچ گونه كمكی به مادر ننموده و مسئولیتی در قبال نوزاد احساس نمی كند بسیار حائز اهمیت است و مادر را به افسردگی حاد مبتلا می كند.

در شرایط حاد، ترس از كشتن یا مجروح كردن نوزاد یا خویشتن و بی علاقگی و بی توجهی به نوزاد نیز دیده می شود كه اگر به سرعت چاره ای برای آن اندیشیده نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهی می شود.

 

تفاوت های بین احساس تحول ناشی از تولد نوزاد و افسردگی ناشی از تولد نوزاد

بی تردید همراه با تولد نوزاد، تحول بزرگی در وضعیت زندگی، امور شخصی و... والدین - به ویژه مادر- پدیدار می شود كه این تحولات، تغییرات رفتاری را نیز به دنبال خواهد داشت. تحولات رفتاری ناشی از تولد نوزاد هر چند ناخواسته ایجاد شده و طبیعی هستند، اما به طور طبیعی و حداكثر تا چند روز پس از تولد نوزاد از بین می روند.

همه مادران، به ویژه مادرانی كه تولد نوزاد اول را تجربه می كنند به تغییرات رفتاری چون: احساس دربند بودن و محدودیت، غم و اندوهی خاص، گریه كردن به ویژه به هنگام شیر دادن یا خواباندن نوزاد، بی اشتهایی، اختلال در خواب و استراحت، عصبانیت و كلافگی، كاهش آستانه تحریك پذیری، بیقراری، نگرانی و دلشوره و احساس تنهایی و بی كسی دچار می شوند كه هر چند این علائم، علائمی مهم و قابل تأمل است اما با اندكی توجه و تمهیداتی چون خوابیدن و استراحت همراه با نوزاد، یاری خواستن از همسر، مادر، دوستان و یا هر فرد مورد اعتماد برای نگهداری از نوزاد، انجام امور منزل با كمك همسر، صبحت كردن با افرادی كه مانند وی صاحب نوزاد جدیدی شده اند، برنامه ریزی صحیح و اختصاص زمانی به عنوان اوقات فراغت، ورزش و معاشرت و ... از بین می روند.

 

اما افسردگی پس از وضع حمل با 3 تفاوت عمده نسبت به این علائم كه طبیعی بوده و ناشی از تحول وجود یك موجود جدید در خانواده است، مشخص می شود:

1 - تأثیر در بروز علائم افسردگی حتی یك تا دو سال پس از وضع حمل،

2 - طولانی شدن مدت درگیری شخص با مشكلات روانی- رفتاری بیش از سه هفته.

3- شدت بروز علائم؛ كه در افسردگی پس از زایمان علائم افسردگی با شدت زیادی بروز می كنند.

آمارها نشان می دهد از هر هزار زایمان، یك تا دو نفر به «افسردگی پس از زایمان» دچار می شوند و در بسیاری موارد نیز بیماری در شش هفته نخست پس از زایمان بروز می كند. در افرادی كه زمینه بیماری های روانی چون «شیزوفرنی» (جنون جوانی) یا بیماری دوقطبی(bipolar disorder) داشته اند، علائم زودتر و شدیدتر ظاهر می شود كه در صورت عدم درمان سریع، به خودكشی و یا خودكشی همراه با كشتن نوزاد و سایر فرزندان منتهی می شود.

 

حالا که افسرده هستم، چگونه خود را یاری كنم؟

بسیاری از زنان مبتلا به افسردگی دوران بارداری و یا پس از آن به دلیل ترس، خجالت و یا ترس از شكست و ناتوانی در زندگی، از بیماری خود صحبتی به میان نمی آورند (علائم را انكار و پنهان می كنند) كه این باعث حاد شدن و رسیدن شخص به حالت عدم تعادل روانی می شود. از سوی دیگر ترس از معرفی شدن به عنوان مادری بی صلاحیت آنها را از بیان مسئله بازمی دارد، غافل از این كه به این ترتیب به بیماری خود دامن می زنند. بنابراین روان شناسان اكیداً توصیه می كنند تا با بروز اولین علائم، سریعاً به پزشك مراجعه كرده و درمان را آغاز كنید.

روان شناسان معتقدند بیمار نقش بسیار مؤثری در تسریع روند درمان دارد؛بنابراین توجه به این نكات راهگشاست:

1 - مدت زمان استراحتتان را افزایش دهید؛ یكی از بهترین شیوه ها، خوابیدن و استراحت كردن همراه نوزاد است.

2 - اجباری در انجام همه امور، برنامه ها و كارها نیست؛ كارها به تدریج و با تسلط بر اعصاب انجام می شوند. استرس و هیجان برای انجام همه كارها باعث فشار بر اعصاب و احساس كلافگی و سردرگمی می شود.

3 - از همسرتان برای تمیز كردن نوزاد، حمام كردن وی و شیر دادن به او به ویژه در هنگام شب كمك بگیرید. مثلاً به جای آن كه شب ها نوزاد را شیر بدهید، شیر را بدوشید و در شیشه شیر بریزید و از همسرتان بخواهید تا او به نوزاد شیر بدهد. كمك گرفتن از مادر، دوستان و ... نیز بسیار خوب است.

4- درباره احساس ها و حالت های خود با همسرتان صحبت كنید؛ با این شیوه مشكلات بهتر و سریع تر حل شده و تصمیم گیری آسان می شود.

5 - در منزل تنها نمانید: قدم زدن در پارك، پیاده روی به همراه نوزاد و ... را فراموش نكنید، حتی یك پیاده روی 15 دقیقه ای می تواند روحیه شما را به خوبی تغییر بدهد.

6- با برنامه ریزی صحیح، گردش و تفریح را در برنامه هفتگی خود و خانواده تان بگنجانید.

7 - با مادرانی كه مانند شما تجربه اولین نوزاد را دارند، صحبت كنید. شاید راه هایی را پیشنهاد كنند كه برای شما نیز مفید باشد. آگاهی از تجربه مادرانی كه دو یا چند فرزند دارند نیز بسیار مفید است.

8- حداقل هر دو هفته یك بار با دوستانتان برنامه بگذارید و مانند گذشته به گردش و تفریح بروید تا حس ناخوشایند دوری از اجتماع در شما ایجاد نشود.

9- در طول دوران بارداری در برنامه روزمره زندگی تان تغییر جدی ایجاد نكنید. مثلاً به دلیل ترس از بیمار شدن در منزل نمانید و معاشرت با دوستان و فامیل را به دلیل نگرانی های بی موردی چون كم شدن مدت استراحت و ... كنار نگذارید.

10 - تا جایی كه می توانید خود را با شرایط جدید، با برنامه ریزی صحیح و دقیق وفق بدهید.

 

درمان افسردگی پیش و پس از بارداری

دو شیوه، به عنوان رایج ترین و ثمربخش ترین شیوه های درمان افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل مطرح اند كه عبارت اند از:

* درمان از طریق صحبت كردن (talk therapy)؛ كه در این شیوه بیمار تنها با صحبت كردن با روانكاو، روان شناس و یا مشاور- نه روان پزشك- به بیان مشكلات خود می پردازد و با بازگشایی احساس ها و عقده های درونی خود درمان می شود.

* درمان دارویی (medicine) كه بیمار با مراجعه به روان پزشك و دریافت دارو و مصرف داروها درمان می شود.

پزشكان معتقدند مصرف دارو در زنان باردار یا زنان شیرده باید با دقت بیشتری همراه باشد و حتی المقدور بیمار با درمان غیردارویی، درمان شود. مثلاً پاكزیل (paxil) -یكی از جدیدترین داروهای ضد افسردگی- تأثیر بسیار مخربی بر جنین دارد و باعث تولد نوزادانی ناقص در دستگاه گردش خون به ویژه قلب می شود.

