رفتن به مطلب

سوره "گفتگوی آزاد"


ارسال های توصیه شده

اس پی ام (1) و شما چه میدانید که چیست این تالار ازاد (2) قسم به تایپیک و کیبرد (3)به قهوه خانه سمندون و اسپم هایش (4) به تالار ازاد وتشکر های باد برده اش (5) به انجمن و مدیران بیشمارش (6)به لحظه ای که اینجا پوکید برای nامین بار (7) همانا جرموثه ایست و بلای اسمانی (8) و براستی ادمین صاب اینجاست و مدیرا (9) پس بدانید و اگاه باشید حرفی نزنید که اخطار در انتظار شماست (10) و یتشکر و ن متشکرا(11)

 

 

" صد البته که حق با ماست "

  • Like 29
لینک به دیدگاه
اس پی ام (1) و شما چه میدانید که چیست این تالار ازاد (2) قسم به تایپیک و کیبرد (3)به قهوه خانه سمندون و اسپم هایش (4) به تالار ازاد وتشکر های باد برده اش (5) به انجمن و مدیران بیشمارش (6)به لحظه ای که اینجا پوکید برای nامین بار (7) همانا جرموثه ایست و بلای اسمانی (8) و براستی ادمین صاب اینجاست و مدیرا (9) پس بدانید و اگاه باشید حرفی نزنید که اخطار در انتظار شماست (10) و یتشکر و ن متشکرا(11)

 

 

" صد البته که حق با ماست "

 

:ws28:

 

تو اصلا حالت خوش نیست:ws3:

حالا کجا نازل شد؟:ws52:

تو تونل :ws3:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
همانا به دشمنان خود بگو اگر باور تدارید یک ایه همانند ایا های من بیاورید :ws3:

 

:jawdrop:

یه تب بر بخور برو استراحت کن حالت خوش نیست:icon_pf (34):

  • Like 1
لینک به دیدگاه

ای بابا عجب گیر سه پیچی دادیا !!

اینو داشته باش اینجا

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

دیدم

 

دفاع مقدس سایبری

 

۱۰ مهر ۱۳۸۹

رسول: گروه صیاد… حملـــــــــــــــه!!!!

گروه صیاد: هــــــــــــی!!!!

(صدای کلیک فضا را پر می‏کند.)

رسول: سرباز! آمار می‏خوام!

(زیر آماج کلیک) فواد: ۵۵۵ تا ایمیل ذخیره شده!

رسول: جان برکفــــــــان!

جان بر کفان: بله قربان؟!!

رسول: ایمیل ها رو بخونید!!!

مممد مهدی در حال کلیک: انگشتم!!! داره قطع می‏شه!!!

جواد: قربان! کلیک راست مقداد از کار افتاده! کامپیوتر رضا ویروس گرفته!

رسول: مهمات می‏خوایــــــم!!! حسن برو پایتخت!!!

فواد: ای خدا! این که جنگ نیست! این برادر کشیه!

رسول: یاور نکیر! رضا منکر! چت کنیــــد!!!

جعفر انگشتش را روی شانه‏ی رسول می‏نهد و می‏گوید: رسول! قلی شهید شد…

رسول: جعفر! تو اینجا چیکار می‏کنی؟! می‏خوای همین یه انگشتی که برات مونده هم از دست بدی؟!

جعفر رگ گردنش بیرون می‏زند: جانباز و غیر جانباز نداره! همه باید بجنگیم!

رسول رو به گروه صیاد با آرامش: بچه ها! هارد قلی فرمت شد!

(بچه ها زار زار می‏گریند.)

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ای بابا عجب گیر سه پیچی دادیا !!

اینو داشته باش اینجا

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

دیدم

 

دفاع مقدس سایبری

 

۱۰ مهر ۱۳۸۹

رسول: گروه صیاد… حملـــــــــــــــه!!!!

گروه صیاد: هــــــــــــی!!!!

(صدای کلیک فضا را پر می‏کند.)

رسول: سرباز! آمار می‏خوام!

(زیر آماج کلیک) فواد: ۵۵۵ تا ایمیل ذخیره شده!