 

لزوم درمان افسردگی

پژوهش ها نشان می دهد افسردگی مادر در دوران بارداری و پس از آن، اثرات نامطلوبی را در جنین و نوزاد ایجاد می كند كه از آن جمله می توان به وزن بسیار پایین نوزاد در دوران جنینی و هنگام تولد، نارس بودن نوزاد، نقص مادرزادی، مشكلات گفتاری چون تأخیر در تكلم، لكنت زبان، ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران به ویژه پس از آغاز دوران مدرسه، مشكلات رفتاری، گوشه گیری، شب ادراری، كابوس های شبانه و ... اشاره كرد.

 

و كلام آخرین این كه

همسران زنان باردار مهمترین وظیفه را در قبال آنها دارند. روان شناسان معتقدند بسیاری از بیماران افسرده به ویژه زنان باردار به دلیل بی توجهی یا كم توجهی اطرافیان به خصوص همسرانشان به افسردگی دچار می شوند.

 

مترجم: مهتاب صفرزاده خسروشاهی

منبع: مركز بین المللی اطلاعات سلامت زنان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

پایان افسردگی های زمستانی

 

در طول ماه هاى پاییز و زمستان، با كوتاه تر شدن طول روزها و كم شدن نور خورشید، برخى افراد غمگین و افسرده مى شوند و به زودى نیز بهبود پیدا مى كنند. افرادى كه مبتلا به «اختلال تأثیر فصلى» یا به اصطلاح sad هستند حالت افسردگى عمیق ترى را تجربه مى كنند. افراد مبتلا به این اختلال روحى تمایل پیدا مى كنند كه بیشتر بخوابند، پرخورى كنند و در طول فصل هاى پاییز و زمستان دچار اضافه وزن مى شوند. آنها ممكن است احساس خستگى مفرط داشته باشند و از طرفى هم قادر نیستند برنامه منظم خود را انجام دهند. برخى افراد احساس افسردگى و تحریك پذیرى مى كنند و حتى اشتیاق خود را براى شركت در تعاملات اجتماعى از دست مى دهند.

تصور مى شود كه این اختلال فصلى به دلیل اختلال و برهم خوردن سیكل خواب و بیدارى بروز می کند که در نتیجه كاهش نور خورشید در زمستان است.

دكتر جاكوبز، مدیر اجرایى مركز بازبینى بهداشت روانى و استاد روان شناسى دانشكده پزشكى هاروارد در این باره گفت: این اختلال یك مشكل واقعى است و نیاز به تشخیص و اغلب نیاز به درمان دارد كه حدود 75 درصد زنان به آن مبتلا مى شوند. وى همچنین افزود: اگرچه این بیمارى معمولاً با حالت هاى شدید بیمارگونه و بسترى شدن همراه نیست اما ممكن است در برخى افراد تمایل به خودكشى به وجود آورد، و اگر چنین اتفاقى بیفتد این افراد باید فوراً با یك متخصص مراقبت هاى بهداشتى مشورت كنند. در اكثر موارد این اختلال بسیار خفیف از سوى خود فرد قابل كنترل است اما در برخى موارد نیاز به بررسى و رسیدگى وجود دارد.

درمان این اختلال بستگى به شدت علائم آن دارد و ممكن است به سادگى قرار گرفتن در معرض نور خورشید و یا گذراندن ساعات بیشترى از روز در كنار پنجره در طول ماه هاى تاریك باشد. اما اگر علائم تشدید شوند، ممكن است به نور درمانى (قرار گرفتن در معرض نور مصنوعى) نیاز باشد و حتى در شرایط حادتر نیز روان درمانى و تجویز داروهاى ضدافسردگى مورد نیاز است.

 

زنان افسرده و آلرژى

محققان علوم پزشكى اعلام كردند زنانى كه دچار افسردگى شدید هستند بیشتر از دیگر زنان در معرض ابتلا به آلرژى قرار دارند .این محققان تأكید كردند به نظر مى رسد آلرژی ها در مردانى نیز كه شخصیت هاى حساس، عصبى و مضطرب دارند بیشتر بروز مى كنند. به گزارش خبرگزارى رویترز از نیویورك، این یافته ها كه حاصل مطالعه بر روى سه هزار و سى و دو فرد بالغ آمریكایى است، نشان مى دهد بین رفتارهاى شخصیت عصبى و افسرده با انرژى رابطه برقرار است و این ارتباط بین زنان و مردان متفاوت است. خلق افسرده، احساس پوچى و غمگینى یا گریان بودن در اكثر اوقات روز و كاهش علاقه و لذت تقریباً در تمام فعالیت ها از نشانه هاى افسردگى هستند.

علائم دیگر افسردگى

شامل اختلال در خواب است كه مى تواند به صورت پرخوابى و كم خوابى باشد که هر شب وجود دارد و نیز كاهش یا افزایش اشتها كه مى تواند منجربه كاهش یا افزایش وزن شود.همچنین بیماران افسرده ممكن است در حركات خود كندى یا بى قرارى داشته باشند؛ آنها تقریباً هر روز احساس خستگى یا فقدان نیرو دارند، از دیگر علائم افسردگى احساس بى ارزشى یا گناه به صورت مفرط و نامتناسب است. كاهش توانایى در تمركز فكر، و ناتوانى در تصمیم گیرى هم از دیگر نشانه هاى این بیمارى شایع اعصاب و روان محسوب مى شود. گاه افكار مکرر مربوط به خودكشى نیز این افراد را آزار مى دهد. براى تشخیص افسردگى و شروع درمان، وجود دو علامت از نشانه هاى یاد شده كه دست كم دو هفته نیز استمرار داشته باشند ضرورى است .

 

روزنامه ایران

لینک به دیدگاه

افسردگی دختران و راههای درمان آن

 

بهار... زندگی ... رویش! جذابیت این کلمه ها را باور نکنید! وقتی صبح، صبح یک روز بهاری در گوشه یک بیمارستان روانی باشد، «زندگی» و «رویش» حسرتی می شوند، تمام ناشدنی! بهار می آید؛ اما تنها تا پشت پنجره بیمارستان... این طرف، دخترک نگاهش را دوخته به درختان پر از جوانه خیابان.. به آدمهای پیاده رو، که می آیند و می روند... سبز شدن دوباره زمین، دل همه را می لرزاند، اما دخترک انگار دیگر دلی ندارد برای لرزیدن!

مادرش می گوید: «لعنت به مهر... لعنت به روزهای اول دانشگاه!» و لعنت را آنقدر غلیظ تلفظ می کند که انگار همه چیز زیر سرماه مهر است و سال تحصیلی جدید! اما دنبال مقصر نگردید... هیچ کس چیزی نمی داند... دختر حرف نمی زند... غذا نمی خورد... راه نمی رود. چند ماه است که فقط یک گوشه می نشیند و زل می زند به روبه رو! حتی اگر آن رو به رو، «تو» نشسته باشی، باز هم، نگاهش روی صورت تو نمی نشیند... روی چشمهای تو زوم نمی کند. انگار مسخ شده، عبور می کند از تو... زن دوباره به حرف می آید: «اگر به حال خودش بگذاریم، نه غذا می خورد و نه حتی نفس می کشد...». صدایش گرفته و خش دار است ، وقتی می گوید: «این آخری عذابش از همه بیشتر است... فقط نشسته ایم در انتظار یک چیزی مثل معجزه... اتفاقی که بهبودی اش را سریعتر کند!»