رسول: جان برکفــــــــان!

جان بر کفان: بله قربان؟!!

رسول: ایمیل ها رو بخونید!!!

مممد مهدی در حال کلیک: انگشتم!!! داره قطع می‏شه!!!

جواد: قربان! کلیک راست مقداد از کار افتاده! کامپیوتر رضا ویروس گرفته!

رسول: مهمات می‏خوایــــــم!!! حسن برو پایتخت!!!

فواد: ای خدا! این که جنگ نیست! این برادر کشیه!

رسول: یاور نکیر! رضا منکر! چت کنیــــد!!!

جعفر انگشتش را روی شانه‏ی رسول می‏نهد و می‏گوید: رسول! قلی شهید شد…

رسول: جعفر! تو اینجا چیکار می‏کنی؟! می‏خوای همین یه انگشتی که برات مونده هم از دست بدی؟!

جعفر رگ گردنش بیرون می‏زند: جانباز و غیر جانباز نداره! همه باید بجنگیم!

رسول رو به گروه صیاد با آرامش: بچه ها! هارد قلی فرمت شد!

(بچه ها زار زار می‏گریند.)

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

:jawdrop:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

:ws28::ws28:

لینک به دیدگاه
ای بابا عجب گیر سه پیچی دادیا !!

اینو داشته باش اینجا

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

دیدم

 

دفاع مقدس سایبری

 

۱۰ مهر ۱۳۸۹

رسول: گروه صیاد… حملـــــــــــــــه!!!!

گروه صیاد: هــــــــــــی!!!!

(صدای کلیک فضا را پر می‏کند.)

رسول: سرباز! آمار می‏خوام!

(زیر آماج کلیک) فواد: ۵۵۵ تا ایمیل ذخیره شده!

رسول: جان برکفــــــــان!

جان بر کفان: بله قربان؟!!

رسول: ایمیل ها رو بخونید!!!

مممد مهدی در حال کلیک: انگشتم!!! داره قطع می‏شه!!!

جواد: قربان! کلیک راست مقداد از کار افتاده! کامپیوتر رضا ویروس گرفته!

رسول: مهمات می‏خوایــــــم!!! حسن برو پایتخت!!!

فواد: ای خدا! این که جنگ نیست! این برادر کشیه!

رسول: یاور نکیر! رضا منکر! چت کنیــــد!!!

جعفر انگشتش را روی شانه‏ی رسول می‏نهد و می‏گوید: رسول! قلی شهید شد…

رسول: جعفر! تو اینجا چیکار می‏کنی؟! می‏خوای همین یه انگشتی که برات مونده هم از دست بدی؟!

جعفر رگ گردنش بیرون می‏زند: جانباز و غیر جانباز نداره! همه باید بجنگیم!

رسول رو به گروه صیاد با آرامش: بچه ها! هارد قلی فرمت شد!

(بچه ها زار زار می‏گریند.)

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

:ws28::ws28::ws28:

لینک به دیدگاه
اس پی ام (1) و شما چه میدانید که چیست این تالار ازاد (2) قسم به تایپیک و کیبرد (3)به قهوه خانه سمندون و اسپم هایش (4) به تالار ازاد وتشکر های باد برده اش (5) به انجمن و مدیران بیشمارش (6)به لحظه ای که اینجا پوکید برای nامین بار (7) همانا جرموثه ایست و بلای اسمانی (8) و براستی ادمین صاب اینجاست و مدیرا (9) پس بدانید و اگاه باشید حرفی نزنید که اخطار در انتظار شماست (10) و یتشکر و ن متشکرا(11)

 

 

" صد البته که حق با ماست "

ارش.....:banel_smiley_4:

باز :167: میخای؟؟؟؟؟

:w00::w00::w00:

لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...
ایول داداشی خیلی باحال بود :ws28::ws28:

 

 

همش تقصير اين زهرا ستا :ws3:

اين تاپك خيلي قديميه مال اون وقتاست كه تشكرهاي گفتگو ازادو ادمين حذف كرد بود فك كنم بيش از چهار پنج ماه پيش ....

مرسي فاطمه جان

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...