از لحاظ پزشکی، بیماری دختر، یک نوع خاص از افسردگی است؛ همین و نه بیشتر! اما زن از بیماری دخترش می ترسد... مثل همه فامیل! می گوید: «باور می کنید حتی خواهرم هم از بیماری دخترم خبر ندارد... می ترسیم وقتی که خوب بشود، انگ دیوانگی رویش بماند...» زن حرف می زند و دختر، بی تفاوت روی تخت، نشسته است... حوصله مان را ندارد... این را از چشم هایش می شود فهمید... مادرش می گوید: «اوایل مضطرب بود... وسواس داشت... یک روز یا چند ساعت شاد شاد بود... منبع انرژی مثبت... باور می کنید؟!» و دخترک حتی حوصله مادرش را هم ندارد!

«افسردگی» یکی از شایع ترین بیماری های عصر ماست که آن را به سرماخوردگی روانی هم تشبیه کرده اند و همچنان که زمان شیوع سرماخوردگی تمام اقشار جامعه، در هر سن و سال و هر موقعیتی ، در معرض مبتلا شدن به آن قرار دارند، افسردگی نیز، بیماری است که هر فرد را تهدید می کند!

عوامل متعددی در ابتلاء افراد به بیماری های روانی دخیل هستند. مکانیسم های پیچیده ای که تاکنون شناخته نشده اند. در این میان، روان شناسان، مراحل روانی، اجتماعی و عوامل زیستی بسیاری را در ابتلاء افراد مختلف به افسردگی موثر می دانند از این نظر ساختار ژنتیکی و یا زیستی برخی افراد به گونه ای است که در محیط های محرک بیماری و دارای عوامل اجتماعی و محیطی بالای بیماری زا، زمینه ساز گرایش آنها به سمت افسردگی است.

 

با تمام این تفاسیر، علل روان شناختی منجر به افسردگی، گروه وسیع تری را شامل می شوند. برخی کارشناسان بر این باورند که استرس و فشارهای عصبی ناخواسته، اولین محرک به سوی بیماری افسردگی است؛ رویدادهای بزرگ برنامه ریزی نشده ای که فرد ناگهان خود را در حصار آن زندانی می بیند! وقایعی مانند: مرگ یکی از اعضای خانواده، یک دوست یا یک همکار.

استرس های زندگی براساس شدت تاثیررا درجه بندی کرده است : این مقیاس، مرگ همسر را 100، طلاق را 75، بیماری شخصی را 53، ازدواج را 50، بارداری را 35، تغییر مسوولیت کار را 29، موفقیت چشمگیر را 28، تغییر اوضاع زندگی را 25، مشکل داشتن با کارفرما را 22و تغییر فعالیت اجتماعی را 18 ارزیابی کرده است.

دکتر شیما مجدفر، روانپزشک، در این زمینه می گوید: «یکی از دلایل عمده افسردگی در ارتباط مستقیم با زندگی خصوصی افراد قرار دارد. وقایعی که در زندگی آنها اتفاق می افتد و منجر به وجود آمدن احساس بی پناهی، ناامیدی و بی ارزشی در آنها می شود، این احساسات به مرور زمان به استرس تبدیل می شوند و در صورتی که فرد نتواند آنها را کنترل کند، مستعد افسردگی می شود. مساله دیگر، تنها شدن و از دست دادن یک شخص مهم در زندگی است؛ شخصی مثل پدر یا مادر. البته در اینجا تغییرات ناشی از این فقدان، اختلال را به وجود می آورد، تغییراتی مثل از دست دادن حمایت های روحی، تغییر در شیوه زندگی و موفقیت اجتماعی، اقتصادی و ...».

این روانپزشک در ادامه می گوید، «خطر ابتلا به افسردگی در افرادی که در خانواده آنها این بیماری دیده می شود نیز وجود دارد، چرا که آنها از نظر بیولوژیکی ممکن است این آسیب پذیری را به ارث برده باشند».

افسردگی؛ بیماری قابل درمان

از نظر علم پزشکی «روان درمان» و «دارو درمانی؛ استفاده از داروها ضد افسردگی» از انواع متداول درمان بیماری افسردگی هستند، اولین قدم در این راه، معاینه توسط یک روانپزشک است.

دکتر فیروزه حناچی، متخصص دیگری است که معتقد است: «در بسیاری از موارد افسردگی غلط تشخیص داده می شود و بیمار گاهی باید به بیش از 5 پزشک مراجعه کند تا بیماری اش تشخیص داده شود. گرچه بسیاری هم خودشان را بیمار تلقی نمی کنند و حالتهای عصبی خود را به ضعف های جسمی و روزمره ربط می دهند؛ در نتیجه برای درمان اقدامی نمی کنند!»

در هر حال، مهمترین عامل در طول درمان افسردگی، نوع و شدت این بیماری است. بررسی ها حاکی از این است که در بسیاری از آزمایش های بالینی 50 تا 60 درصد بیماران طی چهار تا شش هفته و گاهی دو تا چهار هفته به درمان پاسخ مثبت می دهند و درمان کامل از هفته های چهارم تا ششم صورت می پذیرد.

همچنین طول درمان افسردگی از طریق روان درمانی طولانی تر است؛ تا جایی که نشانه های بهبودی در هفته های ششم تا هفتم نمایان می شود و بیمار برای سلامت کامل به 12هفته وقت نیاز دارد؛ در صورتی که روان درمانی موثر در واقع نشود، دارو درمانی شروع می شود. دکتر حناچی به علایم مختلف افسردگی اشاره کرده و می گوید: «کم خوابی، بدخوابی و یا حتی خواب های طولانی، غمگین، کاهش وزن در نتیجه کم اشتهایی و نخوردن غذا، عدم تمرکز فکری، احساس پوچی و ناامیدی و ... از علایم آشنای ابتلا به بیماری افسردگی هستند.»

اما متخصصان علم روان پزشکی، بستری کردن بیماران افسرده را تنها در چند حالت توصیه می کنند: زمانی که بیمار قصد خودکشی دارد، زمانی که چندان دلمرده شده است که میلی به غذا خوردن در او باقی نمانده و وقتی که بیمار نشانه هایی از روان پریشی با خود دارد و ... .

با این حال از متداول ترین درمان ها جهت بیماری افسردگی، دو روش دارو درمانی و روان درمانی هستند، که بیشترین نتیجه را نیز به همراه دارند.

در هر حال، ایسنا از نتایج جالب توجه تحقیق یک عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در زمینه کاهش افسردگی در دختران جوان خبر می دهد:

مهوش نوربخش در پژوهش خود با عنوان «بررسی تاثیر فعالیت ها ی جسمانی بر میزان افسردگی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز» آورده است: «اختلالات بهداشت روانی از قبیل افسردگی و اضطراب بر زندگی میلیون ها نفر از مردم جهان تاثیر گذاشته و با افزایش مرگ و میر و هزینه مراقبت های بهداشتی ارتباط مستقیم دارد، اگر چه به نظر می رسد که روش های درمانی متعددی از قبیل دارو درمانی و روان درمانی نیز در درمان اختلالات موثرند.

باید توجه داشت که فعالیت های جسمانی اثرات مثبتی بر بهداشت و سلامت جسمی و روانی افراد دارند. برخی محققان بر این باورند که فعالیت جسمانی وسیله مهمی در پیشگیری و درمان افسردگی است.»

براساس نتایج این تحقیق، پیشنهاد می شود که از فعالیت های جسمانی به عنوان وسیله ای موثر جهت کاهش میزان افسردگی دختران دانشجو استفاده شود. چرا که ورزش یا هر گونه فعالیت بدنی مشابه منجر به آزاد کردن ترکیبات شیمیایی مانند اندرفین در بدن می شوند که نشاط آور و آرامش بخش هستند.

دکتر حناچی در ادامه می گوید: «باید دقت کرد افرادی که زیر چتر حمایتی دوستان و افراد خانواده خود قرار دارند، گرایش کمتری به سمت افسردگی پیدا می کنند، در نتیجه دلسوزی و رفتار گرم و صمیمانه اطرافیان با اشخاص در معرض بیماری، به عاملی برای ایجاد انگیزه و امیدواری در آنها تبدیل می شود.»

چرا دختران بیشتر افسرده می شوند؟

در دوران کودکی میزان افسردگی بین دختران و پسران تفاوت چندانی ندارد. ولی در دوران نوجوانی و جوانی تعداد دختران افسرده به مراتب بیشتر از پسرهاست و مشابه الگوی افسردگی بزرگسالی است و تقریباً میزان آن دو به یک است که این را ناشی از تاثیر استرس و مکانیسم های سازگاری بدن انسان می دانند. این میزان در تمامی جوامع صرف نظر از سوابق قومی و نژادی و یا موقعیت های اقتصادی آنها یکسان است. دکتر مجدفر معتقد است: «قبل از بلوغ اختلاف قابل توجهی در میزان افسردگی بین دختران و پسران دیده نمی شود. اما در سنین بین 11 تا 13سال میزان افسردگی در دختران افزایش می یابد و تا سن 15 سالگی در دختران 2 برابر پسران می شود. تا جایی که دختران به علت وضعیت اجتماعی خاصی که در این سنین در آن قرار می گیرند، نسبت به افسردگی آسیب پذیرتر می شوند. برای مثال تحقیقات نشان می دهد. درحالی که بسیاری از پسران از تغییر اوضاع بدنی خود در سن بلوغ خرسند می شوند، دختران غالباً از تغییرات جدیدی که در بین آنها رخ می دهد دچار ناآرامی می شوند»

در هر حال، فشارهای دوران بلوغ شامل شکل گیری هویت جنسی، جدا شدن از الگو ها همراه با دیگر تغییرات هورمونی ذهنی و جسمی باعث تمایل به افسردگی می شود که در دختران بیشتر نمود افسردگی را به همراه دارد. حتی برخی کارشناسان معتقدند که تربیت سنتی دختران در رابطه با نقش جنسی و بلوغ می تواند موجب بروز این گونه خصوصیات شده و احتمالا عاملی در جهت افزایش ابتلاء دختران به افسردگی باشد.

در مراحل بالاتر، دختران جوان باز هم وقایع استرس زای بیشتری را نسبت به مردها تجربه می کنند. در بیشتر موارد آنها دارای درآمد کمتر، موقعیت شغلی پایینتر و کنترل کمتر بر سرنوشت خود هستند؛ برحسب مکانیزم های سازش، مردان جوان براحتی از مسائل چشم پوشی می کنند در حالی که دختران بیشتر به مساله می اندیشند.

 

منبع : جام جم

لینک به دیدگاه

7 روش برای کاهش افسردگی و تجدید شادابی

 

اگر روند زندگی تان به نحوی پیش می رود كه در معرض خارج شدن از كنترلتان قرار گرفته، خانم شلی ویل عملی فراتر از كند كردن این روند را در مورد خودش تجربه كرده است .یعنی آن را بطور كامل متوقف نموده است. وی می گوید: «چشمهایم را می بندم و چند نفس بسیار عمیق می كشم. فقط یك تا دو دقیقه كل زمان بازگشت به آرامش مجدد می باشد.» شغل ویل تهیه گزارش های پزشكی برای دكترها می باشد - شغل استرس زایی كه ضرب الاجلها در آن نقش حیاتی بازی می كنند - بنابراین او مجبور به كنترل استرس و یا تحمل فشار كاری می باشد.

ولیكن این زن 53 ساله بعد از تصادف بداقبالانه توسط اتومبیلش كه باعث شروع مبارزه او با درد كمر و ضربه روحی وارده به او شده بود، نحوه توانایی در رهایی از استرس را درك كرد. وی به مركز مدیریت استرس مارین كالیف مراجعه كرد و در آنجا چند تكنیك ساده آموخت. تغییری كه در سلامت و رفتار او بوجود آمده بود چنان شگرف بود كه همسر و دو فرزندش از او تبعیت كردند و خانواده ویل را به یكی از آرام ترین خانواده های بخش مارین تبدیل كرد. این شاهكار كوچكی نبود .

با وجود مشكلات كوچك یا بزرگ، یافتن راهی برای رهایی كامل از استرس نه تنها سلامت روانی را حفظ می كند بلكه می تواند نجات دهنده زندگی باشد. استرس همیشگی می تواند به قلب آسیب رساند و حتی گرفتگی شریانهای قلبی را تشدید كند. تحقیقات جدید نشان می دهد این شرایط باعث ایجاد برخی از هورمونهای استرس در جریان خون می شود كه ضعف سیستم دفاعی بدن را موجب می گردد و ما را در مقابل بیماریهای عفونی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا آسیب پذیرتر می كند، همینطور ارتباط تنگاتنگی بین بیماریهایی از قبیل سوزش معده و تبخال تا آسم و سرطان با سطوح بالای استرس در بدن وجود دارد. افزایش استرس حتی می تواند افت حافظه را با بالا رفتن سن تشدید كند.

ولی نگران نباشید. راههای اثبات شده ای وجود دارند كه استرس را از بین می برند. در دانشگاه ویرجینیای غربی، دانشمندان به 59 تن از بزرگسالان روش های ذهنی ای را برای كنترل استرس آموزش می دهند، پس از آن داوطلبان نه تنها احساس اضطراب كمتری دارند، بلكه علائم كمتری از استرس (مانند سردرد) را گزارش می كنند. هنگامی كه دانشجویان دانشگاه موردوك استرالیا راههای آسانی را برای از بین بردن فشار آموختند، از آن پس در مواجهه با بیماری سرماخوردگی تعداد روزهای كمتری بیمار بودند و سریعتر بهبودی یافتند. همینطور تحقیقی در دانشگاه میامی نشان داد كه بیماران دارای hiv مثبت با تمرین برای كاهش استرس، می توانند تعداد سلولهای دفاعی گردشی در جریان خون خود را افزایش دهند.

فردریك لوسكین فیزیولوژیست دانشگاه استنفورد می گوید: «نیازی نیست زندگی خود را برای كاهش استرس متحول كنید. بسیاری از مردم می گویند فرصت ندارند تا كارهای خود را متوقف كنند و به درمان استرس بپردازند. اما كارهایی وجود دارند كه می توانید در هر محلی انجام دهید و بیش از چند دقیقه از وقتتان را نمی گیرند و می توانند از آسیب های ناشی از استرس قبل از آنكه از كنترل شما خارج شود جلوگیری كنید. واقعیت این است كه با یادگیری به دست آوردن آرامش، در واقع شما احساس درگیری كمتری می كنید.»

در طول این هفته، روزانه یك روش از تكنیكهای پیشنهاد شده را امتحان كنید. بعضی از آنها بهتر از روشهای دیگر اثر می كنند. آنچه مهم است اینست كه دو یا سه روش موثر در مورد خودتان را به هنگام افزایش استرس دنبال كنید.

 

كاری انجام ندهید

بدین ترتیب: حداقل یك بار در روز، پنج یا ده دقیقه آرام بنشینید و كاری انجام ندهید. به صداهای اطراف، احساستان و هر گونه كششی در گردن، شانه ها، بازوها، سینه و غیره تمركز كنید.

رابین گیوث، موسس و مدیر مركز مدیریت استرس مارین می گوید: «این یكی از مشكلترین كارها برای اكثر مردم است. چرا كه شدیداً عادت كرده ایم راجع به ارزش كارهایی كه انجام می دهیم فكر كنیم. انجام ندادن هیچ كاری یك جنگ واقعی است.»

نشستن، به تنهایی ضربان قلب را كاهش می دهد و فشارخون را پائین می آورد، یعنی با دو مورد از آشكارترین تاثیرات استرس مقابله می كند. همچنین دیدگاه شما را عوض می كند و احساس كنترل بر موقعیتها را افزایش می دهد. جیمز كارمودی فیزیولوژیست و مدیر تحقیقات مركز تكامل ذهن در دانشگاه ماساچوست می گوید: «مطالعات نشان می دهد كه موقعیتهای بسیار استرس زا مواردی هستند كه نمی توانیم آنها را كنترل كنیم. ما نمی توانیم گذشته را تغییر دهیم، آینده را هم نمی توانیم پیش بینی كنیم. تنها چیزی كه هر كدام از ما قادر به كنترل آن هستیم زمان حال است.» او ادامه می دهد: «هنگامی كه مردم در برنامه ارائه شده توسط ما این روش را امتحان می كنند، احساس كنترل خود را دوباره به دست می آورند و استرس را كاهش می دهند.»

 

با صدای بلند بخندید

لی بارك یك پژوهشگر می گوید: «یكی از موثرترین روش های كاهش استرس شب هنگام اتفاق می افتد، یعنی هنگامی كه مشغول تماشای سریال مورد علاقه تان پس از یك روز طولانی هستید. تحقیقات برك در دانشگاه لومالیندا موسسه بهداشت عمومی در كالیفرنیا نشان می دهد كه خنده خوب سطوح كورتیزول و اپینفرین هورمونهای استرس را كاهش می دهد و سیستم دفاعی بدن را بهبود می بخشد. علاوه بر آن، تاثیرات مفید یك خنده از ته دل و خوب، به مدت 24 ساعت باقی می ماند. برای یادآوری مجدد می توانید آن را برای دوستان خود نیز تعریف كنید.

حتی در انتظار خنده ماندن نیز، به انسان آرامش می دهد. در نتایجی كه سال گذشته گزارش شده، برك و همكارانش دریافتند كه گفتن این موضوع به داوطلبان كه در یك آزمایش، فیلم ویدئویی خنده داری را تماشا خواهندكرد، خوش خلقی بیشتری در آنها ایجاد نموده و فوراً سطوح استرس آنها را كاهش داد.

 

موسیقی گوش دهید

بدین ترتیب: هنگامی كه با یك كار دلهره آور مواجه می شوید، به موسیقی گوش فرا دهید - این موسیقی می تواند از نوع كلاسیك، ملی یا جاز باشد - در محل كار هم می توانید از سی دی درایو كامپیوتر خود استفاده كنید تا موسیقی قابل دسترستان باشد.

در تحقیقی كه در دانشگاه موناش در ویكتوریای استرالیا انجام شد، به دو گروه از دانشجویان گفته شد تا یك نطق شفاهی تهیه كنند. بعضی در سكوت كار كردند، عده ای دیگر به مجموعه موسیقی گوش دادند. استرس باعث افزایش فشارخون و بالا رفتن ضربان قلب كسانی كه در سكوت كار می كردند شد، ولیكن در داوطلبانی كه در گروه موسیقی بودند، مقادیر فوق ثابت باقی ماند. از طرفی آنها اعلام نمودند كه استرس كمتری در ضمن كار احساس نمودند.

آیا موسیقی ای وجود دارد كه نباید به آن گوش دهید؟ فیزیولوژیست الیس لابه می گوید: «بسیاری از مردم فكر می كنند كه با موسیقی كلاسیك احساس آرامش بیشتری دارند، ولی این در مورد همه صادق نیست.»

لابه در مورد تاثیرات آرامش بخش موسیقی در آزمایشات دانشگاه آلابامای جنوبی تحقیق می كند. «داوطلبان ما همه موارد را از گروه موسیقی ملی انتخاب می كنند. آنچه كه باعث می شود موسیقی به شما احساس آرامش دهد، این است كه به كم شدن استرس كمك می كند.»

 

مثبت بیندیشید

بدین ترتیب به شخص یا چیزی كه عمیقاً مورد علاقه تان است (در هر مكان) از5ثانیه تا 5 دقیقه فكر كنید. یا منظره ای از یك تعطیلات آرام را تصور كنید یا عبارتی كه باعث ایجاد احساس مثبتی نسبت به خود و جهان اطرافتان می شود را در ذهنتان مرور كنید.

به نظر می رسد كه فكر كردن همانند پندی از یك كارت تبریك است! شاد فكر كردن و افكار آرامش بخش می تواند با تغییرات فیزیولوژیك كه هنگام بوجود آمدن استرس اتفاق می افتند مقابله كند. آقای لوسكین كه در مورد قدرت درمانگر گذشت و بخشش تحقیق می كند می گوید: «بسیاری از استرس هایی كه تجربه می كنیم از احساسات منفی كه در اطرافمان هستند - دشمنی ها، حسودی ها، عصبانیت ها و ضربه های روحی - ناشی می شوند.» (او نویسنده كتاب «ببخش برای خوب بودن» است.) او ادامه می دهد: «در مورد شخصی كه نسبت به او عصبانی هستید بیندیشید، رئیسی كه احمق است یا دوستی كه احساسات شما را جریحه دار كرده است. این عمل می تواند هورمونهای عصبی زیان آوری را در سیستم بدن به جریان اندازد و اندیشیدن به اشخاص یا چیزهایی كه به آنها عشق می ورزید آثار عكس را به دنبال دارد.»

 

قدم بزنید

بدین ترتیب: از پشت میز، صندلی - در هر موقعیتی كه هستید -، بلند شوید و 10 دقیقه راه بروید. بسیاری از مردم این حس درونی را دارند كه پیاده روی به آرامششان كمك می كند. امروزه دانشمندان در حال اثبات این موضوع هستند. در تحقیقاتی كه در دانشكده پزشكی دانشگاه استنفورد در سال 2002 انجام گرفته، محققان اشخاصی را كه از بستگان بیمار خود نگهداری می كردند مورد توجه قرار دادند. (این موقعیت به گونه ای است كه هركدام از ما نیز در این شرایط با استرس مواجه می شویم.) در این مورد تحقیقات دانشمندان نشان داد، افرادی كه 4 بار در هفته پیاده روی می كنند استرس كمتری دارند و راحت تر می خوابند. همچنین آزمایشات نشان دادند كه فشارخون این افراد در هنگام استرس ثابت باقی می ماند.

آیا نیم ساعت وقت اضافی ندارید؟ تقلای بیش از حد نكنید. پنج تا ده دقیقه پیاده روی می تواند در مواقع استرس مفید باشد. لوسكین فیزیولوژیست دانشگاه استنفورد می گوید: «تحقیقات ما نشان می دهد بهترین روش این است كه چند دقیقه یا حتی برای چند لحظه كه میزان استرس در حال افزایش است آرامش پیدا كنیم.»

 

نفس عمیق بكشید

بدین ترتیب برای پنج دقیقه، تنفس خود را آهسته تر كنید و در حدود6 بار در دقیقه نفس بكشید. به عبارت دیگر، مدت 5? ثانیه عمل دم، 5 ثانیه عمل بازدم انجام دهید.

عموماً تمایل داریم كه تنفس تند و سطحی داشته باشیم، به خصوص هنگامی كه احساس فشار می كنیم. چند نفس عمیق شما را مجبور می كند كه شانه های خود را بكشید و ماهیچه های سفت را شل كنید. براساس یك تحقیق بین المللی در سال 2001، تنفس آرام مزایای غیر قابل پیش بینی دیگری نیز دارد. محققان دریافته اند هنگامی كه مردم یوگا می كنند و یا در حال عبادتند، تنفس آنها به یك ریتم5ثانیه دم و 5 ثانیه بازدم كاهش می یابد كه با ده ثانیه نوسان دوره ای كه به طور طبیعی در فشارخون اتفاق می افتد برابری می كند. همزمانی تنفس با این ریتمهای واقعی عروق قلبی، باعث می شود كه نه تنها فرد احساس آرامش بیشتری كند، بلكه پیشرفت در سلامت سیستمهای قلبی - عروقی را نیز موجب می گردد.

اگر روز شما از جر و بحثهای كوچك و رنجش مملو است، پیشنهادهای گیوث به شما این است كه یك نقطه سفید بر روی ساعت مچی یا ساعت روی میزتان بگذارید. وی خاطر نشان می كند كه: «هر زمان كه این نقطه سفید را مشاهده نمودید، دو یا سه نفس بلند و عمیق بكشید، و بدین ترتیب از اینكه به سرعت احساس آرامش می كنید متعجب خواهید شد.»

 

با آرامش برخیزید

بدین ترتیب، درست قبل از ترك تختخواب و بلافاصله بعد از اینكه زنگ ساعت در صبح به صدا درآمد،5 دقیقه برای آرام كردن بدنتان وقت صرف كنید. با منقبض كردن انگشتهای پا شروع كنید، سپس با اختیار خود آنها را شل كنید. بعد در مورد ماهیچه های كف پا و سپس عضله های ساق پا و ران پا و باسن همین كار را انجام دهید. به طرف بالا این روش را ادامه دهید تا بالاخره با جمع كردن و سپس شل كردن عضله های صورت به آن خاتمه دهید.

یک متخصص استرس می گوید: «اگر روز خود را با تنش آغاز كنید، موقعیتها به گونه ای خواهد بود كه تمام روز احساس تنش می كنید. اگر مشكلاتتان را باخود به رختخواب ببرید، احتمالاً خواب شما را مختل می كند و این به معنای تنش بیشتر است. تحقیقات نشان می دهد، افرادی كه از خواب محروم می شوند، میزان هورمونهای استرس در آنها افزایش پیدا می كند.» او همچنین می گوید: «هر روز خود را، با یك یا دو دقیقه آرامش بخشیدن به خود آغاز كنید و به پایان برسانید.»

روشی كه در بالا شرح داده شد روش موثری است كه آرامش تدریجی نام دارد. در تحقیقی كه در سال 2002 در دانشگاه می سی سی پی جنوبی انجام شد، 46 داوطلب كه تحت تعلیم آرامش تدریجی قرار گرفته بودند افت قابل ملاحظه ای را در تعداد ضربان قلب، استرس و میزان كورتیزول بدنشان تجربه نمودند.

شلی ویل می گوید: «بیشتر اوقات روز، سگ دو می زنم. نمی خواهم روزم را به این شكل آغاز كنم. پس پنج دقیقه قبل از اینكه به مرز جنون برسم، فكرم را آرام می كنم. این كار همیشه آسان نیست. ولی اگر قسمتی از زندگی روزمره تان شود، بدون آن احساس خوبی نخواهید داشت.»

 

منبع: شناخت درمانی روان شناسی افسردگی - تألیف : دیوید برنز - ترجمه : مهدی قرچه داغی

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

روحم سرما خورده ...

زمستان همیشه با سرماخوردگی جسمی و زکام و تب و لرز همراه نیست، گاهی نیز موجب ترس و لرز آدمی می‌شود و سرماخوردگی روحی را به همراه دارد.

این تنها پزشکان نیستند که در زمستان با انواع بیماران سرماخورده مواجه می‌شوند، روانشناسان و روانپزشکان نیز در این فصل با بیمارانی روبه‌رو می‌شوند که روحشان سرما خورده و دچار یخ‌زدگی شده است.

پس، آمدن زمستان هم یکی از اتفاقات پیش‌ پا افتاده‌ای است که می‌تواند منجر به بروز واقعه‌ای بزرگ شود.

افسردگی زمستانی یکی از شایع‌ترین افسردگی‌های فصلی است که به سراغ آدم می‌آید. گویی برف زمستان، روان انسان را نیز سفید پوش می‌کند و سوز سرما از مغز استخوان می‌گذرد و به روح آدمی می‌رسد.

با آمدن فصل زمستان و کوتاه ‌شدن طول روز و کاهش مدت روشنایی خورشید، بسیاری از افراد به افسردگی مبتلا می‌شوند.

این ناهنجاری‌ فصلی طی ماه‌های آذر، دی و بهمن در هر سنی به وجود می‌آید، اما اغلب در سنین 18 تا 30 سالگی خودش را نشان می‌دهد و زنان را بیشتر گرفتار می‌کند.

 

ملاتونین مقصر است!

افسردگی فصلی تحت ‌تأثیر ملاتونین بروز می‌کند. ملاتونین هورمونی است که توسط غده پینه‌آل در مغز ساخته و ترشح می‌شود و نقش مهمی در تنظیم ساعت بیولوژیک بدن ایفا می‌کند.

ساعت بیولوژیک بدن ، انجام فعالیت‌هایی نظیر تولید پروتئین، رشد مو، میزان اشتها، تنظیم درجه حرارت بدن و تنظیم خواب و بیداری را بر عهده دارد که همه تحت‌ تأثیر ملاتونین دچار تغییرات می‌شوند.

ملاتونین در فصل سرما و به ‌دلیل طولانی شدن شب، بیش از فصول دیگر سال ترشح می‌شود و از آنجا که با افزایش ترشح این هورمون، بروز اختلالات خلقی نیز بیشتر می شود، افراد زیادی در زمستان دچار افسردگی می‌گردند.

جوان‌هایی که ناخودآگاه به افسردگی مبتلا می‌شوند، ابتدا آن را مشکلی جدی تلقی نمی‌کنند، در حالی که این بیماری اگر به‌طور صحیح درمان نشود، عوارض شدیدتری را به همراه خواهد داشت.

احساس یاس و ناامیدی، اضطراب، تباهی، نفرت، اختلال در خواب، از دست دادن اشتها، عدم‌ تمایل به انجام کارهای روزانه و از دست دادن احساس شادمانی و نشاط علائمی است که فرد مبتلا را درگیر خود می‌کند.

گرچه این حالات به‌ دلیل تغییرات بیولوژیک بدن است، ولی اگر روز به روز شدیدتر شود و فرد بیمار به تنهایی و انزوا کشیده شود، باید هرچه سریع تر دست به کار شد و او را از بحران موجود نجات داد.

برای همین، در صورتی که این افسردگی را در خودتان می بینید، تلاش کنید و تا دیر نشده و به ماه‌های آخر زمستان نرسیده‌ایم، افسردگی را از خود دور کنید.

 

علائم واضح‌تر بیماری

علائمی که فرد را تشویق به ‌دنبال کردن روند درمان این بیماری می‌کنند، شامل این موارد هستند:

1) مشکلاتی در خوابیدن و فقدان انرژی: گاهی بیرون آمدن از رختخواب برای شما مشکل می‌شود و توان بلند شدن را ندارید، و یا با وجود این که ساعات طولانی خواب بوده‌اید، هنوز احساس خستگی می‌کنید.

2)‌ پرخوری

3)‌ افسردگی

4)‌ علائم جسمی: دردهای مفصلی ، مشکلات معده ، کاهش مقاومت بدن در برابر ابتلا به عفونت‌ها

5) تغییرات رفتاری: در برخی افراد باعث فعالیت بیش از حد و کار زیاد و افراطی می‌شود.

تحقیقات نشان داده است این افسردگی در بین اهالی کشورهای اسکاندیناوی بسیار شایع است، به‌طوری که روانشناسان تخمین می‌زنند حدود 20 درصد از سوئدی‌ها از این مشکل رنج می‌برند. حتی در برخی کشورها مثل انگلستان با ساختن آفتاب مصنوعی سعی کرده‌اند این مشکل را کم کنند.

در کشور ما اگرچه هنوز آمار دقیقی از افسردگی فصلی وجود ندارد، اما این بیماری به ‌ویژه در فصل زمستان در بسیاری از افراد مشاهده شده است.

 

راه های مقابله با افسردگی زمستانی

برای مقابله با این بیماری راهکارهای زیادی ارائه شده که برخی از آنها شاید ویژه افسردگی زمستانی باشد.

1) یکی از مهم‌ترین آنها لایت تراپی یا نور درمانی است که به دو صورت قابل پیگیری است:

* یکی این که فرد در طول روز و زمانی که خورشید می‌تابد، در معرض نور آفتاب قرار بگیرد.

* دوم استفاده از لامپ‌ها و نور مصنوعی است. طوری که برخی از روا‌نشناسان توصیه می‌کنند، نیم ساعت در روز در فاصله تقریبا یک متری لامپی قرار بگیرند که میزان روشنایی آن 10 تا 20 برابر بیشتر از لامپ‌های معمولی خانگی است.

برخی معتقدند نور درمانی، بیش از 85 درصد در درمان این بیماری مؤثر است.

2) یکی از روش‌های دیگر که البته به پول بیشتری نیاز دارد، اقلیم درمانی است؛ یعنی رفتن فرد به منطقه‌ای که از لحاظ آب و هوایی با محیط فعلی اش متضاد است. در واقع این روش نوعی درمان با ایجاد تغییرات آب و هوایی است که در هواشناسی زیستی به‌ عنوان شاخه‌ای جدید از روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است.

3) با این حال دارو درمانی تحت نظر روانپزشک را هم نباید فراموش کرد، چه بسا در مواقعی چاره‌ای نیست، جز این که از دارو برای رفع این مشکل استفاده شود.

 

جلوگیری از پیشرفت افسردگی زمستانی

با این حال توصیه انجمن روانپزشکی دانشگاه میلان برای جلوگیری از پیشرفت افسردگی فصلی در روزهای اولیه زمستان به این شرح است:

1) صبح‌ها زودتر از خواب بلند شوید و به پیاده‌روی بروید. انجام فعالیت‌های ورزشی به ویژه پیاده‌روی در هوای آزاد و روشنایی روز، سهم به‌سزایی در کاهش افسردگی دارد.

2) خود را در اتاق تاریک و بسته حبس نکنید. هرچه بیشتر در معرض تابش نور خورشید قرار بگیرید، زودتر از علائم افسردگی فصلی خلاص می‌شوید.

3) از گرفتن رژیم‌های کاهش وزن که بدون قواعد علمی است، خودداری کنید. برای رهایی از اختلالات خلق و خوی تا می‌توانید از سبزی و میوه استفاده کنید و به میزان زیاد ویتامین های گروه b را که در گوشت قرمز، جگر، تخم مرغ ، غلات، آجیل و ماهی یافت می‌شود، به برنامه غذایی‌ روزانه تان بیفزایید.

4) مصرف قهوه و شکر را در روز کاهش دهید. شکر از تاثیر ویتامین گروه b در بدن می‌کاهد و علائم افسردگی را شدت می‌بخشد.

5) کمبود آهن، امگا-3 و اسید فولیک نیز تاثیر مستقیمی در بروز علائم افسردگی دارند. پس بیش از گذشته به برنامه غذایی‌تان اهمیت دهید.

6) از پیله ی تنهایی که دور خود کشیده اید، خارج شوید و با دوستان خود صحبت کنید. برای تغییر حالت عمومی‌تان بیشتر از روزهای گذشته در اجتماع بچرخید و با دوستان و همفکران خود تبادل نظر کنید.

 

اگر پس از به کارگیری توصیه‌های فوق، تغییری در درون‌تان مشاهده نکردید، تا دیر نشده، به روانپزشک مراجعه کنید.

 

سمیه شرافتی - همشهری

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...
  • 3 ماه بعد...

آشنایی با داروهای ضد افسردگی و عوارض آنها

 

امروزه، متأسفانه بیماری افسردگی یكی از بیماری های رایج در میان اقشار مختلف مردم است. در بیماری افسردگی واكنش ها غیر طبیعی هستند. یعنی انسان در برابر ناملایمات و شكست ها بیش از حد افسرده می شود. و زمان افسردگی نیز طولانی تر از دیگران ، در همین شرایط است . علل ابتلا به این بیماری ، ارث ، تغییرات شیمیایی مغز ، از دست دادن والدین در كودكی و حوادث ناخوشایند زندگی ، بیماری های جسمی مختلف و استفاده از بعضی داروهاست. جهت درمان ، بهترین راه ، دارو درمانی است.

 

با توجه به این كه گاه لازم است از شش ماه تا سه سال این داروها مصرف شود تا درمان كامل صورت گیرد تصمیم گرفتیم تمام داروهای ضد افسردگی را به همراه عوارض جانبی شان معرفی نماییم تا بخصوص از ایجاد تداخلات دارویی در بیماران افسرده جلوگیری شود.

 

داروهای ضد افسردگی چه نوع داروهایی هستند؟

داروهای ضد افسردگی ، گروهی از داروها هستند كه برای درمان بیماران افسرده مورد استفاده قرار می گیرند به طوری كه وضعیت روحی بیشتر بیماران افسرده با استفاده از این داروها بسیار بهتر شده است.

 

عملكرد داروهای ضد افسردگی به چه صورت است؟

این گروه از داروها برخی ازمواد شیمیایی را در مغز كاهش می دهند. این مواد شیمیایی تحت عنوان نرو ترانسمیترneuro transmitters خوانده می شود. برای عملكرد طبیعی ، مغز به این نرو ترانسمیترها نیاز دارد. داروهای ضد افسردگی با قرار دادن این نرو ترانسمیترها ( مواد شیمیایی طبیعی ) در دسترس مغز، به بیماران افسرده كمك زیادی می كنند.

 

آیا داروهای ضد افسردگی عوارضی جانبی نیز دارند؟

همانند سایر داروها، داروهای ضد افسردگی ممكن است عوارضی جانبی را در فرد مصرف كننده ایجاد كنند. البته كلیه افراد مصرف كننده به این عوارض جانبی مبتلا نمی شوند. هر نوع عارضه جانبی كه فرد ، به آن مبتلا می شود بستگی به داروی انتخابی پزشک برای فرد افسرده دارد.

 

چند نوع داروی ضد افسردگی وجود دارد؟

امروزه انواع مختلفی از داروهای ضد افسردگی ساخته شده است، معمولی ترین گروه های دارویی عبارت اند از:

1- داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای

2- داروهایی كه به طور انتخابی مهار كننده های سرتونینی را تحریك می كنند یا SSRIS

3- مهار كننده های مونوآمینواكسید ازMAOIS

4- سایر گروه های دارویی.

داروهای سه حلقه ای جهت درمان طولانی مدت افسردگی مورد استفاده قرار می گیرد. از داروهای این گروه می توان به داروی آمی تریپتیلینAmitriptyline ( با نام تجاری الاویلElavil ) ؛ دیسیپرامین Desipramine ( با نام تجاری نووپرآمینNovopramine) ؛ ایمی پرامینImipramine ( با نام تجاری جانیمین ، توفرانیلJanimine / Tofranil) و نورتریپتیلینNortriptyline ( با نام تجاری پاملور،Pamelor ) اشاره كرد.

 

معمولترین عوارض جانبی این گروه دارویی عبارت اند از:

خشكی دهان ، تاری دید ، یبوست ، مشكلاتی در ادرار كردن، آب سیاه چشم، اغتشاش فكری و خستگی. این گروه از داروها علاوه بر عوارض قلبی می توانند بر رویف شارخون و تعداد ضربان های قلب اثر بگذارند.

 

گروه جدیدی از داروهای ضد افسردگی ، داروهایی همانند: فلوكستینFluoxetine ( نام تجاری:Prozac )، پاروكستین Paroxetine ( با نام تجاری : Pxil) و سرترالین Sertraline( با نام تجاری:Zolof ) هستند.

 

كلیه این داروها ( منظور گروه جدید داروها) تحت عنوان گروهSSRIS نامیده می شوند. عوارض جانبی داروهای این گروه از داروهای سه حلقه ای كمتراست. تعدادی از عوارض جانبی كه به وسیله داروهای گروهSSRIS ایجاد می شوند عبارت اند از:

كاهش اشتها، تهوع، عصبانیت ، بی خوابی ، سردرد و مشكلاتی در رفتار جنسی. افرادی كه داروی فلوكستین (Fluxetine ) را مصرف می كنند، ممكن است علاوه بر عوارض فوق ، احساس ناتوانی و خستگی شدید ، به طوری كه قدرت برخاستن از جا را نداشته باشند، ذكر كنند.

 

بیمارانی كه داروی پاروكستین (Paroxetine ) برایشان تجویز شده ممكن است از عوارضی مثل خشكی دهان و احساس خستگی شكایت داشته باشند و بیماران مصرف كننده سرترالین (Sertraline) نیز علاوه بر عوارض جانبی عمومی وابسته به داروهای گروهSSRIS ممكن است از اسهال شاكی باشند.

 

از گروه دارویی شماره 4 و یا گروه سایر داروهای ضد افسردگی، می توان به داروهای زیراشاره كرد:

1- داروی ونلافاكسینVenlafaxine ( با نام تجاری: Effexor ) كه عوارض جانبی زیر را دربیماران مصرف كننده این دارو ایجاد می كند.این عوارض عبارت اند از:تهوع ، كاهش اشتها ، هیجان و اضطراب، سردرد، بی خوابی و خستگی. سایر عوارض جانبی كه به نسبت عوارض فوق كمتر معمول هستند، عبارت اند از:

خشكی دهان، یبوست ، كاهش وزن ، مشكلاتی در رفتار جنسی ، افزایش فشارخون ، افزایش ضربان قلب و افزایش میزان كلسترول خون.

 

2 – داروی نفازودونNefazodone) به نام تجاری : Serzone ) و عوارض جانبی : سردرد ، تاری دید ، گیجی ، تهوع ، یبوست ، خشكی دهان و خستگی .

 

آیا داروهای ضد افسردگی با سایر داروها، تداخل دارویی ایجاد می كنند؟

مصرف داروهای ضد افسردگی، توأم با سایر داروها، می تواند تداخل دارویی ایجاد كند. بنابراین هنگام مراجعه به روان پزشك حتماً باید او را از داروهای مصرفی خود مطلع سازید. از بین گروه داروهای ضد افسردگی ، داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای با اكثر داروهای مصرفی تداخل دارویی ایجاد می كند.

داروهای ضد افسردگی گروهSSRIS می تواند اثر برخی از داروهای مصرفی را شدت بیشتری بخشد. اگر این گروه از داروها همراه با داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای، ضد هیجان و درمان مشكلات بی خوابی مثل دیازپام مصرف شود، اثر داروهای فوق را شدت می بخشد.

سایر داروهایی كه با داروهای گروهSSRIS تداخل دارویی دارند: داروهای تنظیم كننده ضربان قلب ، و دارویهالوپریدول است.

داروی ونلا فاكسین با داروهای فلوكستین ، پاروكستین و سرترالین تداخل دارویی دارد. این دارو همچنین با داروی كوئینیدین(Quinidine) دارویی كه جهت درمان بی نظمی های ضربان قلب تجویز می شود، تداخل دارویی ایجاد می كند.

 

ونلافاكسین نیز با داروی تیوریدازین(Thioridazine) تداخل دارویی ایجاد می كند. این دارو میزان جذب ونلافاكسین (Venlafaxine) را در بدن افزایش می دهد. مصرف داروی نفازودون(Nefazodone) توأم با داروهای تریازولام (Triazolam ) و آلپرازولام ( ( Alprazolamمیزان جذب هر دو داروی فوق را در بدن افزایش می دهد. داروی نفازودون با داروی ترفنادین (Terfenadine ) كه هر دوی داروها جهت درمان مشكلات حساسیتی تجویز می شوند، تداخل دارویی ایجاد می كند ؛ مصرف توأم ِ این داروها باعث بی نظمی ضربان های قلب می شود.

 

نكته مهم :

مصرف هر نوع داروی ضد افسردگی همراه با داروهای ضد افسردگی گروهMAOIS ممكن است كشنده باشد. داروهای ضد افسردگی گروهMAOIS شامل داروهای زیر است:

1- فنلزین (Phenelezine )

2- ترانیل سیپرومین (Tranyl Cypromine )

بنابراین هرگاه پزشك معالج خواست، داروی ضد افسردگی جدیدی را برای شما تجویز كند، باید قبل از شروع داروی جدید، مصرف داروی ضد افسردگی گروهMAOIS را برای مدتی قطع كنید، زیرا با این كار وقت كافی برای تصفیه كامل خون از داروی فوق وجود دارد.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 3 سال بعد...

عوامل ایجاد افسردگی

 

 

بیمار مبتلا به افسردگی غالباً از احساس گناه، احساسات سرکوب شده و درخود فرورفتگی رنج می‌برد . علائم دیگر افسردگی شامل موارد زیر می‌باشد: فقدان اشتها، سرگیجه، داشتن خارش، تهوع، آشفتگی، زودرنجی، عدم داشتن میل جنسی، یبوست، انواع دردها در سراسر بدن، عدم تمرکز و فقدان قدرت تصمیم گیری . برخی افراد ممکن است در اثر ابتلا به افسردگی علاقه خود را به غذا خوردن از دست بدهند و در نتیجه، دچار کاهش سریع وزن شوند در حالیکه برخی دیگر ممکن است مکررا به غذا خوردن پناه ببرند و در نتیجه چاق شوند.

 

 

موارد افسردگی شدید ممکن است با کاهش درجۀ حرارت بدن، فشار پایین خون، عصبانی شدن‌های شدید و سخت و لرزش بدن همراه باشد. نمادهای بیرونی افسردگی شدید خود را به شکل درخواست کمک از ذهن رنج دیدۀ بیمار نشان می‌دهد. بیماران شدیدا افسرده احساس پوچ و بی‌ارزش بودن می‌کنند و در نهایت متقاعد می‌شوند که خود مسئول فلاکت‌ها، بدبختی‌ها و وضعیت نااُمیدکننده فعلی‌شان می‌باشند.

 

 

 

 

علل بروز افسردگی

 

 

کاهش عملکرد غدد فوق کلیوی یکی از علت‌های اصلی بروز افسردگی روحی در انسان است. عادت‌های نادرست غذایی باعث بروز مشکلات گوارشی می‌شوند و این مسئله منجر به جذب چربی‌ها می‌شود. استفاده بیش از حد از کربوهیدرات‌هایی همچون غلات، شکر سفید، قهوه، چای، شکلات و در مقابل استفاده کمتر از سبزیجات و میوه‌ها در رژیم غذایی ممکن است منجر به سوء هاضمه شود.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

http://aram24.ir/

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...